.
🌴حجت الاسلام قرائتی :
آدمیزاد موجود عجیبی است ، چون برای هدایتش 124 هزار پیامبر کفایت نکرد
، اما برای گمراہ کردنش یک شیطان کافی بود!!!
🕊
♥️مقام معظم رهبری...
«فضاۍ مجازۍ میدان مبارزه است و مبارزه بوده و هست و خواهد بود، فقط شکل و نوع آن تفاوت کرده است»
.
✨امام خامنه ای ✨
وقتی بصیرت نباشد، انسان مجذوب چیزی میشود که جاذبه ای ندارد؛
مثل عده ای که مجذوب آمریکا هستند
#شیطان 👹 دزد است
دزد ، خانه خالی را نمی زند...
اگر دور و برت پرسه می زند
در تو چیزی دیده است
پس ، هم شاد باش
هم مراقب
رفیق!!!!
درد دلت را به هرکسی نگو ...
چون یاد میگیرند ...
دلت را از کجا
به درد آورند!!!
رفیق حواست هست؟؟؟
یه سری از آدما
مثل کبریت میمونن
مفت نمی ارزن
ولی زندگیتو به آتیش میکشن!
🌴رفقا
تا زمانی که سيب با چوب باريکش
به درخت متصل است😊😊
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.
باد باعث طراوتش میشود
آب باعث رشدش میشود
و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد
اما ...
به محض منقطع شدن از درخت 😔
و جدايى از "اصل"
آب باعث گندیدگی
باد باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی
و از بين رفتن طراوتش میشود.
پس مراقب اون بالاسری باشیم همیشه وصل باشیم اگه جدا بشیم خدای ناکرده پلاسیده وگندیده خواهیم شد ....هااااا
یکے از عوامل صمیمیت در محیط خانه🍃
خدمت رسانے زن و شوهر به یکدیگر است.
ما در روایت داریم وقتے خانمے،
آب براے شوهرش می آورد♥️
این کار او بهتر از
یک سال روزه دارے و عبادت است
و به ازاے هرجرعه اے که
مرد از این آب مے نوشد🐾
خداوند ۶۰ گناه از زن را محو مے کند
و ۶۰ حسنه به جایش مے رویاند و
از طرف دیگر، پیامبراکرم صلے علے واله
به امیرالمؤمنین علے فرمودند
وقتے مرد به همسرش خدمت مے کند
کفاره گناهان اوست🥀
و به ازاے هر مو یا هر رنگے که در بدن دارد
خداوند در روز قیامت به او
شهرے در بهشت می دهد.🌳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گزارش ۲۰:۳۰ از زندگی و مواضع اردشیر زاهدی؛ اگر در وصیت نامهای تمایلی به دفن در ایران را داشته است به پاس وطنپرستی اجابت شود!
🔹هرچند اردشیر زاهدی کارنامه سیاهی دارد اما به دلیل اظهارات اخیرش برخی از کاربران فضای مجازی به او لقب ضدانقلاب منصف را دادهاند.
مهم ترین چیزی کِه یاد گرفتم
اینه کِه هر کَسی
ممکنِ قلب داشته باشه
ولی وجدان
نصیبِ هر کَسی نمیشه..!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عکسالعمل عجیب مهمان برنامه چهل تیکه، که به مهمان برنامه میگه من عاشق چشم ابروی شما هستم
👈 اما جواب مهمان برنامه جالبه...
فوق پیشنهاد دانلود
هم اکنون اگر ملک الموت سررسد
و تو را به عالم باقی فراخوانَد
هرچند با شهادت، آماده ای؟!
مردکی از درد چشمانش رنج می برد.
پس نزد دامپزشک رفت تا چشمان او را مداوا کند.
دامپزشک از آنچه که در چشم خَرها می ریخت در چشم او ریخت و مردک بیچاره کور شد.
مردک شکایت نزد قاضی برد و گفت: این دامپزشک مرا خر فرض کرد و داروی خرها را در چشم من فرو ریخت و کور شدم...
قاضی گفت: دامپزشک هیچ گناهی ندارد، اگر تو خر نبودی با حضور پزشکان حاذق پیش دامپزشک نمیرفتی...
آری دوستان ...
کار را باید به کاردان سپرد
و هر کسی شایسته مشورت و نظرخواهی نیست...!
