eitaa logo
استاد تراشیون
38.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
977 ویدیو
25 فایل
🚩 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 💠 مرجع تخصصی "آثار تربیتی و مهارت‌های زندگی" 🌐 www.tarashiun.ir 👤 پشتیان سایت: @tarashiun_admin 02538909070 🔻 مشاهده محصولات: tarashiun.ir/shop
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹️این جوانمرد، همیشه با و‌ضو بود. 🔹️می‌ گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه...!! 🔹️هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. 🔹️اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» 🔹️وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ 🔹️گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.» 🔹️این جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید. 🌷 ''شهید عبدالحسین کیانی'' جوانمرد قصاب دزفول است! 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
✍ طرحِ جالبِ یک شهید در خانه برای ترک گناه یه صندوق🗳 درست کرد و گذاشت توی خونه. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودنِ دروغ و غیبت گفت. مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد. عهد بستند هر کسی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه، اون مبلغ رو به عنوانِ جریمه بندازه توی صندوق ... قرار شد پولهای صندوق هم صرف کمک به جبهه و رزمنده ها کنن. طرح خیلی جالبی بود، باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناه‌ها دور کنن؛ اگه هم موردی بود، به هم تذکر می‌دادند. 🌷خاطره ای از زندگی 📚 منبع: کتاب وقت قنوت، صفحه ١۴۵ 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
میگفت: وقتی توی جلسه ۱۰ دقیقه دیر می‌آیی، لابد در عملیات هم می‌خواهی به دشمن بگویی ۱۰ دقیقه صبر کن بروم آماده بشوم، بعد بیایم بجنگیم! 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
جلوی دادگستری شعار می دادند «مرگ بر بهشتی». هم می شنید. یڪی ازش پرسید «چرا امام ساڪت است؟ ڪاش جواب این توهین‌ها را میداد». شهید بهشتی گفت: «قرار نیست در مشڪلات از امام هزینه ڪنیم، ما سپر بلای اوییم، نه او سپر ما». 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
یک روز به خانه آمد دیدم موهای سرش را تراشیده چون رابطه‌ای صمیمی با بهمن داشتم و اکثر مواقع با یکدیگر شوخی می‌کردیم به او گفتم این چه قیافه ای است که برای خودت درست کردی؟ بهمن چقدر زشت شدی. در جوابم گفت: موهایم داشت باعث غرورم می‌شد من هم مرخصشان کردم. راستش هنوز از جوابش مبهوتم... راوی: خواهر شهید تاریخ شهادت: ۶۵/۳/۲۰ 🥀 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
📌خیلی صبـــور و مهربون بودن، از زمانی که بچه ها نوزاد بودند میگفتند که هر جـــــایی برای عزاداری آقا امام حســین علیه السلام میرید این بچه ها رو هم با خودتون ببرید،😊 📌چون بچه وقتی بدنیا میاد از روز اول متوجه همه چیز هستش ومن خیلی دوست دارم بچه ها از همین الان با دین و مذهب خودشون آشنا باشند و خوب درکش کنند ... 📌همیشه احترام همه رونگه میداشتن براشون بزرگ و کوچیک نداشت میگفتند همه دارای شخصیت هستند و باید احترامشون رونگه داریم ... 📌بچه هاروخیلی دوست داشت میگفت بچه ها روح پاکی دارند که آدم رو به خدا نزدیکتر میکنن ... 📌من هیچوقت ندیدم در مقابل پدرومادرشون پاهاشون رو دراز کنند خیلی مودب و با احترام باهاشون صحبت میکرد. 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
🌸 خیلی به بحث اهمیت میداد ... وقتی چهارشنبه ها از حوزه بیرون میزدیم تا برویم خانه، مصطفی سرش را پایین مینداخت و اخم هایش را در هم می‌کرد ... میپرسیدم : چی شده باز ؟! با دلخوری میگفت: این همه شهید ندادیم که ناموس مملکت با این سر و وضع بیرون بیاد. 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
⭕️روشی برای تنبیه 🔹هیچ گاه ندیدم برای این‌که خشمش فروکش کند بچه‌اش را کتک بزند. روش معمول او این بود که وقتی از بچه کار خلافی می‌دید یا می‌شنید ابتدا از او می‌پرسید: «چرا اینکار را کردی؟» اگر بچه توضیح قانع‌کننده و منطقی می‌داد، تسلیم او می‌شد و حتی به او می‌گفت حق با شماست، ولی اگر توضیح، قانع‌کننده نبود و بچه را مقصر می‌دید به او می‌گفت: «برو تو حیاط و اون گوشه حیاط یک ساعت بنشین؛ هر وقت صدات کردم بیا بالا» . 🔺البته در این رابطه من ضامن می‌شدم و کاری می‌کردم که مدت تنبیه طولانی نشود و او هم وساطت مرا می‌پذیرفت. در این‌گونه موارد می‌دیدم با نگاهش با بچه حرف می‌زند و روی او تأثیر می‌گذارد. 📚راوی: همسر شهید محمدعلی رجایی، کتاب سیره ی شهید رجایی، ص ۷۲. 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند، بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را میزد؛ مثلا، آخر شب میگفت: من میروم وضو بگیرم. در روایات تاکید شده کسی که با وضو بخوابد شیطان به سراغ او نمی آید. ناخودآگاه ما هم ترغیب میشدیم و به همراه او برای وضو گرفتن حرکت میکردیم. 🌹 سید مجتبی علمدار 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
هنگام صحبت با نامحرم، سرش را پایین می انداخت، حجب و حیا در چهره‌اش موج می‌زد. وقتی برای کمک به مغازه پدرش می رفت، اگر خانمی وارد مغازه می شد کتابی در دست میگرفت و سرش را بالا نمی آورد. می‌گفت: پدر جان لطفاً شما جواب دهید! 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir
🔰 💠 باید جریان‌ سازی فکری و عملی صورت بگیرد و میراثِ ارزشمندِ نسلِ گذشته و جوانِ فداکــــارِ گذشته منتقل بشود به جوان امروز. ▫️کشور رو به سمت قلّه است، ▪️کار زیاد دارد، ▫️تلاش زیاد دارد، ▪️خطر هم زیاد دارد؛ 🔆 بــایـد بــا قـدرت و اراده ایـن راه را پیمود. 📝رهبر معظم انقلاب«حفظه الله تعـــــالی» 🗓 ۳ آبان ۱۴۰۲ 🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون" 🆔 @tarashiun_ir 🌐 www.tarashiun.ir