☘برگی از خاطرات☘
🏨عیادت دوست چینی
✍در خاطرات شیخ شکمپرور آمده است: او را یک دوست چینی بوده که شیخ
برای عیادتش به بیمارستان رفت و کنار تختش حاضر گشت...
دوست چینی که شیخ را محرم دانست به او این چنین وصیت بنمود:
"چینگ چونگ چن چووون"
و بعدش جان به جان آفرین تسلیم بنمود !
شیخ را بار مسؤلیت گران آمد وبرای ترجمه وصیت راهی دیار چین گردید. در آنجا از معنی اش پرسید این چنین بشنید:
گوسفند!
پاتو از رو شیلنگ اکسیژن بردار
#شکمپرور
#خاطرات
https://eitaa.com/joinchat/827720228C9c05fe965e