eitaa logo
تنویر
425 دنبال‌کننده
108 عکس
36 ویدیو
0 فایل
✳️ تنویر، Tanwir@ ☑️ ارتباط با ادمین 👤 @admin_4000 ☑️ تارنما 🌐 Tanwir.ir ☑️ رایانامه 📧 Tanwir.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 فعالیت‌های سیاسی مذهبی 🔺 علی قدوسی در ۱۲ مرداد ۱۳۰۶ش در نهاوند به دنیا آمد. پدرش آخوند ملااحمد از روحانیان منطقه بود که امور شرعی مردم نهاوند و نواحی اطراف آن را اداره می‌کرد. 🔺 قدوسی در جریان ملی شدن صنعت نفت در سال۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ش با آیت ‏الله همکاری و با نیز ارتباط برقرار کرده و از حامیان نواب صفوی بود. وی در‌‌ همان سال‏‌ها، آموزش‏‌های نظامی را در مناطق کوهستانی گذراند. وی همچنین در نهاوند در مقابل فعالیت‌های حزب توده جبهه‌گیری کرد. 🔺 آیت الله قدوسی با اندیشه‌های سیاسی (ره) به خوبی آشنا بود. او پس از افشاگیری‌های امام خمینی در سال 1341 كه علیه لایحه كاپیتولاسیون و دیگر مصوبات خائنانه دولت و مجلس صورت پذیرفت، هماره همدوش همفكرانش به پشتیبانی از قیام همت گماشت. 🔺 او در قیام 15 خرداد 1342 و تبعید امام خمینی در 13 آبان 1342 همراه همه طلبه‌ها، استادان و مردم انقلابی به صحنه آمد و به مبارزه با رژیم پرداخت. 1️⃣ از بنیانگذاران جامعه مدرسین 🔺 اوج مبارزات آیت الله قدوسی در آن دوران، همكاری گسترده او با هیات مدرسین بود. هیات مدرسین نخستین تشكیلات منسجم روحانیت بود كه در سال 1337 در زمان مرجعیت آیت الله العظمی ‌‌ تاسیس شده بود. این هیات در سال های 1341-1342 بسیار فعال بود. 🔺 اعلامیه‌های فراوان از سوی هیات مدرسین در سراسر كشور پخش و جنایت های رژیم پهلوی برملا شد. هیات مدرسین با انتشار اعلامیه‌ها، پشتیبانی اساتید از نهضت امام خمینی را به مردم آشكار ساخت. 🔺 این هیات كه بعد به گروه یازده نفری شهرت یافت (و امروزه با نام شناخته می‌‌شود) نخستین هسته مبارزه مخفی علیه رژیم پهلوی بود و در پوشش اهداف اصلاحی نظام آموزشی حوزه علمیه قم، به فعالیت های سیاسی می‌‌پرداخت. 🔺 آیت الله قدوسی از بنیانگذاران این هیات بود. هیات مدرسین در سال 1345 به دست ساواك كشف و افراد آن تحت تعقیب ماموران پهلوی قرار گرفتند. آیت الله قدوسی در این ماجرا دستگیر شد. اما چون ساواك نتوانسته بود مداركی علیه او پیدا كند، پس از چند ماه از زندان آزاد شد. 2️⃣ تأسیس 🔺 قدوسی پس از آزادی از زندان به قم رفت و همراه سید محمد حسینی بهشتی کوشید با حفظ اصالت‏‌های حوزه و تکیه بر امتیاز‌ها و ویژگی‏‌های این نظام، برنامه‌‏های جدیدی طراحی کند. برنامه‏‌ریزی دقیق، استفاده از روش‏‎های ارزش‏‎یابی، آزمون‏‌های منظم و نظارت مستقیم بر متون درسی، از جمله برنامه‌‏های او در این راستا بود. چنین تفکری به تأسیس مدرسه حقانی در سال ۱۳۳۹ش انجامید. 3️⃣ تاسیس مکتب توحید 🔺 از فعالیت‌های دیگر آیت‏ الله قدوسی برای آشنایی بانوان با اعتقادات و مبانی فکری اسلام، تأسیس «مکتب توحید» در سال ۱۳۵۲ش بود. 4️⃣ دادستان انقلاب 🔺 پس از گذشت چند ماه از انقلاب دادگاه های انقلاب بی نظم و با مشکلات زیادی درگیر بود که این امر مسئولین را واداشت تا برای این وضعیت راه حلی بیابند . اولین قدم برای این مسئله قرار دادن مدیر دلسوز و مقتدر در راس دادگاه ها بود که طی حکمی از سوی امام ( ره ) شهید قدوسی به سمت منصوب شدند . به مناسبت 14 شهریور سالروز شهادت شهید قدوسی 🆔 @asbaat_ir
هدایت شده از خط حزب الله
