eitaa logo
خدایا شکرت
27.1هزار دنبال‌کننده
474 عکس
192 ویدیو
2 فایل
🔴تبادل نظر و ارسال مطلب https://eitaayar.ir/anonymous/v36B.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⚠️ چرا بعضی از آدما پشت سر هم مصیبت و مشکل میاد سراغشون! 🎙استاد شجاعی 🙏@tanxxGOD
🌱صبح را آغاز می‌کنیم با یاد یگانه خدایی که در دل‌های ماست و دراعماق وجودمان منزل دارد و انتظار حضرت حجت... همان امام عاشقی که هر روز عشق را ترویج میکند بر کل جهان اللهم عجل لولیک الفرج🌸 🙏@tanxxGOD
🌸بسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم🌸 ❣️تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله صفحه ۴۷ 🙏ذکر روز شنبه : یا رب العالمین (ای پروردگار جهانیان) 🙏@tanxxGOD
دعای جوشن صغیر ✍فراز دوازدهم 🌱اللّٰهُمَّ وَهٰذا مَقَامُ عَبْدٍ ذَلِيلٍ اعْتَرَفَ لَكَ بِالتَّوْحِيدِ، وَأَقَرَّ عَلىٰ نَفْسِهِ بِالتَّقْصِيرِ فِى أَداءِ حَقِّكَ، وَشَهِدَ لَكَ بِسُبُوغِ نِعْمَتِكَ عَلَيْهِ وَجَمِيلِ عادَتِكَ عِنْدَهُ وَ إِحْسانِكَ إِلَيْهِ، فَهَبْ لِى يَا إِلٰهِى وَسَيِّدِى مِنْ فَضْلِكَ ما أُرِيدُهُ إِلىٰ رَحْمَتِكَ ، وَأَتَّخِذُهُ سُلَّماً أَعْرُجُ فِيهِ إِلىٰ مَرْضاتِكَ، وَ آمَنُ بِهِ مِنْ سَخَطِكَ، بِعِزَّتِكَ وَطَوْلِكَ؛ وَبِحَقِّ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ 🌿خدایا، این است جایگاه بنده‌ی فرومایه‌ای که برای تو به یگانگی اقرار کرد و برای خویش به کوتاهی در ادای حق تو و گواهی داد برای تو، به کمال نعمتت بر او و شیوه زیبا و دلنشینت نزد او و احسانت بر او، پس به من ببخش ای خدای من و سرور من از احسانت آنچه را که در راه رسیدن به رحمتت می‌خواهم، تا نردبانش قرار دهم که از آن به‌سوی خشنودی‌ات، بالا روم و با آن از خشمت امان یابم، به حق توانمندی و بی‌نیازی همیشگی‌ات؛ و به حق پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش 📚مفاتیح الجنان 🙏@tanxxGOD
جناب مولانا چقد قشنگ میگه: چو خدا بود پناهت چه خطر بود ز راهت؟ 🙏@tanxxGOD
❤️ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ(بقره۱۸۶) هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت میکنم. 💚یاد خدا مسکن روح من است. 🙏@tanxxGOD
❤️هیچ کس نمی دونه براش چه پاداش مهمی که از دیدن اش چشماش برق میزنه پنهان کردم ..... آیه ۱۷ سوره سجده🌱 🙏@tanxxGOD
خدا را فراموش مکن🌱 🙏@tanxxGOD
‌ 🌱فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ پس ما دعای او را مستجاب کردیم و او را از گرداب غم نجات دادیم و اهل ایمان را هم این گونه نجات می‌دهیم. با خودت هی نگو پس چجوری؟ پس کی؟ ایمان داشته باش به خدا برات ردیفش میکنه♥️ 🙏@tanxxGOD
🌱سلام .از اینکه با کانالتون آشنا شدم خیلی خوشحالم .من چند روزه که دارم شکرگزار خدای خوبم میشم. نمیتونم حالمو براتون توصیف کنم. آخه یه حالی دارم نمیتونم بگم. قبل از اینکه شکرگزار باشم خیلی نا امید بودم ولی الان ... ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ 🙏@tanxxGOD
