نکته اینکه در بعضی مجالس مستمعین چون زیادند ومی خواند زودتر بروند، دنبال بهانه ای هستند تا سریعتر برخیزند معمولا در مجالس تشکر از مردم باید در آخر کار مداحی باشد والا در اول کار عده ای مردند ومجلس به هرج ومرج می افتد.حال بعد از آن مقدمه معمولا شعری در مذمت دنیا وگذرا بودن آن می خوانند (پندیات) وسپس چند بیت شعر پدر یا مادر ... می خوانیم ومیتوانیم روایتی یا حدیثی در جایگاه ومقام واحترام پدر ومادر بگوییم والبته گل کار که دشتی خوانی می باشد را بعد ازآن هرگز فراموش نکنیم وبعد با "چندبیتی کوتاه از مدح مولا اگر متوفی مرد باشد" ، "یا مدح حضرت زهرا اگر زن باشد"، ویا "از امام حسین اگر متوفی هیئتی باشد "بخوانیم وبا گریز کوتاه به کربلا وروضه ای(مانند:شما داغ پدر دیدید همه شمارا تسلا دادند تسلیت گفتند اما دلا بسوزه برای آن خانمی که کنار بدن بابا صدا زد بابا برخیز ببین دارن عمه ام رو تازیانه می زنند.) کار را تمام کند که البته با تک بیتی هایی مانند :
پرروانه سوخت شمع فروماند وشب گذشت ای وای من که قصه دل ناتمام ماند
کار را باتسلیت وتشکری دیگربه اتمام رساند.
نکته در مجالسی که داغ سنگین تر است مانند مجالس ختم جوان یا مجالس سوم که نسبت به هفتم وچهلم کمتر باید پندیات خواند وبیشتر اشعار مناسب با روحیه فرد مصیبت دیده مانند پدر مادر .. خوانده شود ولی در مجالسی که کمی فرد مصیبت دیده آرام تر است و باور مصیبت برایش آسان تر شده مانند سالگرد بالعکس می باشد .
استاد سازگار
.
#مادر
دل من گرفته میخام مثل بچه گی دوباره
یادی از مادر کنم با اشک و آه و پر شراره
سرم و میزاشت رو زانو لالائی میخوند و مادر
تا بخواب ناز برم من ناز میکرده هی مکرر
آغوش پر مهر مادر هرگز از یادم نمی ره
هر زمان یادش می افتم خدایی دلم میگیره
مادر خوب و قشنگم الهی برات بمیرم
کی چنین بوده گمانم که عزای تو بگیرم
ای بهشت خونهٔ من بی تو خونه سوت و کوره
بیار برگرد گل نازم دلم از غصه ناسوره
شمع رویت چه قده زود گشته خاموش وای و مادر
داغ تو زده دل من بخدا شعلهٔ آذر
هرکسی مادر نداره سایه اش به سر نداره
خونه اش اون لونه ای است که در و هم پیکر نداره
(صفا ) میدونی که مادر یک فرشته تو زمینه
الهی کودکی هرگز داغ مادرش نبینه
#ترحیم #مادر #ختم
شاعر حاج قاسم جناتیان
#ترحیم_خوانی #مادر
(ختم پدر)
امیر مومنان فرمودند خدا رحمت کنه انسانی را که بداند از کجا آمده در کجا قرار گرفته و به کجا میرود –خدا رحمت کنه مرحوم آقای .....،چقدر زیبا و چقدر لطیف خدا بدون آنکه دل بنده ای امتی قبلیه ای رو بدرد بیاره ،در سوره الرحمن میگه کل من علیها فان ،خانواده ......مرگ مال باباتون نیست –مرگ مال یه قوم و قبیله ای نیست ،آیه بعدش میفرماید و یبقی ربک ذوالجلال والاکرام ،هیچکی باقی نمی مونه جز ذات اقدس الهی ،فلذا مرحوم آقای ....هم ازین پدیده مرگ مستثنی نبوده،هیچکی باقی نمی مونه –سوره مبارکه اعراف و منافقون دوتا آیه مضومنش مثل همه فرقی نمیکنه خدا میفرماید:بنده ی من کجا میخوای بری تو این کره ی زمین یا هرکجا که مرگ دامانت رو نگیره –میفرماد اجل انسان فرا برسه ثانیه ای و لحظه ای تاخیر و پس و پیش نداره –حالا بگو فلانی مریضه بهترین اطبا روز هم جمع بشن با تجهیزات پزشکی بالا بخوان مداوایش کنند –چقدر میتونن؟