eitaa logo
فائض.🇵🇸
149 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1هزار ویدیو
6 فایل
وقتی به یاد اوری اغوش گرم ملکوت را دیگر بند زمین نمیشوی تنت قفس میشود برای تپش های قلبت برای نفس های اشتیاقت بشتاب بسوی جانان الی الله بال پروازاسمان توحید با سرعت جنون حسین است https://daigo.ir/secret/71523082198 فرو الی الحسین
مشاهده در ایتا
دانلود
. در یک روایت از پیغمبر اکرم (صلّی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله‌‌وسلّم) آمده است كه حضرت فرمودند : | یَقُولُ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی فِی کُلِّ لَیْلَۀٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلاثَ مَرَّات | خداوند در هر شب از ماه رمضان سه مرتبه می‌‌فرماید ؛ | هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأعْطِیَهُ سُؤلَهُ | آيا درخواست کننده‌‌ای هست که از من درخواست كند و درخواستش را بگیرد؟ بعد می‌‌گوید : | هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأتُوبَ عَلَیْهِ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأغْفِرَ لَهُ | انگار که سلطانی سفره ی کرامتی گسترانیده و میگوید : | سی صبح و شام ، هر سائلی که بیاید محضِ سوال میبخشم | نگفته چه بخواهد ، محدود نکرده خوانِ وسیعش را ... فرض کن فقیر و درمانده باشی از درد لب به دندان گرفته ای و میشنوی : | هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأعْطِیَهُ سُؤلَهُ | میشنوی و نمیخواهی ! حال فقر و درماندگی را خود خواسته ای نه سلطانِ رئوف ... میگویم ؛ سلطانا ... فقیری دردمندم که از خود واماندم و سمت تو آمدم که ببخشایی بر من هر چه که در آن فقیرم و تو آن طعام دهنده ای که طبعِ سائل میدانی ! خوب ببخشایَم از هر چه گسترانیده ای ...
هدایت شده از فائض.🇵🇸
. در یک روایت از پیغمبر اکرم (صلّی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله‌‌وسلّم) آمده است كه حضرت فرمودند : | یَقُولُ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی فِی کُلِّ لَیْلَۀٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلاثَ مَرَّات | خداوند در هر شب از ماه رمضان سه مرتبه می‌‌فرماید ؛ | هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأعْطِیَهُ سُؤلَهُ | آيا درخواست کننده‌‌ای هست که از من درخواست كند و درخواستش را بگیرد؟ بعد می‌‌گوید : | هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأتُوبَ عَلَیْهِ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأغْفِرَ لَهُ | انگار که سلطانی سفره ی کرامتی گسترانیده و میگوید : | سی صبح و شام ، هر سائلی که بیاید محضِ سوال میبخشم | نگفته چه بخواهد ، محدود نکرده خوانِ وسیعش را ... فرض کن فقیر و درمانده باشی از درد لب به دندان گرفته ای و میشنوی : | هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأعْطِیَهُ سُؤلَهُ | میشنوی و نمیخواهی ! حال فقر و درماندگی را خود خواسته ای نه سلطانِ رئوف ... میگویم ؛ سلطانا ... فقیری دردمندم که از خود واماندم و سمت تو آمدم که ببخشایی بر من هر چه که در آن فقیرم و تو آن طعام دهنده ای که طبعِ سائل میدانی ! خوب ببخشایَم از هر چه گسترانیده ای ...