پذیرایی با قورمه سبزی😊
سفره با صفای احسان و پذیرایی از زائرین اباعبدالله ع
#موکب_طریق_الحسین_مریانج
#اربعین
#تمسک
https://eitaa.com/tamassok_maaref
#سفرنامه
این دو بزرگوار آقایان مهردادفرو مهربانی هم عکاسان موکب مریانج هستند
#موکب_طریق_الحسین_مریانج
#اربعین
#تمسک
https://eitaa.com/tamassok_maaref
#سفرنامه
چایخانه موکب مریانج
#موکب_طریق_الحسین_مریانج
#اربعین
#تمسک
https://eitaa.com/tamassok_maaref
#سفرنامه
🟢 روز جمعه 1403.05.26
اسکان در
حسینیه امام رضا ع در شارع الرسول شهر نجف
بعداز نماز صبح سخنرانی حاج آقا ماندگاری را داشتیم.
#اربعین
#تمسک
https://eitaa.com/tamassok_maaref
#سفرنامه
🟢 سفرنامه اربعین
نویسنده : جناب آقای محمد حسن شهبازی
سفرنامه اربعین در کنار استاد معزز جناب آقای دکتر فاضل
قسمت اول
بیوت مرتفع
سوره مبارکه نور آیه ۳۶
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرۡفَعَ وَيُذۡكَرَ فِيهَا ٱسۡمُهُۥ يُسَبِّحُ لَهُۥ فِيهَا بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ
در روز سه شنبه ۲۳ مردادماه ۱۴۰۳ از تهران به سمت قزوین حرکت کردیم و در ساعت ۱۵ : ۱۵ به جمع همسفران پیوستیم ساعت ۱۷ مسافران دو اتوبوس سوار شدند و سفر آغاز شد بارها به سفر روحانی اربعین رفته بودم ولی این سفر متفاوت بود در سفرهای قبلی مقصد حرمهای ائمه در عراق و زیارت بود ولی در این سفر از ابتدا مقصد سفر به سمت بیوت امامان علیهم السلام تعیین شده بود باید خود را آماده می کردیم تا لایق این مهمانی شویم و این مهم ممکن نبود مگر با توسل به صاحبان بیت علیهم السلام
پس از ساعاتی اولین راهنمائیهای استاد گرانقدر جناب آقای دکتر فاضل از طریق فضای مجازی بدستمان رسید اکثریت مسافران منتظر آن بودند تا از راهنماییهای استاد استفاده نمایند
بیت را قبلا توضیح داده بودند ورود به حرم را و آداب ورود به حرم را خوب بلد بودیم ولی این دفعه باید در کنار آداب ورود به حرم وارد بیت می شدیم چگونه می شود وارد بیت شد؟ چگونگی ورود به بیت مطرح بود و اولین معرفت این که باید دقت کرد و از باب وارد بیت شد آیه ۱۸۹ بقره لیس البر بان تاتوا البیوت من ظهورها ولکن البر من اتقی واتوا البیوت من ابوابها
چه زیبا شد ورود به بیت با "بر" همراه است "بر" چیست ؟ خداوند می فرماید "من اتقی" بر ، کسی است که تقوی داشته باشد پس ورود به بیت به ابرار ارتباط دارد و ائمه علیهم السلام فرمودند نحن الابرار ما ابرار هستیم از آیه و روایت می شود نتیجه گرفت کسی که از باب وارد بیوت شود می تواند در جمع ابرار قرار گیرد و روایتی هم داریم که می فرماید شیعیان ما هم ابرار هستند .
چه سخت شد ورود به بیت " یا علی کن مددی" . باید از قبل خودت را آماده می کردی تا از باب البیت وارد شوی و چه سخت شرطی است . اما لا ییاس من روح الله از رحمت خدا مایوس نشو . فکر شدیدا درگیر است و با صدای اذان صبح به خود می آیم که خوب اذان می گویند و به فال نیک می گیرم که سخت نگیر اذن آمد و ...
