eitaa logo
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
829 عکس
524 ویدیو
2 فایل
تبلیغات پذیرفته میشود به آیدی زیر مراجعه کنید @bentalhasan
مشاهده در ایتا
دانلود
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
#پارت_145 #آبرو تعطیلات بین‌ترم شروع شده بود، نازنین همچنان به گمشده وجودی و خلأ زندگیش نرسیده بود
با شنیدن صدای زنگ گوشی غذا رو، روی اجاق رها کرد و سمت گوشی رفت. هاکان: بله بفرمایید. نازنین‌زهرا: قبلا عشقم بودم، هنوز هم عشقت هستم هاکان خان؟ هاکان: نازنین!؟ نازنین‌زهرا: من همین الان رسیدم تهران، تو کجایی؟ هاکان: چرا خبرم نکردی؟ الان کجایی؟ نازنین‌زهرا: تو بی‌خبر رفتی و دلم و شکستی، الان بی‌حساب شدیم. فرودگاهم، تازه رسیدم. هاکان: صبر کن الان خودم میام دنبالت. نازنین‌زهرا: منتظرم. تا وقتی که تماس تموم شد هاکان متوجه بوی سوختگی شد، فورا سمت آشپزخونه رفت و اجاق خاموش کرد، اصلا نفهمید چطور آماده شد و خودش رو پیش نازنین رسوند. هردو با دیدن هم گل از گلشون شکفت، هاکان با روی گشاده از نازنین استقبال کرد. بعد از دیداری کوتاه نازنین همه ماجرا و اتفاقات بعد از رفتن هاکان رو براش تعریف کرد، نازنین تصمیم گرفت گذشته رو تو گذشته جا بذاره و به حال و آینده فکر کنه. هاکان از این تصمیم نازنین به شدت خوشحال شد. هاکان و نازنین بدون اطلاع قبلی سمت شهرکرد رفتن، هرچند نازنین گذشته رو دور انداخته بود، اما هنوز کمی دلش آونجا بود و آزرده بود. بخاطر هاکان و عشق هاکان با دلش هم مبارزه کرد، با روی گشاده و لبخند پشت در خونه پدر و مادرش رفتن، نازنین نفس عمیقی کشید و آیفون در رو زد. محمد‌علی: کی‌می‌تونه باشه این وقت روز؟ زهره: شاید محمد‌حسین و ملکا باشن. محمد‌علی وقتی در رو باز کرد از دیدن نازنین جا خورده بود. زبونش بند اومده بود، به نازنین و هاکان زل زده بود و حرفی نمی‌زد. نازنین‌زهرا: هنوز هم از من دلخورید.... بابا جان. محمدعلی: بابا پیش مرگت بشه، خوش اومدی چشم قشنگ بابا. زهره: محمد‌علی کی بود؟ کجا موندی؟ نازنین جلوتر پدرش وارد هال شد، مادرش رو از پشت بغل کرد. نازنین‌زهرا: دوباره رو سرت آوار شدم مامان خانم. زهره: هاااااا، مادر قربونت بره دخترم. اشک‌های زهره بی‌اختیار جاری شد، فورا خم شد و به پای نازنین افتاد. نازنین‌زهرا: این چه کاریه مامان!؟ بلند شید. زهره: حلالمون کن نازنین جان، ما خیلی بد دلت رو شکوندیم. نازنین‌زهرا: فراموش کردن گذشته برام خیلی سخت بود واقعا، اما بخاطر دل خودم و هاکان گذشته رو تو گذشته جا گذاشتم. خودم خیلی تو عذاب بودم، حق با هاکان بود گذشته منو عذاب میداد، نمی‌دونم چرا با خودم لج کرده بودم. ولی حالا همه چی تموم شد، می‌خوام از نو شروع کنم. البته اگر شما منو بخشیده باشید. محمد‌علی: این چه حرفیه دخترم، تو باید ما رو ببخشی. آقا هاکان هم از امروز مثل محمد‌حسین همراه ما زندگی می‌کنن و پسر ما حساب میشه. همین جا بگم تو همین ماه یه وقت می‌گیره از بهترین تالار برای یه مراسم عقد و عروسی شیک و در شأن دخترم و همسرش. هاکان: خیلی ممنون. زهره: بذار پسرم و ملکا رو خبر کنم، بشنون نازنین اومده ذوق می‌کنن. بعد از تقریبا دو سال دوری خانواده باز هم دور هم جمع شدن، نازنین و پدر و مادرش به آغوش همدیگه برگشتن، طبق وعده‌ای که محمد‌علی داده بود، یک عروسی مجلل برا هاکان و نازنین برگزار کردن، بعد از عروسی هاکان و نازنین برای ادامه تحصیل به ترکیه برگشتند و یه زندگی مشترک سراسر صلح رو آغاز کردند. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
