☕️ یک 🍀 کتاب
#حکایت
آورده اند که روزی مرد کشک سابی نزد #شیخ_بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند، به تمام آرزوهایش می رسد .
شیخ مدتی از جواب دادن به مرد طفره رفت و در آخر به مرد گفت که: «اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید به دست نااهل بیافتد »، اما برای اینکه مرد هم را دست خالی نفرستد، دستور پختن یک نوع فرنی را به او یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد، اما نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.
مرد کشک ساب میرود و شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رونق میگیرد، طمع می کند و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد. بعد از مدتی شاگرد میرود و بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشود.
کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند. شیخ از او جویای علت می شود و بعد از شنیدن داستان به مرد میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ برو همون کشکت را بساب.»
1⃣🍀📕 https://eitaa.com/tanhAniste
. 🟡 مقدمات في علم النحو 🟡
✏️ المقدمة الأولى معنى النحو : -
🔻ﺗﻄﻠﻖ هذه الكلمة ﻓﻲ اﻟﻠﻐﺔ اﻟﻌﺮﺑﻴﺔ ﻋﻠﻰ ﻋﺪﺓ ﻣﻌﺎﻥ ﻣﻨﻬﺎ :
1⃣➖ اﻟﺠﻬﺔ - ﺗﻘﻮﻝ: ﺫﻫﺒﺖ ﻧﺤﻮ ﻓﻼﻥ، ﺃﻱ: ﺟﻬﺘﻪ .
2⃣➖ اﻟﺸﺒﻪ - ﺗﻘﻮﻝ: ﻣﺤﻤﺪ ﻧﺤﻮ ﻋﻠﻲ ﺃﻱ: ﺷﺒﻬﻪ .
3⃣➖ المثل - ومن ذلك قول النبي صلى الله عليه وسلم: ( من توضأ نحو وضوئي هذا ) أي: ﻣﺜﻠﻪ .
↩️ اصطلاحاً : اﻟﻌﻠﻢ ﺑﺎﻟﻘﻮاﻋﺪ اﻟﺘﻲ ﻳﻌﺮﻑ ﺑﻬﺎ ﺃﺣﻜﺎﻡ ﺃﻭاﺧﺮ اﻟﻜﻠﻤﺎﺕ اﻟﻌﺮﺑﻴﺔ ﻓﻲ ﺣﺎﻝ ﺗﺮﻛﻴﺒﻬﺎ ﻣﻦ اﻹﻋﺮاﺏ، ﻭاﻟﺒﻨﺎء ﻭﻣﺎ ﻳﺘﺒﻊ ﺫﻟﻚ .
*┄༻💥🌷💥༺┄*
✏️ المقدمة الثانية: اﻟﻤﻮﺿﻮﻉ: -
🔻ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻋﻠﻢ اﻟﻨﺤﻮ: كلام العرب المركب .
*┄༻💥🌷💥༺┄*
✏️ المقدمة الثالثة: الثمرة: -
🔻 من ثمرات تعلم علم النحو:
1⃣➖ ﺻﻴﺎﻧﺔ اﻟﻠﺴﺎﻥ ﻋﻦ اﻟﺨﻄﺄ ﻓﻲ اﻟﻜﻼﻡ اﻟﻌﺮﺑﻲ .
2⃣➖ ﻓﻬﻢ اﻟﻘﺮﺁﻥ اﻟﻜﺮﻳﻢ ﻭاﻟﺤﺪﻳﺚ اﻟﻨﺒﻮﻱ ﻓﻬﻤﺎ ﺻﺤﻴﺤﺎ (🌻 وهذه أعظم ثمرات تعلم هذا العلم 🌻) .
*┄༻💥🌷💥༺┄*
✏️ المقدمة الرابعة: نسبته: -
🔻 من أهم علوم اللغة العربية .
*┄༻💥🌷💥༺┄*
✏️ المقدمة الخامسة: واضعه: -
🔻اﻟﻤﺸﻬﻮﺭ ﺃﻥ ﺃﻭﻝ ﻭاﺿﻊ ﻟﻌﻠﻢ اﻟﻨﺤﻮ ﻫﻮ ﺃﺑﻮ اﻷﺳﻮﺩ اﻟﺪﺅﻟﻲ، ﺑﺄﻣﺮ ﺃﻣﻴﺮ اﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺭﺿﻲ اﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ .
📝 وسبب التأليف فيه :- أنه ﻟﻤﺎ ﻓُﺘِﺤﺖ اﻷﻣﺼﺎﺭُ، ﻭاﺧﺘﻠﻂ اﻟﻌﺮﺏ ﺑﻐﻴﺮﻫﻢ، ﻭاﻣﺘﺰﺟﻮا ﺑﻬﻢ، ﻭﺳﺎﻛﻨﻮﻫﻢ دخل في اللغة العربية الشيء الكثير مما ليس منها -فألف العلماء ليحفظوا اللغة من الاندثار - .