🌱سلام .از اینکه با کانالتون آشنا شدم خیلی خوشحالم .من چند روزه که دارم شکرگزار خدای خوبم میشم. نمیتونم حالمو براتون توصیف کنم. آخه یه حالی دارم نمیتونم بگم. قبل از اینکه شکرگزار باشم خیلی نا امید بودم ولی الان ... ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ 🙏@tanxxGOD
کاتالیزوری برای رشد (3).mp3
8.78M
✔️روان‌شناسی شکر در نگاه امام هادی علیه‌السلام قرآن شاخصه‌های انسان شکور را چه می‌داند! 📼استاد شجاعی 🙏@tanxxGOD
✍️ شیفت شب بودم. تمام شده بود و حوالی ساعت هفت صبح از پلّه‌ها داشتم می‌آمدم پایین که یکی از همکارانم یا بهتر بگویم دوستان صمیمی‌ام را دیدم. کمی نگران بنظر می‌رسید! تا مرا دید در آغوشم کشید و گفت: هر کسی اگر جای من بود الآن از خوشحالی در پوستش نمی‌گنجید! ولی مرا حجم زیادی از نگرانی احاطه کرده است. گفتم : چرا؟ چی شده؟ گفت: در قرعه‌کشی بیمارستان برای اعزام کادر درمان به حج، اسم من هم درآمده! یک لحظه از هیجان خشکم زد! چند ثانیه‌ای گذشت تا بتوانم خودم را جای او بگذارم و حرفش را بفهمم. بعد از سکوت کوتاهی نفسی عمیق ناخودآگاه از سینه‌‌ام خارج شد و گفتم : شکر خدا هزار بار، حق میدهم به تو! چنین سفری آن هم دعوت یکهویی، دلهره هم دارد. از من کمکی برمی‌آید؟ گفت: من کجا و حج کجا؟ حالا چگونه بروم؟ من در تمام عمرم یکبار حتی در خیالم هم به این سفر فکر نکردم. نمازهایم حتی نماز دست و پا شکسته‌ایست که فقط ظاهرش نماز است! رفتم آنجا چه دعایی بخوانم؟ قرآن خواندنم اصلاً خوب نیست! چکار کنم آنجا حالِ خوبی داشته باشم؟ و ... چندین برابر جملاتی که اینجا نوشتم، همه نگرانی‌هایی بود که تند تند داشت ردیف می‌کرد. حرفش را قطع کردم و گفتم: امشب منتظرت بمانم می‌آیی منزل ما باهم حرف بزنیم؟ کمی مکث کرد و گفت: بله عصری که شیفتم تمام شد می‌توانم مستقیم بیایم. گفتم: با همین لباس ؟ گفت: مگه چشه؟ دفعه اول نیست می‌خواهم بیایم خانه‌ی شما که... خانه‌ی شما مثل خانه‌ی خودم هست! تو به ریز و درشت همه‌ی زندگی من آگاهی... گفتم : نه بیشتر از خدا ! مسخره نگاهم کرد و گفت : دیوانه شدی؟ گفتم : تو برای آمدن به خانه‌ی من، نه هیچ‌گونه تشریفاتی قائلی، و نه نگرانی که چگونه پذیرائیت کنم چون مطمئنی هر چه دارم و ندارم را با تو شریک می‌شوم. برای رفتن به خانه‌ی خدا نگران چه هستی؟ نگاهش به من خیره شد و گفت : اووووف ! ادامه دادم: ما را که به مهمانی دعوت می‌کنند با خودمان غذا نمی‌بریم که! می‌رویم می‌نشینیم سر سفره و هر قدر میل داشتیم نوش جان می‌کنیم. اگر کمی هم سخت گذشت رسم ادب نمی‌دانیم که گلایه کنیم. گفت : شیطان چگونه بازی می‌دهد آدمها را ... به جای درک شادی و لذت این سفر، داشتم از اینهمه اضطراب، کم‌کم پشیمان می‌شدم از رفتن به این سفر. گفتم : او هم همین را می‌خواست ! رسم خدا رسم قشنگی است! دست خالی‌ترها، توجه صاحبخانه را بیشتر جلب می‌کنند. همین که بدانیم هیچ نداریم و فقیریم به این سفره، کافیست! « ظرف فقر تنها ظرفی است که اینجا پُرَش میکنند.» آرام و شاد بغلم کرد و رفت به سمت پله‌ها. به پاگرد که رسید برگشت و گفت : میدانم که منظورت از دعوت شامِ امشب برای رساندن حرفت به اینجا و همین نتیجه بود، اما تعارف آمد و نیامد دارد... من شام می‌آیم آنجا... و صدای خنده‌اش خبر از آرامش درونش می‌داد. 🙏@tanxxGOD
