#بانوی_ادب
زِ سوزِ آه ،
طبعم آتشین است
شب اندوه و
حزن مؤمنین است
بقیع را گوهری
دیگر رسیده
وفات حضرت امّالبنین است
#دوبیتی_وفات
#محمد_مبشری
2. اینه نبود.mp3
962.8K
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#حاج_شیخ_حسین_انصاریان
وای شب جمعه است ... امشب امرِ واجب پروردگار است ، که اولِ غروب آفتاب بیایند کربلا ، همه بیایند حرم ، ابی عبدالله را زیارت کنند ، خیلی ازمردم هم ، امشب کربلا هستند اما ، همه انبیا ، همه اولیاء ، همه ائمه ، همه ارواح پاک ، همه اونهایی که توو دنیا هستند و امشب میایند حرم ... آینه کاری می بینند ، ضریح می بینند ، کاشی کاری می بینند ، گُنبد می بینند ، گُلدسته می بینند ... ولی زیارت همه اینها با #زیارت_خواهر فرق میکنه ، ... خواهر که اومد ، آینه کاری نبود ، بدن هم نبود ، انبوهی از نیزه شکسته ها بود ، شمشیر بود ، چوب و سنگ بود ، ...باید وارد گودال می شد ، اینهارو کنار میزد ، ... کنار زد ... اما چی دید ؟ وای وای وای ...
#روضه_شب_جمعه
|⇦•خیز از جا و....
#روضه وتوسل به حضرت علی اکبر علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
بریم کربلا، پایین پای ابی عبدالله، کنارِ قبر میوه دلش علی اکبر علیه السلام. همون آقایی که وقتی روانه میدان شد بابا محاسن سفیدشو رو دست گرفت.صدا زد.."اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ وَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إلیه ..."
یعنی خدا شاهد باش رفت به طرف این قوم جوانی که شبیه ترین مردم به رسول تو بود، هر وقت مشتاق نگاه پیغمبر میشدیم، نگاه به چهره علی می کردیم ..
امان از اون لحظه ای که صدای ناله ی اشبه الناس به رسول خدا رو،شنید حق داشت از اسب زمین بیفته.. نوشتن "فَسقط الحسین من فَرسه، فَجَلس علی التُراب فصاح سبع مرات ولدی علی" حسین ،حسین ،حسین جانم..*
خیز از جا، آبرویم را بخر
عمه را از بین نا محرم ببر
حسین.......
روضه خانگی - حضرت علی اکبر(ع) - 1701.mp3
5.19M
|⇦خیز از جا و...
#روضه وتوسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
1. عادل رضایی.mp3
834.5K
#روضه_شهدا
#شهید_عادل_رضایی
آخرین روضه شهید عادل رضایی ... او مداح گلزار شهدای کرمان بود که ساعاتی بعد از مداحی به شهادت رسید ...
چقدر قشنگ گفت ، از یه لحظه دیگه ی خودمون هم خبر نداریم ، ولی من همیشه میگم ...، همیشه به آقا گفتم ، اگه قراره ... من که خودمو میدونم میشناسم ، من که به درد شهادت نمیخورم ... میخوام بگم آقاجان ، یه مرگی رقم بزن ، همه بفهمند نوکر شما بودیم ... نگن فلانی تصادف کرد مُرد ... ؟ نه ، بعدِ این همه سال نوکری ، زشته بگن نوکر امام حسین ( علیه السلام ) تصادف کرد ، باید بگن نوکر امام حسین (ع) وسط روضه دق کرد ...
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
🕊﷽🕊
⚫️ #روضه_شهید_سلیمانی
🔘 #سلیمانی
⚫️ #دفتری_سلیمانی 1
▪️در کمال وقارو زیبایی
▪️حاج قاسم شدی تماشایی
▪️پدر کفر را در آوردی
▪️با ولای علی به تنهایی
▪️مالک اشتر سپاهِ ولی
▪️ای که چون ذوالفقار مولایی
▪️خون و یادت همیشه جاوید است
▪️تا ابد در قلوب شیدایی
▪️سخت ما انتقام میگیریم
▪️از حسودان کور دنیایی
▪️میرسد روز مرگ اسرائیل
▪️میرسد لحظه صف آرایی
اما
▪️مثل قاسم تنت شده خونی
▪️همچو اکبر اربااربایی
▪️دست هایت بریده شد، آری
▪️مثل عباس مثل سقایی
▪️بدنت سوخته میان شرر
▪️این هم ار داغ های زهرایی
▪️خوب شد خاتمت به دستت بود
⬅️(امان امان ...
