eitaa logo
• تَــــࢪنّـمـــــــات • 🌿|•°
4.6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
480 ویدیو
14 فایل
حرفٌ في گلبٍ "ھ.." 🌿 "جَهادٌ حتی الشَّهادة" جنگلِ‌حالِ احوالاتِ‌ فکرِشیخِ‌ترنّمات لي مع أللهِ حالةٌ .. هامَ قَلبي إلى سيّد الشُهداء.. کلبه‌مون؛ @taranom_pm کپی: به دلت رجوع کن .. آقایِ‌تنها.. @Tarannomat_admin کتابخوان‌مون؛ @book_eat
مشاهده در ایتا
دانلود
Ali Zand Vakili - Zibatarin Roya (320)-mc.mp3
3.54M
گَلبَم .. 🌿 • مسیری که با تو سراسر معنای وصال می‌گیرد
هر که شما را ملاقات کند و بخواهد برگردد چگونه می‌تواند آنچه روح از در میانِ حرم بودن دریافت کرده را بر گرداند .. ؟ چگونه نسیمِ خنکِ نفس‌های شیرینِ فرشته‌های آسمانیِ حرم‌ت را که مثل لطافتِ بهاریِ انگشتان مادری بر صورت فرزندش، نوازش‌گونه می‌شنید بر روی قلب گداخته شده از غم و اندوهِ سنگین، چگونه این خنکی که قلبم آن را میان اشک‌های گرم لمس کرده را ادامه دهم ..؟ ‌
چگونه مسیرِ آشنایی‌ِ آرامش بخش را برای روز‌های نامشخصِ مجهول ادامه دهم .. این حیاتِ شیرینِ در حرم‌ت را چگونه با خود در کوله‌بار آسمانِ روح‌م حمل کنم .. ؟ دیالوگ‌های عمیقِ تو با من رو به زوال می‌رود مثل ابری تنها.. میان آسمان پنهان می‌شود .. من به آن چَشم‌ها نیاز‌مند بودم، مرا ابر تنها.. کافی‌نیست ، این پراکنده شدن قلب برای‌م ترسناک است .. _ماجرای‌ابر‌های‌پراکنده
این خاصیت تولدِ شماست است که مرا به خویش می‌کشاند تا میزان حضور نگاه‌تان و باور‌های‌تان، احساساتِ‌تان، دردها و دردمندی‌تان،غم‌ها و نگرانی‌تان را در میان خویش با یک سالی که گذشت بسنجم،شما آیه‌های مسیر کمالِ من هستید،هرکدام‌تان در وجودم‌صاحبِ یک‌جایگاهِ ویژه‌هستید،این دستِ من نبوده ، گویا از خیلی قدیم تر ها این ماجرای یکی شدن با شما مطرح بوده است ..
تولد نبی ، یک تکراریِ تراژدی صرف نیست ، بررسی حضور تمام ابعاد وجودی نبی برای عالم است .. میزان و کیفیت حضور باید سنجیده شود، برای قلب تو و قلب خانواده و قلب جامعه و جهان، این نیاز، حیاتی است .. ما به صدای او محتاجی‌م، او نقشه‌ی راه ما تا رسیدن به است .. ‌
سرچشمه‌های احساساتِ متلاطمِ درون ، نیاز به بازنگریِ دوباره دارد تا در بررسی‌های چگونگیِ ورود آن به قلب و مسیر‌های‌ش، میوه‌اش، انسان را طعمه‌ی هل من مزید جهنم نکند..
ذهن‌م خسته شده از محاسبه کردنِ پاییزی که امکان راه های رسیدن به تو را افزایش می‌دهد اما من اسیر اداهای این فصلی که طعمی از بهار شروع‌ها را می‌دهد، شده ام ..
پاییز به جای آنکه فصل تغییر باشد،فصل تکرار اداهای ماست..
ما در فصل پاییز ، انگیزه‌هایِ‌مان برای شروع مجدد از نشدنی ها و ناکامی ها و دیگه این هفته می‌خونم و از شنبه شروع می‌کنم و از پاییز بسم‌الله میگم.. دقیقا همه‌ی این‌ انگیزه‌ها عادتِ تکرارِ اداهای‌مان است .. ما ادعا‌های‌مان برای شروه همان برگ زرد پاییزی است که قرار است بیوفتند،نهایت دوام انگیزه‌ها فقط دو روز است .. ! تازه آن برگ دوباره جوانه می‌زند و مابه تکرار پاییزی بودن‌مان در زمستان و بهار و تابستان، ادامه می‌دهیم..
دقت کردی دقیقا تا تصمیم می‌گیری تغییر کنی یا تحول درست کنی، جدای از اینکه زمین و هوا و حس‌های منفی، همه دست به دست هم میان برای اینکه باهات مخالفت ‌کنند،اما این حس تو،بعد از چند روز، قبل شروع برنامه‌ریزی‌شده‌ی مخالفت‌ها، فروکش می‌کند و دیگر آن انگیزه‌ی اولیه به فراموشی سپرده می‌شود، چه قدر زود آن بخشِ ما در آن لحظه‌ها به تمام شدن تعریف می شود و دوباره دچار روزمرگی می‌شویم .. این‌خاصیت عدم پذیرش این اصل است که هدفِ متعالی باید به قدم‌های کوچک مستمر و مداوم¹ تبدیل شود و از حال محور بودن در انجام مسیر، به تکلیف محوری تغییر رویه بدهیم چون هیچ راهی برای پیروزی انسان وجود ندارد حتی در شکست‌ها، اما این تو هستی که با چشیدن سختیِ مسیر مستمر و مداومِ هدف‌های بزرگ و الگوها و روح‌های بزرگ، خلق می‌کنی و کشف می‌کنی، حس و لذت می‌سازی .. حتی در ناکامی‌ها و نشدنی‌های ظاهری، رشد می‌بینی و روح خودت را باغبانی می‌کنی.. ‌¹؛ مسیر خودش بخشی عمیق هدف است ..
نسیم‌های آهنگینِ مسیر طلوع و غروب ضربانِ قلب را بر خواسته‌های خودت محکم نگه دار .. چون آنچه مهم تر از تحول است ، استحکام و استقامت و تداوم آن تپش‌های جان‌بخش است ..
باید این باور‌مان شود که ما خیلی قبل‌تر از زمانی که متوجه‌حضورمان در این عالم شویم،شروع شده بودیم، حتی قبل‌تر از اینکه نطفه‌مان بسته شود، متنِ بخشی از نمایش‌مان را پیش‌نویس کرده‌بودیم، این آغاز ما بوده است، اما ابدیت‌مان در گروِ انتخاب و اختیار ماست ..