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه‌ام با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد.... السلام علیک یا صاحب الزمان🌱 سلام ، صبحتون پر از خیر و برکت🌿 🙏@tanxxGOD
🌸بسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم🌸 ❣️تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله صفحه ۴۸ 🙏ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام (ای صاحب شکوه و بزرگواری) 🙏@tanxxGOD
دعای جوشن صغیر ✍فراز سیزدهم 🌱فَلَكَ الْحَمْدُ يَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لَايُغْلَبُ، وَذِى أَناةٍ لَايَعْجَلُ، صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنِى لِنَعْمائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ، وَلِآلائِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ 🌿پس تو را سپاس ای پروردگار که توانای شکست‌ناپذیری و بردباری که شتاب نورزی، درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد و مرا بر نعمت‌هایت از سپاس‌گزاران و در برابر عطاهایت از یادکنندگان قرار بده 📚مفاتیح الجنان 🙏@tanxxGOD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸فرازهایی از دعاهایی که حضرت مهدی برای برطرف شدن مشکلات شدید به مردی آموختند : 🌱ماشآءَاللَّهُ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ، ماشآءَاللَّهُ‌ لاماشآءَالنَّاسُ، ماشآءَاللَّهُ‌ وَإِنْ کَرِهَ النَّاسُ... 🎙با نوای حسین حقیقی (دارالسلام: ۲۶۶/۲ ) 🙏@tanxxGOD
🌾کافیه بهش اعتماد کنی بهترینا نصیبت میشه🍁 🙏@tanxxGOD
‌ 🌱خدایا میدونم همیشه کنارمی ☘همیشه حست میکنم 🌿تو بدترین شرایط نذاشتی زمین بخورم،دستمو از اون بالا گرفتی 🍃همیشه آسمونت برام مثل یه آغوش باز بود... 🌾هروقت نگاه کردم به آسمونت آروم گرفتم،تو چقد بزرگی ...چقد زیبایی... 🍂تو اولین و آخرین کسی هستی که آغوشش به روم بازِ... 🌿دستامو رها نکن ،،من تو بدترین شرایطم نذار زمین بخورم.. ❤️ 🙏@tanxxGOD
‌ بگو: خداست که شما را از آن تاریکی‌ها نجات می‌دهد و از هر اندوهی می‌رهاند، باز هم به او شرک می‌آورید.☁️🌿 ‹ انعام، آیه ۶۴ › 🙏@tanxxGOD
💠 روزی مقدّر 🔹 امام علی علیه السلام: هرگز کسی که در پی کسب روزی است، نمی تواند سهم تو از روزی ات را بگیرد و آنچه برای تو مقدر گشته، بی کم و کاست به تو خواهد رسید. 🔆 لَنْ يَسْبِقَكَ إِلَى رِزْقِكَ طَالِبٌ، وَ لَنْ يَغْلِبَكَ عَلَيْهِ غَالِبٌ، وَ لَنْ يُبْطِئَ عَنْكَ مَا قَدْ قُدِّرَ لَكَ. نهج البلاغه/حکمت379 ✍🏼 این روایت به افراد تنگ نظری اشاره دارد که افراد جدید را در شغل و حرفه ی خودشان تحمل نکرده و آنها را باعث کاهش روزی می دانند.