صد سال؟دویست سال؟میفرماید علم به یه جاهایی میرسه که عقل بشر هم ظرفیت اونو نداره –الانم بعضی از فرزندان شما میگن پدر مادر شما زمان گذشته و قدیم با نبود امکانات چطور زندگی کردید ؟دوست سال دیگه فرزندانمون به ما میخندند میگن اون زمان شما چطوری زندگی کردید ؟همین طور که بریم جلوتر زندگی پیچیده تر میشه –علم به خیلی جاها میرسه –اما یدونه علم هستش نزد خدا باقی مانده هیچکسی ازش خبری نداره میفرمایند اگر بشر میدانست که فلان ساعت فلان جا اینطوری میخوام بمیرم ،هیچکی باقی نمی موند لحظه شنیدن دق میکردند و میمردند –میفرماید علم مرگ نزد خداست حتی پیغمبر خدا هم –قابض الارواح امدند اجازه گرفته فلان ساعت چه جوری پیغمبر خدا هم می رود-مرحوم اقای ......ازین پدیده مستثنی نبوده هیچکسی نیست –وقتی آدم یه نگاه تو این قبرستان میکنه –میگن قبرستان که آدم قدم میزاره –ته دل آدم خالی میشه –چرا؟انسان حالت گریانی(بکاء)پیدا میکنه چون بهترین فرزندان ما ،زیر خروارها خاک آرمیدند یه روزی مرحوم آقای ......جوان بود و زندگی داشت برو بیایی داشت –یه روزی خونواده ای داشت ید و بیضایی داشت –اما همه چیز دنیا رو برا اهل دنیا گذاشت و رفت ...
کاروان در کاروان رفتند و از یاران ما
عاقبت ما هم پی این کاروان خواهیم رفت
یادگاران این پدر –تا این جای مجلس برا مهمونای آقای .......-چهره هایی رو میبینم که از مناطق مختلف تشریف اوردند با قدومشون مرحم به دل عزیزان داغدیده شدند –یه مقداری هم زبانحال بخونم شاید عقده دلی دارند –اشک بریزند برا باباشون –اینو مریض دارا میدونن –بیمار دارا میدونن خدا نکنه پدر خانه مریض باشه –تمام اهل خانه بیمار و ملول میشن یه پا بیمارستان یه پا خونه –یه پا سرکار -یه پا کنار بستر –بین خوف و رجا قرار میگیرند حال بابامون چی شد؟فرزندان بزرگوار ......،خواهران –دختران داغدیده دومادای بزرگوار –عروس خانومای داغدیده –آی همسر داغدار برادران خدا بشما صبر بده –فرزندان بزرگوارش بی بابایی سخته؟نه؟چند روزه الان با زبان بی زبانی میگی بابا بخدا خونه بی تو صفایی نداره –بابا دیگه رختخواب مریضی ات رو جمع کردیم بابا –دیگه راحت شدی بابا –دیگه ازین پهلو به اون پهلو ناله نمیزنی –ای دنیا –هر که داغ بابا دیده از حال و روز بچه های مرحوم .......باخبره –ای بابا چند روزه رفتی و صفا و شادی از خونه ی ما بردی –بابا بیا که خونمون غریبه –الهی لحظه احتضار پدری رو بجه هاش نبینن –امان ازون لحظه ای که این بدن رو اوردند رو به قبله گذاشتند این بچه ها اومدند کنار بابا ای بابا –ارام ارام –خیره خیره –یه جایی رو نگاه میکنه –من نمیدونم کنار بابا بودید یا نه ؟
(این این اشعار مخصوص گیلانی هاست
تی خانه د تاسیانه جان بابا
پرنده پر بزه از آشیانه آخ روزگار
آخ بابا همه گفتید جودایی خیلی سخته
آی ننستیم که اجور می سر نوشته
آخ بابا تی مهربانی که مره یاد أیه
دوری توو هیچ مره باور نیه ))))
