🔅 عارف عظیم القدرآیت الله العظمی شیخ محمد علی شاه آبادی
عارف کامل و فقیه مبارز، آیة الله میرزا محمد علی شاه آبادی در سال 1292 قمری در اصفهان در بیت فقیه ربانی، آیة الله میرزا محمد جواد اصفهانی ( حسین آبادی) رحمة الله دیده به جهان گشود.
از همان ابتدا در محضر پدر بزرگوار خود، مقدمات علوم الهی و دروس حوزه را فرا گرفت و از محضر سایر اساتید وقت و علمای اصفهان کسب فیض نمود.
در سال 1304 قمری در سن 12 سالگی، زمانی که پدر ایشان توسط ناصرالدین شاه به تهران تبعید گردید، به همراه پدرو برادر دیگرشان به تهران مهاجرت فرمود و در طول اقامت 16 ساله در تهران ( تا 1320 ق) به اشتغالات علمی پرداخته و اساتید دیگری را درک نمود.
ایشان در سال 1310 هجری قمری، پس از 6 سال اقامت در تهران، آنگاه که حدود 18 سال داشت به درجه ی اجتهاد نایل آمد. آیه الله شاه آبادی در سال 1312 قمری در سن 20 سالگی، در سوگ پدر و مربی خود نشست. و پس از فقدان پدر کماکان در تهران به اشتغالات علمی خود ادامه داد و خصوصا" در فلسفه و عرفان به مراتب بالایی از کمال دست یافت.
سپس در سال 1320 قمری به اصفهان رفته و طی دو سال اقامت در این شهر از محضر اساتید حوزه ی غنی اصفهان استفاده برد و همزمان با آن، کتاب قانون در طب و زبان فرانسه را نیز فراگرفت.
با انتشار کتاب جدید التألیف کفایه الأصول که مبانی تازه ای از اصول فقه در آن مطرح گردیده بود، آیة الله شاه آبادی تصمیم گرفت که به نجف اشرف عزیمت کرده و با مؤلف این کتاب گرانقدر آشنا شود و لذا در سال 1322 هجری قمری، هنگامی که 30 سال داشت از اصفهان به همراه مادر، همسر و پدر همسر خود به نجف رفت تا از خرمن علم علمای بزرگ آن حوزه، مخصوصا" آخوند خراسانی بهره برد.
در سال 1329 قمری، زمانی که 37 سال از عمر شریف ایشان گذشته بود، با ارتحال آخوند خراسانی، نجف را پس از یک دوره اقامت 7 ساله ترک کرد و رحل اقامت به سامرا افکند تا از محضر درس میرزای دوم استفاده کند و همچنین به تدریس فقه و اصول و فلسفه بپردازد.
حوزه ی درسی ایشان در سامراء از حوزه های درسی قوی و پر استقبال طلاب و فضلاء آن دوره گردید، به حدی که میرزای شیرازی، مراجعت ایشان به ایران را موجب خلأ حوزه ی سامراء دانسته و ایشان را از مراجعت به ایران نهی می فرمود، اما آیة الله شاه آبادی در سال 1330 قمری پس از یک سال اقامت در سامراء، به دلیل اصرار فوق العاده ی مادرشان که همراه ایشان بودند تصمیم به مراجعت به ایران می گیرند.)
مرحوم شاه آبادی پس از مراجعت از عراق در سال 1330 قمری، ابتدا به اصفهان و سپس به تهران عزیمت نموده و به دلیل سکونت در خیابان جمهوری اسلامی ( شاه آباد سابق) به شاه آبادی مشهور می گردند.
مرحوم شاه آبادی قبل از به قدرت رسیدن رضاخان، چهره ی واقعی او را شناخت و فریب تزویر و تظاهر او را به دین داری نخورد و خطر او را به علما گوشزد فرمود و لحظه ای از مبارزه با ظلم و ظلمت حاکم غفلت نکرد.
ایشان همچنین در شرایطی به ملبس کردن 7 تن از فرزندان خود به لباس مقدس روحانیت مبادرت کردند که بسیاری از روحانیون در اثر فشار دولت رضاخان از لباس روحانیت بیرون می آمدند.
از قول امام خمینی نقل شده که : « مرحوم آقای شاه آبادی علاوه بر آن که یک فقیه مبارز و عارف کامل بودند، یک مبارز به تمام معنی هم بودند».
🔴آیة الله شاه آبادی در سال 1347 ق. ( 1307 شمسی) و در سن 55 سالگی به حوزه ی نوپا و جدید التأسیس قم عزیمت نمود و به اشتغالات علمی و تربیت طلاب همت گماشت .
برجسته ترین شخصیتی که از انفاس قدسیه این عارف بهره برد ، امام خمینی بود که در تمام مدت 7 سال اقامت مرحوم شاه آبادی در قم، در زمینه ی عرفان از ایشان کسب فیض نمود.
🔷 آیه الله العظمی شاه آبادی در سال 1354 قمری در اثر اصرار بیش از حد مردم تهران که به طور دسته جمعی به قم آمده و از ایشان تقاضای بازگشت به تهران می کردند. به تهران مراجعت نمودند که اقامت ایشان در تهران، همراه با اوج مبارزات سیاسی آن مرد بزرگ الهی در مقابل رضا خان بود، به طوری که علیرغم تعطیلی مساجد و منابر توسط حکومت، ایشان هیچ گاه مسجد و منبر و سخنرانی خود را تعطیل نکرد و در منابر خود تأکید داشت که اسلام از وجود دولت وقت، در خطر است.
⚪️مرحوم شاه آبادی پس از 77 سال زندگی پر برکت، در روز پنج شنبه 3 صفر 1369 قمری مطابق با 3/9/1328 بدرود حیات گفت و پیکر مطهرش با تجلیل و تکریم فراوان در زاویه ی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام ) به خاک سپرده شد.
@tareagheerfan
❤️سرّ عاشقی
✅یکی از افرادی که از محضر این عالم بزرگ کسب فیض نمود امام امت (ره) است که نزد آیة الله شاه آبادی کتابهای عرفانی فصوص الحکم، مفتاح الغیب و منازل السائرین را فرا گرفت. امام (ره) چگونگی آشنایی خود با آیة الله شاه آبادی را چنین توضیح میدهد:
⚡️⚡️«من پس از آنکه توسط یکی از منسوبین مرحوم شاه آبادی با ایشان آشنا شدم، در مدرسه فیضیهایشان را ملاقات کردم و یک مسأله عرفانی از ایشان پرسیدم. شروع کردند به گفتن: فهمیدم اهل کار است. به دنبال ایشان آمدم و اصرار میکردم که با ایشان یک درس داشته باشم و ایشان در ابتدا قبول نمیکردند تا به گذر «عابدین» - یکی از محلات قم - رسیدیم و بالاخره ایشان که فکر میکرد من فلسفه میخواهم قبول کردند.
ولی من به ایشان گفتم که فلسفه خواندهام و عرفان میخواهم و ایشان دوباره بنا را گذاشتند بر قبول نکردن و من باز هم اصرار کردم، تا بالاخره ایشان قبول کردند و من حدود هفت سال نزد ایشان فصوص و مفتاح الغیب خواندم.»
آیة الله شاه آبادی به امام علاقه زیادی داشت به گونهای که هر گاه میخواست او را صدا کند بدون آوردن پسوند یا پیشوندی همان گونه که پدران فرزندان خود را صدا میکنند میفرمود:
روح الله! آری، او امام را روح خدا میدانست. البته علاقه امام هم به استادش بسیار زیاد بود تا آنجا که هرگاه از ایشان نامی به میان میآورد میفرمود: روحی له الفداء، جانم فدای او باد! این مطلب در کتابهای امام (ره) بخصوص در کتابهای عرفانی ایشان کاملاً مشهود است.
یکی دیگر از افرادی که در قم از خرمن علم آیت حق، شاه آبادی خوشهها چید آیة الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی است.
@tareagheerfan
🌷✅
از شیخ عارف کامل٬ایت الله شاه ابادی کتابهای فراوانی برجا مانده که برخی از آنها چاپ شده و بعضی دیگر هنوز به چاپ نرسیده است. در این میان، بعضی از رسالهها و کتابهای چاپ نشده ایشان، پس از رحلت استاد در اختیار حضرت امام (ره) قرار داشت که در سال ۱۳۴۳ ش. در حمله ساواک به کتابخانه و منزل امام در قم همراه آثاری از امام راحل ربوده شد.
اینک مروری بر آثار آیة الله شاه آبادی:
۱. شذرات المعارف نام دیگر این کتاب حرام الاسلام است و در ایران چند بار به چاپ رسیده است. این کتاب در دو جلد جبیبی و دوباره مطالب اخلاقی و مبارزه با تهاجم فرهنگی است.
۲. رشحات البحار. عربی و شامل ۳ بخش است: الف: القرآن و العتره. ب: الایمان و الرجعه. ج: الانسان و الفطره.
۳. مفتاح السعاده فی احکام العباده (توضیح المسائل).
۴. حاشیه نجاة العباد: چنانکه از نام آن بر میآید شامل حاشیههایی است که ایشان بر کتاب نجاة العباد استاد بزرگ شیخ محمد حسن صاحب جواهر نوشته است.
۵. منازل السالکین: موضوع این کتاب اخلاق است که در هزار منزل تنظیم شده است.
۶. حاشیه کفایة الاصول آخوند خراسانی.
۷. حاشیه فصول الاصول.
۸. رسالهالعقل و الجهل.
۹. تفسیری مشتمل بر توحید، اخلاق و سیر و سلوک.
۱۰. چهار رساله درباره نبوت عامه و خاصه و تعدادی کتب و رساله دیگر
@tareagheerfan
آیت الله شاه آبادی:
برای جلوگیری از شرّ نفس و شیطان دوام بر وضو را سفارش میفرمودند و میگفتند: وضو به منزلهی لباس جُندی(سرباز) است.
📚چهل حدیث،ص208
_______
@tareagheerfan
مرحوم امام رضوان الله تعالی علیه:
✨به قول شیخ بزرگوار ما(ایت الله شاه ابادی):
⚡️«شیطان، سگ درگاه خداست. اگر کسی با خدا آشنا باشد، به او عوعو نکند و او را اذیب نکند.»
👈سگ در خانه، آشنایان صاحب خانه را دنبال نکند.
🔷شیطان نمیگذارد کسی که آشنایی با صاحب خانه ندارد، وارد خانه شود.
⚡️پس اگر انسانی با صاحبخانه در ارتباط است، می تواند از او بخواهد که شرّ سگ خانهاش را از او کم کند و از صاحب خانه بخواهد که صدای آن سگ را بخواباند.
📚چهل حدیث، ص52
@tareagheerfan
4_294115181426901103.pdf
6.34M
کتاب اخلاقی اجتماعی شذرات المعارف عارف بالله ایت الله شیخ محمدعلی شاه آبادی
@tareagheerfan
❁﷽❁
💢💢💢
*ای خوش قدم .. ای خوش قد و بالای نجمه*
*ای نو رسیده .. طفل بی همتای نجمه*
*امشب تو را در آسمان تعبیر کردند*
*ای بهترین شیرین ترین رویای نجمه*
*با نیت پابوسی تو مینشیند*
*مریم سپس آسیه پایین پای نجمه*
*دقت کن از خواب و خوراک افتاده مادر*
*صرف تماشایت شده شبهای نجمه*
*من خویش را خرج تو خواهم کرد آخر*
*جانم فدایت یوسف زیبای نجمه*
*السلام علیک یا ﺃَﺑَﺎﺍﻟﺤَﺴَﻦ ﻳَﺎ ﻋَﻠِﻰَّ ﺑﻦَ ﻣُﻮسَی ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ..*
💢💢💢
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
امروز پنجشنبه دوازدهم ذیقعده الحرام۱۴۳۹
ادامه موضوعات معرفی بزرگان.مزار اهل معرفت.کلمات و دستور العملهای عرفانی.
✅شیخ حسنعلی، فرزند علی اکبر مقدادی اصفهانی معروف به نخودکی اصفهانی، فقیه، عارف، زاهد و صاحب کرامات فراوان، در سال 1279 در نیمه ماه ذیالقعده، در خانوادهای متدین و متقی چشم به جهان گشود.
پدرش، مرحوم ملا علی اکبر، مردی متقی و پرهیزگار و معاشر و دوستدار اهل علم و ملازم مردان حق و عارفان بزرگی همچون حاج محمدصادق تخت پولادی بود. او بر اثر مشاهده کراماتی از حاج محمد صادق در مورد همسرش و افزایش شیر در سینه او، تا آخر عمرش از ارادتمندان ویژه مرحوم حاجی محمد صادق گردید و مدت 22 سال در خدمت او بود و شبهای دوشنبه و جمعه نزد او میرفت و در تخت پولاد با او به عبادت و ریاضت میپرداخت.
پدر حسنعلی، نیمی از آنچه، از راه کسب و کار به دست میآورد، در اختیار حاج محمدصادق میگذاشت و به همراه او به فقرا و مستمندان کمک میرساند.
از دیگر افتخارات ملا علی اکبرـ پدر مرحوم شیخ حسنعلی ـ که بعدها آن فرزند خلف و صالح با عشق و علاقه آن را دنبال کرد، خدمت به سادات و فرزندان حضرت زهرا ـ علیهاالسلام ـ بود.
مرحوم ملا علیاکبر، در تربیت و پرورش فرزندش، نهایت دقت و تلاش را به عمل آورد.
وی فرزندش را از همان کودکی در هر سحرگاه که خود برای عبادت و شب زندهداری بر میخاست، بیدار میکرد تا او لذت مناجات، نماز، دعا و راز و نیاز را از همان سالهای کودکی بچشد و ذکر و یاد خدا، شیره جانش شود.
این پدر شایسته، فرزندش را از هفت سالگی نزد حاج محمد صادق تخت پولادی که دارای نفسی گرم بود، برد و تربیت و تهذیب وی را به او واگذار کرد. مرحوم حاج شیخ حسنعلی تا یازده سالگی که استادش وفات یافت، در خدمت او بود.
فرزند مرحوم شیخ حسنعلی در این باره مینویسد: «پدرم از همان کودکی زیر نظر حاجی به نماز و روزه و انجام مستحبات و نوافل شب و عبادت پرداخت و تا یازده سالگی که فوت آن مرد بزرگ اتفاق افتاد، پیوسته مورد لطف و مرحمت خاص مرشد و استاد خود بود...».
آن مرد خدا، او را به نماز، روزه و انجام مستحبات و نوافل شب آشنا نمود. حسنعلی به پیروی از استادش در تخت پولاد و کوههای اطراف اصفهان به ریاضت پرداخت.
او بیشتر شبها تا صبح بیدار میماند و از پانزده سالگی تا پایان عمر پر برکتش، هر ساله ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام البیض هر ماه را روزهدار بود.
وی در شهرضا با عارفی دلسوخته، به نام «سید جعفر حسینی قزوینی» ملاقات کرد و با دیدن کرامات معنوی آن مرد خدا، شیفته او شد.
در این ملاقات، آن عارف بزرگ از باطن او خبر داد و گفت: نه روز است که چیزی نخوردهای؛ جز با آب روزه نگشودهای؛ ولی در ریاضت هنوز ناقصی؛ زیرا که اثر گرسنگی در رخسارت هویدا و ظاهر گشته و آن را شکسته و فرسوده کرده است؛ در حالی که مرد کامل از چهل روز گرسنگی نیز چهرهاش شکسته نمیشود.
سومین شخصی که در تکوین شخصیت عرفانی شیخ حسنعلی تاثیر داشته است، مرحوم حاج سید مرتضی کشمیری بوده است که حسنعلی در شهر نجف اشرف در مدرسه بخارائیها با او آشنا شد و بعد از آن تحت تعلیمات و دستورات او قرار گرفت.
شیوه عرفانی شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی
شیخ حسنعلی اصفهانی از عارفانی است که شیوه او همان روش امامان، معصوم ـ علیهمالسلام ـ بوده است.
وجود او سرشار از عشق به ولایت بود و هیچ گاه از مسیر آنها جدا نشد. او بیشتر عمر خویش را در نجف اشرف و بعد، از آن در کنار حرم شریف رضوی گذراند و تا آخرین لحظات عمر خود، ذکر علی بر لب داشت؛ چنانکه در هنگام مرگ، زبانش به نام مقدس مولی گویا بود. وی شرط ورود به مباحث عرفانی و مکاشفات را آشنایی با اخبار ائمه ـ علیهمالسلام ـ میدانست و سیر در این مسیر را بدون این مقدمه ضروری، غیر ممکن میدانست.
