❣﷽❣
🔻#روضه_امام_جواد_ع
🔻#کربلاییمرتضیشاهمندی
#السلامعلیکیااباجعفریامحمدابنعلیایهاالتقیالجوادیابنرسولالله...
🔸ای پســـر شیر خدا یا جـــواد
🔸نور دو چشمان رضا یا جــواد
🔸جان به فدای تو امام جـــواد
🔸دادرس و شافـــع روز معـــاد
🔸ای نهمیــن حجت حی خبیـر
🔸دسـت محبین ز عنایت بگیــر
🔸قسـمت ماکن حرمت کاظمین
🔸به حق جد خود امام حسیــن
⬅️یکی از اصحاب امام رضا ع بنام محمد که نابینا بود..همراه امام رضا به سفر مکه رفت..
موقع برگشتن محضر امام رضا ع اومد و گفت..آقا جان میخوام به مدینه برم، نامه ای برای امام جواد ع پسرتون بنویسید من ببرم..
امام رضا ع تبسمی کردند و نامه ای نوشتند..
نامه رو گرفت اومد مدینه خدمت امام جواد ع..
امام جواد سن کمی داشت..بعد از اینکه نامه رو خوندند فرمودند..
محمد چشمات چطوره؟؟
عرض کرد یابن رسول الله بینائیم رو از دست دادم آقا جان..
همونجا امام جواد ع ، دستی به چشمای محمد کشید و شفا پیدا کرد...
⏹آقا جان..
دل ما هم از گناه سیاه شده..امشب یه دستی رو سر ما بکش..
یه دستی رو قلب و دل ما بکش..تا دل ما خدایی بشه..
اگه دلمون خدایی بشه دیگه از در خونهٔ شما جای دیگه نمیریم..فقط محضر شما گدایی میکنیم..
آقا جان...امشب هم اجازه بدید با گریه هامون گدایی مونو ثابت کنیم..
🔷#یاجوادالائمهآقاجاااان
♨️غربت هیچ کسی مثل تومولانشود
♨️گره بی کسی تو به خدا وا نشود
♨️نیستیکخواهرغمدیده پرستارشما
♨️هیچ کس همقدم زینب کبری نشود
♨️به لب تشنه ی تو آب گوارا نرسید
♨️مقتلتگرچهبجانسوزی صحرانشود
♨️پسر ضامن آهو، تو جوانمرگ شدی
♨️مثل تو هیچ کسی وارث زهرانشود
♨️جگر سوخته از زهرتو راطعنه زدند
♨️جگر سوخته با خنده مداوا نشود
♨️قدرتزهرچهبودهکه زپایت انداخت
♨️گفت با خنده دگر ابن رضا پا نشود
⬅️آخه یه روز امام رضا ع فرمودند پسرم جواد ع با ظلم و ستم کُشته میشه..اهل آسمونها براش گریه میکنند..
◀️اگه تو مدینه امام حسن ع همسرش قاتلش بود..لااقل زینب کنارش بود.آقا ابی عبدالله و ابالفضل کنار بستر امام حسن بودند...
♻️اما فدای غریبی امام جواد...
کنار بسترش کسی رو نداشت..
هی صدا میزد..(جگرم)3
🔰کنیزی ظرف آبی آورد برای آقا..
اماخدا لعنت کنه ام الفضل ملعونه ظرف آب رو زد زمین...
از یه طرف دستور داد زنها هلهله کنند
(چرا)..
تا صدای نالهٔ غریبی آقا به گوش نرسه...
وقتی درِ حجره رو باز کردند..دیدند آقای من و شما مثل جد غریبش حسین با لب تشنه جان داده....
🔅همه بگین غریب آقا...🔅
🦋
@Taranom_Noor
❣﷽❣
⚫️ #روضه_امام_جواد_(ع)
🍁بـراخترِنهُمیـنامام،هـزاران صلوات
🍁برجلوۀ جودِحیِّ ســبحـان صلوات
🍁بر ابنِ رضا؛ تقی؛ بر آن حجتِ حق
🍁رخسـارِ جواد؛ ماهِ رخشان صلوات
(#دعای_فرج)
السَّلامُ علیکَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ، یا سَیدَنا وَمَوْلینا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَى اللَّهِ، وَقَدَّمْناک بَینَ یدَىْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَّهِ...
🔹نوایآبآب ازنایمردیخسته می آید
🔹صدایالعطشازحجرهٔدربسته می آید
🔹به ام الفضل گویک لحظه ساکت شو
🔹زِجنتفاطمهباپهلویبشکسته می آید
🦋گفت....
🔸کس ندارد خبر ازحال دلم بجزخدا
🔸حجره بسته شده قتلگه ابنُ الرضا
🔸درمیان سینهام نمانده دیگر نفسی
🔸هرچهگویم تشنهام آبمنمیدهد کسی
🔲بمیرم برای مظلومیتت آقا جان ...یا جوادالائمه... بمیرم برای غریبی ات آقا ...
⬅️دو تا از ائمه ما خیلی غریب اند، حتی تو خونشون هم یار و محرم. نداشتند..
یکی امام حسن مجتبی(علیه السلام) و یکی هم امام جواد(علیه السلام) ...
( این دو امام بزرگوار توسط همسرانشون مسموم شدند و به شهادت رسیدند)
آه امروز برای غربت امام جواد ع گریه کنید ناله کنیم...
همون آقایی که تو جوانی تو سن 25 سالگی به شهادت رسید...
