eitaa logo
کانال معارفی تَمَسُّک
1.3هزار دنبال‌کننده
934 عکس
543 ویدیو
186 فایل
درجستجوی نظام معارفی حق باشیم با استفاده از روش تَمَسُّک (مجموعه سخنرانی های دکتر مرتضی فاضل) #فهرست مطالب در بالای کانال سنجاق شده است. @admin_z1403 @tamassok_maaref
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ظریفی
📚 معرفی کتاب های معتبر مرتبط با مباحث سخنرانی های دکتر فاضل: 🎯 محور: دوران اهل‌بیت (ع) 📘 کتاب: 📕کتاب: 📗کتاب: 📙کتاب: 📕کتاب: 📖 دوستانی که درخواست معرفی کتاب داشتند می توانند کتاب‌های مذکور را رایگان از سایت تمسک دانلود نمایید. tamassok.com @tamassok_maaref
هدایت شده از ظریفی
-113172736_-686759528.mp3
2.43M
معناشناسی صوتی 21 توسط دکتر مرتضی فاضل کانال معارفی تمسک👇 @tamassok_maaref سایت تمسک👇 tamassok.com
هدایت شده از ظریفی
-2070012159_1220937001.mp3
4.77M
معناشناسی صوتی 22 توسط دکتر مرتضی فاضل کانال معارفی تمسک👇 @tamassok_maaref سایت تمسک👇 tamassok.com
سلام بر همه عزیزان؛ امروز روز ولادت امام علی النقی امام هادی ع هست، ضمن عرض تبریک خدمت همه عزیزان، توصیه میشه کمی در مورد زندگی این امام بزرگوار ع مطالعه بفرمائید. در سایت تمسک بخش دوران اهل بیت ع کتاب منتهی الآمال قرار داده شده که زندگی امام هادی ع در جلد دوم وجود داره🌸🌸🌸 کانال معارفی تمسک👇 @tamassok_maaref سایت تمسک👇 tamassok.com
سعی میکنیم امروز بخشهایی از کتاب منتهی الآمال رو اینجا بذاریم که راحتتر مطالعه کنید
☘️☘️☘️فصل اوّل: در تاريخ ولادت و اسم و كنيت آن حضرت است‏☘️☘️☘️ اشهر در ولادت آن حضرت آن است كه در نيمه ذى حجّة [1] سنه دويست و دوازده [2] در حوالى مدينه در موضعى كه آن را صريا گويند، آن بزرگوار دنيا را به نور خود روشن فرمود و لكن به روايت ابن عيّاش، ولادت آن حضرت در دوّم رجب يا پنجم [3] آن واقع شده. والده معظّمه جليله‏اش سمانه مغربيّه [4] است و معروف است به سيّده، و در جنّات الخلود است كه آن مخدّره هميشه روزه سنّتى داشتى، و در زهد و تقوى مثل و مانند نداشت. و در درّ النّظيم است كه: كنيه آن مخدّره «امّ الفضل» بوده، و محمّد بن فرج و علىّ بن مهزيار روايت كرده‏اند از حضرت هادى عليه السّلام كه فرمود: مادرم عارفه است به حقّ من، و او از اهل بهشت است، نزديك نمى‏شود به او شيطان سركش، و نمى‏رسد به او مكر جبّار عنيد، و خداوند او را نگهبان و حافظ است، و تخلّف نمى‏كند از امّهات صدّيقين و صالحين. [5] اسم شريف آن جناب علىّ بود. و كنيّت ابو الحسن، [1] و چون حضرت امام موسى و امام رضا عليهما السّلام را نيز ابو الحسن مى‏گفتند، از جهت تعيين، آن جناب را ابو الحسن الثّالث مى‏گويند چنانچه حضرت امام رضا عليه السّلام را ابو الحسن الثّانى و گاهى هم مكان ثالث ماضى يا هادى يا عسكرى ذكر مى‏كنند چنانچه اهل حديث مى‏دانند و مشهورترين القاب آن حضرت نقى و هادى است. (گاهى آن حضرت را نجيب و مرتضى و عالم و فقيه و ناصح و امين و مؤتمن و طيّب و متوكّل مى‏گفتند) [2] و لكن لقب اخير را آن حضرت مخفى مى‏كرد و اصحاب خود را فرموده بود از اين لقب اعراض كنيد به جهت آن كه لقب خليفه متوكّل على اللّه بود در آن زمان. [3] و چون آن جناب و فرزندش امام حسن عليه السّلام در سامره سكنى فرمودند در محلّه‏اى كه عسكر نام داشت از اين جهت اين هر دو بزرگوار را نسبت به آن مكان داده و عسكرى مى‏گفتند. و در شمايل آن حضرت گفته‏اند كه: آن جناب متوسّط القامة