eitaa logo
🌻 ترنم 🌻
64 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
247 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 عشق جانم امام زمانم ... ✨سربازان کوچکی که منتظر ظهور و فرمان فرمانده اند و سلام فرمانده پویش دهه نودی هاست که در نقاط مختلف کشور برپا می شود ▶️و اینبار در بام ایثار و عشق و هنر ایران 🗓یکشنبه یکم خرداد ماه سال ۱۴۰۱ ساعت ده صبح 🕙 🌳پارک سراب فریدونشهر 🎵با حضور مداح و خالق اثر : حاج ابوذر روحی https://rubika.ir/joing/JICEGDB0ZWXDWXWHIOEXLTWAEHKJGSGD ✅پخش به صورت زنده در بستر فضای مجازی در گروه گلستان 👆
♦️ماجرای «تصمیم سخت» چه بود؟ ▪️پیش از ظهر امروز رئیسی در اولین رویداد خصوصی‌سازی در ایران سخن گفت که بخشی از اظهاراتش مبنی بر اینکه «قرار است تصمیم‌های سختی بگیریم» مورد توجه قرار گرفت. برخی رسانه‌ها این تعبیر رئیس جمهور را مرتبط با شایعه افزایش قیمت بنزین تفسیر کردند اما نگاهی به متن سخنان رئیسی نشان می‌دهد آنچه او درباره اخذ تصمیمات سخت گفته مربوط به برچیدن بسترهای فسادزا بوده است. ▪️رئیسی با تاکید بر لزوم پرهیز از افراط و تفریط و ارزیابی واقع‌بینانه روند خصوصی‌سازی در کشور گفته است: این ارزیایی‌ها باید با نگاه واقع بینانه و با هدف عبرت‌آموزی و به شکل همه‌جانبه صورت گیرد تا چنانچه ساختارها دچار مشکل است، اصلاح و از بروز رفتارهای فسادانگیز و تشکیل پرونده‌های تخلف و مجازات در دستگاه قضایی جلوگیری شود.رئیسی پیشتر اطمینان داده بود که هیچ‌گونه افزایش قیمتی در بنزین نخواهیم داشت. 🔴به پویش @saaaamenemamhosein
🌷《《جهاد تبیین 》》🌺 🔴رئیسی از «تصمیم سخت» مبارزه با فساد گفت، جیغ اصلاح‌طلبان بلند شد! 🔹رئیس‌جمهور در اولین رویداد بین‌المللی خصوصی‌سازی در ایران در سخنانی با موضوع تصمیم سخت دولت برای برچیدن بسترهای فسادزا و مقابله با رانتخواران گفت: «بازنگری گذشته امری اجتناب‌ناپذیر است و باید با اصلاح روش‌های ناصحیح گذشته، همه بخش‌ها را ملزم به اجرای صحیح خصوصی‌سازی کرد»؛ اما این تأکید فسادستیزانه رئیسی گویا به مذاق اصلاح‌طلبان خوش نیامد! 🔹رسانه‌های اصلاح‌طلب سخنان رئیسی را با تیتر تحریف‌شده «قرار است تصمیم‌های سختی بگیریم» منعکس کردند تا به‌دروغ القاء کنند دولت به دنبال سخت‌تر کردن شرایط اقتصادی مردم است. ❤یامهدی ادرکنی،ما منتظریم ❤ 🤲الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج🌤 ------------------------------------- 🧕🤵دوستان باماهمراه باشید @saaaamenemamhosein
@ahlolbasarدکترابوحمزه .mp3
6.49M
صوت⭕️ نشست روشنگری 🔰موضوع : پرسش و پاسخ سئوالات مبتلا به و بررسی آخرین جزئیات طرح مردمی‌سازی و توزیع عادلانه یارانه‌ها وشرایط ثبت‌نام متقاضیان جدید 👤 سخنران: دکتر داریوش ابوحمزه معاون رفاه وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی 🗓 زمان: شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ایتا و روبیکا @saaaamenemamhosein