مطابق با پژوهش‌های معتبر درباره وضعیت دینداری مردم ایران، شرکت در مناسک دینی رشد چشمگیری داشته است 📝ملت حسین 💢انقلابی به نام دین 14 قرن بعد از آنکه کارخانه‌ی انسان‌سازی پیامبر در مدینه‌النبی آغاز به کار کرد، در گوشه‌ای دیگر از جهان، در کشوری به نام ایران، و به رهبری فردی پیامبرگونه، «انقلابی به نام دین» به ثمر رسید که بطلان همه‌ی معاصر بود. در زمان‌های که تصور بر این بود مقوله‌ای به نام «دین» توانایی در جامعه ندارد، انقلاب اسلامی ایران، به تعبیر فوکو «روح یک جهان بی‌روح» شد و نشان داد که کماکان، عنصر «دین»، مهمترین عامل محرک انسان‌ها است و همچنان این کارخانه‌ی عظیم، در حال انسان‌سازی است. 🔶آیا جامعه ایران، جامعه‌ای دیندار است؟ حال سؤال آن است که بعد از گذشت چهل سال از انقلاب، آیا سکه‌ی دین همچنان در جامعه‌ی ایران رایج است یا نه؟ به زبان دیگر، آیا ، جامعه‌ای دیندار است یا آنچنان‌که بعضی تصور می‌کنند جامعه‌ی ایران شاهد است؟ پرسش مهمی است که پاسخ درست به آن می‌تواند ما را به فهم درست از جامعه‌ی ایران رهنمون کند. ⭕️برای مثال مطابق با پیمایش‌ها و پژوهش‌های معتبر انجام‌شده درباره‌ی وضعیت دینداری در ایران از ابتدای انقلاب تا به امروز، این نتیجه مشخص می‌شود که در بعد مسائل اصلی دین، مانند اعتقاد به خدا، پیامبر و معصومین(ع)، معاد و آخرت و نظایر این، شاهد ثبات در دینداری بوده و حدود 98درصد مردم ایران به این اصول دینی اعتقاد دارند. بیش از 80 درصد مردم ایران نیز اهل نماز (دائم یا گاهی) و روزه گرفتن هستند. نکته‌ی قابل توجه آن است که ابعاد بیرونی رفتار مردم مانند شرکت در مراسم عزاداری سیدالشهداء، شرکت در مراسم اعتکاف، زیارت اماکن مقدسه به شدت افزایش یافته است. در مقایسه‌ای که بین سال‌های 1374 تا 1388 دراین‌باره انجام گرفته است، میزان شرکت در از حدود 57 درصد در سال 1374 به 75 درصد در سال 1388 افزایش پیدا کرده است. میزان زیارت اماکن مقدس نیز از 70 درصد در سال 1374 به 78 درصد در سال 1388 افزایش پیدا کرده است. مثلا در حالیکه در اوایل دهه‌ی 80، یک میلیون نفر به مشهد مقدس سفر می‌کردند، این آمار در حال حاضر به بیش از 20 میلیون نفر رسیده است. 🔰نسبت رشدها به دشمنی‌ها اما رشد وضعیت دینداری در ایران درحالی است که «ما مواجه هستیم با یک حمله‌ی همه‌جانبه؛ یک جبهه‌ی عظیمی از لحاظ فرهنگی دارند به ما تهاجم می‌کنند؛ این هم در خلال حرفهایشان هست، البتّه ما می‌د‌انستیم این حرف را، امّا حالا دیگر خودشان هم صریحاً می‌گویند که «غلبه‌ی بر جمهوری اسلامی و غلبه‌ی بر حاکمیت اسلام، با جنگ نظامی و با تحریم اقتصادی موفّقیت‌آمیز نیست، [بلکه] با کار فرهنگی و نفوذ فرهنگی موفّقیت‌آمیز است؛ ذهن‌ها را باید تغییر داد، روی مغزها باید کار کرد، هوس‌ها را باید تحریک کرد»؛ این را الان صریح می‌گویند.» 30/5/98 در حقیقت نسبت رشد دینداری را باید با تضادها و دشمنی‌هایی که پیرامون آن وجود دارد مقایسه کرد. ✅ و عزاداری بر سیدالشهداء، یکی از آن مقاطعی در سال است که به خوبی مردم ایران است. فرهنگ آن نقطه‌ی ثقلی است که هم «علت محدثه»ی انقلاب اسلامی بوده است و هم «علت مبقیه»ی آن. و تا عاشورا زنده است، این انقلاب زنده است. @Khattehezbollah
هدایت شده از حوزه تراز انقلاب اسلامی(حتا)