قربون آقایی برم وقتی ساربان همراهی کرد کاروان رو رسیدند کربلا...
ابی عبدالله پول داد لباس داد به ساربان...
هر چی خواست ابی عبدالله داد..
اینا خانواده کرمند
اما همچین که داشت میرفت ..یه وقت زینب (س) نگاه کرد، دید ساربان نگاش به انگشت و انگشتر حسینه...
اما چکار کرد صبر کرد تا غروب عاشورا وارد گودال شد دید دیر رسیده چیزی دیگه برا غارت نمونده ...دید زیر نور مهتاب انگشتر آقا داره برق میزنه
امان امان...
هر کاری کرد انگشتر از انگشت بیرون نیومد😭😭😭
🔹یا حسین یا حسین....
⬅️بگو یا حسین تا این دلت قرار بگیره
قربون دل داغدارتون بشم ...
ناله بزن
ناله بزن بیاد غریب کربلا
🔸حسین....
⬅️بدن رو یا از سر میشناسند یا از لباس...
فدای اون آقایی بشم وقتی بیبی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد...
🔳آخ گلی گم کرده ام میجویم او را
🔳به هر گل میرسم میبویم او را
آخ
🔳گل من یک نشانی در بدن داشت
🔳یکی پیراهن کهنه به تن داشت
یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده
آخ
🔳گل گم گشته ات خواهر منم من
🔳سرور سینه ات خواهر منم من)
▪️خوب شد خاتم به دستت بود
▪️بر سرت نیست جنگ عُدوانی
▪️خوب شد دخترت کنارت نیست
▪️تا بگوید به ناله،، بابایی
⬅️میخوام بگم حاج قاسم
اگه یدنت اربا اربا شد
اگه دست از بدنت جدا شد
دیگه دخترت کنارت ببینه دیگه دخترت نبود کنارت بدنت ناله بزنه
☑️فدای اون آقای غریبی که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابا
وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته .....
🔲《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》
"عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟
عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟؟
بیبی فرمود :
سکینه جان
🔲 [[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]]
عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابات حسینه
ناله داری ناله بزن یا حسین....
یا حسین.....
🦋هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🦋
🍃🍃💐💐🍃🍃💐💐🍃🍃💐💐
ما را خدا به عشقِ حسین آفریده است
از او کریم تر همه عالم ندیده است
ریزه خورِ عطایِ حسینیم تا ابد
این لطفِ فاطمه است که بر ما رسیده است
دنبال زرق و برق جهان اهل عالمند
سینه زن حسین از این ها بریده است
*یه موت رو به عالم نمیدم ... یه جوری پات وایسادم ، پدر مادرمم موندن ... نونِ حلال ، حسینی بارم آورد ....
هر چی به اربعین نزدیکتر میشم قلبم بیشتر آشوب میشه ... اگه قرارِ نیام ، بهم بفهمون ... خودت آرومم کن ... من اینجا وایسا نیستم ... اگه قرارِ نیام ، میرم یه گوشه یه هفته میگم کربلا بودم .... من آبرو دارم تو مردم ... این همه آدم اصلاً تو عمرش هیئتی نبوده ، پُست گذاشته دارم میرم کربلا .... اگه قرارِ من جا بمونم جوابِ مردم رو چی بدم ...*
این پرچمِ سیاه عزا آبروی ماست
ما را به برکتش خودِ زهرا خریده است
*الحمدالله همه اهلِ روضه اید ....*
عرض نیاز پیش کریمان که عیب نیست ...