ساعت هشت ونیم صبح از مرز مهران عبور کرده وارد سرزمین عراق شدیم و راهی کاظمین علیهما السلام نزدیکیهای کاظمین فکر نمی توانست آرام گیرد اولین سفر با کاروان محفل قرآن بود و استاد هم حضور داشت و چهره های همسفران زیبا خدایا آیا باب بیت بر من گشوده خواهد شد که جناب آقای ظریفی خبر از دومین راهنمائیهای استاد با موضوع مفتاح باب بیوت دادند سریع دست بکار شدم شاید در مدت کوتاه تا رسیدن به حرم توصیه ها را بشنوم
شاید بتوانم آماده شوم ایشان فرمودند برای ورود از باب مفتاح لازمه و مفتاح را توضیح دادند ۱_ عرضه ایمانیات و بیعت با امام صاحب بیت ۲_ التماس نور با توجه به آیه ۱۳ سوره شریفه حدید باب دو طرف دارد ظهر باب و بطن باب اگر کسی بخواهد به ظهر وارد شود خارج از بیت می ماند مانند کسی که پشت در خانه رسیده و در بسته است و ورود به داخل نیز نور می خواهد که منشا آن اهل بیت علیهم السلام هستند که فرمودند اصل خیر و کل خیر و معدن خیر هستند پس راه به دست آوردن نور التماس نور از آنان علیهم السلام است ۳_ این که اعمالی انجام دهیم که ساکنان داخل بیت انجام می دهند آیه ۳۷ سوره مبارکه نور از جمله ذکر و اقامه نماز و ایتاء زکات و خوف از روزی که تتقلب فیه القلوب .
این موارد می تواند کلیدهایی باشد که باب بیوت را باز نماید
در افکار خود غوطه ورم که سخنان مدیر کاروان جناب آقای رحمت آبادی ...
نزدیک ظهر است حرم امامین کاظمین در مقابل دیدگان السلام علیکما و رحمت الله و برکاته
از اتوبوس پیاده و به سمت حرم روان چون آبی که در رودخانه به دریا می رود جمعیت به سمت حرم می رفت وارد حرم شدیم آنچه از آداب می دانستم جز اذن ورود فراموش شد و پس از دقایقی ایستادن کنار مضجع شریف امامین کاظمین علیهما السلام و انجام رکعاتی نماز و درخواست و راز و نیاز گرسنگی ما را به بیرون هدایت کرد غذایی و آبی و برگشت به جمع عده ای از همسفران در صحن مطهر و مجدد زیارتی و نمازی و نشستن در کناری و نگاه به میهمانان حضرتشان و بعد جلب شدن نظر همسفری به مدفن شیخ مفید و فاتحه و آمدن به صحن مطهر جهت ادای فریضه جماعت لحظه ها به سرعت نور سپری می شد و توسط جناب اببخش بحثی پیرامون حنیفیت مطرح شد و با شروع نماز جماعت بحث رها شد و بعد از نماز مغرب و عشاء به سمت اتوبوسها حرکت تا به سوی ارتفاعات بعد حرکت آغاز گردد
پایان قسمت اول
#اربعین
#تمسک
https://eitaa.com/tamassok_maaref
#سفرنامه
چه آرامشی دارد این مکان اینجا خانه پدر است خانه امام علیه السلام است که رسول خدا ص می فرمایند انا و علی ابواه هذه الامه
چه لذتی دارد لحظاتی با ارامش در خانه پدر استراحت کردن برای لحظاتی چشمها بسته و چه خواب شیرینی ، سحر گاه با صدای خادمان از خواب پریده تجدید وضو بیش از نیم ساعت به اذان صبح باقیست کم کم صدای اذان در فضا طنین انداز و سپس نماز صبح و وداعی و به سمت اتوبوس حرکت می کنیم ساعتی منتظر همسفری تا بیاید که متاسفانه پس از انتظار و جستجو ناچار وی از کاروان جا ماند چاره ای جز حرکت نبود آخرین خاطره چهره پر از عطوفت و مهربانی و اضطراب آقای دکتر رحمت آبادی و جناب دکتر فاضل است که پس از کنکاش زیاد خسته و مهربان به جمع پیوستند که همواره در نظرم باقی مانده و درسی عملی بود که صد گفته چون نیم کردار نیست