🔻برگ اول؛ راهبرد دوقطبی سازی دشمنان 1⃣ اسکات مودل؛ مشاور ارشد فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده در برآورد سالانه سیاستهای امریکا در قبال ایران در سال ۲۰۱۷ چنین می آورد: "نجف را، به عنوان اصلی‌ترین رقیب ایران در رهبری جامعه شیعه تقویت کنید. نجف در عراق و قم در ایران، از مدتها بر سر «مرجعیت شیعه» در سرتاسر جغرافیای شیعه رقابت دارند." مدل ایران «تئوکراسی» است که در آن روحانیون قدرت سیاسی دارند. در صورتی که آقای سیستانی، بزرگ‌ترین مرجع نجف قرائت سنتی‌تری از شیعه دارد که روحانیون باید حتی آلامکان از سیاست برکنار بمانند. 2⃣ وی در ادامه آورده که ما باید متحدان عرب را تشویق کنیم تا از سنت‌های «رهبانی» و مداراگر نجف حمایت کنند...و در عراق هم باید قرائت‌هایی از اسلام شیعه که بیشتر اهل مدارا و کم‌تر اهل سیاست و نظامی‌گری هستند، تبلیغ شوند. 🔻برگ دوم؛ دوقطبی سازی جریانهای لیبرال و سکولار 1⃣ هر از چند گاهی جریانهای لیبرال داخلی و جریان سکولار حوزوی خبری را با عنوان ملاقات با آیت الله سیستانی منتشر می کنند. این جریانات تلاش دارد تا اهداف خود را با خبرسازیهایی تحت عنوان ملاقات با آیت الله سیستانی دنبال کنند. انتشار اخباری مبنی بر توصیه های ایشان بر منزوی بودن روحانیت و عدم ورود به حکومت، عدم ورود بسیج و نیروهای حشدالشعبی در کارهای اقتصادی و ... مواردی است که بدان دامن زده می شود در حالی که اخبار آشکار و پنهان حاکی از توصیه ایشان به مخاطبین خود در حمایت از مقام معظم رهبری و نظام اسلامی است. 2⃣ طیف لیبرال و سکولار حوزوی تلاش دارند تا مشی آیت الله سیستانی را نسبت به سیاست و مسائل حکومتی، حداقلی، نظارتی، ارشادی و منزویانه ترسیم کنند و با پر رنگ کردن نقص ها و مشکلات موجود در ایران چنان القاء می کنند که ولایت فقیه را ناکارآمد نشان دهند. 3⃣ قبلا سروش محلاتی به سفارش محمد قوچانی مصاحبه ای را با روزنامه کارگزاران انجام می دهد و در این مصاحبه به خواننده چنین القاء می کند که آیت الله سیستانی قائل به نقش نظارتی و عدم دخالت در امور است و با اسلام سیاسی مخالف و به دنبال اسلام اجتماعی است. 4⃣ اخیرا نیز کاظم قاضی زاده با انتشار خبری مبنی بر ملاقات با آیت الله سیستانی بدنبال کسب تائیدیه خود و موسسه فهیم جهت بازسازی چهره و جایگاه اش در بین حوزویان می باشد. قاضی زاده گفته است که طبق سفارش آیت الله سیستانی به نظریه پردازی های دینی و پی جویی چالش های اندیشه دینی و پاسخگویی به هجمه ها و دیدگاه های رقیب تلاش کردیم!!! 🔻سخن آخر 1⃣ واقعیت این است که تلاش دشمنان خارجی و جریانهای لیبرال داخلی و سکولار حوزوی در دوقطبی سازی و ناکارامدنشان دادن نظام جمهوری اسلامی ایران در یک راستاست و همگی دانسته یا ندانسته در یک پازل بازی می کنند. 2⃣ تشکیل سلسله کرسی های نظریه پردازی موسسه فهیم نیز با هماهنگی سران جریان اصلاحات و با هدف سکولاریزه کردن حوزه و روحانیت با عناوینی همچون "حوزه مستقل و عقلگرا؛ نه سکولار و نه افراطی " در برابر حوزه انقلابی دنبال می شود و به نظر می رسد آقای قاضی زاده بیشتر دستور لیبرالها و سکولارها را عمل می کند تا توصیه های آیت الله سیستانی را. 🆔 @hawzah_enghelabi
معنایی متفاوت از و 🌍 بیشتر واژه‌شناسان این تصور را داشته‌اند که چون در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است پس یعنی دهم محرم؛ و بر همین قیاس را نیز که با تِسع و تاسع شباهت ظاهری دارند روز نهم ماه محرم گفته‌اند. اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است: 👈 آیا واژه عاشورا برای دهم ماه‌ها دیگر نیز به کار می‌رود؟ مثلاً آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟ 👈 آیا اگر امام حسین(ع) مثلاً در یازدهم محرم شهید می‌شد، آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض می‌شد و عاشورا واژه دیگری داشت؟ 👈 آیا اعراب قبل از این واقعه به دهم محرم عاشورا و نهم محرم تاسوعا گفته می‌شده است؟ در هیچ منبعی حداقل در مورد تاسوعا چنین چیزی وجود ندارد. 🌍 ؛ روز (ع) عِشر به معنای معاشرت و مصاحبت است. «مَُعاشر» یعنی مصاحب و «عاشر» اسم فاعل عِشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت است. خداوند می‌فرماید: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (نساء/۱۹) با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید. «عشیر» یعنی همدم و رفیق؛ «وَ لَبِئْسَ الْعَشِیر ُ» (حج/۱۳) چه بد دوستی انتخاب کرده‌اند و چه بد معاشر و رفیقی است. به همین ریشه «العاشور» از ریشه عشر به کسی گفته می‌شود که معاشرت، خصلت و صفت او باشد. 🌍 ؛ روزِ با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد، عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار می‌گیرد و معنی نهم را از دست می‌دهد. «اَتسع» به فتح الف یعنی گروه‌های نُه نفره شدند. اما «اِتسع» به کسر الف یعنی وسعت پیدا کرد - گشاد شد - فراخ گردید. اِتساع یعنی گسترده شدن، گشاده شدن و بالا رفتن ظرفیت. اِتساع شرائین؛ یعنی رگ‌ها گشاد شدند و ظرفیت‌شان برای عبور خون زیاد باشد. التاسوع هم به این اشتقاق، چیزی است که فراخی و گستردگی و ظرفیتش زیاد باشد؛ 🌍 این دو نام از ابداعات (علیه‌السلام) است و اگر در بعضی از روایات از پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) از عاشورا سخنی به میان آمده است به نظر از برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین (علیه السلام) است، در حالی که در مورد واژه تاسوعا تقریباً موردی نداریم که قبل از امام سجاد (علیه السلام) به کار برده شده باشد. که این احتمال پیشینی نبودن واژه تاسوعا به معنای نهم را تقویت می‌کند. 📚 برگرفته از کتاب «سفری از عاشورا تا اربعین» تألیف عبدالله مستحسن @Tanwir
هدایت شده از حوزه تراز انقلاب اسلامی(حتا)
🔻به بهانه ماجرای صدرالساداتی ها 1⃣ در چند روز اخیر برادران صدرالساداتی مردم عزیز ایران و خانواده خود را نگران کردند و همه کشور را نگران و مشغول خود کردند. با اعلام خبر مفقودی و ناپدید شدنشان، موج سیاهنمایی و تهمتها علیه نهادها و حاکمیت و انقلاب شروع شد. از جریانهای داخلی به ظاهر عدالتخواه و منتقد گرفته تا مخالفین و اپوزسیون خارجی و شبکه های معاند خارجی چون بی بی سی و آمدنیوز و... 2⃣ نکته جالب اینجاست که روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب نیز در یک اقدامی هماهنگ شروع به فضاسازی علیه نهادهای نظام می کنند و حتی تیتر اول خود را به این موضوع اختصاص می دهند و تنور سیاهنمایی و تهمتها علیه نظام و نهادها را داغ تر می کنند. 3⃣ در این میان غفار عباسی و هوادارانش بیشترین فضاسازی را علیه نظام داشتند و با سخنرانی های خود در منبر های مختلف اوج تهمتها را علیه نظام و حاکمیت داشتند. محور اصلی سخنان شاگردان غفاری همچون احد ایمانی و شهادتی و ... اتهام علیه نهاد های امنیتی و برخی از نهادهای حاکمیتی و نفوذ در تمامی ارکان نظام بود. 4⃣ القای عدم امنیت در کشور و تحریک خانواده های صدرالساداتی در انجام مصاحبه و تهیه کلیپ و مراجعه و شکایت از نهادهای مختلف و در نهایت انجام عملیات رسانه ای از اقدامات دیگر این جریان بود. 5⃣ سیاهنمایی و ایجاد یاس و ناامیدی و متهم کردن منصوبین نظام به فساد و ایجاد بدبینی در بین مردم،خروجی رفتارها و واکنشهای این افراد به این ماجرا بود. 6⃣ محور اصلی سیل تهمتها به حاکمیت که در نامه اخیر روح الله صدر هم دیده می شود نفوذ بود. سوالی که پیش می آید این است که آیا این همه تحمیل هزینه بر کشور و تهیه خوراک رسانه ای برای مخالفان داخلی و خارجی و حمله و متزلزل کردن جایگاههای برخی از نهادهای کشور نفوذ نیست؟!!!! 🔸نفوذ یعنی اینکه کشور و انقلاب را فدای افراد کردن. یک روز مشایی و تیمش و روز دیگر فدای.... 