این بنر جایزه داره😍😍 اگر دخترای خوبی باشید و خوب کانال رو بالا ببرید یه جایزه خفن می‌دم🎀🎀 این بنر
این بنر جایزه دار تا ۲۱ مهر وقت داره😍 تا اون موقع دوستانتون دعوت کنید دو نفری که بیشترین عضو بیارن برنده هستن❤️ البته اگر کمک کنید و ۳۰۰ تایی بشیم ممکنه تعداد جایزه و برنده‌ها رو بیشتر کنم😍😉🎀 پس عجله کنید🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂ ان شاالله از آخر هفته هم رمان شروع میشه
دستانی که زیاد کار می‌کنن، محل رویش گل میشن. 🖤 تسلیت🥺 _____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش تمام عمرم در جوار حرمت می‌گذشت🥺 کاش من جای آب و کبوتر و باران‌های آنجا بودم 😭 کاش من کربلا بودم💔 صلی‌الله علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یا ابن فاطمه الزهرا السلام علیک یا ابن امیر المومنین، السلام علیک یا ابن رسول‌الله
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
کاش تمام عمرم در جوار حرمت می‌گذشت🥺 کاش من جای آب و کبوتر و باران‌های آنجا بودم 😭 کاش من کربلا بود
و سلامی بدهیم به بابای غریبمان🥺 حسین مظلوم زمانه💔 ساکن وادی و بیابان‌ها😭 السلام علیک یا صاحب الزمان اللهم عجل لولیک الفرج😔
صبحت بخیر آقای من 🥺 آقای دلتنگی💔 سلام بابای مهربون و غریبم🥺
کیا سرشون شلوغه مثل من ولی اینجا هستن هنوز؟😁 یه عده که لفت دادن😔 مسابقه رو که فراموش نکردید؟😢
صبح یعنی امید🌱 یعنی شروع دوباره 🌸 یعنی برگشت نشاط🌼 به امید صبحی که صلح جهانی را ببینیم🌿☘ صبحتون بخیر🌞
یه سلام از راه دور...🥲 سلام اقا =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
میدونیدچیه؟🥺 خیلی قلبم درد می‌کنه، وقتی به این فکر می‌کنم، فردا روزی امام زمان ظهور می‌کنه، اون موقع آقا بگه من قرار بود ده سال پیش، ظهور کنم و جامعه عدالت رو تشکیل بدم، ولی اینقدر یار کم داشتم که زمینه ظهورم آماده کنن،که ظهور ده سال عقب افتاد😭 کاش برا برگشت بابای مهربونمون یه ذره تلاش می‌کردیم💔 کربلا رفتن خوبه، دلتنگ کربلا شدن عالیه، اشک در فراق حسین، برای مظلومیت حسین از آسمانها و زمین بالاتره. ولی فلسفه قیام عاشورا چی بود؟ اصلا چرا امام حسین اول دعوت شد بعد توسط دعوت شدگان کشته و تکه تکه و مسلوب شد؟ کاش میان اشک‌هامون از ارباب رزق دلتنگ شدن برا امام زمان بگیریم، بشینیم یه شب در فراق امام زمان گریه کنیم😭💔 امام حسین ۷۲ تا یار باوفا داشت💔 امام زمان ۲ تا هم نداره😔 امام حسین یه علمدار با ادب و با وفا داشت🖤 امام زمان برادری مثل عباس نداره🥺😭 گو گر به جهان آید حسین دگری هیهات برادری چو عباس آید امام زمان مظلوممان را دریابیم💔😭 ✍ف.پورعباس