پایان قسمت دوم
#اربعین
#تمسک
https://eitaa.com/tamassok_maaref
#سفرنامه
🟢سفرنامه اربعین
نویسنده: جناب آقای محمد حسن شهبازی
بیوت مرتفع
قسمت سوم
بالاخره پس از ساعاتی تاخیر اتوبوس بسمت نجف حرکت کرد
هنوز بحث استاد در روبروی ضریح مقدس در خصوص حجت در ذهنم رژه می رود راستی چرا امام زمان را حجت می نامیم ؟ اگر ایشان حجت هست حج باید با ایشان باشد نمی گویم ما هر لحظه باید به قصد ایشان حج کنیم و مقصد ما ایشان باشد گرچه باید چنین باشد . ولی ما که ایشان را غایب می دانیم چه؟ آیا می شود به قصد غایب حج کرد ؟ آیا ما حق داریم لحظه ای قصد دیگری داشته باشیم؟ سوالات یکی پس از دیگری در ذهن مطرح می شود و جوابها می آید مگر مقصدی جز امام وجود دارد که به سوی دیگری دل بسپاری !!!
تازه می فهمم چقدر از امامم فاصله دارم . مرا چه شده که باید امام از من غایب باشد چه کردم که چشمانم و وجودم لایق دیدار نیست بقول استاد بزرگوار مرحوم حسن زاده آملی " استاد فرمود حسن با خودت چه کردی چشمت ندید " واقعا ما با خودمان چه کرده ایم که نه چشممان می بیند و نه گوشمان می شنود و نه در دل دغدعه و نشانی از گمشدگیمان در این شب تاریک و ظلمانی داریم
خدایا ما را ببخش
اتوبوس در بین راه توقفی کوتاه دارد و مجددا حرکت هوای ایوان نجف شور و شعفی ایجاد کرده ، راستی تابحال فکر کرده اید امیر المومنین علیه السلام را حضوری ببینید چه حالی دارید اگر امروز به شما خبر بدهند که امیرالمومنین شما را دعوت کرده چه می کنید ؟آیا مثل میهمانیهای دیگر به فکر لباس و کفش و عطر و ادکلن می افتید ؟ بسیاری جوابشان متفاوت است اولین فکری که به ذهنتان می آید این که وای، من چطور با امام مواجه شوم با این که ایشان همه اعمال و رفتار و کردار و افکار مرا می داند و می بیند این بزرگترین دغدغه هر زائری می تواند باشد گر چه همه این مواردی که عرض شد در همه ایام از منظر خدا و رسول و ائمه صلوات الله علیهم اجمعین دور نیست ولی حیای چشم خیلی قویست انسان نمی تواند چشم در چشم امام بایستد و نگاه امام را با پرونده ناصواب خود نظاره کند خوش به سعادت شما که آنقدر صاف و پاک هستید که چون دوستی به دیدار امامتان شتافتید و این لحظه ها می گذرد شوق حرم و استرسی که همه وجودم را پر کرده آنقدر استرس شدید است که فکر می کنم همه همراهان این وضعیتم را می دانند و به روی خود نمی آورند خجل و سر بزیر باید بود و امیدوار به لطف حضرت دوست تنها می شود گفت یا علی مددی .
اتوبوس در نجف متوقف می شود و راه تا محل استقرار کاروان کمی طولانی و ظهر و هوای نجف و کوله بر دوش به سوی محل استقرار روانه می شویم عده ای تند می روند و عده ای توان آمدن با سرعت ندارند چه لذتی دارد رسیدن به موکب و نوشیدن شربتی و غذایی و دوش گرفتن .