و مرطوبى بود و روى سرخ و سفيد و گونه‏هاى اندك بر آمده و چشم‏هاى فراخ و ابروهاى گشاده و چهره دلگشا داشت. و نقش نگين آن جناب: «اللّه ربّى و هو عصمتى من خلقه» [4] بوده، و انگشترى ديگرى داشت كه نقشش اين بود: «حفظ العهود من اخلاق المعبود». [5] سيّد ابن طاووس روايت كرده از جناب عبد العظيم حسنى كه حضرت امام محمّد تقى عليه السّلام اين حرز را براى پسرش حضرت امام علىّ نقى عليه السّلام نوشت در وقتى كه آن حضرت كودك بوده و در گهواره جاى داشت و تعويذ مى‏كرد آن حضرت را به‏اين تعويذ و امر مى‏كرد اصحاب خود را به آن، و آن حرز اين است: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم، لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلىّ العظيم، اللّهمّ ربّ الملائكة و الرّوح، الخ. [1] و تمام آن در مهج الدّعوات است، و تسبيح آن حضرت: سبحان من هو دائم لا يسهو، سبحان من هو قائم لا يلهو، سبحان من هو غنىّ لا يفتقر، سبحان اللّه و بحمده. [2] کانال معارفی تمسک👇 @tamassok_maaref سایت تمسک👇 tamassok.com
☘️☘️☘️فصل دوّم: در بيان مختصرى از فضايل و مناقب و مكارم اخلاق امام علىّ النّقى عليه السّلام است‏☘️☘️☘️ و اكتفا مى‏شود به چند خبر: اوّل: شيخ طوسى از كافور خادم روايت كرده كه گفت: حضرت امام علىّ نقى عليه السّلام فرمود به من كه: فلان سطل را در فلان محلّ بگذار كه من وضو بگيرم از آن براى نمازم، و فرستاد مرا پى حاجتى و فرمود: چون برگشتى سطل را بگذار كه مهيّا باشد براى وقتى كه من خواستم آماده نماز شوم. پس آن حضرت بر قفا خفت تا خواب كند و من فراموش كردم كه فرمايش حضرت را به عمل آورم و آن شب، شب سردى بود، پس يك وقت ملتفت شدم كه آن حضرت برخاسته براى نماز و يادم آمد كه من سطل آب را نگذاشتم در آن محلّ كه فرموده بود. پس از جاى خود دور شدم از ترس ملامت آن حضرت و متألّم بودم از جهت آن كه آن حضرت به تعب و مشقّت خواهد افتاد براى تحصيل آن سطل آب، ناگاه مرا ندا كرد نداء غضبناك، من گفتم:انّا للّه چه عذر آورم، بگويم فراموش كردم چنين كارى را؟ و چاره‏اى نديدم از اجابت آن حضرت، پس رفتم به خدمتش به حال رعب و ترس، فرمود: واى بر تو آيا ندانستى رسم و عادت مرا كه من تطهير نمى‏كنم مگر به آب سرد؟ براى من آب گرم نمودى و در سطل كردى.گفتم: به خدا سوگند كه من نه سطل را در آنجا گذاشتم و نه آب در آن كردم.فرمود: الحمد للّه، به خدا قسم كه ما ترك نخواهيم كرد رخصت خدا را و ردّنخواهيم كرد عطاى او را، حمد خداوندى را كه قرار داد ما را از اهل طاعتش و توفيق داد ما را به اعانت نمودن از براى عبادتش، همانا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه:خداوند غضب مى‏كند بر كسى كه قبول نكند رخصتش را. [1] کانال معارفی تمسک👇 @tamassok_maaref سایت تمسک👇 tamassok.com
☘️☘️☘️دوّم‏☘️☘️☘️ : و نيز شيخ روايت كرده كه به متوكّل گفتند: هيچ كس چنان نمى‏كند كه تو با خود مى‏كنى در باب علىّ بن محمّد تقى، زيرا كه هر وقت منزل تو وارد مى‏شود، هر كس كه در سراى است او را خدمت مى‏كند به حدّى كه نمى‏گذارند كه پرده بلند كند و در را باز كند و چون مردم اين را بدانند مى‏گويند اگر خليفه نمى‏دانست استحقاق او را از براى اين امر، اين نحو رفتار با او نمى‏نمود بگذار او را وقتى كه داخل خانه مى‏شود خودش پرده را بلند كند و برود هم چنان كه سايرين مى‏روند و به او برسد همان تعبى كه به سايرين مى‏رسد.