بزارید بگم به عالم که یتیمی پر درده
یتیما با من بخونید اون که رفت بر نمیگرده
بابا جونم باباجونم من برات روضه میخونم
چند روزه تورو ندیدم نام تو ورد زبونم
از درو دیوار خونه بی تو بوی غم میباره
چحوری برم بخونه خونمون صفا نداره
روی قلب من نوشته که چه ها بهت گذشته
واسه ما دادی جوونی بخدا جات تو بهشته
دل من دریای خونه اشک من چه لاله گونه
چه کنم چه چاره سازم کی تو این دنیا میمونه
خانواده مرحوم .....چه مردمان با صفایی داریم –تا شنیدند باباتون از دنیا رفته گفتند این خانواده غصه دارند –اومدند که مرحمی زه زخم دل شما باشن یا اباعبدالله ....
. #ترحیم #پدر
((روضه حضرت علی(ع) به جهت مراسم ختم پدر))
مجلس به مناسبت در گذشت یکی از محبان امیر المؤمنین منعقد شده است. این همه جمعیت از نقاط دو رو نزدیک آمدند در مجالس شما خانواده داغدیده شرکت کردند. به شما عرض تسلیت و دلداری دادند اما دلها را ببریم کوفه برای اول مظلوم عالم على اشک بریزیم ( ان شاء الله همه اموات گذشتگان، پدران و مادران خصوصا مجلس به نام از این محفل شاد شوند) وقتی سر مبارک امیر المؤمنین توسط ابن ملجم مرادی شکافته شد فرمود: فزت ورب الكعبه». به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: «قتل ابن عم المضطفي: قتل على المرتضى قتله أشقى الأشقياء» پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید، على مرتقی کشته شد، او را شقی ترین اشقیا کشت.
امام را به منزل آوردند. تا نزدیک خانه رسید فرمود: من را زمین بگذارید، با پای خودم وارد خانه شوم تا زینب این منظره را نبیند، او طاقت ندارد.
: متن وصیت های خود را به امام حسن به نمود و سپس فرمود:
حسنم، وقتی از دنیا رفتم، خودت غسلم بده، خودت کفنم کن، خودت بر جنازه ام نماز بخوان، حسنم وقتی بدن من را داخل تابوت گذاشتی، تو و برادرت حسین عقب تابوت را بردارید، جلو تابوت خودش حرکت می کند. هر کجا پایین آمد، همان جا تابوت را زمین بگذارید. وقتی مولا به شهادت رسید، فرزندان امیرالمؤمنین بدن مبارک پدر را شبانه و غریبانه و مظلومانه حرکت دادند تا به سرزمین نجف رسیدند، سنگی درخشان یافتند، آن را برداشتند، لوحی پیدا شد که در آن نوشته بود: این قبری است که نوح آن را برای علی بن ابی طالب ذخیره کرده است.
جنازه مولا را به خاک سپردند. از دفن بابا که برگشتند، به خرابهای رسیدند، دیدند از میان خرابه صدای ناله می آید: کجایی ای آقایی که هر روز می آمدی و برای من غذا می آوردی. با من حرف میزدی و با من انس میگرفتی. الان
چند روزی است که نیامده ای. و امام مجتبی سوال کرد: آیا اسمش را می دانی؟ عرضه داشت هر وقت سؤال
میکردم میگفت بنده ای از بندگان خدایم. صدای گریه امام حسن و امام حسین بلند شد: ای پیرمرد او بابای ما على بود. الان از دفنش برگشتیم، صدا زد: آقازاده ها! شما را به خدا مرا کنار قبر علی ببرید. کنار قبر على آوردند آن قدر این پیرمرد سرش را به قبر زد و علی علی گفت تا خود را به علی ملحق
کرد. اول کسی که کنار قبر امام دفن کردند، همین پیرمرد بود. صلى الله عليك يا مظلوم یا امیرالمومنین
#ترحیم روضه #پدر
.
.
بر دو ش کشم بار فراق پدرم را
خم کرده دگر این غم سنگین کمرم را
گاهی به لب این زمزمه دارم که بیامرز
یارب ز کرم روح بلند پدرم را
میگفت مرا غیر در خانه ارباب
جایی نفشانم ز رخ اشگ بصرم را
بال و پرم از عشق حسین است نسوزد
عالم اگر اتش بزند بال و پرم را
در روز جزا بهر شفاعت بدهیدم
یک رشته زلف شه والا گوهرم را
اندازه ریگی ز بیابان نشود گر
بر پاش بریزم همه ذوق وهنرم را
در روضه او جای سرشگم بگذارید
تقدیم کنم قطره به قطره جگرم را
بر منبر نی رفت وَ فرمود که ای عشق
تفسیر کن این آیه قرآن سرم را
آگاه کن از ایت حق بر سر نیزه
هر کوردلی را که ندارد خبرم را
من سرور شمس وقمرم کوکب عشقم
جوینده معراج بیابد اثرم را
#ترحیم #پدر
4_5856971237116347426.mp3
6.53M
#علت_ترس_از_مرگ_3
#استاد_فاطمی_نیا
بررسی علت های ترس از مرگ
4_5856971237116347428.mp3
7.01M
#علت_ترس_از_مرگ_1
#استاد_فاطمی_نیا
بررسی علت های ترس از مرگ
4_5856971237116347427.mp3
5.47M
#علت_ترس_از_مرگ_2
#استاد_فاطمی_نیا
بررسی علت های ترس از مرگ
#پندیات
پند //با زبون عامیانه
🌹🌹🌹➖➖➖🌷🌷🌷➖➖➖🌺🌺🌺➖➖🌸🌸🇮🇷🇮🇷🇮🇷
کوچهٔ زندگی پیچ و خم داره
غصه داره شادی غم داره
توی هر کوچهٔ او یه ماجراست
یه جایی عروسیه یه جا عزاست
یکی در کاخ میشینه با عزّ و ناز
یکی محتاج نون ز چاره ساز
شادی دنیا دوُمی نداره
یه روزی درد و بجونت میزاره
تا میخای لذت دنیا ببری
غم میاد سراغ تو بی خبری
زندگی خیلی پست و بالا داره
اغنیاء داره اگر گدا داره
عمر ما چو برق و باد می گذره
باخبر باش جوونی را میبره
بخدا دنیا به کس وفا نکرد
صدهزاران برد زما حیا نکرد
بیا تا رفیق بی کلک باشیم
قاصد خوشی چو قاصدک باشیم
این همه مرگ دیدی بیدار نشدی
تو از این عجوزه بیزار نشدی
میبره گرگ اجل یه روز ترا
تو هم از دوست و رفیق میشی جدا
بیا تا زنده ایی مردونه بمون
قدر این عمر گرانمایه بدون
بیا خوبی کن بمونه یادگار
غیر خوبی نمی مونه موندگار
بیا شعر هم دلی را بخونیم
عشق و خوبی رو واسه هم بدونیم
مبادا ماهم بشیم مرده پرست
وقت مشکل بزاریم دست روی دست
من که مردم گریه و میخام چکار
گل میخای بیاری پس الان بیار
بیا زنده ام برام کاری بکن
وقت مشگل تو مرا یاری بکن
زنده ام منو گرفتارم مکن
با نیش سخن تو آزارم مکن
اگر حرفام تو دلت اثر کنه
تو رو از مرگ و جزا خبر گنه
(صفا )می باله به شعرش اون زمان
بعد مرگم تو یه حمد برام بخوان
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
کانال مداحان ترحیم خوان
ایتا
لینک👇
@tarhim_khaniy