بعد از ظهر با تعدادی همسفران راهی حرم مطهر می شویم و نماز مغرب و عشا در حرم و استماع دعای کمیل و انجام زیارتی از داخل صحن چون شلوغی جمعیت اجازه زیارت از نزدیک ضریح را نمی دهد پس از آن چند نفری به گوشه ای از صحن حضرت زهرا سلام الله علیها رفته و حلقه معارفی تشکیل دوستان هر کس از حال و هوای خود می گوید و من...
بحث پیرامون تمسک به اهل بیت علیهم السلام و اسامی و القاب امیر المومنین هست ایشان امیر هستند یعنی چه؟ امیر کسیت که دارای امر باشد اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم امیر المومنین فقط به ایشان اطلاق می شود و به هیچکدام از اهل بیت گفته نمی شود از ایه استفاده می شود ایشان امیری هستند از جنس مومنین یا از بین مومنین نا این که امیر باشند فقط برای مومنین چون امام امیر بر همه هستند کل اشیاء عوالم در تحت امارت ایشان هستند
شب در موکب اوقاف قزوین سپری شد و صبح پس از عرض ادب خدمت امیرالمومنین جناب آقای آببخش پیشنهاد بررسی آیات کریمه سوره عادیات را مطرح که جلسه دو نفره تشکیل و تجربه جالبی بود برایم یکی از آرزوهایم این بود که در حرم حضرت بحثی داشته باشم و در محضر باب علم این عمل انجام شود و این درخواستم برآورده شد و آنچه رخ داد بسیار زیبا بود شاید اگر در خارج آن حال و محل بود ساعتها تلاش لازم داشت ولی مدت کوتاهی سوره به زیباترین بیان بررسی شد و این از لطف باب العلم بود
پایان قسمت سوم
#تمسک
https://eitaa.com/tamassok_maaref
#سفرنامه
🟢سفرنامه اربعین
نویسنده: جناب آقای محمد حسن شهبازی
بیوت مرتفع
قسمت چهارم
به لطف مولی الموحدین امیر المومنین و همت جناب استاد چندین جلسه معارفی در صحن مطهر حضرت فاطمه سلام الله علیها با موضوع بحث پیرامون اسامی حضرت برگزار شد از جمله علی بودن حضرت ، ایشان علیست در همه صفات .
از برکات ظاهری جلسات در حرم مطهر این بود که تعدادی افراد تحصیل کرده از جمله چند پزشک و ... جذب محفل شدند به یاد این روایت افتادم که امام رضا علیه السلام می فرمایند اگر مردم زیباییهای کلام ما را می شناختند بی شک از ما پیروی می کردند "ان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا"
آخرین دفعه که در خدمت دوستان به زیارت رفته بودیم خاطره ای برایم باقی مانده که شیرینی آن هرگز فراموش شدنی نیست ، وارد ایوان نجف شدیم و در مقابل ضریح مقدس محفل بحثی تشکیل شد آنقدر برایم جالب بود که این احساس دست داد انگار به ما اجازه داده شده در محضر حضرتشان معارفی که آموخته ایم را عرضه نماییم گرچه استاد صحبت را شروع کرده بودند به یاد تذکرهای ایشان افتادم که لازمست انسان هر از چندی ایمانیاتش را به محضر امام ع عرضه نماید.
