eitaa logo
تنـــــفـس صبـــح
851 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
122 فایل
اللهم أَسْأَلُكَ حُبَّكَ وَ حُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ خدایا!از تو میخواهم دوستیت را و دوستے دوستدارانت را ♥🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
سه‌سال‌بعد... علت شكست شما چی‌بود؟!🧐 ◉خوابم ميومد !😴 ◉همش سرم تو گوشیم بود !📲 ◉حسش نبود !☹️ ◉تنبلی کردم !🛌 ◉يه بار شكست خوردم ولش كردم !😑 ◉بقيه بهم گفتن نمى تونی !😬 نه‌خدآیی‌خودت‌ خندت‌نمیگیره‌بااین‌بهونه‌ها؟! @tanafosesobh
.•[🇮🇷🌱]•. همه سربه‌سر تَن به کُشتن دهیم بِه از آنکه کشور به دشمن دهیم چهره ی شاعر ؛طراحی شده با هوش مصنوعی @tanafosesobh
🔴 شیرصحرا 🔴 🟠فرمانده ای که صدام شخصا برای سرش جایزه تعیین کرد . 🟡وی فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کردکه یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقرشده است. 🟢درسال 1335 وارد ارتش شد سریعا به نیروهای ویژه پیوست . 🟡فارغ التحصیل اولین دوره رنجری درایران بود . 🔵دوره سخت چتربازی و تکاوری را در کشور اسکاتلند گذراند. 🟣دراسکاتلند در مسابقه نظامی بین تکاوران ارتشهای جهان اول شد وقدرت خود وایران رابه رخ کشورهای صاحب نام کشاند . ⚪️وی اولین کسی بود که در دفاع مقدس نیروهای عراقی را به اسارت گرفت... 🌹 @tanafosesobh
💢قبل از مراسم عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت : " شنیدم که عروس هر چی بخواد اجابتش حتمی است " گفتم : " چه آرزویی داری .. ؟ " در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت : " اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم آرزوی شهادت کنید " از این جمله تنم لرزید چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود ، سعی کردم طفره برم اما علی آقا قسم داد که این دعا را در این روز در حقش بکنم . وقتی خطبه جاری شد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم ، و بلافاصله با چشمانی پر از اشک ، نگاهم را به علی دوختم . آثار خوشحالی در چهره اش پیدا بود .. ! مراسم ازدواج ما در حضور آیت ا... مدنی و جمعی از برادران پاسدار برگزار شد . نمی دانم این چه رازی بود که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ا... مدنی همه به فیض شهادت رسیدند ‼️ 🌹 https://eitaa.com/tanafosesobh
💓ما متوجه غیبتش می شدیم و از این غیبت کوتاه مدتی که بخاطر رفتنش به جهاد بود احساس ناراحتی میکردیم چون با حضورش بین دوستان احساس برادری شدیدی بینمان ایجاد میشد.او برای ما مثل یک قلب تپنده بود که وقتی (از جهاد) می آمد وقت های زیادی را با ما می گذراند تا روزهای غیبتشی را جبران کند.روزها و ساعات زیادی باهم وقت می گذراندیم و بعد از شهادتش از زمانهایی که در اختیار ما قرار داده بود قدردانی میکنیم چون او اگر میخواست میتوانست تمام وقت خود را فقط با خانواده اش باشد... 💓 🌹 @tanafosesobh
همونجا که خسته شدی💛 همونجا که نایِ ادامه دادن نداشتی🦋 دقیقا همونجا باید بلند بشی👊🌿 اونجاس که برنده و بازنده مشخص میشه😎 @tanafosesobh
