eitaa logo
- تامیلا -
900 دنبال‌کننده
507 عکس
107 ویدیو
7 فایل
برایَم از دریایی بگو که رگهای آبیِ زیر پوستت به آنجا می‌ریزند ؛ - .. آدمیزاد طومارِ طولانیِ انتظار است . . ؛ 🌛 وَ تامیلا هم‌تعریفِ بخشش است ، بخششِ بغض‌های بلعیده شده ..
مشاهده در ایتا
دانلود
یه‌تماس‌یک‌دقیقه‌ای‌از‌طرف‌یکی‌از‌عزیزام‌اونم‌تو‌مشهد‌ ؛ صحن‌آزادی ‌رو‌به‌روی‌گنبد‌طلایِ‌میرزا‌رضا‌. کافی‌بود‌تا‌باور‌کنم ، هنوز‌امیدی ‌به‌زندگی‌هست.
کار‌به‌هیچ‌جبهه‌ای‌ندارم‌ ؛ نه‌اصلاح‌طلبان ‌نه‌اصولگرایان‌ ؛ نه‌انقلابیون ؛ ‌‌نه‌چپ ‌و‌نه‌راست. فقط‌یک‌سوال‌ذهنم‌را‌درگیر‌کرده‌. حاج‌قاسم؟‌ به‌چه‌قیمتی‌با‌خون‌حاج‌قاسم‌معامله‌ میکنید؟ به‌چه‌قیمتی‌‌‌مردِ‌میدان‌مارا‌‌ " مویِ‌دماغ‌ " می‌نامید.‌ پشت‌علی‌نماز‌میخوانید‌، و‌به‌مالک‌اشترش‌توهین‌میکنید؟‌ دم‌از‌علی‌و‌سخنانش‌میزنید‌ ؛ وبا‌سکه‌ی ‌معاویه‌های‌زمان‌‌رأی‌میخرید؟ حاشا‌به‌غیرتتان‌‌‌. همان‌مرد‌میدان‌که‌اینگونه‌‌اورا‌خطاب ‌کردید‌ اگرنبود‌‌ ؛ حالا‌شما‌اینگونه‌گنده‌گویی‌نمیکردید‌جناب. قدیمی‌ها‌چه‌راست‌میگویند‌ ؛ قدر‌عافیت ‌را‌کسی‌میداند‌که‌رنج‌‌کشیده‌باشد‌. فراموش‌کرده‌بودم‌شما‌رنج‌را‌درک‌نکردید‌و‌‌ زیر‌چکمه‌های‌ظلم‌و‌استعمار‌‌‌خون‌دل ‌نخورده‌اید‌.‌ فراموش‌کرده‌بودم‌‌‌که‌نمک‌را‌خورده‌اید‌و‌ نمکدان‌را‌شکسته‌اید‌.‌ فراموش‌کرده‌بودم‌لحظه‌ای‌خواب‌آشفته‌ در‌‌خانه‌خرابه‌هایِ‌سوریه‌را‌تجربه‌نکرده‌اید‌‌و‌با‌ترس‌سر‌بر‌بالین‌نگذاشته‌‌اید‌که‌مبادا‌ صبح‌فردا‌‌‌‌ناموستان‌را‌برای‌‌‌هدیه‌به ‌‌فرمانده‌های‌‌‌داعشی‌‌ببرند‌‌. فراموش‌کرده‌‌بودم‌‌‌که‌شما‌خون‌حاج‌قاسم‌که‌نه‌‌ ؛ پایش‌بیوفتد‌وطن‌که‌نه‌ خود‌فروشی‌و‌ناموس‌فروشی‌هم‌میکنید.‌ مرا‌ببخشید‌که‌فراموش‌کرده‌بودم‌.
بابا‌مررد‌ ؛ یه‌تنه‌داری‌مرز‌هایِ‌کلمات‌و ‌جملات‌و‌‌ادبیاتو‌جابه‌جا‌میکنیا‌ یه‌دور‌حداقل‌از‌روش‌میخوندی‌که‌‌جلو‌ د‌وربین‌انقدر‌گاف‌ندی‌.
مجری‌بعد‌از‌‌این‌مناظره‌واقعا‌نیاز‌به‌یه‌‌ جلسه‌تراپی‌داره‌.‌
گوشیم‌همیشه‌تو‌شرایط‌حساس‌ شارژش‌تموم‌میشه‌ ؛ طبق‌معمول‌از‌ امروز‌و‌اجتماع‌مصلی‌هیچ‌تصویری‌ثبت‌ نشد.
آقای امام حسین، کشتی نجات، لنگر زمین و آسمونا، دلیل خلقت هستی، پسر مادر اهل زمین، عزیز دوردونه بی‌کَس ها، پناهِ رنجور ها، غایت آرزویِ عاشق‌ها، مهربونِ مهربونا، نور چشمی خدا، قشنگی زمین، دوسِتون داریما! خیلی. مارو از دایره فدایی هات خارج نکن، از دایره اونایی که دنیا به سمت تو هدایت میکنن، مارو بذار تو کلوز فرند لطفا. بذار تا همیشه پز بدم که نهایتا یه روزی میخوام برای حسین، پسر فاطمه بمیرم.
آدم از این همه ' نتونستن ' خسته میشه.
*
امیدوارم‌‌فردا‌صبح‌که‌بلند‌شدیم‌ ؛ با‌نتیجه‌ای‌مواجه‌بشیم‌که‌لبخند‌بیاد‌رو‌ لبامون‌.
اوس‌کریم‌این‌همه‌آشفتگی‌رو‌ختم‌به‌خیر‌ کن‌.‌
مگه‌نه‌اینکه‌امید‌سرنوشت‌سازه؟‌ ما‌تا‌دقیقه‌ی‌آخر‌امیدداریم‌ دقیقا‌عین‌زمانی‌که‌تا‌‌دقایق‌آخر‌امید ‌داشتیم‌که‌آقا‌سید‌زنده‌ست‌‌. دقیقا‌عین‌شبی‌که‌تا‌صبح‌امید‌داشتیم‌ که‌حاجی‌داخل‌اون‌ماشین‌نبوده‌و‌سالمه‌.‌ مردم‌ما‌امید‌رو‌مشق‌میکنن‌ ؛ مردم‌ما‌ صبور‌تر‌از‌این‌حرفا‌ن‌.‌
انگار تمام آنچه را که دوست داشته ام از من دزدیده‌ اند و حتی اگر تمام آن را به من بازگردانند‌ کافی نخواهد بود.