خدایا شکرت بابت دوستان خوب که درمسیر زندگیم قرار دادی خدایا شکرت که هوامو داری خدایا شکرت برا کار پسرم خدایا شکرت بابت سلامتی خدایا شکرت که پناهی خدایا شکرت که رزاقی ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ 🙏@tanxxGOD
خدایا شکرت که قسمت شد بیام زیارت امیرالمومنین خدایا شکرت که به خواسته ام زیارت کربلا رسیدم خدایا ممنونم ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ 🙏@tanxxGOD
«نشستم کنار و دادمش دست خدا» ✍ماهان هفت ماهه بود! اولین بار اسمش را وقتی یک روزه بود در لیستِ عمل‌های صبحِ اتاق عمل کودکان دیدم! با یک بیماری مادرزادی بدنیا آمده بود، آن هم از نوع شدیدش که نیاز داشت به چندین مرحله عمل. وقتی آمد دلم را به خودش گره زد بیش از بچه‌های دیگر. و من می‌دانستم این حالت اتفاقی نیست و قرار است نکته‌ای از دریچه‌ی جانِ پاک ماهان به کتاب زندگی من اضافه شود که شد ... با فاصله‌های متفاوت، هر چند وقت یکبار مهمان ما می‌شد و بخشی از جراحی‌اش انجام می‌گرفت و می‌رفت تا دفعه‌ی بعد. هفت ماهه بود که آخرین بخشِ عملش را باید انجام می‌دادیم و برای همیشه می‌رفت به جنگ زندگی. یادم نیست از کجا، ولی میدانم از یکی از شهرهای جنوب می‌آمدند تهران، و برای هر عملش کلّی مصیبت و سختی داشتند تا ماهان مرخص شود و برگردند. اما من هرگز ندیدم صورت مادرش کمی اندوه داشته باشد. کمی نگرانی، یا حتی کمی ترس! آنقدر هر بار به صورت این زن، لبخند بود که همان اول‌ها شک کردم نکند واقعاً مادرش نباشد. اما او مادرِ ماهان بود، مادر قوی و قدرتمند ماهان... که شاید بزرگترین سرمایه‌ی ماهان در زمین بود. بار آخر که باید ماهان را بعد از عمل به آی‌سی‌یو تحویل می‌دادم، مادرش کمی عقب‌تر از پرستار ایستاده بود. خوب می‌شناختمش، و راستش دیگر برایم با بقیه مادرها فرق می‌کرد! محبتی همراه با یک احترام و عزّت فوق‌العاده در قلبم نسبت به او شکل گرفته بود. ماهان که منتقل شد، جلو آمد و گفت: هربار که آمدم اینجا شما ماهان را از من گرفتید و بردید، و باز شما او را به ما تحویل دادید و من می‌دیدم که بیشتر از من مراقبش هستید، مادرانه بغلش می‌کنید، از شما برای همه‌ی اینها ممنونم. گفتم: این که وظیفه‌ی ماست و غیرِ این باشد مسئولیم. اما یک چیزی در شما، مرا حیرت‌زده کرده است. راستش را بخواهید من مریضِ مثلِ ماهان زیاد داشته‌ام. ولی مادر مثل شما تا الآن ندیده‌ام. ماهان چندین بار مهمان ما بوده و هر بار چندین ساعت زیرِ عمل. تا امروز من شما را حتی یکبار هم نگران و پریشان ندیدم. همیشه لبخند زدید، همیشه عقب‌تر از پرستار و پزشک ایستادید و با نهایتِ اطمینان اجازه دادید کارشان را بکنند. من به عنوان یک مادر که حالِ این لحظه‌های شما را می‌فهمد به شما افتخار می‌کنم. گفت: ما سالها فرزنددار نمی‌شدیم. هر چه دوا درمان کردیم نشد... ماهان هدیه‌ی خدا بود به ما. من به اصرار نگرفتمش از خدا. از همه جا که ناامید شدم، تازه آرام شدم، نشستم کنار و فقط دعا کردم و بقیه کار را سپردم به خدا. وقتی ماهان آمد به دنیا و بیماری‌اش معلوم شد هم فهمیدم شفایش هم دست آدمها نیست. برای همین نشستم کنار و دادمش دست خدا. هر بار که پرستاری او را نوازش می‌کرد می‌دیدم که خدا دارد نوازشش می‌کند. هر بار که حالش بهتر می‌شد، می‌دیدم که خدا دارد تیمارش می‌کند. من قربان صدقه‌های شما و دلواپسیِ شما را هم برای ماهان، قربان صدقه‌ی خدا می‌دیدم. آدم که خدا را پیِ کارِ بچه‌اش بفرستد، دیگر چه غصه دارد؟ خدا دارد آدمهایِ خودش را، که وقتی نیستی بهتر از تو مراقبِ امانتت باشند. هیچ نداشتم بگویم! دستانش را گرفتم و گفتم : من خدا را شکر میکنم که ما اینجا کارگرانِ خدایِ قدرتمندِ شماییم و خدا ما را برای مراقبت از ماهانِ شما انتخاب کرد. شاید این بالاترین سرمایه‌ی ما باشد در زمین: «کارگریِ خدا» شاید امروز ماهان پسری ۱۵ ساله یا کمی بیشتر باشد ... ولی خاطره‌ی مادر ماهان ۱۵ سال است که دارد در من به تولید صبر کمک می‌کند! 🙏@tanxxGOD