وقتی انسانی از درد، دیوانه می شود
دیگران دردش را نه، فقط دیوانگی هایش را می بینند.
-مورات منتش
دیگهحتیچیدنپوستپرتغالرویِبخاریِ
خانجون، ولذتبردنازبوشهمخوشحالمنمیکنه.
دیگهنشستنزیرکرسیوُبالاکشیدن
لحافشتازیرگردنمخوشحالمنمیکنه.
دیگهحنازدنبهدستایخانجون
خوشحالمنمیکنه.
دیگهپوشیدنبافتزرشکی،سفید
خوشحالمنمیکنه.
دیگهگوشدادنبهپلیلیستمخوشحالم
نمیکنه.
دیگهدیدنبارونوقدمزدنتوخیابونای
تهران، خوشحالمنمیکنه.
چیبهسرتاومدهآدمیزادطفلک.
رابطهخانوادگیم، دوستی، رفاقتو
تمامروابطمدارهیکییکیازبینمیره
وخرابمیشه ، ومنواقعانمیفهممچرا
ونمیدونمبایدچیکارکنم.
کنترلهمهچیزازدستمخارجشده.
لطفاخودتوننرید ، مناینروزاواقعا
توانیبرایتلاشکردنندارم.
- تامیلا -
-
جنابِقاف ، کاشمیشدامشبشماروآرزوکنیم.
ماآرزوکنیموتحققپیداکنه.
کاشمیشدشمابرگردین.
اینجابدونشمااوضاعآشفتهست ، همهچیبهمریختهست.
کاشمیشدبیاینوسامونبدینبه
حالمونواطمینانوآرامشببخشینبه
قلبهامون.
کاشیکباردیگهصداتونتویِگوشمون
طنیناندازبشهکه
" جمهوریِاسلامیایران ، حرماستوتاابدحرممیماند "
جاتونخیلیخالیه.
ماازبعدِشمادیگهیهروزخوشندیدیم.
شایدباورتوننشهولیماهمون۵سال
پیشساعت۱:۲۰دقیقهیسیزدهمدی
خاکبرسرشدیمولبخندرویلبهامون
خشکید.
۵سالگذشتهاماهنوزمقلبمونتویسینه
میسوزه.
جنسداغشمافرقداره.
تمومنمیشه، سردنمیشه، حتیفراموشنمیشه.
بگذریمحاجی.
بهقولِحسینحقیقی :
[ دلتنگتشدمیهعالمه . . ]
تویِزندگیبعدیمعطرفروشیمیزنم.
ازدلتنگیآدماهمکاسبیمیکنم، مثلا
عطرچمنکوتاهشدهمیفروشم، عطر
زعفرونرویبرنج، عطرپیراهنیار، شایدهمعطرآخریندیدار، عطرخاکبارونخورده، عطرِنفساش، عطربازاردمعید، عطرپیرهنخانجون، عطرچاییهل، عطرجانمازآقاجون، عطرقرمهسبزیهایمامان، عطرلبخندِبابا، عطربوسه، عطربویاقاقیا،
عطرگلایِپیچامینالدوله، عطرعودحرم،
عطرپرایِسبزِخادمایحرمحاجرضا، عطرنرگسِتودستدلبر، عطرموهات، عطرتنت، عطرآغوش، عطرآغوش، عطرآغوش.
یهروزیتمومعطرهایخاطرهانگیزِدنیارو
تویِعطرفروشیم[ شایدتوزندگیبعدیم ]
میفروشم.
اماحالامیخوامازعطراییکهحالادارمشون
لذتببرم.
مثلعطربودن، مثلعطرحضورآدماییکه
مجالکنارهمبودنمونکمهاماشیرینهوبا
کیفیتHD.
- تامیلا -
تویِزندگیبعدیمعطرفروشیمیزنم. ازدلتنگیآدماهمکاسبیمیکنم، مثلا عطرچمنکوتاهشدهمیفرو
https://eitaa.com/62425240/290
آفرین.اینمبایداضافهکنمبهلیستعطرهاییکهمیخوامبسازم.
من زخم های بینظری بر تن دارم،
اما تو، مهربان ترینشان بودی،
عمیق ترینشان، عزیز ترینشان.
بعد از تو آدم ها، فقط خراشی ناچیز بودند برایِ من.
اما تو، دوست داشتنی ترین زخم روی این تنی.