💠 در معنویت، #فرآیند مهم است یا #استاندارد؟
💠 مهمتر از نمازخواندن دانش آموزان، فرآیند نمازخواندن است.
نمازخواندن از سر میل، یعنی فرآیند غلط نمازخوان شدن!
➖ یکی از مفاهیم جاری در زندگی ما، مفهوم "استانداردسازی" است. در کنار آن، مفهوم دیگری وجود دارد و آنهم "فرآیند تولید" است. مثلا ممکن است یک محصول شرایط استاندارد را دارا باشد، ولی فرآیند تولید خوبی نداشته باشد. استاندارد یعنی توجه به محصول نهایی، اما فرایند یعنی توجه به چگونگی تولید یک محصول.
➖در مکتب پروردگار عالم در نزد خداوند متعال "فرآیند" مهم است یا "استاندارد"؟ مثلاً آدمی منظم شده؛ یعنی یکی از استاندارهای معنوی را به دست آورده. ولی اگر بخواهید به فرآیند توجه کنید باید بپرسید، به چه دلیل منظم شده؟
➖ من رفتم یک مدرسۀ اسلامی، مسئولش به من میگفت بچههای ما اینقدر خوب نماز میخوانند! گفتم حالا نماز را بگذار کنار، گفت حاجآقا نماز! حاجآقا نماز! گفتم عزیز من! برنامههای مدرسهات را به من بگو فدایت شوم! من ذوق نمیکنم یک دبستانی همه نمازخوان باشند، من میخواهم بدانم چرا آمدند نماز؟ گفت حاجآقا به میل خودشان. گفتم اشتباه است! امروز به میل خودش میآید نماز میخواند، پسفردا هم میلش تغییر خواهد کرد و به میل خودش نماز نمیخواند.
حتی اگر بچهها از سر محبت به معلم بیایند نماز بخوانند، این اصالت ندارد، باید از سر ادب بیایند. مدرسه بگوید: ما «دلم میخواهد» نداریم؛ چون بیادبی است و این مدرسه آدابی دارد که همه باید رعایت کنند.
امام صادق(ع) فرمود: بچه باید هفت سال در #ادب سپری بکند.
(يُؤَدَّبْ سَبْعَ سِنِين...؛ الفقیه، ج۳، ص۴۹۲)
➖ #محاسبه_نفس یعنی نگاه به فرآیندها!
مثلاً کسی در نمازش خشوع دارد؛ آیا هر خشوعی در نماز ارزش دارد؟ میفرماید: «هرکسی بدعتی در دین بگذارد، خشوعش در عبادتش بیشتر میشود»؛نوادر راوندی/۱۸)
✅ برای خدا ۹۹درصد فرآیند مهم است، یک درصد استاندارد!
➖ فرآیندها را توجه کنید! کی به کجا، به چه «روشی» رسیده است؟
👤 علیرضا پناهیان
#محاسبه_نفس
#تربیت_نسل_مهدوی
✳️ @Panahian_ir
✳️@tanhamasirKordestan
✨ ❤️ ✨
🔷قدر #محبت_همسر خود را بدانیم
🍃آیت الله احمدی میانجی ميفرمودند:
در اطراف آذربایجان شخصی به نام شیخ محمد طاها زندگی میکرد. آدم فوقالعادهای بود.
آیت الله محل بود، خانمی هم داشت که به او محبت و خدمت میکرد.
🍃شیخ محمد طاها معمولاً مشغول درس و بحث و عبادت و کارهای دیگر بود. یک روز مشکلی در خانه پیش آمد.
خانم شیخ محمد طاها از دست آقا ناراحت شده بود و دلو و ریسمان آب کشیدن از چاه را مخفی کرده بود
شیخ محمد طاها سحر برای نماز شب بلند شد. همیشه آفتابه پر از آب برای او آماده بود ولی آن شب میبیند نه از آفتابهی آب خبری است نه از دلو و ریسمان. اطراف را میگردد و دلو ریسمان را پیدا میکند. دلو را در چاه مياندازد و میبیند خیلی مشکل است. پیرمرد است و توان ندارد از چاه آب بکشد. بهسختی دلو آب را از چاه بالا میکشد ولی از دستش ميافتد. زار زار شروع میکند گریه کردن.
خانم دلش به حالش ميسوزد میگوید اینکه گریه ندارد من برایت آب میکشم.
میگوید من برای آب گریه نمیکنم؛ گریه من برای این است که تو چهل سال برای من آب كشيدي و من قدر تو را نميدانستم و اصلاً توجهی به این کارت نداشتم!!
📙محبت به زنان و کودکان در سیره پیامبر اکرم، حجتالاسلام فرحزاد،ص ۹۲
#خانواده
#تربیت_نسل_مهدوی
🌺@tanhamasirKordestan