#فرازی_از_تاریخ
✔️ متوکل و امام هادی علیه السلام
🌅در روز بسیار گرمی متوکل با فتح بن خاقان (وزیرش)، سوار مرکب شد و حکم کرد که جمعی از امیران و علما و سادات و اشراف در رکابش پیاده بروند و از جمله آنها امام هادی علیهالسلام بود!
😔حاجبِ متوکل می گوید: آن حضرت را مشاهده کردم که پیاده میرفت و خستگی زیادی میکشید و عرق از بدن مبارکش میریخت...
⁉️نزدیک رفتم و گفتم:
ای فرزند رسول خدا! خسته شدهاید؟
حضرت فرمود:
«هدف متوکل از این کارها، سبک کردن من است، ولیکن حرمت بدن من نزد خدا، کمتر از #ناقه_صالح پیامبر نیست!»
◾️وقتی به خانه برگشتم، این قصه را برای معلمِ فرزندان خود نقل کردم.
او گفت: متوکل سه روز دیگر هلاک میشود.
گفتم: از کجا فهمیدی؟!
گفت: برای آنکه حق تعالی در قصهی قوم صالح فرموده است:
" تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام "(۱)
و آنها بعد از پی کردن ناقه، سه روز بعد هلاک شدند و منظور امام هم این بوده است.
💰وقتی این سخن را شنیدم، گفتم پس بهتر است احتیاط کنم؛ لذا اموال خود را پراکنده کردم و منتظر ماندم ببینم چه میشود.
روز سوم شد؛ منتصر فرزند متوکل، با جمعی به متوکل حمله کردند او را کشتند.
▪️بعد از مشاهده ی این حال، به امامت حضرت اعتقاد پیدا کردم و به خدمت ایشان رفتم و آنچه میان من و آن معلم گذشته بود را عرض نمودم.
👈امام هادی علیه السلام فرمود: «معلم راست گفت؛ من در آن روز بر او نفرین کردم و حق تعالی دعای مرا مستجاب گردانید.»(۲)
(۱)سوره هود/۶۵
(۲)الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۰۲
📚امالی طوسی، ص ۲۷۶، ح ۶۷
↶【به ما بپیوندید 】↷
🌐 #کانال_تنهاترین_منجی_...
🌤الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤
📝🔍
https://telegram.me/joinchat/BVCk9T0VAZec4b1Qox2Yjw
🌐 عضویت در پیام رسان ایتا :
https://eitaa.com/tanhatarinmonji
🌐 عضویت در پیام رسان سروش :
http://sapp.ir/tanhatarinmonji
#فرازی_از_تاریخ
✔️ متوکل و امام هادی علیه السلام
🌅در روز بسیار گرمی متوکل با فتح بن خاقان (وزیرش)، سوار مرکب شد و حکم کرد که جمعی از امیران و علما و سادات و اشراف در رکابش پیاده بروند و از جمله آنها امام هادی علیهالسلام بود!
😔حاجبِ متوکل می گوید: آن حضرت را مشاهده کردم که پیاده میرفت و خستگی زیادی میکشید و عرق از بدن مبارکش میریخت...
⁉️نزدیک رفتم و گفتم:
ای فرزند رسول خدا! خسته شدهاید؟
حضرت فرمود:
«هدف متوکل از این کارها، سبک کردن من است، ولیکن حرمت بدن من نزد خدا، کمتر از #ناقه_صالح پیامبر نیست!»
◾️وقتی به خانه برگشتم، این قصه را برای معلمِ فرزندان خود نقل کردم.
او گفت: متوکل سه روز دیگر هلاک میشود.
گفتم: از کجا فهمیدی؟!
گفت: برای آنکه حق تعالی در قصهی قوم صالح فرموده است:
" تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام "(۱)
و آنها بعد از پی کردن ناقه، سه روز بعد هلاک شدند و منظور امام هم این بوده است.
💰وقتی این سخن را شنیدم، گفتم پس بهتر است احتیاط کنم؛ لذا اموال خود را پراکنده کردم و منتظر ماندم ببینم چه میشود.
روز سوم شد؛ منتصر فرزند متوکل، با جمعی به متوکل حمله کردند او را کشتند.
▪️بعد از مشاهده ی این حال، به امامت حضرت اعتقاد پیدا کردم و به خدمت ایشان رفتم و آنچه میان من و آن معلم گذشته بود را عرض نمودم.
👈امام هادی علیه السلام فرمود: «معلم راست گفت؛ من در آن روز بر او نفرین کردم و حق تعالی دعای مرا مستجاب گردانید.»(۲)
(۱)سوره هود/۶۵
(۲)الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۰۲
📚امالی طوسی، ص ۲۷۶، ح ۶۷
↶【به ما بپیوندید 】↷
🌐 #کانال_تنهاترین_منجی_...
🌤الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤
📝🔍
https://t.me/joinchat/AAAAAD0VAZd23pFbq5w3KA
🌐 عضویت در پیام رسان ایتا :
https://eitaa.com/tanhatarinmonji
🌐 عضویت در پیام رسان سروش :
http://sapp.ir/tanhatarinmonji
#فرازی_از_تاریخ
✔️ متوکل و امام هادی علیه السلام
🌅در روز بسیار گرمی متوکل با فتح بن خاقان (وزیرش)، سوار مرکب شد و حکم کرد که جمعی از امیران و علما و سادات و اشراف در رکابش پیاده بروند و از جمله آنها امام هادی علیهالسلام بود!
😔حاجبِ متوکل می گوید: آن حضرت را مشاهده کردم که پیاده میرفت و خستگی زیادی میکشید و عرق از بدن مبارکش میریخت...
⁉️نزدیک رفتم و گفتم:
ای فرزند رسول خدا! خسته شدهاید؟
حضرت فرمود:
«هدف متوکل از این کارها، سبک کردن من است، ولیکن حرمت بدن من نزد خدا، کمتر از #ناقه_صالح پیامبر نیست!»
◾️وقتی به خانه برگشتم، این قصه را برای معلمِ فرزندان خود نقل کردم.
او گفت: متوکل سه روز دیگر هلاک میشود.
گفتم: از کجا فهمیدی؟!
گفت: برای آنکه حق تعالی در قصهی قوم صالح فرموده است:
" تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام "(۱)
و آنها بعد از پی کردن ناقه، سه روز بعد هلاک شدند و منظور امام هم این بوده است.
💰وقتی این سخن را شنیدم، گفتم پس بهتر است احتیاط کنم؛ لذا اموال خود را پراکنده کردم و منتظر ماندم ببینم چه میشود.
روز سوم شد؛ منتصر فرزند متوکل، با جمعی به متوکل حمله کردند او را کشتند.
▪️بعد از مشاهده ی این حال، به امامت حضرت اعتقاد پیدا کردم و به خدمت ایشان رفتم و آنچه میان من و آن معلم گذشته بود را عرض نمودم.
👈امام هادی علیه السلام فرمود: «معلم راست گفت؛ من در آن روز بر او نفرین کردم و حق تعالی دعای مرا مستجاب گردانید.»(۲)
(۱)سوره هود/۶۵
(۲)الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۰۲
📚امالی طوسی، ص ۲۷۶، ح ۶۷
↶【به ما بپیوندید 】↷
🌐 #کانال_تنهاترین_منجی_...
🌤الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤
📝🔍
https://t.me/joinchat/AAAAAD0VAZd23pFbq5w3KA
🌐 عضویت در پیام رسان ایتا :
https://eitaa.com/tanhatarinmonji
🌐 عضویت در پیام رسان سروش :
http://sapp.ir/tanhatarinmonji