زندگی وی با زهد و کناره گیری از دنیا و مواظبت و مراقبه تام بر تهذیب نفس و ریاضتهای مشروع و انواع عبادات و طاعتهایی که در احادیث اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ وارد شده است شناخته میشود.
شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی، پس از عمری خدمت به مردم و کسب مراحل عالی کمال، سرانجام در هفدهم شعبان سال 1361 ق. جهان فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.
جمعیت زیادی از مردم ایران در شهرهای مختلف و شهر مقدس مشهد، در مرگ او به سوگ نشستند.
وی دو ماه قبل از رحلتش، اطرافیان و فرزندش را از روز مرگش آگاه کرد و حتی یک بار قبل از تاریخ فوت، روح بلندش از بدن خارج شد؛ اما با توسل به امام علی بن موسی الرضا ـ علیهالسلام ـ، برای انجام برخی وصایا، دوباره حیات ظاهر یافت.
پیکر مطهرش در صحن عتیق، کنار ایوان عباسی در حرم مطهر حضرت امام رضا علیهالسلام به خاک سپرده شد.
@tareagheerfan
مرحوم ایت الله شیخ علی مقدادی فرزند مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی میفرماید:
سالها پیش پدرم فرموده بودند:
« وقتی مصمم شدم که به نجف اشرف رحل اقامت افکنم، لیکن در آن هنگام که در یکی از اطاقهای صحن عتیق رضوی در مشهد، به ریاضتی سرگرم بودم، در حال ذکر و مراقبه، دیدم که درهای صحن مطهر عتیق بسته شد و ندا بر آمد که حضرت رضا سلام الله علیه اراده فرموده اند که از زوار خویش سان ببینند.
پس از آن، در محلی جنب ایوان عباسی، در همین نقطه که اکنون مدفن پدرم می باشد، کرسی نهادند و حضرت بر آن استقرار یافتند و به فرمان آن حضرت درب شرقی و غربی صحن عتیق گشوده شد، تا زوّار از در شرقی وارد و از در غربی خارج گردند. در آن زمان دیدم که پهنه صحن مالا مال از گروهی شد که برخی به صورت حیوانات مختلف بودند و از پیشاپیش حضرتش می گذشتند و امام علیه السلام دست ولایت و نوازش بر سر همه آن زوار حتی آنها که به صور غیر انسانی بودند، می کشیدند و اظهار مرحمت می فرمودند.
پس از آن سیر و شهود معنوی و مشاهده آن رأفت عام از امام علیه السلام، بر آن شدم که در مشهد سکونت گزینم و چشم امید به الطاف و عنایات آن حضرت بدوزم. »
پدرم، پس از ذکر این واقعه، محل استقرار کرسی امام علیه السلام را برای مدفن خود، پیش بینی و وصیت فرمودند و بالاخره به خواست خدا، قبل از اذان صبح دوشنبه، در همان نقطه مبارک مدفون شدند.
@tareagheerfan
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد
آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی
✅گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
از پای تا سرت همه نور خدا شود
در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی
وجه خدا اگر شودت منظر نظر
زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی
بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود
در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی
🌻گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
طریق عرفان👇👇
@tareagheerfan
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
امروز جمعه سیزدهم ذیقعده الحرام۱۴۳۹
ادامه موضوعات معرفی بزرگان.مزار اهل معرفت.کلمات و دستور العملهای عرفانی.
✅ شیخ حسنعلی درباره راه و روش عرفانی خود در جواب نامه یکی از سادات دزفول مینویسد:
«عرض میشود به تمام احباء اظهار فرمایید که طریقه فلانی غیر از طریقی است که شنیدهاید،همه بدانید که طریقه حقیر، طریقی است که تمام مطالب شرع را نهایت اهتمام است؛ خلاف باقی طرق که به مطالب شرعیه خیلی بی اعتنا هستند. در طریقه حقیر، خصوصا نماز خیلی مورد توجه است که هر چه زحمت و توجه است، به نماز معطوف دارید.
بدانید که مدار و معیار امر و طریقه ما بر سه چیز است؛ شب زندهداری، لقمه حلال و توجه به نماز، به ویژه نماز اول وقت و حضور قلب در آن».
@tareagheerfan