❣ #خاطرات_همسرداری
🌷 #همسر_شهيد_ولي_الله_چراغچي:
🌸 خجالت ميكشيدم كه موقع راه رفتن پشت سرم بيايد تا كفشهايم را #جفت كند.
🌼 #طعنه هاي ديگران را شنيده بودم كه مي گفتند: «آقا ولي الله كفشاي اين جوجه رو براش جفت ميكنه».
🌹 آخر، ظاهرش خيلي خشن به نظر مي آمد. باورشان نمي شد. باور نمي كردند كه چقدر اصرار داره به من #كمك کند.
🆔 @hamsar_daari
❣ #خاطرات_همسرداری
🌷 #همسر_شهيد_ولي_الله_چراغچي:
🌸 خجالت ميكشيدم كه موقع راه رفتن پشت سرم بيايد تا كفشهايم را #جفت كند.
🌼 #طعنه هاي ديگران را شنيده بودم كه مي گفتند: «آقا ولي الله كفشاي اين جوجه رو براش جفت ميكنه».
🌹 آخر، ظاهرش خيلي خشن به نظر مي آمد. باورشان نمي شد. باور نمي كردند كه چقدر اصرار داره به من #كمك کند.
🆔 @hamsar_daari
❣ #خاطرات_همسرداری
🌷 #همسر_شهيد_ولي_الله_چراغچي:
🌸 خجالت ميكشيدم كه موقع راه رفتن پشت سرم بيايد تا كفشهايم را #جفت كند.
🌼 #طعنه هاي ديگران را شنيده بودم كه مي گفتند: «آقا ولي الله كفشاي اين جوجه رو براش جفت ميكنه».
🌹 آخر، ظاهرش خيلي خشن به نظر مي آمد. باورشان نمي شد. باور نمي كردند كه چقدر اصرار داره به من #كمك کند.
🆔 @hamsar_daari
❣ #خاطرات_همسرداری
🌷 #همسر_شهيد_ولي_الله_چراغچي:
🌸 خجالت ميكشيدم كه موقع راه رفتن پشت سرم بيايد تا كفشهايم را #جفت كند.
🌼 #طعنه هاي ديگران را شنيده بودم كه مي گفتند: «آقا ولي الله كفشاي اين جوجه رو براش جفت ميكنه».
🌹 آخر، ظاهرش خيلي خشن به نظر مي آمد. باورشان نمي شد. باور نمي كردند كه چقدر اصرار داره به من #كمك کند.
🆔 @hamsar_daari