eitaa logo
طنز فرهنگی
133 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
12 فایل
مطالب طنز سیاسی فرهنگی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ دقت می کنید وزارت بهداشت فرمان می دهد. ۱- زیارت گاهها محدود شود. ۲- نماز جمعه تعطیل شود. ۳- مجالس مذهبی تعطیل شود. ۴- مراسم معنوی تعطیل شود. و.... تقریبا همه ی علما قبول می کنند ودلیل شان این است که *دکترها دراین موضوع تخصص دارند...* چون حفظ جان انسانها مهم است... 🔹 اما اگر علما بگـویند: کنسرت و سینما وفضای مجازی و... را کمی کنترل کنید، چون انسانها را می کشد یا مطابق شرع نیست، آنوقت علما می شوند متحجر و....؟!!! 😱
⭕️ بين منِ معلم و دکتر متخصص و پزشک چه تفاوتهايی است؟ او به محض ورود به بیمارستان، از دربان و پرستار و خدمه و حتی بیماران، مورد احترام و تکریم قرار می‌گیرد و من از بدو ورود به مدرسه به دانش‌آموزان و سرایدار و اولیا سلام می‌کنم و آنها را مورد تکریم قرار می‌دهم مبادا به آنها بر بخورد که این معلم اخلاق ندارد. او در سایه بیمارستان، تمامی حق‌الزحمه خود را قبل از عمل دریافت می‌کند و من برای وصولِ پول ناچیز حق التدریسِ پارسال خود به ائمه متوسل می‌شوم. او در حمایت کامل همکاران پزشکی خود در شکایات پزشکی قرار دارد و من در حراست و بازرسی همچون یک مجرم باید سرم را پایین بیاندازم و تعهد کتبی بدهم که دیگر مثلا دانش‌آموزِ اذیت کن را از کلاس اخراج نکنم! او حتی لازم نمی‌بیند بیش از حد لازم به مریض توضیح بدهد و من باید یک سوال دانش آموز در یک کلاس چهل نفره را صد بار پاسخ دهم، چهل برگه امتحانی را بعد از تصحیح، جزء به جزء به اعتراض آنها رسیدگی کنم. او ابتدای هر عمل، برائت خود را کتبا اخذ می‌نماید و من باید برای کلمه به کلمه حرفهایم و رفتارم و نحوه تدریسم پاسخگوی اولیا، مدیر مدرسه و جامعه باشم! عدم موفقیت او در عمل منسوب به دست تقدیر و خواست خدا می‌شود و عدم توفیق من در عمل به کم کاری و بیسوادی نسبت داده می‌شود! او به جز به مریض و همراه وی توضیح نمی‌دهد و من ناگزیر باید به دانش‌آموز، پدر و مادرش، برادر بزرگش، مادر‌بزرگ و پدربزرگش و تمام منسوبین و شورای مدرسه پاسخگو باشم! او در تعطیلات هیچ پاسخی به مریض نمی‌دهد و من در حال برگه تصحیح کردن و جواب تلفن اولیا دادن هستم. او درآمد میلیاردی دارد و تعطیلات را در ویلا‌های شخصی و یا خارج از کشور می‌گذراند و من زیر خط فقر. بعضی وقتها راننده آژانسی هستم که مریضهای دکتر را به مطب می‌برم و در تعطیلات عید نوروز در کف حیاط مدرسه‌ای چادر می‌زنم و تا صبح خدا خدا میکنم باران نبارد مبادا چادر مسافرتی چکه کند! و