✨✨✨فقط زیارت امام✨✨✨ در سال های دشوار جنگ، به خصوص نبردهایی که در کردستان داشت. وقتی مشکلات و نارسایی ها و نامهربانی ها بر او چیره می شدند، می رفت خدمت حضرت امام. خودش می گفت: «هر وقت نزد امام می روم، با آن که خیلی حرف و مشکل دارم که بازگو کنم، اما وقتی شخصیت با ابهت و قاطع ایشان را می بینم، همه آنها فراموشم می شود. با خودم می گویم تو سردار چنین امامی هستی که آمریکا را به زانو درآورده است؟ آن وقت تو به این راحتی پا پس می کشی؟»، لذا می گفت فقط زیارت امام برایم کافی است تا همه مشکلات را حل شده ببینم... 🌹 @tanafosesobh
🕊عراق پاتک شدیدی زد تا جزایر مجنون رو پس بگیره شهید بابایی توی اون عملیات شیمیایی شد سرش پر شده بود از تاولهای ریز و درشت سرش می خارید و با خاراندن زیاد ، تاولها ترکیده بود بنده خدا خیلی اذیت شده بود بهش گفتم برو بیمارستان دوا و درمان کن می گفت اگه برم بستری ام می کنن و از کارم جا می مونم ... ... چند روز بعد بیرون جزیره یه برکه آب پر از نیزار دیدیم عباس لحظه ای ایستاد و به جریان آب دقت کرد بعد با حالت خاصی بهم گفت: حسن! می دونی این آب ، کدوم آبه؟ با تعجب گفتم: یعنی چی؟ خب این آب هم مث بقیه آبها ، فرقش چیه؟ گفت: اگه دقت کنی می بینی این آب ، انشعابی از آب فراته آبی که امام حسین و حضرت عباس ع تو کربلا دستشون رو باهاش شستشو دادن عباس معتقد بود اگه سرش رو با اون آب بشوید ، تاول های سرش خوب میشه اتفاقا سرش رو شست و شفا گرفت چند روز بعد تمام تاول ها خوب شد و اثری ازشون نموند...🕊🕊 🌹 @tanafosesobh
🔸اگه میخوای رشد کنی و بزرگ بشی.... قدم به قدم باید از گذشته دور بشی و اتفاقات بد گذشته رو فراموش کنی.💎 از شکست ها،ناامیدی ها، نتونستن ها،اتفاقات بد باید درس بگیری.🧠 و با اونها خدا حافظی کنی.✋ اونها جزئی از زندگیت بودن اما قرار نیست که تا همیشه باهات باشند.🍂🥀 نترس.. اونها رو رها کن.. به‌زمان‌حال بیا وآینده روشنتوبساز.☺️🌹 @tanafosesobh
قرار شهدایی 🙂🥀
هر که در شب جمعه ده مرتبه این دعا را بخواند در نامه عمل او هزار هزار حسنه نوشته شود و هزار هزار سیئه محو شود و در بهشت هزار هزار درجه برای او بلند شود 🙃🙂 خدا دنبال بهانه ست که ما رو ببخشه 🌈 پس تا دیر نشده فرصت ها رو از دست ندیم 😉 🔺@tanafosesobh🔻
دخترونه ی ورزشی 🏓🏆
از پدر و مادرم که حق بزرگی برگردنم دارند، می خواهم که مرا ببخشند؛ من نیز همواره برایشان دعا کرده ام که عاقبت به خیر شوند. از همسر گرامیو فداکار و فرزندانم می خواهم که مرا ببخشند که کمتر توانسته ام به آن ها برسم و بیشتر می خواهم وقف راهی باشم که خداوند متعال به امت زمان ما عطا کرد... 🌹 @tanafosesobh
.•[☘🌸]•. یه جا نوشته بود : بهشت پراز گناهکارانی است که از رحمت خدا مأیوس نشده بودن ! ♥️ @tanafosesobh
🍀☘سربازی دمپایی به پا و آستین بالا زده، در حالی که در یک دست واکس و در دست دیگر فرچه دارد، در مقابل تیمسار ایستاده است. تیمسار کمی ناراحت به نظر می آید. به او می گوید: «نه! پسرم! این کار شخصی است، هر کسی باید کارهای شخصی اش را خودش انجام دهد.» بعد اضافه می کند: «پوتین هیچ کس را واکس نزن،نه الان، نه هیچ وقت دیگر، پوتین هیچ کس را واکس نزن.» بعد پیشانی سرباز را می بوسد. سرباز ناباورانه تیمسار را نگاه می کند. به پوتین های تیمسار نگاه می کند. یکی خاکی و یکی واکس زده و تمیز است. تیمسار آنها را به داخل اتاق می برد... 🌹 @tanafosesobh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا