eitaa logo
• تَــــࢪنّـمـــــــات • 🌿|•°
4.6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
481 ویدیو
14 فایل
حرفٌ في گلبٍ "ھ.." 🌿 "جَهادٌ حتی الشَّهادة" جنگلِ‌حالِ احوالاتِ‌ فکرِشیخِ‌ترنّمات لي مع أللهِ حالةٌ .. هامَ قَلبي إلى سيّد الشُهداء.. کلبه‌مون؛ @taranom_pm کپی: به دلت رجوع کن .. آقایِ‌تنها.. @Tarannomat_admin کتابخوان‌مون؛ @book_eat
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر از روح سوال کردند بگو این ویژه برنامه‌ی خلقت بوده و مخصوص خود صاحب خلقت است و جز اندکی هیچ نمی‌دانیم ، اما کمی از برنامه را با قلب‌م از سرزمین عجیبی که محل رفت و آمد فرشتگان است و هر قلب و خانه و حسینیه ای را می‌شود حریم آنجا کرد، دریافت کرده ام .. آن ورودی باب القبله است و آقای امام حسین است که کعبه را نشان میدهد .. قبله نمای قلب ما حسین بود ..
أنا قَلبي لَکَ مَیّال..🌿 قلب من‌است که به تو تمایل دارد..
كُلُّ الأماكنِ فِي غِيابِك فَارِغة .. ! 🌿 همه جاها، در نبودن تو خالی است .. هیچ مکانی ، دیگر پر نخواهد شد تا تو نباشی ..
همه انسان ها از خستگی و درد و گرفتاری می گریزند و خسته می شوند و آرزوی زندگی جدایی از آنها را در سر می پرورانند. مگر ما ای‌رویایِ‌جمیل، که درد و خستگی و زحمت و رنج را اگر به خاطر تو باشد یا در تو باشد و یا برایت قابل رویت و پسندیده باشد می پرستیم.. ما با این درد هویت و معنا پیدا میکنیم و حرکت میکنیم .. و در کنار هم‌درد هایمان قرار میگیریم ..
از فاصله ی بین آنچه تو خواستی و آنچه ما خواستیم پدیده ای به اسم غیبت بوجود آمد .. ..
اهداف شخصی¹ یا مقدمه برای ظهورند یا مقدمه برای ادامه‌ی غیبت چیزی غیر این نیست _شما انتخاب میکنید که علاقه هایتان جاده‌‌های غیبت را سیاه‌تر کنند یا جاده‌ی ظهور را هموار تر .. ¹؛ دوست‌داشتنی‌هام .. https://eitaa.com/joinchat/3697213457C9fa99c478a
زندگیِ‌من از تلاش برای اینکه تو مرا دوست بداری شکل میگیرد .. و چه قدر زیبا می‌شود که تو ، همان تلاشِ‌من باشی، برای من .. .. 🌧
مدتی می‌شود دلم می‌خواهد اما فاصله ام با این خواسته شده عذاب‌ِ هرشب روضه‌های من ..
امامِ‌زمان تنها گزینه‌ی خدا برای ایجاد تغییر در عالم است .. این تغییرات زمانی اتفاق می‌افتد که قلب‌های‌شیدای او به او گره خورده باشند .. ‌
¹ میدانم گاهی مهدیِ‌زهرا همین را به جدش حسین درروضه‌هامی‌گوید،مثل‌زینب .. ¹؛بخاطر‌من‌نرو ..
عادت کردن به ملاقات با تو از روی دلتنگی های بدون خبر قبلی ، غافل نمی‌شوم و آن را اول در قلب‌م منظم میکنم و با آن چند نفس عمیق می‌کشم و بعد چشم هایم را میبندم و اشک جاری می‌شود و از آن اشک و قلبِ حزین تلاش برای عمل در خدمت به تو می‌سازم تا مسیر خادم الحسینی بودن را با خادم المهدی شدن فتح کنم ..
هر قدمی که با قلب اشتباه رفتم برگشتم دیدم یه وجودی خم شده و با جارو داره گناه‌های قلبم رو پاک میکنه و باز شرمنده‌ی او شدم ..
قلبی‌که‌مثل‌آسمان است‌زمانی با ماه و ستاره قشنگ می‌شود که غبار سیاهِ گناه در شهر قلب پخش نشده باشد ، چون قلب حکم آسمان را دارد ، هم روز دارد و هم شب، تا زمانی که ستاره و ماه برای شب های‌تان نسازید آسمان قلب‌تان زیبا نمیشود چون اثر خوب شب ها ، روزهای قشنگی را به همراه دارد ، بارانی و ابری و آفتابی بودن روز نیاز به حس های شبانه دارد حتی اگر وسط روز باشید با خاطرات خوب نیمه‌شب ها روزها رنج‌هایش زیبا وحس هایش قشنگ‌می‌شود..
یک نفر از ناراحتی،در نیمه‌شبی از شب‌ها درخواست میکند که ، شب ساعت هایت را طولانی کن ، روح‌هایِ مشتاقی هستند برای درد های مشترک‌ با ما چشم‌های‌شان بیدار می‌شود و برای‌ما گریه می‌کنند،هرچند ما را ممکن است نبینند یا گاهی نشناسند یا گاهی در رنج خطای اشتباه بیوفتند و سریع بر می‌گردند به مسیر و سعی میکنند خطا را تکرار نکنند و ابتلای‌شان تلاش در تکالیف است این ها در جهادمستمر هستند ‌.. ‌
چه‌قدر از دوست‌داشتنی‌هایمان را با نگفتن_ به خاکی سپرده ایم و از همان ها سوال خواهد شد ..
حس رضایت خدا موجودی در عالم است که اگر در قلب ورود کند ، دیگر رضایت دیگران در نزد تو رنگ می‌بازد و آن رضایت چیزی جز رضایت چشم‌های مهدی فاطمه نیست ‌..
قلبِ من مشتاق تماس تو شده، از سکوت، لبخند،مناجات،تعریف‌ها، نگاه‌های پرجذبه‌ی پردردِ تو،از حوادثی‌که رنگ‌ِ‌نگاه‌تو را میدهند، همه‌ی آنچه که به تو مربوط می‌شود و اما تو در اعماق وجودم فقط خاطره شده ای،مدت هاست که با تو حرف نزده ام ، دلم برای صحبت‌های دو نفره مان تنگ شده،سینه ام تنگ آمده،می‌‌دانم تو منتظر تر از من هستی و بر سرِتمام قرار ها می‌آیی و این من هستم انگار سالهاست از تو بیگانه شده ام و گویی خواب بر من غلبه دارد، با اینکه آشنای قلبم هستی اما در سایه‌های خویش چراغ را گم کرده ام ، من روح‌م مشتاق روحِ تو شده این از حقوقِ من است که با تو حرف بزنم و اشک بریزم ،به من توفیق اشک سحر را بده تا حضورت را مستمر درک کنم و آن را حفظ کنم ، روزهایم از تلاش خالی شده چون نیمه‌شب‌هایم از تو خالی شده ..
می‌گفت : هرکسی که محبت و شوقِ به گناه رو تویِ دل‌ داره ، رنگ و بوی شهادت رو نمیچشه .. چون به جای اینکه گناه رو قربانی امام‌زمان کنه، امام زمان رو قربانیِ گناهِ خودش میکنه .. 🌧🌑 |شیخِ‌ترنّمات| ‌
چه قدر خیال من با نگاه¹ تو فرق دارد .. ‌ ¹؛خاطراتِ‌تو ..
ما نابینایانِ عصر خویش، سوزن‌ِ نخ های‌مان به پیراهن بیراهه وصل شد تا چشم هایش را نبینیم .. او هنوز نظاره گر حال خویش است .. کاش می دانستیم که ما حال اوییم ..
اگر علاقه های قلب و خطورات ذهن ، غیر از بشود ، بدان که در میان خویش هم غریبه می شوی ..
ما تمایلی به ارتباط نداشتیم، تازه پر از شبهه بودیم ، این تو بودی که ندانسته ما را با حضورت‌ میان خویش،آشنا کردی .. ما بدون اینکه بخواهیم سنگینی آن غمِ عمیق و ارتباط با تو را با تمام وجود احساس کردیم ..
میان مسیری که میرم، مانند یک کودک راه گم کرده با یک حس درد و ترس و اضطراب بر میگردم و پشت سرم را نگاه می‌کنم.. راهِ آمده را درست آمده‌ام.. ؟ برای لحظه‌ هایی چشم‌ هایم را می‌بندم، نفس المهمومِ عمیق را آهسته به درون لمس می‌کنم .. ، کجای مسیر نگاهِ تو قرار گرفته ام .. ؟ این‌ سختیِ هنوز در مسیر بودن ، برایم‌ عطشِ زیبایی می‌سازد،تو هنوز همراهمی .. و من به ادامه دادن تعریف می‌شوم .. من به این تفاوتِ شیرینِ طعمِ اشک‌های خوف و اشک‌های رجاء نیازمندم ..
اشک‌های فراوانِ بی‌قرارِ از نبودن‌ت میان چشم‌های‌م اشعاری از حزن سروده و بر چهره‌ام نشانه‌ و بر قلب‌م جراحت‌ی عمیق گذاشته است و ما چه زود فراموش می‌کنیم .. ای وایِ بر دنیا ..