eitaa logo
شیخ طناز و استاد شکمپرور
227 دنبال‌کننده
131 عکس
52 ویدیو
1 فایل
حکیم طنّاز و استادشکم پرور دو شخصیت خیالی اند که بازبانی طنز،جدی، نکات،نصایح و حکمت هایی الهی و شیطانی را به مخاطب پیشنهاد می کنند. نویسنده قصد جسارت وتوهین به شخصی را نداشته و با استفاده ازابزارهنر، رسالت انسانی والهی خودرا انجام می دهد ادمین @tannazee
مشاهده در ایتا
دانلود
☘بزمچه ✍روزی مریدان گرد حکیم طنّاز حلقه زده و هر کس از دری حرفی می زد. در این بین آتش یکی تندتر از باقی بود و به زمین و زمان بد و بیراه می گفت که نه پول دارم نه خانه نه ماشین و .... این چه وضعیست. خیرِ سَرِمان انقلاب کرده ایم.... استاد با تنّازی خاصی سر در گریبان فرو برد و بیرون آورد و فرمود: «بزمچه خریّت خودتو گردن خدا ننداز... نماز شب می خوانی؟ بین الطلوعین بیداری؟ صدقه می دهی؟ اطعام می کنی؟ مومنین را دعای خیر می کنی؟ قرض می دهی؟ خمس می دهی؟ زکات می دهی؟ خدمت پدر و مادر می کنی؟ اطعام می کنی؟ گره ای باز می کنی؟ دلی شاد می کنی؟ ... بله گرانی هست، تورم هست، تحریم هست، مدیر بی لیاقت هست، محتکر است و .... اما.... خدای هم هست. ببین منبع، معدن و مخزن رزق و ثروت چه گفته به آن عمل کن ببین چطور در همین شرایط وضعت خوب می شود.» مرید که سر به زیر انداخته و از خطاب بزمچه استاد به خود می بالید، از فردا سعی در فراهم نمودن اسباب رزق کرد و کمی هم از مردم غافل و غرغرو فاصله گرفت و بعد از مدتی شد آنچه باید می شد... https://eitaa.com/joinchat/827720228C9c05fe965e
🎼🎷خوشگلا باید برقصند... 🎻صبحی زمستانی که استاد دکتر شکمپرور خواب مانده و درسش دیر شده بود همزمان اسنپ، ماکسیم، تپسی و پپسی را فعال تا بلکه در آن هوای سرد کسی پیدا شود و لخ لخ کنان سمت خیابان اصلی میرفت تا کرایه کمتر شود... از قضا استاد طناز اسنپش روشن و قبول سفر نمود. شیخ با دیدن این صحنه صیحه ای زد و گریبان نیمه چاک کرد که از درس و بحث زده و مشغول دنیا شده ای؟ استاد طناز که لبخندی ملیح بر لب داشت فرمود: صرفا در مسیر رفت و برگشت به مدرسه آن را روشن تا هم کمک خرجی باشد و هم خدمتی به مومنین... در همین اثنی جوانکانی سوار بر پراید هاشبک خز و خیلی، از کنار اساتید رد شده و صدای ضبطشان به قدری بالا بود که آهنگش مشخص : «خوشگلا باید برقصن» شیخ شکم پرور، سری تکان داد و چند فحش ناب نثارشان کرد و استغفاری گفت که چرا این جمله را شنیده؟ استادطناز که از اول سفر خنده ملیح بر لب داشت که یحتمل پروتز لبخند کرده باشد فرمود یا شیخ منظور از خوشگل کیست؟ نظر واضع چیست ؟ تبادر ذهن چگونه و مصداق امروزی و تکلیف مامور چیست؟ خوش + گل منظور واضع افراد خوش طینت و خوش ذات و سیرت است. حالا چه باید کرد باید معنی و منظور واضع, آمر، مامور و یا عرف را بگیریم؟ هر چه باید یحتمل شما را صدق می کند... لفظ «باید» دلالت بر وجوب دارد یا استحباب؟ آیا اینجا علو است یا استعلا؟ آیا در امتثال این امر یکبار انجام دادن فعل منحوس رقص کفایت است یا نه تکرار می خواهد؟ آیا عینی است یا کفایی؟ آیا بالفور است یا تراخی؟؟ منظور از رقص چیست؟ آیا رقص عارفان و صوفیان ملاک است یا رقص بندری و شیش و هشتی یا باباکرمی؟ آیا مامور در انتخاب نوع رقص تخییر دارد؟ یا بر اساس دلالت حالیه از ضرب آهنگ بایستی نوع رقص را بفهمیم؟ اگر مامور در مکان غصبی باشد آیا می تواند برقصد و امر و نهی را جمع نماید یا باید مندوحه ای یافته و در خارج آن مکان برقصد؟ آیا می توان در امتثال این امر وکیل و نایب گرفت یا خیر؟ آیا قصد قربت مامور شرط است یا خیر؟ استاد طناز که در حال بررسی وجوهات فقهی و اصولی امر مذکور بود نگاهی به شیخ نمود که از تعجب چشمانش گشاد و قلبش یکی در میان می زد. از برای سلامت و حفظ جان شیخ شکمپرور بحث را خاتمه داد و دکمه پایان سفر را زد... و اینگونه بود که استاد طناز در یک سفر اسنپی نیمی از الموجز را مرور کرد... https://eitaa.com/joinchat/827720228C9c05fe965e