یا امام رضا ...آقا جان...تو رو به جان جوادت قسم می دهیم ...
به جوونی ما رحم کن ...
دست ما رو تو این دوره وانفسا بگیر...
⬅️ (روایت امام جواد روزه بود ام فضل با آب مسموم از حضرت پذیرایی کرد) بعد از مسمومیت...ام الفضل نانجیب درب خانه را به روی حضرت بست ...
امام جواد از شدت مسمومیت به خودش می پیچید، هی ناله می زد جگرم می سوزه... هی مادرش فاطمه رو صدا می زد..
صدا می زد یا زهرا(س)...
شما هم صدا بزنید یا زهرا(س)...
⬅️اما ام فضل دستور داد، زنان و کنیزان کف بزنند، هلهله کنند تا صدای جوادالائمه رو کسی نشنود...
آه بمیرم امام جواد در غربت و مظلومیت جان سپرد...
اما کار به همین جا ختم نشد، اون زن ملعونه دستور داد بدن مبارک امام جواد(ع) رو بالای پشت بام ببرند...
سه روز و سه شب جنازه بروی پشت بام بود... روزها مردم یه صحنه ای رو می دیدند با تعجب می گفتند چیه... چه خبره اونجا.. یه دسته ای از کبوترها میان بالای پشت بام بال زنان می ایستند...
انگار سایه انداختند ..
آره می اومدند سایه بروی جسم پاک آقا جوادالائمه. می انداختند... ♻️(بعداً همه فهمیدند چه خبره )
⬅️آخ اوندن بدن مطهر امام جواد رو بردند با احترام کنار بدن جدش امام موسی کاظم (علیه السلام) بهن خاک سپردند...)
⬅️اینجا یه بدن سه روز و سه شب بروی پشت بام بود...
کبوترها سایه انداختند...
اما بدن جدش غریبش حسین فاطمه... سه شبانه روز روی خاکهای گرم کربلا ...
ای حسین... حسین...
⬅️ روضه هرکی رو بخونیم آخرش می رسه به روضه امام حسین(ع) حسین...آخ حسین حسین حسین
🔸زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست😭
🔸 خار و خاشاک زمین محفل و ماوای تو نیست😭
🔸من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را
🔸از چه بگرفتی کنون بالای نی منزل حسین
⬅️اما اما اما...
⬅️ اما آی دلای کربلایی...
بدن نازنین جد غریبش حسین(ع) بی سر میون قتلگاه افتاده...
یه وقت اون ملعون صدا زد کیا حاضرند بدن ها رو با اسب پایمال کنند...
راوی میگه ده نامرد داوطلب شدند، نعل تازه به سُم اسبها زدند ...
🖤بدن جگر گوشه فاطمه زیر سم اسبها تکه تکه شد، کاری کردند که وقتی عمه سادات اومد تو گودی قتلگاه بدن برادرو نشناخت...
هی این طرف و آن طرف رو نگاه می کرد...
یه وقت چشمش افتاد به یک جسم بی سر، متعجبانه نگاه کرد.... یه وقت ناله زد.....
✨ أأنت اخی؟
✨آیا تو حسین منی ...
✨آیا تو عزیز برادر منی..
🔹کی می رود ز یادم
🔹گودال پر زخون بود
🔹 رگهای حنجر تو
🔹از گردنت برون بود
🔹 آن سینه شکسته
🔹 کی می رود ز یادم
🔹 بر حلق خون فشانت
🔹 با گریه بوسه دادم
🔹کی می رود زیادم
🔹 لبخند آخر تو
🔹 در پیش دیدگانم
🔹بریده شد سر تو
🔹ای بی کفن برادر
🔹 بر حال من نظاره
🔹جان می دهم به یاد
🔹آن جسم پاره پاره
بدم المظلوم بکربلا به ناله های دل آقا حوادالائمه کنج حجره غریبی صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن
#یاحسین.....
🕊﷽🕊
🌹#روضه_امام_جواد ع
🦋#دفتری_جواد_ع 1
🌻🌻🌻🌻🌻
💥بر نور جمال پاک احمد صلوات
💥بر عطر وجود حی سرمد صلوات
💥بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول
💥بر خاتم الانبیا محمد صلوات
❤️(دعای فرج)
🦋السلام علیک یا محمدابن علی ـ ایها التقی الجواد یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا....
🛑 دل من تنگه برات میخوام بیام تو حرمت
🛑 تا ضریحتُ بگیرم به امید کرمت
(آقا جان یا جوادالائمه)
🛑 کی میام به کاظمین که کنم شیونُ شین
🛑 بعد اون یه سر برم حرم آقام حسین
✅کیا رفتن کاظمین ـ کیا حرم غریب آقا جوادالائمه رو دیدن ـ آی حاجت دارا ـ آی جوون دارا ـ همچی که میخوای وارد حرم بشی سرتو بالا بیاری ـ رو سر دَرِ حرم رو کاشیا نوشته باب المراد
میدونی این باب المراد یعنی چی....یعنی هر کی دَرِ خونهٔ امام جواد بیاد دست خالی بر نمیگرده
امروز بگو ای باب المراد عالم ـ آقا گرفتارم ـ آقا مریض دارم ـ جوون دارم ـحاجت به دل دارم ـ حاشا به کرمت اگه دست خالی برگردم ـ
فدات بشم آقا
⏪ هر کی جوون داره میگه میرم دَرِ خونهٔ امام جواد ـ هر کی مریض داره ـ گره به زندگیشه میاد دَرِ خونه امام جواد ـ
هر کی حاجت داره دست به دامن امام جواد میشه ـ امروزم منُ تو از راه دور دلمونو ببریم کاظمین ـ کنار حرم غریب آقا جوادالائمه
◀️ اگه گرفتاری ـ مریض داری ـ حاجت به دل داری ـ با هم بریم دَرِ خونهٔ میوه دل امام رضا
⬅️یا امام رضا 3
آقا میدونم جوونتو خیلی دوست داری ـ آی مادرا... آی مادرایی که یه دونه پسر دارید ـ یه دونه پسر برا پدر و مادر خیلی عزیزه ـ چی میخوام بگم ـ میخوام امام رضا همین یه پسرُ داشته ـ بگو یا امام رضا به جوونیّ جوادت منم جوون دارم ـ به جوونی جوادت منم حاجت به دل دارم ـ به جوونی جوادت منم بهر امید اومدم ـ امروز با دست خالی اومدم منو دست خالی بر نگردون
⬅️ اما اما بگم چه کردند با میوهٔ دل امام رضا ـ آی حاجت دارا ـ الهی هیچ مردی غریب نباشهـ اونم تو خونه زندگیش
هر مردی هر دردی داشته باشه به اول کسی که میگه همسرشه ـ اما من بمیرم برا غربتت چه کرد ام الفضل
آقا رو زهر داد ـ میون حجره ـ هی دستُ پا میزنه ـ هی میگفت ام الفضل بِخدا جگرم داره از تشنگی میسوزه (العطش)3
آیا کسی آبش داد نه به والله ـ کسی صدای ناله هاشن نمیشنوه ـ (چرا) ـ آخه یه مُشت کنیزا پشت ور نشستن کف میزنند ـ هلهله میکنند ـ کسی صدای آقا رو نمیشنوه ـ وقتی دَرِ حجره رو باز کردن ـ دیدن میوهٔ دل امام رضا ـ گُلِ یکی یه دونه امام رضا ـ با لب تشنه جون داده
⏪ اما یه جمله بگم و التماس دعا ـ آی گرفتارا ـ امروز یه جوری گریه کن آقا دست خالی بَرِت نگردونه ـ آی کسی که گفتی هنوز کاظمینو ندیدم ـ آی کسی که میگی دلم برا حرم آقا پر میزنه ـ انشاالله امروز باباش نگات کنه ـ دست خالی برنگردی
⬅️ میخوام بگم یا امام رضا ـ آقا ـ اگه جوونت غریب بود ـ اگه جوونت لب تشنه بود ـ محرم نداشت تو خونه زندگیش ـ
اما بعد شهادت کسی جسارت به بدنش نکرد ـ نازنین بدنش رو غسل دادن ـ کفن کردن ـ کفن قیمتی پوشوندن....
🎇(ناله داری یا نه)
اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا ـ
دلا بسوزه برا جد غریبش حسین ...
3روز و 2 شب بدنش رو خاک گرم کربلا
آخ بمیرم برا اون خواهری که وقتی اومد قتلگاه ـ شمشیر شکسته هارو کنار زد نیزه شکسته هارو کنار زد
الهی نبینی داغ برادرُ ـ مگه میشه خواهر بدن برادرُ نشناسه ـ خیره خیره نگاه کرد..
آیا تو برادر زینبی..
آیا تو حسین منی
(دشتی)
☑️گلی گم کرده ام میجویم او را
☑️ به هر گل میرسم میبویم او را
☑️ گل من یک نشانی در بندن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت
✖️میتونید مجلس رو تموم کنید یه سینه زنی دشتی هم باشه که عالی میشه
ولی من یه مقداری رو اضافه میکنم✖️
⚫️ حسینم به کجایی
⚫️که مُردم زِ جدایی
داداش یه نشونی بده بشناسمت..
از حلقوم بریده صدا اومد
(( آخَیَّ اِلَیَّ ))
🔴خواهر بیا گل گم شَُدت منم من
🔴آخ نهال خم شُدَت خواهر منم من
⬅️ بی بی نشست کنار یه بدن بی سر ...دستاشو زیر این بدن گرفت ...حسینم ...داداش غریبم... میخوام صورتت رو ببوسم سر در بدن نداری ـ حسین جان میخوام دستتُ ببوسم انگشتُ انگشتر نداری
📕یه وقت دیدن بی بی خم شد... لبهارو گذاشت به رگهای بریدهٔ حسین
❣ناله داری ناله بزن بگو یا حسین
التماس دعا
@Taranom_Noor
❣﷽❣
▪️#مناجات_با_خدا
▪️#روضه غلام امام حسین ع جون
▪️#آقای_رسولی
کوهِ عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذتِ ترک گنه را نچشیدم افسوس
کرم و لطف تو چون سایه به دنبالم بود
من به دنبال دل خویش دویدم افسوس
تو مرا فاش به هنگام گنه میدیدی
من تو را دیدمُ و انگار ندیدم افسوس
تو ز لطف و کرم خود نَبُریدی از من
من در امواج گنه از تو بریدم افسوس
تو مرا عفو نمودی که به نارم نبری
من زِ عفو تو خجالت نکشیدم افسوس
تو گناهان مرا از همگان پوشاندی
من ز فعلِ بد خود پرده دریدم افسوس
خرمن عمر پراکنده شد و رفت به باد
من غفلتزده یک خوشه نچیدم افسوس
چشم دادی و ندیدم که ندیدم هیهات
گوش دادی نشنیدم ، نشنیدم افسوس
آشنا بودی و نشناختمت در همه عمر
که ز تو غیر تو را میطلبیدم افسوس
شاعر: استاد غلامرضا سازگار
*اومد محضر موسی علیه السلام، صدا زد داری میری پیش خدا بگو من اصلا تو رو قبول ندارم ، بهش بگو من اصلاً بهش ایمان ندارم .. اگه میخواد من بزنه ، بزنه .. من اعتقادی بهش ندارم ..
موسی پیغمبر اومد محضر خدا داره برمیگرده ندا اومد موسی چرا حرفِ بنده م رو به من نرسوندی ؟!.. سرشُ انداخت پایین، بی حیایی که گفتن نداره .. گفت موسی برو بهش بگو اگه تو منو به خدایی قبولم نداری ولی من تو رو به بندگی قبولت دارم..
تو نمیفهمی خدا داری ، من که خدایِ توام تو رو از روزی محرومت نمیکنم .. چقدر بی معرفت بودم من .. مرحوم شیخِ بها در کشکول نوشته اون بندۀ خدا میگه زمستان بود میگه داشتم رد میشدم دیدم غلام خونه دم در ایستاده برا کاری ، عجیب داره میلرزه .. یه لباسِ نامناسب تنش کرده .. اومدم جلو گفتم بگو ببینم غلام کی هستی تو ؟! اربابت کیه؟! گفت اربابم فلانیه .. گفت چرا به اربابت نمیگی برات یه لباسِ زمستونی بخره اینجوری نلرزی !.. گفت آقا این چه حرفیه میزنی شما ، گفت غلام که نباید حرف بزنه .. ارباب خودش داره میبینه من دارم میلرزم .. اگه صلاح باشه لباس برام میخره ..
اومدم بگم دور از جونه شما بزرگا و خوبا .. خاک بر سرم چقدر جاهل و بی معرفتم این همه نعمت دادی دوباره در خونه کسی دیگه رو زدم ..
خیلی بدم ،آدم اگه غلام هم میشه، غلام با معرفت بشه .. غلام بی معرفت خیلی بده .. سر سفره ارباب بشینه نمک دون بشکنه آخر عاقبتشُ خدا رحم کنه ..
پیشه خودت میگی از کی داره میگه؟! من غلامی رو میشناسم روز عاشورا اومد محضر ارباب، گفت اجازه میدی من برم میدان .. غلام اباذر غفاریِ ، خدا رحمتت کنه جُون .. چقدر به ما معرفت یاد دادی .. ارباب فرمودن ما که نمیخوایم تو رو اذیتت کنیم تا اینجا هم که اومدی ممنونتم برو .. اما جوون بزار یه چیزی ازت گلایه کنم .. آخه با معرفت، تو که میدونی دلِ حسین چه جوریه ، چرا اینجوری دلشو سوزوندی .. گفت ارباب میرم باشه، اصلاً نباید میگفتم .. من رنگ و بوم مثل شما نیست .. تا اینو گفت ، یهو ابی عبدالله گفت برو ..
دریای رحمت ابی عبدالله رو به جوش آورد .. امشب میخوام بگم ارباب میدونم بی معرفتیه، بی ادبیه .. شما که دنباله خوبایی، منه آلوده به چه دردت میخورم ارباب .. اصلا روضه تم میام بی آبرویی میکنم .. فقط منو از در خونه ت رد نکن ارباب ..
وقتی این غلام زمین افتاد، ابی عبدالله اومد جلو گفت خدایا اینو خوش بوش کن .. خدایا صورتشُ روشن کن .. خدایا اینو با ما و با خاندان اهل بیت همنشینش کن .. یعنی اینم از ماست ..
امام سجاد چند روز بعد که اومدن همه شهدا رو دفین کنن، بنی اسد صدا زدن یابن رسول الله! حضرت فرمود بله" گفتن آقا یه شهیدی ام اینجا افتاده نمیدونیم کیه .. آقا چهره ی سفید و نمایانی داره .. آقا عجب بوی خوشی میده .. آقا فرمودن غلام سیاهِ ما جُونِ .. حسین رنگ و بو بهم بده ارباب ..
منی که جَوونیم و دادم برات
نگی منو نمیخوای
منی که بزرگ شدم تو روضه هات
نگی منو نمیخوای
امشب میخوام داد بزنی .. آدم خوبه اینجوری غلام باشه، اما از یه غلام دیگه ام بهتون بگم .. نانجیب از همون اول چشمش به انگشتر بود ..الهی آتش بگیری بَجدَل .. نصف شب خودشُ رسوند کنارِ گودی قتلگاه .. جگر فاطمه رو آتش زد .. میدونی چیکار کرد؟! فردا وقتی زینب اومد داداشُ پیدا کرد یه صدایی زد گفت حسین جان بمیرم :
نه تنها تیر و تیغ و سنگ بوده
سر پیراهنت هم جنگ بوده
ولی شرمنده زینب دیر فهمید
که انگشتر به دستت تنگ بوده
همه صدا بزنید حسین ..
@Taranom_Noor
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روزی که نام عشق بازان را نوشتند
این قوم را مجنون،تو را لیلا نوشتند
آنگاه مُلک عاشقی تقسیم کردند
این سرزمین را مال تو ، آقا نوشتند
زهرا به هر سویی، سفیری را فرستاد
نام تورا صد شکر،سهم ما نوشتند
ایران چه کم دارد،دیار اهل بیت است
یک سو علی،یک سوی آن زهرا نوشتند
این سرزمین را از همان اول،خریدند
مدیون خانواده ی موسی' نوشتند
با حُبّ تو،هر شیعه ای اثنی عشر شد
یعنی کنار نامتان، الّا نوشتند
از بعد آنکه ضامن آهو شدی تو
عشاق را آواره صحرا نوشتند
💠💠💠
تو سفره دار عالمی،مشکل گشایی
آقای ما سلطان علی موسی الرضایی
💠💠💠
اشکی چکید و باب صحبت با تو وا شد
ناگاه دیدم صحن تو عرش خدا شد
آنقدر واکردی گره از کار مردم
تا پنجره فولاد تو دارالشفا شد
اصلا نمیدانم ز کِی بردی دلم را
اصلا چگونه این دلم جای شما شد
یک نیمه شب افتاد راهم، در حریمت
دیگر نمیدانم با حالم چِها شد
من اولین باریکه بوسیدم ضریحت
از داغیه آن بوسه قلبم مبتلا شد
پای ضریحت عاشقی با گریه میگفت
در این حرم امضا،براتِ کربلا شد
👈میدونم دلتنگ حرم امام رضایی
👈آقاتو صدا بزن،دلت جلا بگیره
🔹#امام_رضا_امام_رضا...
✅✅
پنجره فولاد رضا برات کربلا میده
هرکسی کربلا میره،از حرم رضا میره
✅✅
🔹#امام_رضا_امام_رضا
💠💠
غیر از تو من با هیچکس کاری ندارم
اصلا بدون تو خریداری ندارم
💠💠
یا علی موسی الرضا،میشه منو نگاه کنی
انقده رضا میگم تا دردمو دوا کنی
🔹#امام_رضا_امام_رضا
مانند مادرت شده ای قد خمیده ای
آقا چرا عبا به سر خود کشیده ای
با درد کهنه ای به نظر راه میروی
مانند مادرت چقد راه میروی؟!
😭 انقده شدت زهر زیاد بود از مجلس مأمون نوشتند آقا قریب به 50بار خورد زمین...
👈راهی نبوده...
😭هی میخورد زمین و بلند میشد
دست به کمر میگرفت وای مادرم
خون جگر به سینه به اجبار میدهی
راهی نرفته تکیه به دیوار میدهی
ای غریب آقا ای غریب آقا
داغ غریبی تو نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند
من میدونم دلت الان کجا رفت!
داغ غریبی تو نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند
امام رضا...
خوب شد خواهر نداشتی دست و پا زدنتو ببینه
😭😭
اینجا مدینه نیست چرا دلخوری شما
در کوچه های طوس،زمین میخوری چرا
با یاعلی،به زانوی خسته توان بده
خاک لباسهای خودت را تکان بده
مقداری از عبای شما،پاره شد ولی
نیزه نزد کسی به تو،از کینه ی علی
اینجا کسی به پیرهن تو،نظر نداشت
فکر و خیال گندم رِی را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
چشمی به سمت مقنعه خواهرت نرفت
حسین حسین حسین حسین
امام رضا،خوب شد خواهر نداشتی
دختر نداشتی
نه اینکه نداشته باشی خواهر، خوب شد بالاسرت نبودن
دست و پا زدنتو ندیدن
خوب شد اون لحظه ای که میگفتی جیگرم داره میسوزه، از تشنگی
زهر انقده غلبه کرد به همه وجود امام رضا
خوب شد خواهرت،حضرت معصومه نبود بالا سرت،،، این حالتو ندیده
اما من یه خواهری سراغ دارم تو گودیه قتلگاه
ای غریب حسین
امام رضا نگران نبودی، بعد شهادتت چه بلایی سر خونوادت میارن
اما من یه آقایی میشناسم تو گودیه قتلگاه، نگران حال زینبه نگران ربابه
نگران رقیشه
ای حسین ای حسین
امام رضا غریب الغربایی
لحظه آخر،سرت رو زانوی پسرت جواد الائمه بوده
نمیدونم دست و پا زدنتو دیده یا نه
هرچی بود،این حالتو دید خیلی غصه خورد جواد الائمه
پسره.. سالهاست باباشو ندیده
دلتو یجا ببرم؟؟
برا اینکه نمک رو زخم اهل بیت بپاشن، گفتن موقع خروج از کربلا دوباره از گودال رد بشن
اهل بیت با دست بسته،از کنار گودال عبور دادن
زین العابدین داره به نقطه ای، خیره خیره نگاه میکنه
الانه که جان از بدن امام سجاد،مفارقت کنه...
زینب اومد به کمکش،،، داری چیکار میکنی؟؟
تو امام مایی، داری چه بلایی سر خودت میاری؟؟
یه نگاه کرد عمه جان...مگه این بدن،بدن امام نبوده؟؟
مگه این بدن پاره پاره ی امام نبوده؟؟
😭😭
ببین چه بلایی سر بابام آوردن
😭😭😭😭😭
#امام_رضا
#حاج_عباس_طهماسب_پور
@Taranom_Noor
❣﷽❣
⚫️ #روضه_امام_جواد_(ع)
🖤#کانالروضهدفتری
⚫️ #دفتری_جواد_ع 2
🍁بـراخترِنهُمیـنامام،هـزاران صلوات
🍁برجلوۀ جودِحیِّ ســبحـان صلوات
🍁بر ابنِ رضا؛ تقی؛ بر آن حجتِ حق
🍁رخسـارِ جواد؛ ماهِ رخشان صلوات
(#دعای_فرج)
السَّلامُ علیکَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ، یا سَیدَنا وَمَوْلینا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَى اللَّهِ، وَقَدَّمْناک بَینَ یدَىْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَّهِ...
🔹نوایآبآب ازنایمردیخسته می آید
🔹صدایالعطشازحجرهٔدربسته می آید
🔹به ام الفضل گویک لحظه ساکت شو
🔹زِجنتفاطمهباپهلویبشکسته می آید
🦋گفت....
🔸کس ندارد خبر ازحال دلم بجزخدا
🔸حجره بسته شده قتلگه ابنُ الرضا
🔸درمیان سینهام نمانده دیگر نفسی
🔸هرچهگویم تشنهام آبمنمیدهد کسی
🔲بمیرم برای مظلومیتت آقا جان ...یا جوادالائمه... بمیرم برای غریبی ات آقا ...
⬅️دو تا از ائمه ما خیلی غریب اند، حتی تو خونشون هم یار و محرم. نداشتند..
یکی امام حسن مجتبی(علیه السلام) و یکی هم امام جواد(علیه السلام) ...
( این دو امام بزرگوار توسط همسرانشون مسموم شدند و به شهادت رسیدند)
آه امروز برای غربت امام جواد ع گریه کنید ناله کنیم...
همون آقایی که تو جوانی تو سن 25 سالگی به شهادت رسید...
یا امام رضا ...آقا جان...تو رو به جان جوادت قسم می دهیم ...
به جوونی ما رحم کن ...
دست ما رو تو این دوره وانفسا بگیر...
⬅️ (روایت امام جواد روزه بود ام فضل با آب مسموم از حضرت پذیرایی کرد) بعد از مسمومیت...ام الفضل نانجیب درب خانه را به روی حضرت بست ...
امام جواد از شدت مسمومیت به خودش می پیچید، هی ناله می زد جگرم می سوزه... هی مادرش فاطمه رو صدا می زد..
صدا می زد یا زهرا(س)...
شما هم صدا بزنید یا زهرا(س)...
⬅️اما ام فضل دستور داد، زنان و کنیزان کف بزنند، هلهله کنند تا صدای جوادالائمه رو کسی نشنود...
آه بمیرم امام جواد در غربت و مظلومیت جان سپرد...
اما کار به همین جا ختم نشد، اون زن ملعونه دستور داد بدن مبارک امام جواد(ع) رو بالای پشت بام ببرند...
سه روز و سه شب جنازه بروی پشت بام بود... روزها مردم یه صحنه ای رو می دیدند با تعجب می گفتند چیه... چه خبره اونجا.. یه دسته ای از کبوترها میان بالای پشت بام بال زنان می ایستند...
انگار سایه انداختند ..
آره می اومدند سایه بروی جسم پاک آقا جوادالائمه. می انداختند... ♻️(بعداً همه فهمیدند چه خبره )
⬅️آخ اوندن بدن مطهر امام جواد رو بردند با احترام کنار بدن جدش امام موسی کاظم (علیه السلام) بهن خاک سپردند...)
⬅️اینجا یه بدن سه روز و سه شب بروی پشت بام بود...
کبوترها سایه انداختند...
اما بدن جدش غریبش حسین فاطمه... سه شبانه روز روی خاکهای گرم کربلا ...
ای حسین... حسین...
⬅️ روضه هرکی رو بخونیم آخرش می رسه به روضه امام حسین(ع) حسین...آخ حسین حسین حسین
🔸زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست😭
🔸 خار و خاشاک زمین محفل و ماوای تو نیست😭
🔸من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را
🔸از چه بگرفتی کنون بالای نی منزل حسین
⬅️اما اما اما...
⬅️ اما آی دلای کربلایی...
بدن نازنین جد غریبش حسین(ع) بی سر میون قتلگاه افتاده...
یه وقت اون ملعون صدا زد کیا حاضرند بدن ها رو با اسب پایمال کنند...
راوی میگه ده نامرد داوطلب شدند، نعل تازه به سُم اسبها زدند ...
🖤بدن جگر گوشه فاطمه زیر سم اسبها تکه تکه شد، کاری کردند که وقتی عمه سادات اومد تو گودی قتلگاه بدن برادرو نشناخت...
هی این طرف و آن طرف رو نگاه می کرد...
یه وقت چشمش افتاد به یک جسم بی سر، متعجبانه نگاه کرد.... یه وقت ناله زد.....
✨ أأنت اخی؟
✨آیا تو حسین منی ...
✨آیا تو عزیز برادر منی..
🔹کی می رود ز یادم
🔹گودال پر زخون بود
🔹 رگهای حنجر تو
🔹از گردنت برون بود
🔹 آن سینه شکسته
🔹 کی می رود ز یادم
🔹 بر حلق خون فشانت
🔹 با گریه بوسه دادم
🔹کی می رود زیادم
🔹 لبخند آخر تو
🔹 در پیش دیدگانم
🔹بریده شد سر تو
🔹ای بی کفن برادر
🔹 بر حال من نظاره
🔹جان می دهم به یاد
🔹آن جسم پاره پاره
بدم المظلوم بکربلا به ناله های دل آقا حوادالائمه کنج حجره غریبی صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن
#یاحسین.....
@Taranom_Noor
🖤#روضه_حضرت_عباس_ع
💔#دفتری
🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
🌾من امروز با ابالفضل کار دارم
🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم
🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل
✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل
✨گرفتارم مدد باب الحوائج
✨گره افتاده در کارم ابالفضل
خداامیدکسی رو ناامیدنکنه ........
..
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی جوون از دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🔅مسلمانان حسین مادر ندارد
🔅غریب است و کسی بر سر ندارد
🔅ز جور ساربان بی مروت
🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
@Taranom_Noor
.
#روضه_امام_جواد_علیه_السلام
#امام_جواد #دفتری
السلام علیک یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
🔸بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود
🔸تنها تر از تنها و قلبش پرشرر بود
ایام، ایام شهادت میوه دل امام رضا...
آقا جوادالائمه است...
دلت رو آماده کن...
با پای دل بریم کنار حرم باصفاش...
ان شاء الله سال بعد یک همچین روزهایی این دست جمع بریم کاظمین...
کنار حرم باصفاش عرض ادب کنیم...
این روزها خانه آقا جوادالائمه چه خبره...
خدا لعنتش کنه ام الفضل ملعونه...
وقتی به آقا زهر داد...
صدای ناله حضرت بلند شد وای جگرم...
🔸در کنج حجره بی کس و بی یار و مونس
🔸دور از وطن افتاده و خونین جگر بود
دو نفر از ائمه ما خیلی غریب بودند...
یکی آقا امام حسن. ..
یکی هم آقا جوادالائمه...
این دو بزرگوار توی خونه خودشون هم غریب بودند...
قربون غریبیت برم آقا یا جوادالائمه
شما هم مثل امام حسن خیلی غریب بودید...
حتی تو خونه خودتون هم غریب بودید...
اما وقتی خواستند بدن شما رو دفن کنند ... شیعیان اومدند با احترام تشییع کردند ...
با احترام بدن رو داخل قبر گذاشتند...
کسی به بدن شما جسارت نکرد...
دلها بسوزه برا اون آقایی که وقتی خواستند بدنش رو دفن کنند تابوتش رو تیر باران کردند...
🔸بعدکشتن تیرباران، پیکرت گردید، کاش
🔸این جنایت، در کنار قبر پیغمبر نبود
خدا میدونه چه حالی داشتند یتیمان امام حسن... وقتی جلو چشمانشون تیرها رو از بدن بابا خارج کردند...
اما میخام بگم هر طوری بود بلاخره بدن امام حسن رو دفن کردند...
لا یوم کیومک یا اباعبدلله...
دلها بسوزه برا امام سجاد...
روز یازدهم...
صدا زد...
عمه جان زینب...
ببین این نانجیبها... دارن بدنهای خودشون رو دفن میکنند...
اما بدن بابای غریبم حسین...
بی غسل و بی کفن...
روی زمین کربلا...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
#جوادالائمه
.
@Taranom_Noor
4_5882111815298583018.mp3
1.08M
❣﷽❣
🍃#زمزمه_امام_جواد_ع
🍃#سبک : یاامام زمان کی میایی
اي مزارت چراغ دل ما
ياد تو گرمي محفل ما
مهر تو روح آب و گل ما
نام تو حل هر مشكل ما
🍃سيدي ياجواد الائمه
كاظمين تو دار الولايم
قبر تو كعبه وكربلايم
تو جواد استي ومن گدايم
با عنايات تو آشنايم
🍃سيدي يا جوادالائمه
باب صحن توباب المردام
چهره بر آستانت نهادم
دل به مهرو ولاي تو دادم
هر كه هستم گداي جوادم
🍃سيدي ياجوادالائمه
رشتة دل جز از تو گسستم
از ازل دل به مهر تو بستم
زير كوه معاصي شكستم
كس نگيرد به غير از تو دستم
🍃سيدي يا جوادالائمه
يابن زهرا ببين روسياهم
هستيم گشته بار گناهم
خاري افتاده در خاك راهم
جان زهرا بكن يك نگاهم
🍃سيدي يا جوادالائمه
قدّم از بار عصيان خميده
رنگم از شرمساري پريده
کس چو من روسیاهی ندیده
قاصد مرگم از ره رسيده
🍃سيدي يا جوادالائمه
خون دل ريزد از هر دو عينم
گريه از بهرتان گشته دينم
عاشقم عاشق كاظمينم
هر نفس شد به دل يا حسينم
🍃سيدي يا جوادالائمه
اي نگاه تو اذن دخولم
از گنه شرمسار و ملولم
ميثم اهلبيت رسولم
جان زهرا قسم كن قبولم
🍃سيدي يا جوادالائمه
(حاج زهیر سازگار)
@Taranom_Noor
❣﷽❣
⚫️ #روضه_امام_باقر_ع
🔘 #دفتری_
امام_باقر_ع
✨برجلوه روي ماه مهدی صلوات
✨بر جذبهٔ هر نگاه مهدی صلوات
✨مارا نَبود چوهدیهای درخور او
✨بفرست بهپیشگاه مهدیصلوات
⚡️✨⚡️✨
⚡️ماروی به کشتی نجات آوردیم
⚡️امیـد به سـاحل نجات آوردیم
⚡️در ایـام شهــادت امام باقــر ع
⚡️ماهدیه برایش صلوات آوردیم
💥(#دعای_فرج)
(( #السلامعلیکیااباجعفریامحمدبنعلیایهاالباقریابنرسولاللهاناتوجهناواستشفعناوتوسلنابکالیاللهوقدمناکبینیدیحاجاتنایاوجیهاعنداللهاشفعلناعندالله))
🌾من ذاکر انا الیه الراجعونم
🌾من خاطرات جانگداز دشت خونم
🌾در کربلا بودم صغیری 5 ساله
🌾همراه بابایم مرا بردند اسیری
🌾دیدم پرستوهای دین را پر بریدند
🌾در قتلگه جدم حسین را سر بریدند
⬅️روز شهادت امام باقرع دلتو راهی کن مدینه، امروز بقیع خلوته، فدای اون آقایی که امروز عزادار نداره، قربون قبر بی شمع و چراغت آقا، خیلی امام باقر غریبه ، خیلی مظلومه...
◀️زائرا وقتی میرن مدینه،،، شب و روز شهادت امام باقر ع که میشه مدینه یه زائر نداره،، روز شهادت آقا مدینه خلوته همه میرن مکه،، یه نفر نیست پشت پنجره های بقیع براش گریه کنه..
اما این روزها غربت ائمه مون بیشتر حس میشه...
بیایید امروز غریب نوازی کنیم ،،آقا رو از غریبی در بیاریم.،،
قربون مظلومیتت برم آقا جان ..
قربون غربتت بشم آقا...
▪️تو از کودکی دایم محنتُ بلا دیدی
▪️با دو چشم معصومت ظلم برملا دیدی
▪️راه شام طی کردی، دشت کربلا دیدی
▪️اهل بیت عصمت را زارو مبتلا دیدی
⬅️امروز هم ناله شید با امام صادق ع کنار بستر بابا اشک میریزه ، [ان شا الله وعده من و شما کنار قبرستان بقیع]
⏪امروز امام زمان عزاداره... مادرش زهرا عزاداره...
🍁از کربلا تو یادگاری
🍁چون خون حسین پایداری
🍁بر نیزه سر حسین دیدی
🍁بارغم او به جان خریدی
🍁پرپر زخرابه لاله دیدی
🍁بی جان دل شب 3 ساله دیدی
⬅️امام باقر از بچگی مصیبت دیده، تو کربلا همراه بابا بوده، همه مصیبت های کربلا، سختی های اسارت رو دیده..
بدنهای غرق به خون دیده...
40 منزل سر بریده جدش حسینو بالای نیزه دیده..
شام غریبان دیده...
آخ اون شبی که خیمه هارو آتش زدن .
خرابه شام دیده..
اون موقعی که نازدانه امام حسین صدا زد عمه جان من بابامو میخوام...
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
(.گریز به روضه حضرت رقیه س)
✨ آخ دیدنی گوشه ویرانه شدی
✨جمع شمع و گل و پروانه شده
✨امشبی را که تو مهمان منی
✨بخدا خوبتر از جان منی
✨بابا که به پیشانی تو سنگ زده
✨که ز خون بر رخ تو رنگ زده
✨ای پدر کاش بجای سر تو
✨می بریدند سر دختر تو
یه وقت دختر علی زینب دید رقیه آرام شد دیگه حرفی نمیزنه، دید کنار سر بریده بابا جان داده
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
(بگم و التماس دعا )
⬅️وقتی امام باقر به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه و ماتم شد ..
دوستان،، شیعیان حضرت اومدن،، شاگردان امام باقر عقب جنازه وااماما میگفتن،،، امام صادق ع به بدن بابا نمازخوند،،، نازنین بدن امام باقر ع رو بردن داخل بقیع،،، کنار قبر پدرش امام زین العابدین دفن کردند احترام کردند...
( اما بگم و نالشو بزنی... )
⬅️آقا جان بدن شما رو شیعه ها،، دوستان،،،محبین شما بردند داخل بقیع با احترام دفن کردند...
☑️اما... اما.. اما..
[آی کربلاییا دل عالمی بسوزه برا جد غریبش حسین ...]
⬅️به فدای اون بدنی که سه روز و دوشب بدنش رو خاک گرم کربلا، بنی اسد وقتی اومدن بدنها رو دفن کنند نشناختند، یه وقت امام سجاد فرمود بنی اسد صبر کنید من این بدنها رو خوب میشناسم این بدن بریره، این بدن ظهیره، این بدن عموم ابالفضله،،، این بدن بابای غریبم حسینه،،
یه وقت آقا فرمود بنی اسد برید یه قطعه حصیر بیارید...
بدن بابا رو میان حصیر گذاشت....
همینکه بدن رو گذاشت داخل قبر دیدن آقا بیرون نمیاد،،، بنی اسد نزدیک شدن دیدن آقا لبها رو گذاشته به رگهای بریده بابا،،،
هی میگه بابای غریبم حسین...
بابای مظلومم حسین...
🔸سوغات ما از کربلا دردو محن بود
🔸پژمردگی لاله های در چمن بود
🔸من تشنگی در خیمه را احساس کردم
🔸یاد از د ودست خونی عباس کردم
🔸من کودکی بودم که آهم را شنیدند
🔸دیدم سر جدم حسین را که بریدند
🔸من دیده ام در وقت تشییع جنازه
🔸اسبان دشمن را که خورده نعل تازه
بدم المظلوم بکربلا صدای نالتو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین...
⬇️خواهشا صلوات حذف نشه⬇️
🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌾
@Taranom_Noor
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