🔸نفوذ یعنی کشور را فدای فردی مثل غفار عباسی کردن. 🔸نفوذ یعنی هجمه سراسری روزنامه های زنجیره ای به حاکمیت به بهانه مفقود شدن برادران صدرالساداتی. 🔸نفوذ یعنی سیل تهمتها و لجن پراکنی علیه نظام در منابر حسینی توسط مریدهای غفار عباسی. 🔸نفوذ یعنی تحصن روح الله صدرالساداتی(نماینده مجلس خبرگان) و فشار و فضا سازی علیه حاکمیت در دفاع از غفار عباسی همزمان با سفر مقام معظم رهبری به مشهد مقدس 🔸نفوذ یعنی هجمه عدالت خواهان- شما بخوانید عدالت خواران_ به نهادهای امنیتی به بهانه مفقود شدن صدرالساداتی ها 🔻سخن آخر 🔹انقلاب اسلامی هدیه است الهی برای ایران اسلامی و حاصل فداکاری ها و گذشت مردان و زنان عزیزی است که با بذل جان و مال و آبروی خود آن را حفظ کردند. حال چه شده که عده ای حاضرند انقلاب را فدای امثال خاتمی و مشایی و غفار عباسی و جریان خود می کنند. این یعنی همان نفوذ. برای مظلومیت این انقلاب باید گریست. 🆔 @hawzah_enghelabi
هدایت شده از حوزه انقلابی
‍ * 🔻هيچ عملي مثل توسل به حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) جنس آدمي را پاك و زلال نمي ‏كند؛ تمام اين ثواب هائي را كه برای انواع توسل به حضرت مثل زیارت حضرت یا گریه بر حضرت و ... گفته ‏اند با اين مسأله قابل حل است كه در توسل به حضرت سید الشهداء (علیه السلام) جنس انسان تبديل مي ‏شود. 🔸بعضي‏ در ثواب هایی که برای زیارت یا گریه برای حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) نقل شده، خدشه كرده ‏اند كه اين همه ثواب چگونه است؟ در حالی كه وقتی این نوع توسلات جنس و جوهره انسان را تبدیل می کند پس مشكل حل مي‏ شود. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
*تقویم عاشورا* طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاه‌شماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاه‌شماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی می‌شود. تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می‌شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرف‌های مقتل‌نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. *روز عاشورا چگونه گذشت؟* در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف می‌تواند داشته باشد) را استخراج کرده‌ایم و روایات مقتل‌نگارها را با این ساعت‌ها تنظیم کرده‌ایم. *۵:۴۷ اذان صبح* امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. *حدود ساعت ۶:۰۰* امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خار بوته ‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. *طلوع آفتاب* کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده‌اند؟ آنها انکار کردند! امام(ع) نامه‌هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده‌است. یکی از سران جبهه‌ی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمی‌پذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمی‌رهاند؟ اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروف‌شان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده‌است. *حدود ساعت ۸:۰۰* بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوان‌‌های کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند. بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند. چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. *حدود ساعت ۹:۰۰* روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می‌کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی‌دانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده‌است.) *حدود ساعت ۱۰:۰۰* بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت. بعد‌از عقب‌نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده‌است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها
حمله کردند. *حدود ساعت ۱۱:۰۰* بعداز این حملات، امام‌(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند که کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».  یک بار، هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. *اذان ظهر* حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند: یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.»  امام‌(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» *حدود ساعت ۱۳:۰۰* ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود. البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده‌است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» *حدود ساعت ۱۴:۰۰*  عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمه‌ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.» *حدود ساعت ۱۵:۰۰* امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره‌اش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد. امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند. بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشته‌اند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمی‌کرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» *۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر* وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که می‌گفت: «به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهای‌تان به عزای‌تان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد... *حدود ساعت ۱۷:۰۰* بعداز شهادت امام(ع)، عده‌ای لباس‌های آن حضرت را غارت کردند که نوشته‌اند تمام این افراد، بعدها به مرض‌های لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمه‌ها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن‌مطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع
) جنگید تا شهید شد. *نزدیک غروب آفتاب* سر امام(ع) را از بدن جدا می‌کنند و به خولی می‌دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب می‌دوانند تا استخوان‌هایشان هم خرد شود. *۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب* داستان روز غم‌انگیز عاشورا، این‌طور تمام می‌شود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را می‌داده، سنان بن انس بین مردم می‌تاخته و رجز می‌خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشته‌ام!»
هدایت شده از مهدی جهان‌تیغی
✔️چرا نصرالله با ادبیات عاشورایی با رهبر انقلاب سخن گفت؟ ⭕️آیا تحولات خاصی در منطقه در حال وقوع است؟ ✍️چندی قبل نمایندگان انصارالله یمن به ایران آمدند و با رهبر انقلاب به عنوان ولی و نائب امام بیعت کردند و اینک نیز دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی کم نظیر با ادبیات شب عاشورا با رهبر انقلاب بیعت مجدد کرد. ماجرا چیست؟! برخی شاید تصورشان این باشد که در پشت پرده تحولات منطقه اخبار پنهان و رویدادهای در حال اتفاق است که کار به چنین ادبیات علنی و خاصی رسانده است. 🔻اما یک بررسی کوچک نشان می‌دهد که تحولات منطقه همچنان بر مدار پیروزی محور مقاومت در حال حرکت است و اتفاق بزرگ و جدیدی در حال رخدادن نیست. بنابراین به یک معنا این سخنان را باید از حوادث روزمره منطقه باید جدا دانست و برای آن یک فلسفه عمیق‌تر بیان کرد. 🔻در ابتدا باید در مورد سخنان اخیر نصرالله توجه کرد که او ادبیات عاشورایی را درباره گزینه جنگ آمریکا و اسرائیل در برابر ایران بکار برد. یعنی اگر با ایران جنگ بشود، حزب الله بی طرف نیست و از حسین زمان دفاع خواهد کرد و نکته اصلی نیز در همین جا نهفته است. در صورت آغاز جنگ با ایران، حزب الله در خط مقدم جنگ – بخوانید در شبیه ترین موقعیت به کربلا – قرار خواهد گرفت. یعنی اگر جنگی با ایران صورت بگیرد، رزمندگان حزب الله، دست به اقدام -به ظاهر انتحاری- همانند شهدای کربلا خواهند زد و خط مقدم جنگ با ایران را صدهاکیلومتر دورتر از تهران خواهند کشاند و خود نیز در این خط مقدم، کاری کربلایی خواهند کرد. 🔻درباره گروه انصارالله نیز همچین نکته‌ای نهفته است. کیست که نداند این روزها برخی مناطق یمن شرایطی همانند کربلا را تجربه می‌کند. همچنانکه رهبر انصارالله در سخنرانی روز عاشورا، صحنه یمن را «کربلای معاصر» خواند. ضمن اینکه در واقع انصارالله در حال حاضر به نیابت از انقلاب اسلامی به جنگ با یزید زمانه رفته است. 🔻بنابراین هم عبدالملک الحوثی و هم سیدحسن نصرالله چون خود را در موقعیت کربلایی هستند و همچنین برای عاشورهای پیش رو می خواهند آماده باشند، طبیعی است که ادبیاتشان متناسب با حال و هوای شب دهم محرم است و همانند رزمنده آماده رزم، با «حسین زمان» خود سخن می‌گویند. 🔸🔸اما این نکته مهم را نباید غفلت کرد که موقعیت ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام و رهبر محور مقاومت در منطقه شباهتی به موقعیت کربلا ندارد بلکه تهران در شرایط بدر و خیبر است. این شرایط را نیز مدیون افرادی همچون نصرالله، عبدالمالک الحوثی، مدافعین حرم و افسران سبزپوشی است که در خط مقدم – موقعیت کربلای جهان اسلام- وظیفه خود را به نحو احسن انجام می‌دهند. @mahdi_jahantighi
پرونده 🌍 سخن از و ، است 👈 بعضی از ، زمان دارند و در زمان خاصی باید آن حرفها را بیان کرد، زمان خاصی که در آن زمان، بهتر می شوند و بهتر می شوند، زیرا اند، اگر در آن زمانه بیان شوند، اکثر مردم با آن حرفها برقرار می کنند و برای درک و دریافت آن حرف آماده تر خواهد بود. 👈 به ظاهر بی زمانند، اما معمولا بعضی از حرفها در بعضی از زمانها بهتر درک می شوند. 👈 زمان بعضی از حرفهای خوبی که زده شده، رسیده. 👈 یکی از حرفهایی که قبلا تحقق پیدا کرده ولی زمانش امروز فرا رسیده، مفهوم است و از زیرمجموعه های آن، مفهوم و بودن است. 👈 درست است که انقلاب 40 سال پیش رخ داد و سخنان این انقلاب را جان داد و آن زمان مردم به انقلابی بودن دعوت می شدند و آن زمان انقلابی بودن معنا داشت، ولی آن یک از انقلاب بود که از را به نمایش گذاشت. 👈 امروز بعد از 40 سال، بیشتر از گذشته می توان این رخداد بزرگ و مفهوم عمیق را درک کرد و فهمید و از آن لذت برد. 👈 ، پیش درآمد مفهوم انقلاب و انقلابی بودن و انقلابیگری بود. 👈 حتی دوران هم پیش درآمد مفاهیم و حقائق و اتفاقات بسیار بزرگتری است که در آینده رخ خواهد داد. 👈 به طور کلی نه دفاع مقدس در زمان خودش به پایان رسید و نه انقلاب. اینها یک بودند که در مشخص خواهد شد که مقدمه چه چیزهایی بودند. 👈 شکوه آن انقلاب، به اش است. حضرت امام (ره) می فرمودند: «انقلاب ما انفجار نور بود». 👈 این نور، برای روشن کردن چیزهایی است که در آینده خواهیم دید. مثل نوری که یک صحنه را روشن می کند، این نور روشن می شود تا ببینیم چه چیزهایی قرار است روی این صحنه نمایش داده شود. 👈 بعضی از حرفهایی که در تاریخ انقلاب زده می شد، زمان عمیقش برای عموم مردم، آن زمان نبود، آن حرفهای بلند، الان نازل شده و پایین آمده و شده. 👈 بعضی از که در آن نقطه از انقلاب صادر شده اند، مستقیما در زمان خودشان مصرف نداشتند و درک نمی شدند، باید زمانی از صدور آنها می گذشت تا کلمات، از آن ، بیایند و به آنها فرا برسد. 👈 امروز روز چنین مفهومی است. مفهوم . 📚 http://panahian.ir/post/177 @Tanwir