مولا همیشه حاجت نوکر شنیده است
«شاعر : مجتبی قاسمی»
(طرف میگه میخوای دستتُ دراز کنی ، جلو مَرد دراز کن .... تا حالا خجالت نکشیدم به تو رو زدم ... تو اولین کسی هستی که تا حالا هیچ وقت خجالت نکشیدم بهت رو زدم ... من از هر کی ، هر چی بخوام ، هزارتا مقدمه ، سرم پایین" اما هر وقت در خونۀ تو و اجدادت اومدم سرم بالا ، بده آقا ... )
به اشک چله گرفتم که محترم باشم
خدا کند که شبِ اربعین حرم باشم ...
حسین ... دلم یه کربلا میخواد ...
حسین ... یه گنبدِ طلا میخواد ...
حسین ... دلم امام رضا میخواد ...
*این چند روزِ تصاویر رو ببینی ، یه ماکِتِ حرمِ امام رضا رو درست کردن ... انگار از حرم میری عراق ... دلم خیلی خواست ... من دلم برا حرم خیلی تنگ شده ... *
میرمُ بر میگردم ، میخوام دورت بگردم
یه کاری کن که آقا ، دست خالی بر نگردم ...
حسین ... سَلامٌ عَلیک ...
شاه ... سلامٌ عَلیک ...
*دو سه تا جمله روضه بگم و برم ... وعده مون کربلا ... خیلی ها ساکِتونم بستید برید ... اما جامونده ها ... طوری نیست ... یه نفرم سراغ دارم خیلی دلش میخواست بره کربلا ... اما آرزو به دلش موند از بس زدنش جون داد ... آره سه ساله ...*
دخترِ فاطمه بازار خدا رحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که کوچه فقط خاطرۀ بد داریم
شود این حادثه تکرار خدا رحم کند
نیزه داران همه مست اند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند ...
دست انداخت یکی پردۀ محمل را کند
جلویِ چشمِ علمدار خدا رحم کند ...
*یه بیتُ التماسِ دعا ...*
راهمان از گذره برده فروشان افتاد ...
این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند ...
«شاعر : قاسم نعمتی»
*من میگما ، انگاری داشت دعوا میشد ... خانم صدا زد ... یه وقت صدا قرآن از سرِ بریده بالا رفت ... همه حواسها پرت شد ... بی بی بچه ها رو جمع کرد ...*
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام ...
سر و تشت و پیاله هایِ شراب
چوبِ بی احترام وای از شام ...
*عرضم تمام،کاروان راه افتاد به سمتِ کربلا و مدینه ... به دو راهی رسید ، ساربان اومد گفت یا علی ابنِ الحسین،کدوم طرف برم ؟ آقا بغض کرد ... فرمود هرچی عمه جانمان بگه ... اومد گفت خانم ، کجا برم؟نذاشت حرفش تموم بشه ، فرمود کربلا ...
ما هنوز خودمون رو برا حسین نزدیم ... تا حالا هر چی زدن ، اونا زدن ... حالا نوبتِ ماست ... یکی ربابُ بگیره ... ای وای .... ای وای ... یکی سکینه رو بگیره ... تا نزدیکایِ قبرها رسیدن ، از بالا مرکبا مثلِ برگِ خزان افتادن ... زنایِ بنی اسد دوان دوان ...
