(ادامه...)
خاطره ای دیگر: در بین بحث یکی از همراهانم از دهانش ناسزایی به هاشمی رفسنجانی پرید. فوری طرف مقابل دست گرفته پی در پی به او که لباس روحانیت نیز به تن داشت میگفت مگر تو روحانی نیستی پس چرا در بحث بی احترامی میکنی؟ تا رفیق ما سخنی میگفت با این حربه دهان او را میبست.
یکی از رفقا وقتی دید اوضاع اینگونه هست با این اطلاع قبلی که طرف مقابل، خودش در بحث ناسزا داده بود به او پریده و گفت مگر خودت ناسزا و فحش ندادی و او هم پیاپی این را به طرف گفت. وقتی اینگونه شد، این بار طرف مقابل دهانش بسته شده و رفیق ملبس ما توانست ادامه کلامش را بگوید.
اگر در اینگونه بحث های جدلی جای استدلال بود باید مینشتیم و برای طرف مقابل استدلال میکردیم که یا این ناسزا حقش بود که بحث به بیراهه میرفت و یا میگفتیم که انسان جایز الخطاست و رفیقمان خطا کرد که در این صورت هم بحث مغلوبه میشد.
اینجا جای استدلال و مباحث اخلاق فردی نبود. اینجا جای معذرت خواهی نبود. اینجا جای استفاده از #نقطه_ضعف حریف و به رخ کشاندن آن و ساکت نمودن او بود. بله اگر فضا تلطیف شد معذرت خواهی دو طرفه هم راه داشت ولی بدون #دفع_حمله طرف مقابل، معذرت خواهی فوری جز تسلیم کردن زمین بازی به طرف چیز دیگری به حساب نمیامد.
با ما همراه باشید:
@andishevarzi