🔻یادداشت مهدی محمدی پیرامون حملات به دفتر رهبر معظم انقلاب 1⃣ مدت هاست که از گوشه و کنار، هر بار به بهانه ای، به دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی حمله آورده می شود و شخصیت های اصلی آن، بویژه آقایان حجازی و حسین محمدی هدف قرار می گیرند. ماهیت همه این حملات، و طیف حمله کنندگان البته یکسان نیستند ولی عموما منطق یکسانی دارند و در یک چیز، که افتادن در برنامه دشمن علیه امناء رهبری است، آگاهانه یا ناآگاهانه، مشترکند. 2⃣ دفتر رهبری معصوم نیست، خالی از نقد و اشکال هم نیست اما، و هزار اما، نزدیک ترین سیستم کشور به شخص رهبر معظم انقلاب اسلامی است، محل، مجرا و مجری مستقیم منویات، تصمیمات و نظرات ایشان است، مستقیما توسط ایشان اداره می شود و اساسا هویتی جز اتصال به رهبری ندارد. بنابراین، اگر از خاستگاه انقلابی نظر کنیم، وقتی به دفتر می رسیم ادب نقد متفاوت می شود. نمی شود –واساسا پذیرفته نیست که کسانی خود را نه تنها انقلابی، بلکه مرشد همه انقلابیون بخوانند و وقتی نوبت به نزدیک ترین سیستم به رهبری می رسد چنان سخن بگویند که گاه، دشمن اگر همه هنر و نیرویش را جمع کند، نمی تواند آنگونه سخن بگوید. 3⃣ دفتر رهبری بویژه کسانی مانند آقایان حجازی و محمدی، مشرف ترین افراد به مسائل کشور، عالم ترین آنها به مصالح و ملاحظات و دلسوزترین افراد برای تفکر و جریان انقلابی هستند که دارایی گرانبهای نظام اسلامی محسوب می شود. بسیاری از نقد ها اگر مسئله شخصی نباشد، ریشه در عدم اشراف کامل به مسائل کشور دارد که باعث می شود کسانی نتوانند منطق دفتر را در تصمیم هایی که می گیرد، توصیه هایی که می کند و افرادی که منصوب می کند درک کنند؛ منتها به جای اینکه ایراد را در فهم خویش بدانند به خود اجازه می دهند حتی ادعا کنند که دفتر رهبری از انقلاب فاصله گرفته است. 4⃣ شاید بسیاری ندانند که دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی بی گمان اصلی ترین پناهگاه جریان انقلابی در کشور است. اگر دفتر و اهتمام و جدیت آن نبود از بسیاری افراد، حلقه ها و فعالیت های انقلابی در کشور اساسا نشانی نمی ماند. روا نیست کسانی که همه هویت و حیثیت آنها از عنایتی است که سیستم رهبری به آنها کرده، و این سیستم تا منتها درجه ممکن صبور و حلیم و خطاپوش بوده، درست در زمانی که دشمن رهبری و اطرافیان و منسوبان آن را هدف گرفته، برای دشمن کد درست کنند و ذهنیت بدنه جریان انقلابی را آشفته سازند. دشمنی دشمنان که تمام نمی شود، اما این اقل حق جمهوری اسلامی است که بتواند روی دوستی دوستان حساب کند. 5⃣ از همه نگران کننده تر این است که طیفی در جریان انقلابی شکل بگیرد که اساسا در جبهه مبارزه با دشمن اصلی اغلب غایب و فاقد مهارت نبرد با دشمن هستند، ولی به دوستان که می رسد به یکباره به جنگاورانی ماهر و پرانگیزه بدل می شوند. نشاندن دوستان و منسوبان رهبری در کانون حمله و نقد، و دادن آدرس غلط به بدنه جریان انقلابی درباره ریشه مشکلات آیا خطای کوچکی است؟ برای من که روز و شب را به مطالعه ادبیات دشمن می گذرانم مشاهده این مقدار موقع نشناسی و کج سلیقگی و کشاندن آن به رسانه ها حیرت انگیز و غیرقابل هضم است. 🆔 @Tanwir