خانم ... اینجا قبری نیست ... قبرها جلوست ... گفت برید کنار ... کجا بودید عاشورا،اکبر رو اینجا زدن ... گفتن خانم ... قبرا جلوست ... گفت برید کنار ... قاسمُ اینجا استخوان هاشو ... دیدن بی بی به زمین افتاد ... خانم پاشو ... قبرها جلوست ... گفت برید کنار ... کجا بودید صبحِ یازدهم ... اسب هاشونُ نعلِ تازه زدن ... تمام صحرا بویِ حسین ...حسین
◼️روضه حضرت ام کلثوم(س)◼️
السلام علیک یا ام کلثوم یا بنت امیرالمومنین یا بنت فاطمه الزهرا
ای آینه دار پنج معصوم
در بحر عفاف دُر مکتوم
پروردهٔ دامن ولایت
مظلومهٔ خاندان مظلوم
تو زینب دومی علی را
نامند تو را به ام کلثوم
آئینهٔ آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
تو محنت بی شماره دیدی
غم، بیشتر از ستاره دیدی
مه پاره ی دشت کربلا را
در خاک، هزار پاره دیدی
هم بردل پاره پاره اززهر
هم پیکر پاره پاره دیدی
پامال تن عزیز خود را
ازمرکب ده سواره دیدیم
بردست حسین غرق درخون
قنداقه ی شیرخواره دیدی
آئینهٔ آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
◼️امشب برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کنید بخدا گریه هاش کم از زینب نبود قربون دلت برم خانم جان
قربون غربتت بشم بیبی جان
این خانم هم مثل بیبی زینب خیلی چیزهارو دیده
خیلی مصیبت هارو دیده
میخ در و آتش کشیدن در رو دیده
اگه اونجا بیبی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده
دیده مادر به بستر افتاده
غسل شبانه مادر دیده
بمیرم برا دردای دلت خانم جان
(دیگه چی دیده)
سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند
(دیگه چی؟)
اگه زینب پاره های جگر برادر دیده، خانم ام کلثوم هم دیده
آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده اسارت دیده
خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند فریاد زد ای کوفیا چشماتونو ببندید مارو نگاه نکنید ای وای
خطبه ایراد کردند یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند
فرمود وای بر شما مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند حالا شما دارید گریه میکنید بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما
یه لحظه هم تو کربلا خانم گریه کرده
شب عاشورا ابالفضل نگهبان خیمه هاست هی تو خیمه ها میگرده هر کسی نوایی داره
رباب بچه شو بغل گرفته،میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی
(اونطرف نجمه از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم)
بیبی زینب پسراشو آماده میکنه
یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم دید داره گریه میکنه زانوای غم بغل گرفته
صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی
فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو
رباب علی اصغرو
اما من دستم خالیه فردا شرمندهٔ داداشم حسینم
میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر
خواهرم گریه نکن منم غریبم
فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین بگو داداش اینم نوکر منه، غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن
(دیگه کجا گریه کرده خانم)
بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله تو خرابه دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه گریه میکنه بی قراری میکنه
زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی
(چی شده خواهر)
(تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی باید بقیه رو ما آروم کنیم چرا اینطور میکنی)
صدا زد خواهر دست خودم نیست میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه
(چیه ام کلثوم)
صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست گفت عمه پاهام درد میکنه عمه گوشم درد میکنه عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم
خدایا به اشک و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن
دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#روضه حاج قاسم سلیمانی🥀
ترکیبی امام حسین وشهدای کرمان
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید
🔸به روی دست ملائک بهار می آید
🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید
هرکجا نشستی.
اول مجلس.
همه با هم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یا صاحب الزمان
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️شبیه کربلا کردند از خون باز کرمان را
♦️منافقها به خون آذین نمودنداهل ایمان را
♦️هراسانند از نام تو و از زائرانت هم
♦️ببین حاجی ز پا افتادن سرو خرامان را
♦️به روز سالگرد آسمانی گشتنت اینجا
♦️به خونابه نشاندند این چنین چشمان یاران را
♦️خبرها حاکی از پرپر شدنها بود یا زهرا
♦️به میلادت ببین هنگامه سرخ شهیدان را
♦️هنوز از انتقام سخت می گوییم و می خواهیم
♦️بگیر از لشکر صهیون تقاص خون ایران را
♦️کجایی حاج قاسم تا بخوانی شعر عاشورا
♦️شبیه کربلا کردند از خون باز کرمان را
⬅️عزیزان درایام سالگرد سردار دلها حاج قاسم سلیمانی قرارداریم که درسالگرد ایشان تعدادی از بهترین عزیزان وشیفتگان حاج قاسم به شهادت رسیدند
اما جاج قاسم امروز مهمان زیاد داری عده ای از بهترین عزیزان جهت زیارت شما وبه عشق شما از سراسر کشور به کرمان آمدند به عشق شما به شهادت رسیدند حاج قاسم از مهمانات خوب پذیرای کنید ازهمه شون نزد مادر پهلو شکسته وارباب بی کفن شفاعت خواهی کنید انشاء الله روح سردار عزیزمان وهمه شهدا کرمان ازاین مجلس محفل فیض ببرد گریز داشته باشیم دراین خصوص
▪️شهید سلیمانی سلام ما رو به ارباب بی کفن ابا عبدالله الحسین علیه السلام برسان تصاویری از پیکر اربا اربای شهید سلیمانی پخش شده دیدم بدن شهید سلیمانی تکه تکه شده یا الله اما حاج قاسم زائرین شما هم مثل خودتان درکرمان پرپر شدند اما عرض روضه من این باشه ثوابش برسه به روح همه ی شهدا مخصوصا شهید قاسم سلیمانی وشهدای عزیز کرمان اما عکسی منتشر شده از دست سردار سلیمانی وقتی نگاه کردم دیدم انگشتر به دست شهید سلیمانی است تا انگشتر رو دیدم یاد انگشتر امام حسین علیه السلام در کربلا افتادم حادثه کرمان هم یک کربلای دیگر بود سردار سلیمانی تو شهید شدی اما انگشترت در دست شما بود اما ...
لا یوم کیومک یا ابا عبدالله اومد تو گودی قتلگاه یه چیزی ببره چشمش افتاد به انگشتر چه کرد ؟ بمیرم برات حسین جان ....
حسین جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
⬅️ آخه بدن رو یا از سر میشناسند یا از لباس یا یه نشونی مثل انگشتر یادتون میاد تا عکس اون دست حاج قاسم که انگشتر داشت پخش شد همه مطمئن شدن شهید شده...
اما فدای اون آقایی بشم که نه سر در بدن داشت نه لباسی به تن داشت آخ نه انگشتری داشت وقتی بیبی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد...
♦️آخ گلی گم کرده ام میجویم او را
♦️به هر گل میرسم میبویم او را
آخ
♦️گل من یک نشانی در بدن داشت
♦️یکی پیراهن کهنه به تن داشت
یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده
آخ
▪️گل گم گشته ات خواهر منم من
▪️سرور سینه ات خواهر منم من)
▪️خوب شد خاتم به دستت بود
▪️بر سرت نیست جنگ عُدوانی
▪️خوب شد دخترت کنارت نیست
▪️تا بگوید به ناله،، بابایی
⬅️میخوام بگم حاج قاسم
اگه بدنت اربا اربا شد
اگه دست از بدنت جدا شد
دیگه دخترت نبود کنار.بدنت ناله بزنه
اما مردم کرمان خود شاهد پرپر شدن عزیزانشان بودند وازنزدیک دیدند دریای خون از شهدا درخیابان راه افتاده بود اما من
فدای اون آقای غریبی بشم که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابا
وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته .....
