قسم به لحظهی لبخندِ سیدی مظلوم
چه قدر باور این که "شهید شد" سخت است...
#شهید_آیت_الله_رییسی
ما سینه زدیم بی صدا باریدند
از هر چه که دم زدیم آنها دیدند
از مدعیانِ صف اول، حالا
دلپاکترینِ خادمان را چیدند...🕊❤️🩹
#شهادت
#شهید_آیت_الله_رییسی
#شهید_آیت_الله_آلهاشم
#شهید_امیر_عبداللهیان
دیدار #شهید_آیت_الله_رییسی با مجاهدان حزب الله لبنان...
#فلسطین❤️🩹🇵🇸
#فتح_قریب✌️🕊
#لن_نتخلی_عن_القدس
25.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر دم از این رهگذار، رهگذری میرود...
#شهادت
#شهید_آیت_الله_رییسی
#شهید_آیت_الله_آلهاشم
#شهید_امیر_عبداللهیان
#شهید_مالک_رحمتی
اشرافیگری، محرومیت را نمیفهمد، از این رو فقدانِ سید، گلویش را نمیفشارد.
اشرافیگری، محرومیت را نمیفهمد، چون تمام سلولهایش، جدا جدا به سکه و ارز و ربا می اندیشند، ناگزیر از این اندیشه، محروم را فقیر و محتاج میپندارد.
اشرافیگری یک تفکرِ آدمخوار است که میتواند به جانِ ندارها هم بیفتد، آن کس که همه چیز خودش است و تا همه چیز برای خودش بشود از هیچ فعلی دریغ نمیدارد.
به همین جهت، اشرافیگری محرومین و مستضعفین را زوائد جامعه میپندارد، که فقط به درد خریدنِ فخر میخورند.
حال آنکه، کودکی میتواند محروم از نگاه محبت آمیز باشد، پدری محروم از فرصت باشد، یا جماعتی محروم از توجه و همسفرگی با بندگان خوب خدا، محروم از دیدار خادمشان باشند.
اشرافیگری حتی آنها را از امید محروم میدارد. اشرافیگری از «محرومیت» هم، سکه و ارز و ربا و توجه کسب میکند. اشرافیگری محرومیت را میخرد و میفروشد. سر بزنگاهها. هر جا که سود دارد.
اشرافیگری تفکر خطرناکی ست که آدم ها را می خورد، از همان سلولها تا وجدان؛ مثل خوره... از این رو فقدانِ سید، گلویش را نمیفشارد...
#سید_محرومان
#شهید_آیت_الله_رییسی
#شهادت
#یونس_محمدی
.
در سوگ تیغ برّان سال ۶۷
در این عکس، که سی و اندی ساله است، گردهمایی دادستانهای انقلاب کل کشور، دو سه سال پس از رحلت امام را میبینیم. آقای ریشهری به عنوان دادستان کل دارد بالای سِن سخنرانی میکند و آن کتشلوارپوشی که منتهاالیه سمت چپ بین آقای نیّری و یونسی نشسته، سید ابراهیم رئیسی است که در دهه شصت برای رسیدگی به چندپرونده حساس و خاص، از امام حکم و ابلاغ ویژه گرفته است.
براي من، سید ابراهیم رئیسی بیش از آن که سید محرومان و رئیسجمهور خدمت و خادمالرضا(ع)باشد، تیغ برّان انقلاب علیه مشتی آدمکُش است که قدرش دانسته نشد. وقتی بحرانی در هر سطحی در کشور اتفاق میافتد، بعضی کپ میکنند، بعضی ترجیح میدهند پیدایشان نشود تا آبها از آسیاب بیفتد و بعضی مردانه وسط میدان میایستند و هزینه میدهند. تابستان ۶۷ و ماجرای منافقین با حکم امام، یکی از آن مقاطع است.
هجمه رسانهای ضدانقلاب نباید ما را دچار لکنت کند، بی تعارف در تابستان ۶۷ پس از عملیات مرصاد، منافقینی را حذف کردیم که اعتقاد داشتند اگر بیاییم بیرون، ملت را میکُشیم. چه زمانی؟ کمی پس از سلاخی مجروحین بیمارستان اسلامآباد غرب وسط حیاط بیمارستان در عملیات فروغ جاویدان. چه کسانی؟ آنهایی که همین چندسال گذشته با اسلحه و در خانه تیمی دستگیر شده بودند.
چندسال قبل در یک برنامه تلویزیونی گفتم ما باید از آقای رئیسی و دستاندرکاران سال ۶۷ به عنوان تلاشگر حقوقبشر تشکر کنیم، چون اگر منافقین روزگاری بر کشور مسلط میشدند، فاجعه بیمارستان اسلامآباد را در سطح یک کشور انجام میدادند و رسما نسلکشی میکردند.
بگذریم. حالا سید ابراهیم رئیسی دارد شهر به شهر روی دست مردم تشییع میشود و چند صباح دیگر در قبری کوچک در حرم امام هشتم آرام میگیرد. خدایی که همه کارهایش روی حساب و کتاب است و ارادت ابراهیم رئیسی نسبت به امامرضا(ع) را به ما نشان داده بود، رفتنش را در شب ولادت حضرت مقدر کرد. در نگاه بعضی، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور مردمی بود. برای بعضی، سالهای تولیت آستان قدسش پررنگ است و برای برخی سالهای قاضیالقضاتیاش. اما من برای مردی فاتحه میخوانم که روزگاری بر اساس وظیفه شرعی و حکم امامخمینی، ایران و ایرانیان را از شر منافقین راحت کرد؛ و سه دهه بعد وقتی در مناظرات انتخاباتی فحشش را از نامردها خورد، دم برنیاورد؛ و وقتی از دنیا رفت، منافقین و جلادها به نشانه شادی رقص و پایکوبی کردند.
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار!
که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند...
#شهید_آیت_الله_رییسی