*┄༻💥🌷💥༺┄*
✏️ المقدمة السادسة: حكم الشرع فيه: -
➠ تعلم هذا العلم ﻣﻦ ﻓﺮﻭﺽ اﻟﻜﻔﺎﻳﺔ " إذا قام به من يكفي سقط عن الباقين" ،
➠ ﻭﺭﺑﻤﺎ ﺗﻌﻴﻦ ﺗﻌﻠﻤﻪ ﻋﻠﻰ ﻭاﺣﺪ ﻓﺼﺎﺭ ﻓﺮﺽ ﻋﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ، " كمن أراد تفسير القران" .
📜https://eitaa.com/tanhAniste
#رتبه_نکرات
#نکات_ناب_نحوی
#نکته_صرفی
النَّکِرَة نوعان:
🌳 🌳 🌳 🌳
(1) ما یقْبَلُ "أل" المُفِیْدَةُ للتَّعْرِیفِ کـ "رجلُ وفَرَس وکِتاب"._______
(2) ما یَقَعُ مَوْقِعَ ما یَقْبَلُ "أل" المُؤَثِّرَةُ للتَعْرِیف نحو "ذی" بِمَعْنَى صَاحِب، و "منْ" بِمعنى إنْسَان، و "ما" بمعْنى شَیء، فی قولک " اشکُرْ لِذِی مالٍ عَطَاءَهُ" "لا یَسُرُّنی مَنْ مُعْجَبٍ بِنَفْسِه" و "نَظَرْتُ إلى مَا مُعْجَبٍ لک" "فذُو ومَنْ ومَا" نَکِراتٌ، وهی لا تَقْبَلُ "ألْ" ولکِنَّها واقعةٌ مَوْقِعَ مَا یَقْبَلُهَا، "فَذُو" واقعةٌ مَوْقِعَ "صاحِبِ" وهو یَقْبَل أل و "منْ" نَکِرَةٌ مَوْصُوفَةٌ وَاقِعَةٌ مَوْقِعَ "إنْسَان" وإنسانٌ یَقْبَل أل و "ما" نَکِرَة موصوفةٌ أیضاً، واقعةٌ مَوْقِعَ "شَیء" وشَیء یَقْبَل أل، وکذا اسمُ الفِعْل نحو "صهٍ" مُنَونَاً، فإنَّهُ یَحِلُ مَحَلَّ قَولِکَ "سُکُوتاً" تَدْخُل علیه أل.________________
- النَکِرَة ____بَعْضِهَا أَعْرفُ من بعض: 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁
فَأعَمُّها: الشیء، وأخصُّ منه الجِسْم، وأخصُّ من الجِسْم الحَیَوان، والإنسان أخصُّ من الحَیَوان، والرَّجل أخصُّ من. الإنْسان ورَجُلٌ ظَرِیفٌ أخصُّ من رَجُل. 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂 🍂
نام الکتاب : معجم القواعد العربیة المؤلف : عبد الغنی الدقر الجزء 2 صفحة : 245
https://eitaa.com/tanhAniste
نکره مقصوده و غیرمقصوده
ممنون میشم این دو نکره رو توضیح داده و چطوری تشخیص دهیم در جمله.
🌸🌸🌸
نکره مقصود اسم نکره ای است که مورد نیت و قصد متکلم واقع شده باشد که اعرابش مبنی بر ضم است
یا رجلُ یا مسلمون یا مومنون یا کریمان یا امرءه
یا نساء/یا مسلماتُ/یا رجال
//////
نکره غیر مقصود مورد نیت و قصد متکلم نیست مثل قول شخص نابینا که اصلا نمیداند کنارش چه کسی ایستاد و میگوید
یا رجلا خذ بیدی یا مسلمین تقوموا
یا کریمین جئنی یا عاقلا تذکر الاخره
......و اعرابش نصب است/////
طریقه تشخیص این دو از هم به اعراب انها است
یعنی همین کلمه (مسلمون و رجل....)
اگر مرفوع شود (مسلون و رجلُ....) میشود مقصوده است و
اگر منصوب شود( مسلمین و رجلاََ.....) میشود غیر مقصوده است
لذا در امتحان طلبه باید به حالت ظاهری کلمه نگاه کند اگر هیچ اعرابی نداشته باشد
ازاد است که مقصوده یا غیر مقصوده بگیرد ولی باید اعراب را بگوید
https://eitaa.com/tanhAniste
جزم در لغت و اصطلاح
به چه معناست؟
نام کتاب : المعجم المفصل فی النحو العربی (عزیزه فوال بابتی) ، جلد : 1 ، صفحه : 433
👈👈👈👈👈👈👈... لغة: الجزم القطع
تقول: جزم الأمر جزما: قطعه.
اصطلاحا: جزم الحرف: قطع عنه الإعراب
. جزم الفعل: أسکن آخره الصحیح أو حذف آخره المعتل، أو حذف النون النائبة عن الضّمّة فی الأفعال الخمسة.
