-تَناسُخ مرا یاد میکند؛سالیانیست روحم را سرگردان از من جدا یافتهاند،باشد که در کالبُد تو آرام گیرد!
"حوالیِ ساعت هفده و بیست دقیقه از بیست و چهارمین روزِ سالِ صِفردو🌔 ."
وَ منِ گُمشده در افکارِ نامعلوم:
https://eitaa.com/darkhodgom
- تو ماه را
بیشتر از همه دوست میداشتی
و حالا ماه هر شب
تو را به یاد من میآورد
میخواهم فراموشات کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجرهها پاک نمیشود!
-تَناسُخ!
- سطح تحملم برای حفظ روابطم ، با کسایی که دوسشون دارم ،
خیلی خیلی بالاست ؛
ولی به همون نسبت ،
وقتی از چشمم بیفتن و بگذرم ......
برای همیشه گذشتم...!-تَناسُخ!