📚 حکایتک 📚
✍آورده اند روزی شیخ شکمپرور و جمعی از مریدان، صبح علی الطلوع به بانک مراجعت، پاهای خود باز بنموده و توجه رئیس شعبه را به پاهای خود جلب بنمودند. و هر یک از مریدان در گشادن پاهای خود و بازتر بنشستن از دیگری پیشی می گرفت.
رئیس را پرسش آمد : این چه کار قبیحیست که این جماعت می فرمایند؟
شیخ در مقام پاسخ برآمد که : در اخبار شبانگاهی، به دو گوش خود بشنیده است که دولت به بازنشستگان وام کلان خواهد داد.
آنانکه در صحنه حاضر بودند گواهی دادند که بعد از این فرمایش، رئیس و جمله کارکنان شعبه، هروله کنان راهی کوه و دشت و دمن گردیدند.
#کرامات_شیخ_ما
#شکمپرور
#حکایتک
https://eitaa.com/joinchat/827720228C9c05fe965e