بعد از ظهر از حرم به مقصد موکب حرکت کردیم که متوجه شدیم باید موکب را ترک نماییم مقصد خانه یک عراقی بود به نام ابوکرار تعدادی از همسفران مسیر پیاده روی کربلا را پیش گرفته و تعدادی حدود پنجاه نفر با اتوبوسی به سمت خانه ابو کرار رفتیم پیر مرد عاشقی که بر اثر سکته های قلبی و مغزی در بستر بیماری بود و ناله هایش بلند بود فرزندان و خانواده اش چقدر عاشقانه از زوار ابا عبدالله علیه السلام استقبال و پذیرایی کردند که حقیقت شیعه و عشق را با چشم می دیدی در بیت ابوکرار که ان شاءالله مورد عنایت امام ع واقع شده نماز جماعت و جلسات معارفی برگزار شد و صبح روز بعد سفر به کوفه آغاز دختر کوچولویی که در مسیر همراهمان بود با حالی خوش چنان سخن می گفت که نتوانستم صلواتهای این زوار کم سن و سال حضرت را یاد نکنم. زائر کوچولو همیشه پیرو راه حق باشی آمین یا رب العالمین در مسجد کوفه در بعضی از مقامات نمازی اقامه و بعد زیارت هانی و مسلم داشتیم.
تاریخ کربلا و یاران به ظاهر همراه امام و یاران
جان بر کف و دلباخته چون صفحه نمایشی وقایع آن موقع را برایم یاد آوری می کند به فکر فرو می روم تا بحال زیاد در زیارت خوانده ایم یا لیتنی کنت معکم فافوز معکم آیا از روی نوشته زیارت کرده ایم و توجه نداشتیم چه می گوییم یا با توجه بوده و در مقابل امام زنده این درخواست را بیان کردیم ؟ ببخشید این سوالم بی مورد بود خودم را عرض کردم روی سخن با خودم هست .چند دفعه وقتی در زیارت سلام دادی حس کردی در در محضر امام ایستادی ؟چند سلامت با جمع و جور کردن افکارت بوده اگر شما به محضر حتی یک مرجع تقلید دعوت شده بودی وقتی سلام می دادی چقدر حواست جمع بود حتی به پاسخ سلام هم توجه داشتی که سلامم را با چه لفظی و با چه لحنی پاسخ داد تا بتوانی میزان رضایت وی را به دست آوری ؟ نمی دانم اگر آن روز من هم در میان مردم کوفه بودم چه می کردم چون هانی سرفراز بودم و سرم را نثار قدوم مبارک امامم می کردم یا ...؟؟؟
تاریخ را برای عبرت باید دید برای عبور از آنچه دیگران در آن واقعه در گل مانده اند و گرفتار شده اند در گوشه ای مختار خفته است. مختار تو حبیب نبودی تو زهیر نبودی اما دستت درد نکنه خوب دل ما را خنک کردی اندکی آتش وجودمان را مرهم گذاشتی روحت شاد با فاتحه ای راهی میدان کارزار واقعی انسان و شیطان می شویم محرابی که اشقی الاشقیا با ضربه ای فرق ولی الله را شکافت آنجا که فزت و رب الکعبه هنوز در آن طنین انداز هست ، گوش فرا دهی خواهی شنید که گوش جان می خواهد .
در نزدیک محراب اندکی استراحت کردیم و نماز ظهر و عصر را کامل به جا آوردیم که این محل یکی از چهار محلیست که در روی زمین مسافر حکم مسافر ندارد بلکه چون مجاور نمازش کامل است باید علتش را پرسید بین مکه و مدینه و مسجد کوفه و زیر قبه ابا عبدالله علیه السلام چه ارتباطی هست . نمی خواهم وارد بحث شوم ولی خوب است انسان ارتباط بین این چهار مکان و ارتباط خودش با آن را بداند .
شب باز به منزل ابو کرار برگشتیم و شب هم محفلی تشکیل و اعلام شد فردا صبح راهی کربلا خواهیم شد.
صبح بعد از صبحانه خدا حافظی با خانواده ابوکرار و دلداگی آنان به امام علیه السلام وصف نشدنی بود جدایی از این خانواده خیلی سخت بود انگار سالها با هم زندگی کردیم انگار ما فامیل بودیم بله دقیقا همین است نسب شیعیان یکیست. خدایا ما را شیعه واقعی قرار بده
پایان قسمت چهارم
#تمسک
#اهلبیت
https://eitaa.com/tamassok_maaref
#سفرنامه