الجازم اسم فاعل من جزم
و الجمع: جوازم.
https://eitaa.com/tanhAniste
ویژگیهای مورد نظر در تجزیه فعل و اسم و حرف
https://eitaa.com/tanhAniste
العلمُ صَيْدٌ، والكتابةُ قيدُهُ
قيِّدْ صيودَكَ بالحبال الواثقةْ
فَمِنَ الحماقةِ أن تصيدَ غزالةً
وتتركَها بين الخلائق طالقةْ
https://eitaa.com/tanhAniste
آیا مفرد بر جمله عطف میشود؟
عطف الجملة على المفرد:
يجوز عطف الجملة على المفرد، أو العكس، إذا كانت الجملة في الحالتين مؤوّلة بالمفرد،
كقوله تعالى:
وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها فَجاءَها بَأْسُنا بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ «* 4» و مثل: إنّ المعلم يحبّ تلاميذه و مساعدهم.
نام کتاب : المعجم المفصل في النحو العربي نویسنده : عزیزه فوال بابتی جلد : 2 صفحه : 649
https://eitaa.com/tanhAniste
ندمان
ندمانان
نَدامی
ندمانه
ندمانتان
نَدامی
صرف صفت مشبهه بر وزن فَعلان
عطشان
عطشانان
عِطاش
عطشی
عطشیان
عِطاش
https://eitaa.com/tanhAniste
#معرب-بودن-ایّ
چرا ایّ معرب است بااینکه متضمن معنای حرف است؟
چون اضافه میشود و اضافه شدن از خصوصیات اسم است
أیّ وهی اسم مبهم تضمن معنی الشرط وهی من ادوات الشرط معربه بالحرکات الثلاث لملازمتها الاضافه الی المفرد التی تبعدها من شبه الحرف الذی تقتضی بناء الاسماءفمثالها مرفوعه:أیُّ امرءٍ یخدم آمته تخدمه مثالها منصوبه:قوله تعالی:أیّاًتدعوا فله الاسماء الحسنی ومثالها مجروره بأیِّ قلم تکتب اکتب ...وهی ملازمه الاضافه الی المفرد وقد یحذف المضاف الیه فیلحقها التنوین عوضا منه کما فی الآیه الکریمه
جامع الدروس العربیه ج2ص189
https://eitaa.com/tanhAniste
#واژه_شناسی
#تجزیه
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
أنْبیاء: جمع مکسر «نَبیّ» است. در باره ریشه این واژه، دو دیدگاه مشهور 👇 👇 👇 👇 👇 👇 وجود دارد:
بر اساس دیدگاه نخست «نَبِیّ» یا بر وزن «فَعیل»، به معنای «فاعل» و از ریشه «نَبَأ» به معنای «أخْبَرَ» است، 💐 💐 💐 💐 💐 💐 💐 💐 💐 💐 💐 💐 💐 و یا بر وزن «فَعیل»، به معناى «مُفْعِل» و از فعل «أنْبَأ» است؛ بنا بر این، در هر دو حالت «نَبیّ» به معنای «مُخْبِر» است و چون از خدا و عالم غیب خبر میدهد، او را «نبی» نامیدهاند. 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
دیدگاه دوم این است که این واژه از «نَباوَة» یا «نَبْوَة»، به معنای زمین مرتفع یا ارتفاع، گرفته شده است و پیامبر را به دلیل برتری شأن و شرافتش بر دیگر آفریدهها، «نبیّ» مینامند. بر اساس این دیدگاه «نبیّ» بر وزن «فعیل» به معنای «مفعول» است. 💐 💐 💐 💐 💐
بنا بر دیدگاه نخست، که مشهورتر است، این واژه، «مهموز اللّام» و اصل آن «نَبِیء» است که پس از قلب همزه به «یاء» و ادغام حرف پیشین در آن، به «نَبیّ» تغییر شکل یافته است: «نَبِیْء ( نَبِیْی ( نَبِیّ»؛ چنانکه خوانده شدن این واژه به صورت «نبیء»، در برخی قرائات سبعه، این دیدگاه را تقویت میکند. اما بنا بر دیدگاه دوم،
این واژه، ناقصِ «واوی» و اصل آن «نَبِیو» است که به دلیل اقتران «واو» به «یاء» در یک واژه و ساکن بودن حرف «یاء»، «واو» به «یاء» تبدیل شده و پس از ادغام به «نَبیّ» تغییر شکل داده است: «نَبِیو ( نَبِیی ( نَبِیّ».
به باور کسائى، واژه «نبیّ» به معنای «طریق»1 نیز آمده است. بر اساس این رأی، پیامبران را بدان سبب «نبیّ» مینامند که واسطه و راه رسیدن به حق و هدایتاند. در این دیدگاه نیز واژه «نبیّ» مهموز به شمار نمیرود و ناقصِ «واوى» است.
قرائت متن و واژه شناسی نهج البلاغه
پدیدآورنده :
سید عدنان لاجوردی (مولف),نوروز امینی (ویراستار),مصطفی دلشاد تهرانی (با همکاری)
https://eitaa.com/tanhAniste