♦️《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》
"عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟
عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟
گفت حق داری سکینه جان بدنو نشناسی بی بی فرمود
سکینه جان
♦️[[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]]
عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابات حسینه
آخ بمیرم خودشو انداخت رو این بدن بی سر شروع کرد با بابا درد دل کردن (یادتونه چطور همه دخترای حاج قاسم تسلا میدادن ) اما چه کردند با این نازدانه ابی عبداله
نوشتن
ریختن تو گودال هم این دختر زدن هم عمه رو زدن یه کاری کردن لحن دختر عوض شد صدا زد
بابا پاشو دارن عمه مو میزنن دیگه بقیه شو معنانکنم
هر جا نشستی صدا بزن ای حسین
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
بهزادی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
❣﷽❣
❎ #روضه_حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
💠 #دفتری_ام_کلثوم_س
🔅بر أحمد و بر آل محمّد صلوات
🔅بر هشت و چهار نور سرمد صلوات
🔅هر کس صلوات می فرستد یکبار
🔅ده بار خدا بر او فرستد صلوات
⚜با مهر نبي دولت سرمد داريم
⚜با عشق علي عيش موبّد داريم
⚜هر نعمتي امروز خدا داده به ما
⚜از مرحمت آل محمد داريم
🔷(#دعای_فرج)
🍁[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]
🍂(السلام علیک یا ام کلثوم س
یا بنت امیرالمومنین ع
یا بنت فاطمه الزهرا س)
♦️ای آینه دار پنج معصوم
♦️در بحر عفاف دُر مکتوم
♦️پروردهٔ دامن ولایت
♦️مظلومهٔ خاندان مظلوم
♦️تو زینب دومی علی را
♦️نامند تو را به ام کلثوم
♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی
♦️یا سیدتی به ما نگاهی
♦️تو محنت بی شماره دیدی
♦️غم، بیشتر از ستاره دیدی
♦️مه پاره ی دشت کربلا را
♦️در خاک، هزار پاره دیدی
♦️هم بردل پاره پاره اززهر
♦️هم پیکر پاره پاره دیدی
♦️پامال تن عزیز خود را
♦️ازمرکب ده سواره دیدیم
♦️بردست حسین غرق درخون
♦️قنداقه ی شیرخواره دیدی
♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی
♦️یا سیدتی به ما نگاهی
⬅️امروز برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کن..بخدا گریه هاش کم از زینب نبود..
قربون دلت برم خانم جان..
قربون غربتت بشم بیبی جان..
این خانم هم مثل بیبی زینب خیلی چیزهارو دیده..
خیلی مصیبت هارو دیده..
میخ در و آتش کشیدن در رو دیده..
اگه اونجا بیبی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده..
دیده مادر به بستر افتاده..
غسل شبانه مادر دیده..
🚩آخ گردیده بود قنفذ همراه با مغیره
🚩او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد..
⬅️بمیرم برا دردای دلت خانم جان..
(دیگه چی دیده)
سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند..
(دیگه چی؟)
اگه زینب پاره های جگر برادر دیده، خانم ام کلثوم هم دیده..
آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده..
اسارت دیده..
⏺خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند..نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند..فریاد زد،
#غضواابصارکم
ای کوفیا چشماتونو ببندید..مارو نگاه نکنید.ای وای..
خطبه ایراد کردند..یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند..
فرمود وای بر شما..مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند..حالا شما دارید گریه میکنید..بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست..اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما..
یه لحظه هم تو کربلا خانم گریه کرده..
⬅️شب عاشورا..ابالفضل نگهبان خیمه هاست..هی تو خیمه ها میگرده..هر کسی نوایی داره..
رباب بچه شو بغل گرفته،، میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی..
(اونطرف نجمه،،از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم)
بیبی زینب پسراشو آماده میکنه..
یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم..دید داره گریه میکنه..زانوای غم بغل گرفته
صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی..
فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو...
رباب علی اصغرو..
اما من دستم خالیه..فردا شرمندهٔ داداشم حسینم..
میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر..
خواهرم گریه نکن منم غریبم..
فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین.. بگو داداش اینم نوکر منه، غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن..
🔸گفت خواهر بگو به اهل حرم
🔸ام کلثوم یاور آورده
🔸ام کلثوم هم برای خودش
🔸یک ابالفضل لشکر آورده
⬅️(دیگه کجا گریه کرده خانم..)
بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله..تو خرابه..دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه..گریه میکنه..بی قراری میکنه..
زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی..
(چی شده خواهر)
(تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی..باید بقیه رو ما آروم کنیم..چرا اینطور میکنی)
♻️صدا زد خواهر دست خودم نیست..میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه..ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه..
(چیه ام کلثوم)
صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست..گفت عمه پاهام درد میکنه ..عمه گوشم درد میکنه..عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه..یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم..
⬅️قربون ناله های دلت بیبی جان..
کنج خرابه ناله میکرد گریه میکرد..
