ترنم عشق | عرفان و حافظ
بیت دهم 🌱 بیار باده بخور، زان که پیر میکده دوش بسی حدیث، ز عفو رحیم و رحمان گفت آیتالله #سعاد
بیت آخر:
🌱 که گفت حافظ از اندیشه تو آمد باز؟
من این نگفته ام، آن کس که گفت، بهتان گفت
✨ گویا خواجه را روزگار هجران آن
قدر به درازا کشیده که وی به حالت
عادی در آمده و از ناله و فریاد و گریه
خودداری نموده و دوستان و مخالفینش
تهمتِ دست کشیده، شیوه عاشقی را به
او نسبت داده اند؛ وی آن را انکار نموده
و میگوید: من از اندیشه تو هرگز دست
بر نداشته ام. بخواهد بگوید: «سَيّدِى
إِلَيْكَ رَغْبَتي، وَمِنْكَ رَهْبَتِي، وَإِلَيْكَ تأميلي،
فَقَدْ ساقني إلَيْكَ أمَلى وَ عَلَيْكَ - يا واحدى!
عَكَفَتْ هِمْتى و فيما عِنْدَكَ بَسَطَتْ رَغْبَتِي،
وَ لَكَ خالصَ رَجَائِي وَ خَوْفِي، وَ بِكَ
انَسَتْ مَحَبَّتي.
سرور من میل و رغبتم تنها به تو است،
و تنها از تو بیم و هراس دارم و امیدواری ام
فقط به توست بی گمان آرزویم مرا به
سوی تو رانده و ای تنهای بی همتای من
همتم تنها بر تو باز ایستاده و خواهش
و میلم تنها به آنچه که در نزد توست
گسترده گشته و امیدواری و هراسم
خالص برای توست و مهر و دوستی ام
تنها با تو انس گرفته و آشنا گشتم.❤️
غزل ۵۲۷🌹
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
نقطهٔ عشق نمودم به تو هان سهو مکن
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره؟ ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟
تاج شاهی طلبی، گوهر ذاتی بنمای
ور خود از تخمهٔ جمشید و فریدون باشی
ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان
چند و چند از غم ایام جگرخون باشی؟
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است
هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی
شرح آيتالله #سعادتپرور:
✨ خواجه در این غزل با نصایح و راهنمائیهایی
که سالکین در طریق کمال بدان
محتاجند
خود را مورد خطاب قرار داده و می گوید:
ای دل! آن به که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
🌹 چه شایسته است در این عالم به جای
توجه و تعلق به جهان ناپایدار به #مراقبه
و #ذکر_پرشور و #همیشگی حضرت دوست
بپردازی، تا سرمایه حقیقی و مقام و منزلت
والای انسانی را بی آنکه زر و گنج قارونی
داشته باشی، بیابی و بگویی: اللهم إنِّى
أَجِدُ سُبُلَ المَطالِبِ إِلَيْكَ مُشْرَعَةٌ، وَ مَناهِلَ
الرَّجاءِ لَدَيْكَ مُتَرَعَةٌ ... وَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّ
أَفْضَلَ زاد الرّاحِلِ إِلَيْكَ عَزْمُ إِرادَةٍ يَخْتارُكَ
بها، وَقَدْ ناجاک بِعَزْمِ الإرادة قلبي: خداوندا!
همانا من راههای خواسته ها به سوی
تو را هموار و آبشخورهای امیدواری
به درگاهت را پر آب ولبریز یافتم...
و دانستم
که بی گمان برترین توشه کسی که به سوی
تو کوچ می کند، اراده و تصمیم جدی
است که بدان تو را برگزیند و بدرستی
که دلم با اراده و تصمیم جدی با تو در
مناجات است.
بیت دوم:
🌱در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
شرح آیتالله #سعادتپرور:
✨ ای خواجه در پیشگاه دوست کسی
قرب و منزلت دارد که به فقر و نیستی
خود راه یافته باشد. اگر میخواهی در این
مقام و منزلت از همه دوستان خود برتر
باشی، باید از می گلگون و توجهات قوی
و یاد باطنی خویش را خراب سازی
تا به فنا و مقام مخلصیت به (فتح لام) راهت دهند. 🌹
در جایی میگوید:
سحرم، هاتف میخانه به دولتخواهی
گفت باز آی که دیرینه این درگاهی
همچو جم جرعه می کش، که ز سر ملکوت
پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی
اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی