در محیط متضاد ما هجمه داشتیم که این هجمه ها سه مدل بود. رفتاری و اندیشه ای و درونی.
آگاهی دادن مشکل آنها را حل نمی کند چون بلندگوهای دیگری وجود دارد که خلاف آنچه می گوئیم می گویند. از قضا شدت آن بلند گوها هم خیلی زیاد است. از طرفی محبت هم مشکل ما را حل نمی کند. او با محبت به ما وابسته می شود و خوب به تبعش بعدا هر که به او محبت کرد به او وابسته می شود.
الگوسازی هم مشکل را حل نمی کند. من الگویی ارائه می کنم، یعنی عناصر دیگری هستند که الگو ارائه می کنند و چه بسا الگوی انها بهتر است. در الگو سازی بحث تقلید است. اگر الگویی ارائه کنم و فرزندم الگوی مرا به راحتی بپذیرد جای نگرانی است چون فرزندم به راحتی الگو را می پذیرد. گرچه ما هر روشی انتخاب کنیم از الگو سازی استفاده می کنیم اما به تنهایی کافی نیست.
در احساس مسئولیت هم مساله همین است که مسئولیت ها را الان انجام نمیدهد و این خود مساله است.
توجه به انتخابگری یعنی من دایره انتخاب هایش را محدود کردم، بعد از مدتی می پرسد چرا باید از بین اینها انتخاب کنم؟ میخواهم چیز دیگری را انتخاب کنم. شاید موقتا مشکل ما را حل کند اما در دراز مدت حل نمی شود. افراد دیگری هم برای او انتخاب هایی را قرار می دهند.
اگر بگوئیم تک تک اینها جواب نمی دهد و مجموعه اینها مشکل ما را حل می کند، باید دلیل داشته باشیم. با چه استدلالی می گوئیم که تلفیق روشها مشکل را حل می کند؟ خوب اگر یکی از آنها جواب نمی دهد چرا مثلا دو تایش جواب دهد؟ این موضوع مبهم است و چرا بر روی یک موضوع مبهم سرمایه گذاری می کنیم. پس باید رفت سراغ روش مطلوب.
فرزندم مشکل سرماخوردگی دارد، دکتر آنتی بیوتیک می دهد و انگار هر روز سرما می خوردپس ما همیشه این دارو را به او بدهیم؟ مشکل چیست که هر روز سرما می خورد؟ آیا به نظر نمی رسد که باید مشکل سیستم دفاعی حل شود و این سرماخوردن های متوالی برای ضعف در سیستم ایمنی است؟ چطور سیستم ایمنی را تقویت کنیم؟ با ورزش مناسب، با تغذیه مناسب.
#گزارش_جلسه_پنجم
#جلسه
ما معمولا در مواجهه با مشکلات به پوسته مشکلات نگاه می کنیم. برای همین جواب نمی گیریم. مثلا در همین سرماخوردگی ما به به علائم نگاه می کنیم و سعی می کنیم این علائم را با دارو برطرف کنیم. کم کم بچه بزرگ می شود و از خانواده فاصله می گیرد. به دلیل هجمه های محیطی این اتفاق میفتد.
ما در مواجهه با هجمه های محیط گفتیم دو مدل از هجمه ها بیرونی است و فرزند ما مرتب با اینها برخورد می کند. راه درست مقابله این است که مقاوم شود. پس باید یک ویژگی درونی را تقویت کنیم. یعنی مقاومت در برابر هجمه های بیرونی را بالا ببریم که بتواند در برابر هجمه ها بایستد. خصلت هایی که در بچه ها هست در اثر طول زمان بوجود آمده، پس باید در برابر این روش به میزان مناسب وقت صرف کنیم.
خیلی وقت ها میبینم بچه ای در دبستان به علت تغذیه نا مناسب عادت غذایی نا مناسب پیدا کرده است، مدرسه اش عوض شده اما خصلت غذایی تغییری نکرده است و حتی بزرگ تر هم شده و نتوانسته این عادت را خارج کند.
عادت های تربیتی غلط هم همین است. حرف ما را می فهمد و دوست دارد این عادت را کنار بگذارد، اما نمی تواند. دوست داشتن های درونیش بیشتر از دوست داشتن ماست.
برای این مورد باید مقاومت در برابر هجمه های درونی را بالا ببریم.
هرچه این مقاومت را بالا ببریم، هجمه هرچه بیشتر شود، ایمن تر می شویم. حالا دو تا لات هم در مدرسه بود، او یا آنها را اصلاح می کند یا حداقل قاطی آنها نمی شود.
خوب حالا مقاومت بالا رفت، مشکل حل شد؟ باید دنبال راهکار برای حل مشکل باشد. وقتی فقط مقاومت بالا رفت فقط بلد است استدلال های طرف مقابل را نقض کند. او راه برون رفت از این بن بست ها را باید به آن دست یابد. این همان تفکر است.
اگر تفکر تقویت نشود، فقط او یک جا می ایستد، باید روزی حرکت کند. اگر تفکر نباشد دو تای قبل هم ایجاد نمی شود. چون جرقه ای که می گوید چرا من باید از فلانی تبعیت کنم، جنسش تفکری است. اگر خصلت درونی مقابله با هجمه های بیرونی تقویت شود اول جلوی خودمان می ایستد.
اسم مقابله با هجمه های بیرونی را شخصیت یا هویت مستقل می گذاریم.
اسم مقابله با هجمه های درونی را حریت یاآزاد منشی می گذاریم.
اسم روش برون رفت از مشکل را تفکر می گذاریم.
پس سه روش داریم: شخصیت، حریت، تفکر
مجموع این سه، ویژگی مصون سازی درونی است. پس روش مطلوب ما در محیط متضاد مضون سازی درونی است.
#گزارش_جلسه_پنجم
#پوستر
تولد شیخ «محمدتقی بهلول» از دانشمندان و وعاظ معاصر در گناباد (1289 ش)
•او در پی اعتراض به کشف حجاب رضاخانی در مسجد گوهرشاد از ایران متواری شد و به افغانستان رفت، 30 سال آنجا زندانی بود. آیتالله بهلول به مصر و عراق و دیگر کشورهای عربی رفت و سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت.
#در_محضر_اهل_بیت
زنانی که چوب جهنماند
روزی پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) به گروهی از زنان فرمودند: صدقه بدهید... [زیرا] شما چوب جهنمید! ناگهان کامله زنی عرض کرد: یا رسولالله! آیا ما همان مادرانی نیستیم که درد حمل را تحمل میکنیم و به فرزندانمان شیر میدهیم؟... پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و فرمودند:
لَوْ لَا مَا يَأْتِينَ إِلَى بُعُولَتِهِنَّ مَا دَخَلَتْ مُصَلِّيَةٌ مِنْهُنَّ النَّار
[بله با این ویژگیهای خوب] اگر آن رفتاری که با شوهران خود میکنید نمیبود، هیچ کدام از شما که نمازخوان باشد، داخل جهنم نمیشد.
کاربرگ.rar
8.92M
💥۲۵ کاربرگ مناسب برنامه های تابستانی ویژه مقطع ابتدایی🍄
✅تعداد ۲۵ کاربرگ همراه پاسخ نامه در موضوعات :
🌼قرآنی، اخلاقی ، اعتقادی، احکام و.... ویژه دانش آموزان مقطع ابتدایی.🌼
👤شما مربی گرامی باتوجه به موضوع جلسه کلاس خود میتوانید کاربرگ مناسب با موضوع بحثتان را انتخاب کرده به تعداد دانش آموزان پرینت گرفته تا در جلسه کلاس حل کنند یا در انتهای کلاس تحویل دهید تادرخانه به کمک پدر ومادر حل کنند وبرگه را رنگ آمیزی کرده وجلسه بعد همراه خود بیاورند و شما به کامل ترین وبهترین برگه امتیار ویژه داده و مقداری پیرامون آن صحبت می کنید.
#پامنبری
جهاد، از نوع سازندگی
باید ما بگوییم یک جهاد سازندگی، موسوم کنیم این جهاد را به «جهاد سازندگی» که همه قشرهای ملت، زن و مرد، پیر و جوان، دانشگاهی و دانشجو، مهندسین و متخصصین، شهری و دهاتی، همه با هم باید تشریک مساعی کنند و این ایران را که خراب شده¬است، بسازند و البته آن جاهایی که بیشتر خرابی هست؛ مثل آنجاهایی که روستاها، جاهایی که مساکن عشایر هست، دهات دورافتاده که تقریباً هر کدام از گروهها میآیند، شکایت از وضعشان دارند، میگویند برق نداریم، خانه نداریم، آب نداریم، آسفالت نداریم، بهداری نداریم؛ و همه هم صحیح میگویند. بنا بر این بوده است که اینطور ایران را خراب کنند و الآن که ـ بحمدالله ـ آن سد شکسته از ملت میخواهیم که همه در این نهضت شرکت کنند و همه دست برادری به هم بدهند و این سازندگی و جهاد سازندگی را شروع کنند و البته مأمورین دولت در هر جا ـ آنها هم ـ مردم با آنها تشریک مساعی کنند.
فرمان امام خمینی برای تشکیل جهاد سازندگی، 27/3/1358
#شهدا
باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد میخواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آنها را بهطرف دیگر خیابان برد...
#چقدر_با_هوشی
نجات از مرگ حتمی
فردی در حال رانندگی است درحالیکه چراغ های خودرو سوخته است و ماه هم در آسمان دیده نمیشود. زن جوانی از مقابل خودروی او در حال گذر است اما به طور معجزه آسایی خودرو با این زن برخورد نمی کند. چطور چنین چیزی ممکن است؟
#شهدا
زندگی من
به مصطفی میگفتم: «من نمیگویم خانه مجلل باشد، ولی یک مبل داشته باشد که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمانها چیزی ندارند، بدبختاند.»
مصطفی بهشدت مخالف بود...