#مجلس_ختم
#زمزمه_مشترک
سبک شد خزان گلشن آشنایی
از غم تو دل خسته دارم
از فراق تو من بی قرارم
درد داغت نازنینم،می شود با من هم آغوش
مهر تو در سینه ی من ،کی شود آخر فراموش
نازنینم
می کنم در غمت آه و زاری
خاطراتت مانده یادگاری
خیزد از قلبم شراره، سوز این دل بی شماره
در شب تار فرافت، ریزد از چشمم ستاره
نازنینم
ماه زیبای من در کجایی
خفته در زیر خاک جدایی
رفتی و دارم بهانه، بوی تو دربین خانه
کی رود از پیش چشمم رفتنت بروی شانه
نازنینم