یکم سختِ : اما میگمش؛
در واقع خدا رو بر نمیگردونِ
این بنده هست که رو بر میگردونِ ..
خدا تا آخرین لحظه با بنده اش میاد ..
ولی خود بنده است که روی بر میگردونِ ..
اهل غرور میشه ، اهل گناه میشه ، حتی
پشت اسغفار و غفار بودن خدا قایم میشه
باز خدا یه کوچولو مثل مادری که دست
بچه اش رو رها کنه _ رها میکنه تا به
خودش بیاد _ باز بنده سو استفاده میکنه..
اهل بدعت میشه ؛ راه رو برای احاطهی
خدا میبنده _ شوفری گفتم..
چون اینجا فضاش طوریه که
صحیح نیست .. عکس ارسال
بشه و لزومی هم نداره _ درخواست
برای ی مسئلهای که لزومی نداره و
ارسال اون اتفاقا صحیح نیست و ..
نشون میده باطن برخی درخواستها
رو خبر نداریم .. نقاب دارند ..
هدایت شده از کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
اگر امام زمان بخواد
شما رو صدا بزنه یا
به یکی از اصحابش
بگه برید سراغ ..
چه ویژگی هایی از شما رو میگه؟
برای من ننویسید
برای خودتون بنویسید که شناسنامهی
وجودی از رفتار و باطنمون پیش امام
زمان چه جوریاست ..؟
با چه ویژگی ما رو میشناسند ..
میدونید مشکل کلبه همینه که
دقیقا پارسال به طور کامل پاسخ
این
حال و احوالات قلب در هنگام
تحول و بعد از یک مدت که از
تحول میگذره انسان دوست داره
دوباره برگرده به قبل از تحولش
و این پروسه با توجیهاتی مثل
اینکه قابل جمع هست و ..
شروع میشه _ بندهی حقیر
جواب رو کامل دادم الان
پیدا نمیکنم
کلمه رهایی رو سرچ کنید
تا به یه مطلب بلند برسید ..
۱. الذی یومنون بالغیب ..
ما به غیب ایمان نداریم . همین .
۲. ما از خوبی های خوب های جهان
چیزی نمیدونیم . همین .
۳. قبلمون توی این متنی که گفتید
دو حالت داره ؛
۱. آمادهی پروازِ [داره امتحان میشه تا
جای پای اعتقادات رو توی قلبش محکم
کنه و الان متوجه لغزش های روحی و
قلبی شده لذا هشدار داره میده که
برای پرواز نیاز به اعتقاد محکم داری..
امام حسین توی درونت رشد کرده
الان میخواد طوفان بیاد _ مراقبش باش]
۲. آمادهی سقوط[دلت برای گناهان تنگ
شده دیگه.متاسفم . همین .
و بترسید از این دومی . چون وقتی
دلتون برای گناهان تنگ میشه که
از چشم های حضرت زهرا دور افتاده
باشید.اون داره نگاه میکنه ولی شما
بی محلی میکنید ..
خب ؛
ریشه یابی کنید؛ چرا دوست دارید
برگردید به قبل .. ؟
مگه در مورد قیامت و معاد و خدا و
دوست های خوب خدا و خوبی ها
و حالت ها و کرامت های اونا
چیزی نخوندید .. ؟ اصلا مستند
شنود یا کتاب سه دقیقه در
قیامت رو خوندید .. ؟
کتاب چایت را من شیرین میکنم
کتاب ستارهها چیدنی نیستند ..
کتاب آن دختر یهودی ..
این ها رو خوندید و دیدید .. ؟
روحتون رو بزرگ کنید ، کوچیک که باشید
درگیر سنگ های کف جاده میشید و میخورید زمین
https://eitaa.com/taranom_pm/4079
بله متوجه ام. توی سردرگمی هستید ،
چون شناخت درست و صحیحی از قله
و مسیر رسیدن به قله شکل نگرفته ،
توی سردرگمی هستید چون وقتی با
مطالب دینی روبه رو میشید و خودتون
رو باهاش مقایسه میکنید یهو حس
عقب موندن ، نشدن ، از کجا شروع کنم،
ندانم کاری سراغتون میاد ، مثلا میگن شما
یه انتخاب خوب خدایی ، یک فرشته که قرار
آسیه یا مریم یا ام البنین قوم خودش ،
مدرسه خودش ، دانشگاه یا حتی حوزه
و حانواده خودش باشه ، و میخونید
این ها این قدر خوب بودن ، از بانو امین
میخونید،از شهیده بنت الهدی عزیز میخونید
یهو یه فاصله بین خودتون و اونا و مسائل
دینی میبینید که چجور باید برسید ،
اینا یک طرف کلا ..
از یه طرف هنوز علاقه های کج و مُووَج
در وجودتون هست که میل به نشدن ها
رو تقویت میکنه و شما اونجا توی سردگمی
هستید و این جا هم توی سردرگمی هستید..
این رو ببینید 👇
https://eitaa.com/taranom_pm/12747
خب این نیاز به چند کار داره ؛
بشینید و از خودتون روی کاغذ
بنویسید ؛ اول این کار ..
اگر جزیی تر میخواید
فکر میکنم باید سراغ
مشاور خانم برید ..
https://eitaa.com/nuriehsadayt
https://eitaa.com/hayyan_ir
بعد بنده به فرصت برای شما
پاسخ دقیق خواهم داد _ اول باید
ریشهی دعوای درون رو متوجه بشید
بعد _ با حوصله با روحتون کلنجار
برید _ یعنی با حوصله باید خودتون
رو بررسی کنید ..
صوت سخنرانی صدای درون رو گوش بدید
مناسب شماست..