eitaa logo
شیخ طناز و استاد شکمپرور
253 دنبال‌کننده
130 عکس
52 ویدیو
1 فایل
حکیم طنّاز و استادشکم پرور دو شخصیت خیالی اند که بازبانی طنز،جدی، نکات،نصایح و حکمت هایی الهی و شیطانی را به مخاطب پیشنهاد می کنند. نویسنده قصد جسارت وتوهین به شخصی را نداشته و با استفاده ازابزارهنر، رسالت انسانی والهی خودرا انجام می دهد ادمین @tannazee
مشاهده در ایتا
دانلود
🎓 زین پس بفرمایید دکتر شکمپرور 🎓 ✍شرح ما وقع ... 🔸شیخ که عادت به چرت و خارش خشتک پس از وعده ناهار داشت این روزها با تردمیل رفتن و پوشیدن شلوار کتان، ترک عادت کرده که خود موجب امراض روحی در وی شده بود. اما هربار که چشمش به جمال ژیگول( صدراعظم) منور میگشت؛جمله اوالم فراموش گشته و محو کمالات وی می گشت و افسوس که چرا پیش از این بر جمال وی نظر نیفکنده... ژیگول: حضرت استاد معظم شیخ: جان استاد، تو مرا همان فری صدا کن ژیگول: استغفرالله. شأنتان اجل است از بردن نام کوچکتان. جمله دانشگاهیان با القاب شیوخ نامانوس اند زین سبب بایستی برایتان لقبی دانشگاهی برگزینیم شیخ: برگزین برگزین ژیگول: دوستی در یکی از شعب دانشگاه پیغام صوت داغستان دارم، نمی از یم دریای کراماتتان را برایش گفتم، جمله اعضای هیئت علمیشان کف بر شده، شما را به مقام دکترای افتخاری برگزیدند. اگر اجازه دهید مدرکش را قاب کرده اتاق را به زیور نام و تمثالتان بیارایم. شیخ : احسنت بیارای بیارای ژیگول: اگر اجازه فرمایید رحمت را از منشی گری و قربان را از امور اداری برداشته و چند بانوی جوان را به امورات دفتر بگمارم تا خلق الله بدانند که شما را با کار و تلاش بانوان ضدیتی نیست شیخ: بگمار بگمار لکن اول حاضرشان کن تا ارشادشان نموده و آداب محرم نامحرمی و حدود حجاب را گوشزد بنمایم. ژیگول : الساعه. چشم. همین الان. دخترکانی با چادران ملی، عربی و خلیجی وارد گشته و جز کف دستی از جمالشان مشهود نبوده ولی همان یک وجب عالم را بهم میریخت. لکن استاد هرچه تأمل نمود نتوانست به حدود شرعی پوششان ایرادی بگیرد. زین باب با حضورشان موافقت نمود هرچند از سر اکراه به جهت تکلیفی بود که بر دوش می کشید. دخترکان که در همان یک وجب صورت، به قدر یک جریب سرخاب و سفیداب به خود مالانده بودند هر کدام به بهانه ای دور استاد طواف رفته، حاج آقا گویان از استاد پرسش ها کرده و از کمالات استاد بهره ها بردند. ژیگول خطاب به دخترکان: زین پس جناب شیخ را با لقب دکتر خطاب کنید و در تمام سربرگها و نامه ها لفظ دکتر را مقدم بر شیخ و استاد و حاج آقا قرار دهید. شیخ که تا پیش از این، مشتی ریش و پشمی را در حلقه داشت بر گذشته خویش آه و افسوسی کشید که چرا از هدایت این قشر از خلق الله غافل گشته و چطور در قیامت جوابگوی غفلت خود باشد؟ لذا خاصتا برایشان میتینگ اخلاق و احکام برپا نمود و حلقه شان از ریش و پشمی ها به برق و ریملی ها تغییر نمود... و آن شد که خواهد شد... https://eitaa.com/joinchat/827720228C9c05fe965e