#زمزمه #ترحیم_خوانی
مجلس ختم و ترحیم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
سبک:منتظرت بودم
---------------------------------------
امان امان ای دل (2)
--------------------------------------
زداغ دوری تو ،دلی غمین دارم من
نظرنما چشمانی،زارو حزین دارم من
فراق تو آ تش زد،جان من ای جانا
بیا ببین احوالم،نظر به من کن حالا
از داغت ای یار
من گشته غم بار
بیمارم و زار
با داغی سرشار(2)
---------------------------------
تو رفتی و ما غرق ،عزای دلداریم
برسرخاکت محزون،به توگرفتاریم
طبیب دردم برگو،کجایی ای مهتاب
بیا بیا پیش من،بیا مرا دریاب
کرده مرا کباب
با یک دل بی تاب
عکست درون قاب
جانا مرا دریاب(2)
--------------------------------
گلی گم کرده ام ،که رفته زیر خاک
ز داغ تو چشمانم،بارانی و نمناک
غم ومصیبت حالا،نشسته روی سینه
تمام اهل بیتت،ببین غمینه
او پر کشیده
شب شد سپیده
ای نور دیده
اشکم چکیده(2)
--------------------------------
امان امان ای دل(2)
--------------------------------
#پدر #مادر #جوان #خواهر
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
.
#ترحیم_خوانی
#پدر #مادر #جوان #خواهر
شعر مجلس ختم و ترحیم
،سر خاک و تشییع جنازه
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
سبک : #دشتی
--------------------------------
سر خاکت منم با اشک و زاری
امان از درد دوری داغ داری
سر خاکت سرشک از دیده جاری
تو رفتی و منم در سوگواری
سر خاکت عزیزان غرق آ ه اند
همه در انتظار یک نگاه اند
سر خاکت دلم را خاک کردم
دلم را از غمت صد چاک کردم
سر خاکت شکست بال و پر من
بیا بنگر تو چشمان تر من
سر خاکت دلم آتشفشان است
ببین که مادر تو روضه خوان است
دلم با غربت و غم آشنا شد
زمانی که دلم از تو جدا شد
نوایی جان فزا آ ید ز خاکت
فرستم فاتحه بر روح پاکت
عزیزان قدر یکدیگر بدانیم
بیا یک لحظه دور از هم نمانیم
سر خاک تو من منزل گرفتم
در این طوفان غم ساحل گرفتم
خموش ساقی ز داغ و درد و ماتم
دلم را ماتمش بنموده در غم
------------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
#ختم مادر # روضه حضرت زینب س #
#مادر
روضه ی حضرت زینب(س)
کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
مداح حاج صفرصادقی منش ازاصفهان
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
. #ترحیم #مادر #خواهر
#خواهر
درعزای خواهر
بنازم همت والای خواهر
به گوشم می رسدآوای خواهر
به باغ خانه باش همچولاله
منم چون بلبلی شیدای خواهر
چومادرعشق اوهم آسمانی است
نمی باشدکسی همتای خواهر
به یادآردهمیشه مادرم را
به عالم صورت زیبای خواهر
نهفته دردلش عشق برادر
چوگوهردردل دریای خواهر
همیشه محرم اسراباشد
به یادت بگذردرؤیای خواهر
کسی دلسوزترازاونباشد
چودنیایی بوددنیای خواهر
صفاهرگزنداردزندگانی
برایم درجهان منهای خواهر
بریزم هرچه دارم ازمحبت
دراین عالم به زیر پای خواهر
شاعرفکری
دوبیتی های فراق
#ترحیم_خوانی
#پدر #مادر #جوان #خواهر
چشام از سوز گریه تاره امشب
دلم دریایی از غم داره امشب
عزیزم کرده منزل زیر این گل
دوچشمام اشک وخون میباره امشب
🌹🌹🌹
صبا از حال زارم بی خبر بی
عزیز نازنینم در سفر بی
چه آمد ای خدا بر روزگارم
هزاران نیش و دشنه بر جگر بی
🌹🌹🌹
به دنیا روز خوش از یاد رفته
که تا عرش فلک فریاد رفته
نمی ترسم ز بیداد خوادث
تمام هستی ام بر باد رفته
🌹🌹🌹
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
.
4_1101476777177383115.MP3
7.17M
#مقام_معلم
#خواهر
#لری
مداحی به زبان بختیاری.مداح کربلایی پیام پرویزی از قلعه تل خوزستان
بسیار پرسوز
دانلود کنید
کانال مداحان ترحیم خوان
مطالب کامل متن وصوت،پندیات، حدیث،سخنرانی و....
ایتا
لینک👇
@tarhim_khaniy
#خواهر
درعزای خواهر
بنازم همت والای خواهر
به گوشم می رسدآوای خواهر
به باغ خانه باش همچولاله
منم چون بلبلی شیدای خواهر
چومادرعشق اوهم آسمانی است
نمی باشدکسی همتای خواهر
به یادآردهمیشه مادرم را
به عالم صورت زیبای خواهر
نهفته دردلش عشق برادر
چوگوهردردل دریای خواهر
همیشه محرم اسراباشد
به یادت بگذردرؤیای خواهر
کسی دلسوزترازاونباشد
چودنیایی بوددنیای خواهر
صفاهرگزنداردزندگانی
برایم درجهان منهای خواهر
بریزم هرچه دارم ازمحبت
دراین عالم به زیر پای خواهر
شاعرفکری
کانال مداحان ترحیم خوان
مطالب کامل متن وصوت،پندیات، حدیث،سخنرانی و....
(مطالب بسیار عالی )
ایتا
لینک👇
@tarhimkhaniy
🔸 روز #قیامت روزى است که نه #پدر، #برادر، #مادر، #خواهر، #همسر و نه هیچ آشنایى نمىتواند ذرههاى از #عذاب و کیفر را از یار خویش دور سازد و نه کارى از کسى جز به خواست و اجازه #خدا ساخته است
🔸 و آن روز #گناهکاران و بیدادگران از هیچ سو #یارى نخواهند شد
🔸 گفتنى است که این فراز از #آیه شریفه برخلاف پندار برخی با موضوع #شفاعت که یک موضوع قرآنى است و بیشتر #مسلمانان به آن عقیده دارند، ناسازگارى ندارد؛ چرا که شفاعتى که به وسیله #پیامبر و امامان معصوم و مؤمنان راستین و شایستهکردار انجام مىگیرد با اجازه و خواست اوست، و آیه 41 سوره #دخان بیانگر آن است که
🔸 یَوْمَ لَا یُغْنِی مَوْلًى عَن مَّوْلًى شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ*إِلَّا مَن رَّحِمَ #اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ
🔸 هیچ کس در روز رستاخیز نمىتواند عذاب را از دیگرى دور سازد و یا دیگرى را یارى کند مگر اینکه از بارگاه خدا اجازه این کار را در حق کسى داشته باشد
🔸 درست به همین دلیل است که آیه بعد در ترسیم این حقیقت میفرماید
🔹 إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ
🌿🌸🌿🌿🌸🌿🌿🌸🌿🌿🌸🌿🌿🌸
.
#زمزمه#ترحیم_خوانی
#پدر #مادر #جوان #برادر #خواهر
▪️🥀تصنیف در سوگ اموات #کرونایی
#حسین_کریمی_نیا
شب تلخ غربت (از این خونه رفتی)۳
الهی بمیرم( غریبونه رفتی)۳
یه دردی تو سینم (نمیشه فراموش)۳
نشد پیکرت رو (بگیرم در آغوش )۳
دعا کن عزیزم (ز غصه نپوسم)۳
نشد قبل رفتن که (روتو ببوسم)۳
برا غربت تو (الهی بمیرم)۳
نزاشتن سرت رو (به زانو بگیرم)۳
دلم تنگ بی تو (عزیزم کجایی )۳
بخواب ای عزیزم( لالایی لالایی )۳
جلو چشمای من (به خاکت سپردن)۳
تنت رو عزیزم (غریبونه بردن)۳
نزاشتن یه لحظه (کنارت بشینم)۳
برا اخرین بار ( چشاتو ببینم)۳
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
#نیم از عالم خاک
سید:
#ختم مادر # روضه حضرت زینب س #
#مادر
روضه ی حضرت زینب سلام الله علیها
#کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
🌾🥀▪️🌾🥀▪️🌾🥀▪️
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
▪️✨🍂▪️✨🍂▪️✨🍂
. #ترحیم #مادر #خواهر
#مادر#خواهر
روضه ی حضرت زینب سلام الله علیها
کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
4_5918054098791303855.m4a
4.46M
در #عزای #خواهر
🥀🍁🥀🥀🍁🥀🍁
شمع و وفارا پروانه خواهر
شور و صفای کاشانه خواهر
دائم به عالم یارم تو بودی
در زندگی غم خوارم تو بودی
ای خواهر من غم پرور من 2
مرگ تورا من باور ندارم
همراز و یارو خواهر ندارم
گویا دیگر مادر ندارم
گرید به حالم یگانه مادر
ای خواهر من غم پرور من 2
بازا کجایی ای یار خسته
تیر غم تو بر دل نشسته
از داغ دوری قلبم شکسته
نیاد صدایت از خانه خواهر
خواهر کجایی داد از جدایی 2
دائم به عالم یارم تو بودی
در زندگی غم خوارم توبودی
چون تو نباشد کس غم گسارم
در خانه بودی اندر کنارم
باز ای دیگر طاقت ندارم
در انتطارم فرزانه خواهر
خواهر کجایی
داد از جدایی🌱🌱🌱🌱🌱
#سبک واجرا#مداح پیرزاده
🔘-🔘--◆◈◆--🔘-🔘
🔘-🔘--◆◈◆--🔘-🔘
﷽
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
#ختم_پدر_و_مادر
#سبک_خدایا_عاشقان_را...
#افتخاری
#زمزمه
🎧#مداح حاج پیرزاده🎤🎤
خدایا تکیه گاه و غمگسارم رفته از دست
چراغ روشن شب هاے تارم رفته از دست
از این دنیاے بے عهد و وفا کوچیده بابا
مدال افتخار و اعتبارم رفته از دست
😭😭😭
در این گرداب ماتم
شدم با غصه همدم
ز داغ مرگ بابا
شکسته پشتم از غم
ز غصه دگر ، شدم خون جگر
چو ابر نو بهارم
من آن مضطرم ، شکسته پرم
دگر بابا ندارم
همیشه تکیه گاه و یاورم بابا تو بودے
چراغ عمرم و تاج سرم بابا تو بودے
ستون استوار خانه و کاشانهٔ ما
عزیز اولین و آخرم بابا تو بودے
در این گرداب ماتم
شدم با غصه همدم
ز داغ مرگ بابا
خمیده پشتم از غم
ز غصه دگر ، شدم خون جگر
چو ابر نو بهارم
من آن مضطرم ، شکسته پرم
دگر بابا ندارم
این متن مخصوص اموزش ختم و ترحیم میباشد
چگونگی اجرا و یک مجلس کامل برای
#پدر
#مادر
#برادر
#خواهر
#فرزند_و_گریز
#در_ختم_و_ترحیم
🍀🍀🍀🍀
#اجرای_سبک
#مداح حاج پیرزاده👇👇👇