متوكّل فرمان داد كه كسى خدمت نكند علىّ نقى عليه السّلام را و از جلو او پرده بلند نكند و متوكّل بسيار اهتمام داشت كه از خبرها و مطالبى كه در منزلش واقع شده مطّلع شود، لا جرم كسى را گماشته بود كه خبرها را براى او مى‏نوشت، پس نوشت آن مرد به متوكّل كه علىّ بن محمّد عليه السّلام چون داخل خانه شد كسى پرده را از جلو او بلند نكرد لكن بادى وزيد به حدّى كه پرده را بلند كرد و آن حضرت بدون زحمت داخل شد.متوكّل گفت مواظب باشند وقت بيرون رفتنش را، ديگر باره آن گماشته متوكّل نوشت كه بادى بر خلاف باد اوّلى وزيد و پرده را بلند كرد كه آن حضرت بدون تعب بيرون رفت.متوكّل ديد كه در اين كار فضيلت حضرت ظاهر مى‏شود فرمان داد كه به دستور سابق رفتار كنيد و پرده از پيش او بلند كنيد. [2] کانال معارفی تمسک👇 @tamassok_maaref سایت تمسک👇 tamassok.com
☘️☘️☘️فصل سوم: در دلايل و معجزات حضرت امام علىّ النّقى عليه السّلام است‏☘️☘️☘️ اكتفا مى‏كنيم به ذكر چند خبر: اوّل‏ : در امالى ابن الشّيخ از منصورى و كافور خادم مروى است كه: در سرّ من رأى حضرت هادى عليه السّلام همسايه‏اى داشت كه او را يونس نقّاش مى‏گفتند و بيشتر اوقات خدمت آن حضرت مى‏رسيد و آن جناب را خدمت مى‏نمود. يك روز وارد شد خدمت آن جناب در حالتى كه مى‏لرزيد و عرض كرد: اى سيّد من! وصيّت مى‏كنم كه با اهل بيت من خوب رفتار كنى.حضرت فرمود: مگر چه خبر است؟ و تبسّم مى‏كرد.عرض كرد كه: موسى بن بغا يك نگينى به من داد كه آن را نقش كنم و آن نگين از خوبى قيمت نداشت، من چون خواستم آن نگين را نقش كنم شكست و دو قسمت شد و روز وعده فردا است و موسى بن بغا مرا هزار تازيانه مى‏زند يا خواهد كشت.حضرت فرمود: اينك برو به منزل خود تا فردا شود، همانا چيزى نخواهى ديد مگر خوبى، روز ديگر صبحگاهى خدمت آن حضرت رسيد، عرض كرد: پيك موسى به جهت نگين آمده است.فرمود: برو نزد او نخواهى ديد جز خير و خوبى. آن مرد ديگر باره گفت كه الحال من نزد او روم چه بگويم؟حضرت فرمود: تو برو نزد او و گوش كن چه با تو مى‏گويد، همانا جز خوبى چيزديگرى نخواهد بود.مرد نقّاش رفت و بعد از زمانى خندان برگشت و عرض كرد: اى سيّد من! چون رفتم نزد موسى مرا گفت جوارى من در باب آن نگين با هم مخاصمت كردند آيا ممكن مى‏شود كه او را دو نصف كنى تا دو نگين شود كه نزاع و مخاصمه آن‏ها برطرف شود؟حضرت چون اين بشنيد خدا را حمد كرد و فرمود: چه در جواب او گفتى؟گفت: گفتم مرا مهلت بده تا فكرى در امر آن كنم.حضرت فرمود: خوب جواب گفتى. [1] کانال معارفی تمسک👇 @tamassok_maaref سایت تمسک👇 tamassok.com
☘️☘️☘️معجزه دوّم‏☘️☘️☘️ : شيخ صدوق در امالى از ابو هاشم جعفرى روايت كرده كه گفت: وقتى فقر و فاقه بر من شدّت كرد، خدمت حضرت امام علىّ نقى عليه السّلام شرفياب شدم پس مرا اذن داد، پس چون نشستم فرمود: ابو هاشم كدام نعمت‏هاى خدا را كه به تو عطا كرده مى‏توانى ادا و شكر آن كنى؟ابو هاشم گفت: ندانستم چه جواب گويم، پس خود آن حضرت ابتدا كرد و فرمود: ايمان را روزى تو كرد، پس حرام كرد به سبب آن بدن تو را بر آتش، و روزى كرد تو را عافيت تا اعانت كرد تو را بر طاعت، و روزى كرد تو را قناعت پس حفظ كرد تو را از ريختن آبرويت، اى ابو هاشم من ابتدا كردم تو را به اين كلمات به جهت آن كه گمان كردم كه تو اراده كرده‏اى كه شكايت كنى نزد من از آن كه با تو اين همه انعام كرده، و امر كردم كه صد دينار زر سرخ به تو دهند بگير آن را. [2] کانال معارفی تمسک👇 @tamassok_maaref سایت تمسک👇 tamassok.com