علامه طباطبایی فرمود:
من شب جمعه بود داشتم میرفتم وادی السلام نجف، دیدم از طرف وادی السلام یکی از خوبان نجف داره میاد داره برمیگرده
وایسادم باهاش یه سلام و احوالپرسی کردم بهش گفتم:
تو وادی السلام چیزی هم فهمیدی؟!
گفت: بله
گفتم: چی فهمیدی؟!
گفت: رفتم سر قبری شکافته بود گفتم قبرا... میگن شما مار و مور و عقرب دارید راست میگن؟!
قبر به من گفت: نه!!!
مگه نمیبینی ما هیچی نداریم!!
مردم با خودشون میارن مارو مور و عقرب رو...
اون موقع که یه نیش میزنه به کسی تا عمق جان میسوزونه اون رو...
یه متلک میندازه...
این همین نیشی هست که میشه عقرب...
همون نیشی هست که میشه مار...
اون موقع که آدم یه تیکه میندازه یه کسی دور و بریا، رفقا همه قه قه میخندن...
دست میندازه آدم یه کسی رو، همینا میشه اون جونورایی که تو قبر همراه آدم هستن...
هر کاری می خواهیم بکنیم تو همین عالم دنیا خودمونو درست کنیم!!
#رفیق
همون آب جوشی که سیب زمینی رو نرم میکنه،باعث سفت شدن تخممرغ میشه.این جنس وجود توئه که تعیین کننده ست نه شرایط و پیشامدهای موجود.😉
رها کردن به این معنی نیست
که تو ضعیفی
گاهی وقتا به این معنیه
که تو به اندازه ای قوی بودی
که تونستی رهاش کنی
رفیق بگذررر🦋🦋🦋
🌴
چوپانی گله اش را به صحرا برد. وقتی به درخت گردوی تنومندی رسید، از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان توفان سختی در گرفت. باد، شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد. چوپان خواست از درخت پایین بیاید که ترسید مبادا بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و در آن حال زار گفت: خدایا! گله ام نذر تو، اگر از درخت سالم پایین بیایم. قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه ی قویتری دست پیدا کرد و جای پای محکمی یافت. آنگاه گفت: خداوندا! تو که راضی نمی شوی زن و بچه ی من از ننگی و خواری بمیرند و تو همه ی گله را صاحب شوی؟ نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم… قدری پایین تر آمد. وقتی که نزدیک تنه ی درخت رسید گفت: خدایا! نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟ آنها را خودم نگهدای می کنم، در عوض کشک و پشمش را به تو می دهم. وقتی کمی پایین تر آمد گفت: بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود؛ پس کشکش مال تو، پشمش هم مال من. وقتی باقی تنه را سر خورد و پایش به زمین رسید، نگاهی به آسمان کرد و گفت: مرد حسابی، چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد!
نتیجه: به خاطر داشته باشید عهدی را که در توفان با خدا می بندید، هنگام آرامش فراموش نکنید؛ چرا که قدرتمند واقعی همیشه به عهدش وفادار است.
بعضیها را هرچقدر بخوانی
خسته نمیشوی!
بعضیها را هرچقدر گوش دهی
عادت نمیشوند!
بعضیها هرچه تکرار شوند
باز بکرند و دست نخورده!
دیدهای؟
بعضیها بینهایتند!
مثل مادر …
😁😁
پره حرفم و با هیچکس میل سخنم نیست .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️چهارذکرطلایی برای رفع گرفتاریهای زندگی
سخنران:استادعالی
آخرین نفری که از عملیات برمی گشت، خود حاج احمد متوسلیان بود.
کلاه سرش افتاد ته دره...
حالا آن طرف دموکرات ها بودند و آتششان هم سنگین...
تا نرفت کلاه را برنداشت، برنگشت...
گفتم: اگر شهید میشدی؟!
گفت: این کلاه مال بیت المال بود...
ﺩﯾﺪﻩﺍﯼ ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﺧﻤﯿﺮ ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ
ﺭﺍ ﭘﻬﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺗﻨﻮﺭ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ
ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؟!
ﺧﻤﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻣﯽﭼﺴﺒﺪ!
ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ،
ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ...
ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ؛
ﺳﺨﺘﯿﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ، ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﻨﻮﺭ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ
ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺳﻨﮓ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ.
ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ،
ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻦ
... ﻣﻦ
... ﻣﻦ؛
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨﻮﺭ
ﺧﺎﺭﺝ ﮐﻨﻨﺪ، ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ!
ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺨﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﻤﯽچسبد...