eitaa logo
کلبه‌ی‌ترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑
1.4هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
135 فایل
کلبه‌ ماهِ من .. 🌔 خانواده مجازی ترنّمات کوچک اما شیرین و خوش بو🍊 بزرگ و عمیق ☁️ خوش قلب .. اعتبارِکانال به تپشِ‌ قلب‌ های این‌ خانواده‌ است .. 🌧 کانال اصلی: @tarannomat می‌شنوم؛ https://daigo.ir/secret/61022356 لطفا تمجید را پنهان کنید ..
مشاهده در ایتا
دانلود
سرنوشت ها در مسیر قرار میگیرد اگر مستمرا و با توجه روح به دعای عهد تعلق بگیرد و با آن حیاتِ مجدد از چشم ها برای قلب بسازد تا در کسب تعهد مستمر مجاهدانه قدم بر دارد ..
درد‌های معنوی،به دلیل اشتراک وجودی شان،مقدمه‌ی‌کشف‌عطر خاص‌خود و تفسیر ناب‌خود از امام و مقدمه برای حضور او‌می‌شوند.. این روح‌ها، تمرین شبیه شدن و در مسیرِ‌امام‌بودن را درهمین‌دنیا تجربه می‌کنند،دردها نخ‌تسبیحِ شبیه شدن است،روح‌های شبیه شده،عین هم می‌شوند، و به میزان تربیت و باغبانی آن درد,حضورت‌ خود او می شود ..
دوست دارم من آن تفسیرِ حضورت باشم ..
روح تمام قصه‌های غصه دارِ من .. روح تمام شنیدنی های من ‌.. روح تمام شاعرانگی‌هایم ..
چه کسی از آن غمی که روی سینه سنگینی می‌کند خبر دارد، وقتی عمر غیبت او یک سال دیگه افزایش یافت و چشم بر هم نگذاشته این که سه روز اون رفت و رمضان‌ش به نیمه دارد نزدیک می‌شود .. فقط تنها وجودی که از این غم خبر دارد ، خود اوست، این غم علت‌ش علاقه های خود او به ما هست، او بیشتر از ما نگران ما است، غم را ایجاد می کند تا ما حواس ‌مان به خودمان و فاصله‌ها باشد و از این فاصله ها شکست نسازیم، گویی غم را می آورد تا بگوید حواسم به شما هست .. غمِ او را دوست دارم، مرا در مسیر خودش نگه میدارد .. گویا او درد را به جان میخرد تا روح من حواسش جمع باشد و نمکدان نشکند .. جان همه به جان او متصل است ، او نخ تسبیح تمام قلوب است ..
•كل طفل وكل فتاة وكل ولد وكل أم وكل أم و أب تقتل في غزة، يرفع صراخها إلى السماء ويتحرك عرش الله ويتعثر قلبها، وتبكي عينيها من حرارة كل شهادة• •هر کودک ، دختر ، پسر ، مادر ، پدری که در غزه کشته می‌شود، صدایی به آسمان بلند می‌شود و عرش الهی به لرزه می افتد و قلبی طاقت تحمل‌ش کم می‌شود، و چشم هایش گریان می‌شود از داغ هر شهیدی• ‌
هدایت شده از 
مثل وداع با رمضان مان ، حال مان با تو اینگونه نبود.. https://eitaa.com/joinchat/787677678C0191cf27c7 نه حضورت را حس می کنیم، نه از نبودن تو و فراق دوری از تو می سوزیم.. نه از غیبت تو غمگینیم .. کلا نمی دانیم چگونه ایم .. وداع رمضان بهانه ای بود که از نبودن تو حرف بزنیم اما فراموش مان شدی مثل همیشه .. آن قدر از نبودن رمضان غم گرفتیم که از نبودن تو هیچ وقت تب هم نکردیم .. تنها..
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا با سوز تو را می خوانم.. از سختی های خویش ، نارحتی هایم حرف میزنم، آری ندبه همان غم های من است ، من از این اشتراک روحی با تو بسیار خوش حالم .. مرا به داشتن فقط حرف های قشنگ بدون عمل ببخش ..حرف های قشنگ من به عمل نمی رسد .. (محمد حجیرات هم قشنگ می خونه ..)
وقتی اشک مرا به سرزمین اهالی تعهد می برد تا یاد بگیرم مسیر خدمت و یکی شدن حالات و باورها با نگاه تو را ، اینجاست که با اشک بال پرواز شکسته ام ترمیم می شود ..
گاهی با سایه خودم حرف می‌زنم .. میگم توی عالَم هستی وجودت به من بستگی داره و بدون من هیچی، من هستم و تو سیاهی ای که هیچ محلی از اِعراب نداری تمام تو وابسته ی تمام من هست .. بعد خودِ خودِ نفختُ فیه من روحی ام رو به عنوان سایه ی خلقت، همین حرف ها رو بهش می‌زنم .. تنها اتصال من به این عالم وجود یک شخص است که اگر نباشه منِ سایه هم نیستم.. بررسی میکنم ببینم سایه ی خوبی برای او بوده ام یا نه ..آیا تمامِ خودم، تمام او هست .‌. 🌿