رفتارها افعالی هستند که از نقطهی
تلاقی احساسات، دیدنیها،چشیدنیها
و شنیدنیها،بوئیدنیها و لمس کردنیها
با افکار،باورها و علاقهها و فرآیند ارتباطی
آنها شکل میگیرند.. !
رفتارها تابع درونیاتی هستند که آهسته
آهسته شکل میگیرد .. ! کسی که به
فضای درون خویش آگاهی نداشته
باشد ، چگونگی شکل گیری رفتارها
را نمیتواند تشخیص دهد .. ! لذا
اگر به دنبال رفتار عاشقانهاید باید از
مسیرهای ایجادِ آن و شکل گیریش
خبر داشته باشید .. !
#عشق_اصیل
سجاده گاهی تنها .. چیزی هست
که شبیهِ آغوش مادر،پناهِ وقتهایی
میشود که حرفهایت بویِ نم نم باران
میدهد .. #عشق_اصیل
اجازه ندهید خانوادهی جهل و ایل و
عیارش ، بر کشورِ روح و شهر قلب
حاکم شوند ! آن وقت به گریههای
عمیقِ غم و عشق هم،دیگر تعریف
نمیشوید .. ! #عشق_اصیل
دوست داشتنِ آرزو ، چیزی غیر
از تلاش برای تحقق آرزوست .. !
گاهی اولی به جای دومی تصمیم
میسازد و اینتناقضیست که روی
دیگر هبوط است که رنگ وصال
گرفته اما حتی طعمِ عطر فراقهای
پُر از دلتنگیهای وصال را هم
نمیدهد .. ! #عشق_اصیل
نمهای باران ، حاملِ غمهایست که
که میرویاند حیات را میان نفسهای
قلب .. ! تا قلب به یادش بیاورد که
بر غیر غمهای اصیل اطمینان بخش
نباید بلرزد .. ! تا عشق را باغبانی کند ..
#عشق_اصیل
انسان بدون ماجرای ساده اما پیچیدهی
دلدادگی و عشق نمیتواند حتی نفس
بکشد ، زندگی بدون دلدادگی مردگی
است .. ! #عشق_اصیل
🌑 : او بود و آرزوهای قشنگش که با
دویدنهای نرسیدنیَش، عطر شیرین و
ملایمِ اطمینانی قوی را در قلبش ایجاد
کرده بود .. ! او میداند خدا حواسش به
دوست داشتنیهایش هست .. ! هیچ
وقت ناامید نشد و از آن ملاکهایی که
مدنظرش بود کوتاه نیامد و همه را به
امامش و مادر امامش زیر قبه گفته
بود .. ! #عشق_اصیل
گاهی به نخلستانهایش
میگویم، مراقب آن روح و
قلب و چشمی که نمیشناسم
و برای من در نظر گرفتهای، باش .. !
من اگر مراقب خودم نیستم، تو مراقب
او باش .. ! او بخشی ناشناخته از من
است .. ! #عشق_اصیل
هدایت شده از کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧🇮🇷
ما اصلاً مجبوریم عاشق شویم .. !
دست خودمان نیست، حتی وقتی
که لج میکنیم و قهر میکنیم که
عشق را پنهان کنیم باز ما بازیگر
عالَمِ عشقیم، حتی اگر واقعاً
آن را نخواهیم .. !
#عشق_اصیل
• تَــــࢪنّـمـــــــات • 🌿|•°بغل چطور اختراع شد .. ؟-mc.mp3
زمان:
حجم:
612.6K
همه چیز از او شروع شد .. !
با چشمهایش نفس کشیدن
اختراع شد، برای نفس کشیدن
شاید بغل اختراع شد .. ! یا که
شاید برای شوقِ گریه و لبخند،
بغل آفریده شد .. شاید ز سوزِ
سرما، بغل آفریده شد .. شاید
آغوش همان بغل بود که وقتی
گرم شد سر به شانه گذاشت و
آرام گرفت .. ! شاید برای یک
بوسه بغل آفریده شد .. ! شاید
برای گریههای عمیق آفریده شد .. !
شاید برای یکی شدن آفریده شد .. !
اینگونه بود که بغل اختراع شد .. !
#عشق_اصیل