حق دارند از سلام فرمانده عصبانی باشند 🔹به ضد انقلاب خارجی و دنباله‌های داخلی آنان حق بدهیم از عصبانی باشند، فحاشی کنند، عقده گشایی کنند و نتوانند این خیل عظیم جمعیت مشتاق این سرود انقلابی را ببینند. 🔸به ضد انقلاب خارجی و دنباله‌های داخلی آنان حق بدهیم از سلام فرمانده عصبانی باشند، چرا که بیش از ۴ دهه است انواع دسیسه ها و جنگ‌ها مخصوصا جنگ نرم، شناختی، روایت ها و اراده‌ها را بر روی ملت ایران با هزینه‌های بسیار زیاد عملیاتی کرده‌اند و امروز پیمانکاران این حملات عمدتا شناختی از دیدن این جمعیتِ اغوا نشده و نسل آینده غیور که غیرت دینی دارند در داخل ایران و کشورهای حوزه مقاومت تعجب کرده و به نتیجه رسیده‌اند که آب در هاون می کوبیده‌اند. 🔹به ضد انقلاب خارجی و دنباله‌های داخلی آنان حق بدهیم از سلام فرمانده عصبانی باشند، چرا که همین نسل غرق شده در اینستاگرام و فضای مجازی ول که تا امروز آماج حملات شناختی و ترکیبی بوده به یکباره با این سرود انقلابی در صحنه‌ی دفاع از انقلاب اسلامی حاضر می‌شود و بسیاری از اهداف آنان را بر هم می‌زند. 🔸به ضد انقلاب خارجی و دنباله‌های داخلی آنان حق بدهیم از سلام فرمانده عصبانی باشند، چراکه سلام فرمانده و سلام فرمانده‌های آینده مانعی جدی بر سر اجرای نظم نوین جهانی در ایران، منطقه و جهان است. 🔹به ضد انقلاب خارجی و دنباله‌های داخلی آنان حق بدهیم از سلام فرمانده عصبانی باشند، چرا که سالها هزینه کردند تا نسل انقلابی در ایران عزیز را استحاله کنند اما همین نسل در دهان آنان دارد می‌زند. 🔸و سلام فرمانده تازه اول راه است، یک لبیک در باب جهاد تبیین با چاشنی آتش به اختیاری که همان کار تمیز فرهنگی است و نشان داد بدون سازمان‌های عریض و طویل و مختل فرهنگی رسانه‌ای هم می‌شود کار جدی در صحنه‌ی انقلاب اسلامی انجام داد. 🔹و یک نکته مهم، هر کار خالص، دلی و مردمی قطعا برکات و امدادهای الهی را به دنبال خواهد داشت، با سلام فرمانده نباید مغرور شد، باید راهبرد درست تولید محتوای مردمی که همیشه در تنگناها به داد ایران اسلامی رسیده است را جدی تر دنبال کرد، مردم عزیز ما علی رغم مشکلات معیشتی و گله‌هایی که دارند همچنان بر سر عهدشان با امام زمان(عج) و امامین انقلاب مانده اند، قدرشان را بیشتر بدانیم... 🔸سلام فرمانده یک آفند شناختی به دشمنان داخلی و خارجی بود و نشان داد می‌شود در گوشه رینگ پدافند مخصوصا در حوزه‌های فرهنگی-اجتماعی نماند و نمونه‌ای بود از جنگ روایت‌ها با تاثیر بسیار برانگیختگی و توزیع شوندگی... ✍ سید علیرضا آل‌داود [ : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ] ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @saaaamenemamhosein
⭕️ هشدار اکونومیست: فاجعه غذایی در راه است ▪️نشریه اقتصادی اکونومیست: 🔹جنگ اوکراین به سیستم غذایی جهان آسیب زده است؛ سیستمی که پیش‌تر در اثر شیوع کرونا، تغییرات آب و هوایی و شوک قیمت‌های انرژی ضعیف شده است. 🔹حدود ۲۵۰ میلیون نفر در آستانه قحطی هستند. اگر جنگ اوکراین ادامه پیدا کند و عرضه مواد غذایی از روسیه و اوکراین محدود شود صدها میلیون نفر دیگر دچار فقر خواهند شد. [ : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ] ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @saaaamenemamhosein
آشنا دور او ریخته بودند و ماچش می‌کردند. یکی آویزانش می‌شد، یکی دستش را می‌گرفت، یکی به پایش افتاده بود. کاملاً احساس می‌کردم که حسین از بالای سر همه آنها دنبال کسی می‌گردد. فقط به او خیره شده بودم. صدایی بلند گفت: لطفاً برید کنار! اجازه بدید همسرش اون رو ببینه! دریای جمعیت کنار رفتند و برای من راه باز کردند. خبرنگارها با دوربین‌هایشان دویدند. روبه‌روی هم قرار گرفتیم. دست مرا گرفت و گفت: حالت چطوره؟ گفتم: خوبم! پیشانی‌ام را بوسید و یک‌دفعه سیل جمعیت من و حسین را از هم جدا کرد. در همین دقایق، خبرنگارها چند بار دورم جمع شدند؛ تلق تلق عکس می‌انداختند. پرسیدند: خانم لشگری، در این لحظه احساستون چیه؟ جوابی ندادم؛ فقط سکوت کردم. چقدر این سؤال برایم رنج‌آور بود. خسته شده بودم. سرگیجه و سردرد داشتم. به این نوع شلوغی‌ها عادت نداشتم. سال‌های سال زندگی ساکت و خلوتی داشتم. ما سه نفر انگار در یک تصادف شدید ضربه سختی خورده باشیم و بعد از هجده سال از کُما بیرون آمده باشیم. فقط احتیاج داشتیم ساعت‌ها بنشینیم و به یکدیگر نگاه کنیم؛ ببینیم از لحاظ ظاهری چه تغییری کرده‌ایم تا یخمان آب شود و بعد تازه بتوانیم با هم صحبت کنیم. تعجب می‌کردم در آن جماعت انبوه هیچ‌کس این را نمی‌فهمید ...» فصل جدیدی از زندگی حسین و منیژه آغاز شد؛ این بار با رنگ و بویی دیگر. اما زندگی مشترک مجدد آنها ۱۱ سال بیشتر طول نکشید. سرلشکر حسین لشگری بامداد دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ در بیمارستان لاله تهران درگذشت و منیژه لشگری هم ۵ بهمن ۱۳۹۸ بر اثر سکته قلبی دار فانی را وداع گفت. *به راستی که برخی ها چه رنج های جانفرسایی که برای این آب و خاک نکشیده اند!!🇮🇷🇮🇷*
*🛑🛑ماجرای دیدار «حسین» و «منیژه» پس از ۱۸ سال* 🛑۲۰ اسفندماه زادروز حسین لشگری از خلبان‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که چند روز قبل از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق اسیر شد و پس از ۱۸ سال اسارت در عراق به ایران بازگشت. او اولین ایرانی اسیرشده و آخرین اسیر آزادشده جنگ ایران و عراق است که در مجموع طولانی‌ترین مدت اسارت را در بین تمام اسیران این جنگ تحمل کرده است. لشگری با شروع جنگ ایران و عراق پس از انجام ۱۲ مأموریت، سرانجام مجبور به ترک هواپیمایش که مورد اصابت موشک قرار گرفته بود، شد و در خاک عراق به اسارت درآمد. دولت عراق مدعی بود هواپیمای وی ۱۹ شهریور ۵۹ و قبل از حمله عراق به خاک ایران ساقط شده‌ است؛ برای همین او را به عنوان سند برجسته ای که نشانگر آغاز جنگ توسط ایران بود حتی پس از قطعنامه نگه داشتند. از آغاز جنگ تا زمستان ۱۳۵۹ در سلول انفرادی بود و پس از آن در مدت ۸ سال با حدود ۶۰ نفر دیگر از همرزمان در یک سالن عمومی و دور از چشم صلیب سرخ جهانی نگهداری شد. پس از پذیرش قطعنامه، لشگری را از سایر دوستانش جدا کردند و قسمت دوم دوران اسارتش ۱۰ سال طول کشید. در طی سال‌های اسارت، همسرش منیژه لشگری به همراه تنها پسرش (علی) که در زمان رفتن پدرش چندماهه بود، چشم‌انتظار او بودند. منیژه لشگری در کتاب خاطراتش درباره آن روزهای سخت می‌نویسد: «بعد از قبول قطعنامه در سال ۱۳۶۷، زمزمه آمدن اسیران همه جا پیچید. خانواده روادگر همسایه طبقه اول ما بودند. آقای روادگر اسیر بود. او از طرف صلیب سرخ ثبت نام شده بود و به همسر و بچه‌هایش نامه می‌نوشت. تابستان سال ۱۳۶۹ تابستان گرمی بود. از نیروی هوایی آمدند و ساختمان، ورودی ها، درها و پنجره ها را رنگ زدند. در و دیوار ساختمان پر شده بود از پلاکاردهای خوش‌آمدگویی. آقای روادگر آمد اما حسین نه! رفتم منزلشان تا از او بپرسم آیا حسین را دیده است؟ اما احساس ‌کردم با من راحت نیست و موقع صحبت‌کردن سرش را پایین می‌اندازد. گفت: نه خانم لشگری! آقای لشگری جزء اسیران مخفی بود. ما از اونها جدا بودیم، ایشون رو ندیدم.» منیژه اما همچنان چشم‌ انتظار است: «خلبان‌ها آخرین گروه اسرا بودند که آزاد شدند و من همچنان منتظر. هر روز جلوی یک ساختمان گوسفند می‌کشتند و هلهله و چراغانی و یک اسیر می‌آمد، اما حسین نیامد! به نیروی هوایی رفتم. گفتند «آقای لشگری جزء اسرای خلبان مخفی است. او را به خاطر تاریخ جنگ نگه داشته‌اند. اعلام نمی‌کنند زنده است. اما اطلاع داریم حسین لشگری زنده است». نیروی هوایی صریح گفت که فعلا منتظر حسین نباشم. چندماه بعد از آزادی کامل اسرا، حدود پنجاه شصت اسیر مخفی هم آمدند اما حسین نیامد. طاقتم طاق شد. راه افتادم به منزل آزاده‌های خلبان. بیشترشان می‌گفتند وقتی قطعنامه قبول شد، حسین مدتی کنار ما بود و بعد منتقل شد. نمی‌دانیم او را کجا بردند.» منیژه اما همچنان دلش پرامید است: «پسرم از این همه رفت‌وآمدم به منزل آزاده‌ها و شنیدن جواب‌های مشابه خسته شده بود. یک روز ‌گفت «مامان، بسه دیگه! خودت می‌فهمی رفتارهات کاملاً عصبی و غیرارادی شده؟» علی راست می‌گفت؛ طوری شده بود که کاری نداشتم آیا این آزاده خلبان بوده، جزء نیروی هوایی بوده یا نه؛ حتی منزل آزاده‌هایی که جزء نیروی دریایی و زمینی ارتش هم بودند رفتم و سراغ حسین را گرفتم. می‌خواستم بدانم آخرین نفری که او را دیده کجا و کِی بوده و حسین چه شرایطی داشته؟ وقتی یک نفر یک کلمه می‌گفت که «او را دیده‌ام»، امیدوار و خوشحال می‌شدم. وقتی دیگری هیچ نشانی از حسین نداشت، ناامید مطلق می‌شدم. غذا نمی‌خوردم. شب‌ها یک ساعت هم خوابم نمی‌برد. منتظر بودم صبح بشود. همه یک جواب می دادند: حسین لشگری را به خاطر تاریخ شروع جنگ نگه داشته‌اند.» منیژه لشگری روزهایش را دراضطراب و بی‌خبری طی می‌کند تا اینکه خردادماه سال ۱۳۷۴ با او تماسی از نیروی هوایی می‌گیرند و می‌گویند که حسین لشگری اجازه‌ نامه نوشتن پیدا کرده است. اولین نامه به دست منیژه می‌رسد که در آن نوشته شده بود: «من زنده‌ام ... نمی‌دانم شما کجا هستید ... از هیچ چیز خبری ندارم ... نمی‌دانم به چه آدرسی باید نامه بنویسم؛ به خاطر همین نامه را به آدرس نیروی هوایی می‌نویسم ... منیژه جان، هر جا هستی از وضع خودت و بچه برایم بنویس ... تا امروز امکانش نبود این را به تو بگویم. الان که این امکان را دارم برایت می‌نویسم. وضع من اصلاً معلوم نیست و تو مختاری ازدواج کنی.» منیژه و حسین، سه سال برای هم فقط نامه می‌نویسند. صبح فرودین ۱۳۷۷ تلفن خانه منیژه زنگ می‌خورد: «مژده بده خانم لشگری! حسین آزاد شد.» در عرض چند ساعت، خانه منیژه پر از جمعیت اقوام، خبرنگارها و عکاس‌ها می‌شود تا آنان اولین تماس تلفنی خود را برقرار کنند. فردای آن روز همه به فرودگاه می‌روند و لحظه دیدار بالاخره می‌رسد: «حسین نزدیک شد؛ خیلی نزدیک. همه فامیل و دوست و
🇮🇷 📝 | ترور حسن صیاد خدایاری (شکاری) از مجاهدان سپاه قدس ‼️ 🍃🌹🍃 🔻 حوالی ساعت ۱۶ امروز حسن صیاد خدایاری( ) از مجاهدان سپاه قدس در یکی از کوچه‌های فرعی خیابان مجاهدین اسلام تهران به دست دو نفر موتورسوار با شلیک ۵ گلوله ترور شد و به شهادت رسید. 🔹این ترور در نزدیک منزل این شهید و در هنگامی که وی قصد ورود به منزل خود را داشته به وقوع پیوسته است. 🔺ضاربین تحت تعقیب نیروهای امنیتی هستند. | | @saaaamenemamhosein