💵ارزان فروختی...💵
✍آورده اند روزی شیخ طنّاز به بازار شهر گذر نمود و پس از سالها با یکی از هم بحثی های قدیمی روبرو گشت...
هم بحث قدیمی شیخ که از هوش و استعداد بالایی برخوردار بود و شیخ شبها، برای رفع اشکال، منتش را می کشید؛ حالا یه پا حاجی بازاری گشته و دفتر و دستکی بهم زده است...
شیخ که سالهاست چشم ظاهربین دنیادارش را کور کرده و با چشم دل به جهان می نگرد، اسیر رنگ و لعاب هم بحث قدیمی نشد و با جمله ای کوتاه دیدار را به پایان برد:
« ارزان فروختی...»
هم بحثی که سالهاست دلش را زنگار دنیا گرفته بود با همین دو کلمه بیدار گشت و حیران از سه راه بازار تا ته کوچه ننه عباس می گشت و می چرخید، دست بر سر و پیشانی خود می کوفت و می گفت:
« آری ارزان فروختم
سربازی امام زمان را ارزان فروختم..
آمده بودم قم آدم شوم ولی آدمیت را ارزان فروختم...
قال الصادق و قال الباقر را ارزان فروختم...
به بهانه اکل میته وارد بازار شدم و همه چیزم را ارزان فروختم...
آخرتم را به دنیای ارزان فروختم...
دنیای با عزتم را هم ارزان فروختم...
زر را به ثمن بخس ارزان فروختم...
آری ارزان فروختم...»
#ارزان_فروشی
#ارزان_نفروشیم
#شیخ_طناز
@tannaze