▪️آخ به قربان سرت بابا
▪️بگردد دخترت بابا
▪️کدامین دست کین آخر
▪️بریده حنجرت بابا
▪️تُرا ای لالهٔ زهرا
▪️که از شاخه جدا کرده
▪️مرا چون بلبل شیدا
▪️به داغت مبتلا کرده
▪️الهی بشکند دستی
▪️که رگهای تو ببریده
▪️نداده گوئیا آبت
▪️ که لبهای تو خشکیده
☑️خدااا..به اشک. و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن
دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین.
❤️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)❤️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❎ #روضه_حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
💠 #دفتری_ام_کلثوم_س
🔅بر أحمد و بر آل محمّد صلوات
🔅بر هشت و چهار نور سرمد صلوات
🔅هر کس صلوات می فرستد یکبار
🔅ده بار خدا بر او فرستد صلوات
⚜با مهر نبي دولت سرمد داريم
⚜با عشق علي عيش موبّد داريم
⚜هر نعمتي امروز خدا داده به ما
⚜از مرحمت آل محمد داريم
🔷(#دعای_فرج)
🍁[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]
🍂(السلام علیک یا ام کلثوم س
یا بنت امیرالمومنین ع
یا بنت فاطمه الزهرا س)
♦️ای آینه دار پنج معصوم
♦️در بحر عفاف دُر مکتوم
♦️پروردهٔ دامن ولایت
♦️مظلومهٔ خاندان مظلوم
♦️تو زینب دومی علی را
♦️نامند تو را به ام کلثوم
♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی
♦️یا سیدتی به ما نگاهی
♦️تو محنت بی شماره دیدی
♦️غم، بیشتر از ستاره دیدی
♦️مه پاره ی دشت کربلا را
♦️در خاک، هزار پاره دیدی
♦️هم بردل پاره پاره اززهر
♦️هم پیکر پاره پاره دیدی
♦️پامال تن عزیز خود را
♦️ازمرکب ده سواره دیدیم
♦️بردست حسین غرق درخون
♦️قنداقه ی شیرخواره دیدی
♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی
♦️یا سیدتی به ما نگاهی
⬅️امروز برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کن..بخدا گریه هاش کم از زینب نبود..
قربون دلت برم خانم جان..
قربون غربتت بشم بیبی جان..
این خانم هم مثل بیبی زینب خیلی چیزهارو دیده..
خیلی مصیبت هارو دیده..
میخ در و آتش کشیدن در رو دیده..
اگه اونجا بیبی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده..
دیده مادر به بستر افتاده..
غسل شبانه مادر دیده..
🚩آخ گردیده بود قنفذ همراه با مغیره
🚩او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد..
⬅️بمیرم برا دردای دلت خانم جان..
(دیگه چی دیده)
سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند..
(دیگه چی؟)
اگه زینب پاره های جگر برادر دیده، خانم ام کلثوم هم دیده..
آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده..
اسارت دیده..
⏺خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند..نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند..فریاد زد،
#غضواابصارکم
ای کوفیا چشماتونو ببندید..مارو نگاه نکنید.ای وای..
خطبه ایراد کردند..یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند..
فرمود وای بر شما..مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند..حالا شما دارید گریه میکنید..بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست..اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما..
یه لحظه هم تو کربلا خانم گریه کرده..
⬅️شب عاشورا..ابالفضل نگهبان خیمه هاست..هی تو خیمه ها میگرده..هر کسی نوایی داره..
رباب بچه شو بغل گرفته،، میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی..
(اونطرف نجمه،،از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم)
بیبی زینب پسراشو آماده میکنه..
یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم..دید داره گریه میکنه..زانوای غم بغل گرفته
صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی..
فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو...
رباب علی اصغرو..
اما من دستم خالیه..فردا شرمندهٔ داداشم حسینم..
میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر..
خواهرم گریه نکن منم غریبم..
فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین.. بگو داداش اینم نوکر منه، غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن..
🔸گفت خواهر بگو به اهل حرم
🔸ام کلثوم یاور آورده
🔸ام کلثوم هم برای خودش
🔸یک ابالفضل لشکر آورده
⬅️(دیگه کجا گریه کرده خانم..)
بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله..تو خرابه..دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه..گریه میکنه..بی قراری میکنه..
زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی..
(چی شده خواهر)
(تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی..باید بقیه رو ما آروم کنیم..چرا اینطور میکنی)
♻️صدا زد خواهر دست خودم نیست..میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه..ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه..
(چیه ام کلثوم)
صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست..گفت عمه پاهام درد میکنه ..عمه گوشم درد میکنه..عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه..یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم..
⬅️قربون ناله های دلت بیبی جان..
کنج خرابه ناله میکرد گریه میکرد..
▪️آخ به قربان سرت بابا
▪️بگردد دخترت بابا
▪️کدامین دست کین آخر
▪️بریده حنجرت بابا
▪️تُرا ای لالهٔ زهرا
▪️که از شاخه جدا کرده
▪️مرا چون بلبل شیدا
▪️به داغت مبتلا کرده
▪️الهی بشکند دستی
▪️که رگهای تو ببریده
▪️نداده گوئیا آبت
▪️ که لبهای تو خشکیده
☑️خدااا..به اشک. و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن
دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین.
❤️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)❤️
◼️روضه حضرت ام کلثوم(س)◼️
السلام علیک یا ام کلثوم یا بنت امیرالمومنین یا بنت فاطمه الزهرا
ای آینه دار پنج معصوم
در بحر عفاف دُر مکتوم
پروردهٔ دامن ولایت
مظلومهٔ خاندان مظلوم
تو زینب دومی علی را
نامند تو را به ام کلثوم
آئینهٔ آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
تو محنت بی شماره دیدی
غم، بیشتر از ستاره دیدی
مه پاره ی دشت کربلا را
در خاک، هزار پاره دیدی
هم بردل پاره پاره اززهر
هم پیکر پاره پاره دیدی
پامال تن عزیز خود را
ازمرکب ده سواره دیدیم
بردست حسین غرق درخون
قنداقه ی شیرخواره دیدی
آئینهٔ آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
◼️امشب برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کنید بخدا گریه هاش کم از زینب نبود قربون دلت برم خانم جان
قربون غربتت بشم بیبی جان
این خانم هم مثل بیبی زینب خیلی چیزهارو دیده
خیلی مصیبت هارو دیده
میخ در و آتش کشیدن در رو دیده
اگه اونجا بیبی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده
دیده مادر به بستر افتاده
غسل شبانه مادر دیده
بمیرم برا دردای دلت خانم جان
(دیگه چی دیده)
سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند
(دیگه چی؟)
اگه زینب پاره های جگر برادر دیده، خانم ام کلثوم هم دیده
آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده اسارت دیده
خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند فریاد زد ای کوفیا چشماتونو ببندید مارو نگاه نکنید ای وای
خطبه ایراد کردند یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند
فرمود وای بر شما مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند حالا شما دارید گریه میکنید بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما
یه لحظه هم تو کربلا خانم گریه کرده
شب عاشورا ابالفضل نگهبان خیمه هاست هی تو خیمه ها میگرده هر کسی نوایی داره
رباب بچه شو بغل گرفته،میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی
(اونطرف نجمه از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم)
بیبی زینب پسراشو آماده میکنه
یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم دید داره گریه میکنه زانوای غم بغل گرفته
صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی
فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو
رباب علی اصغرو
اما من دستم خالیه فردا شرمندهٔ داداشم حسینم
میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر
خواهرم گریه نکن منم غریبم
فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین بگو داداش اینم نوکر منه، غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن
(دیگه کجا گریه کرده خانم)
بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله تو خرابه دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه گریه میکنه بی قراری میکنه
زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی
(چی شده خواهر)
(تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی باید بقیه رو ما آروم کنیم چرا اینطور میکنی)
صدا زد خواهر دست خودم نیست میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه
(چیه ام کلثوم)
صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست گفت عمه پاهام درد میکنه عمه گوشم درد میکنه عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم
خدایا به اشک و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن
دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین
🖤🖤🖤🖤🖤🖤