مولای مهـــــربانم
نذر کردم تا بیایی هر چه دارم مال تو
چشم های خسته پر انتظارم مال تو
یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو
آرزویم هیچ ، قلب بی قرارم مال تو
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌤
💓
خــُدایا ...❣
سجدہ میڪنم دربرابرت ڪہ اینقدر دربرابر من و گناهان من صبورے ...
ڪمڪم ڪن تا این مهربانے هایت را درڪ ڪنم..
خــــُدایا ...❣
دست گیرڪہ جز تو دستگیر نیست
و دریاب ڪہ جز تو پناهے نیست😢
خــــداوندا...
اگر مرا درنـــیابی،😔
بہ ڪدام وادے امن آرامش پناہ جویم
اگر مرا نـــبخشایی،
بہ ڪدام درگاہ و بارگاہ بگریزم
اگر مرا در ڪاروان هدایت شدگانت قرار ندهے . . .😔
چگونہ بہ معرفت الهیت نایل شوم..
پس اے مهربانِ تــوبہ پذیر، باز هم پذیرا باش.
♡••سلام امام زمانم
سلام عشق جانم 💚
شنبہ شد پنجرھ از آمدنت وا ماندھ
دوسہ تا دلھره ازجُمعہ زتُـو جاماندھ
روزها دگر فرق ندارد بۍتُـو
تا میان من و تُـو فاصلھ برجا ماندھ..
از همین فاصله دور، سلام آقا جان
مهربان! دست بکش موی پریشان مرا
تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر
اینقدر طول نده مهلت درمان مرا
صلیاللهعلیکیا اباعبدالله
صبح تون حسینی ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عالمی که درب حرم امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به رویش باز میشد!!!
✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ✨
🌸اللهم لیَّن قَلبی لِولیِ اَمرِک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی زنت پیل وت ایخووو😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داروی ضد افسردگی 😂😂😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دل_نوشته
از دوست و همرزم شهید
مـن ڪجا و بـا شـهیـدان زنـدگـے؟
مـن ڪجا و قـصـهی رزمنـدگـے؟
مـن ڪجا و دیدن وجه خـدا؟
مـن ڪجا و جمع اعلام الهـدی؟
بـا همه بیچارگـے تنهـا شـدم!
مـن سفیـر بهتـریـن یـاران شـدم!
#رفیق_شهیدم
#شهید_سید_روح_الله_عجمیان
--------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 یک کار فرهنگی تر و تمیز و عالی ، برای محجبه ها ، با صدای استاد مسعود عالی که ارزش بارها دیدن را دارد.
🌺 لازم است همه محجبه ها ببینند.
# جهاد_تبیین
🌸یارقیه(س)🌸
آنچه من دیدم و من میکشم از جورِ فراق
که شنیدهست و که دیده است و که را پیش آمد؟
#امام_زمان
﷽
✍🏻وصیت شهید مدافع حرم
محمد بلباسی خطاب به همکارانش:
همکاران عزیزم! سپاه یک نهاد انقلابی است قدر آن را نمیشود با حقوق و مزایای ماهیانه مشخص کرد، این نهاد به قیمت خون شهدا و ایثارگریِ ایثارگران شکل گرفته و اگر کسی به نگاه شغل و کسب درآمد ماهیانه به این نهاد پا گذاشته باید نگاه خود را اصلاح کند یا باید از این نهاد خداحافظی کند، وگرنه به خون شهدا خیانت خواهد کرد.
از همه همکارانم! خصوصاً بسیجیان عزیز که در مأموریتهای مختلف اروهای جهادی، اردوهای راهیان نور، این حقیر را همراهی کردند، صمیمانه قدرشناسی میکنم، اگر اشتباهی از این کمترین سر زده از همه شما عذرخواهم.
شهید مدافع حرم
#محمد_بلباسی
#شــاه_نجــف
مینویسم که پناهنده ی حیدر هستم
اوست سلطانم و من شیعه ی حیدر هستم
#شهید_گمنام
برای آدم شدن
ابتدا عاشق شدن♥️ نیاز است
و خلاصه عشق یعنی #حسین
#روزتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
💕از نظر دکتر جان گاتمن علایمی که پیشبینی کننده طلاق هستند عبارتند از:
💕- شروع یک مشاجره با شدت زیاد
💕- انتقاد از همسر به جای گلایه کردن
💕- نشان دادن تنفر و انزجار
💕- دفاعی بودن زیاد
💕- فقدان تأیید طرف مقابل در روابط
💕- زبان بدنی منفی
💕جان گاتمن و نان سیلور
از یخ پرسيدند كه چرا اينقدر سردی؟
یخ گفت: من که اوّلم آب و آخرم آب است.
پس گرمی را با من چه كار؟
ولی تو اِی انسان!
اوّلت خاک و آخَرت هم خاک،
پس اين همه غرور برای چه...؟!🌹✌️
🍁
✅حکایتی زیبا و خواندنی
شکر نعمت
✍روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند. خیلی او را صدا می زند. اما به خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمی شود. به ناچار مهندس، یک اسکناس ۱۰دلاری به پایین می اندازد
تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند!
کارگر ۱۰دلار را برمیدارد و توی جیبش می گذارد و بدون اینکه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود! بار دوم مهندس ۵۰دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد!! بار سوم مهندس سنگ کوچکی را می اندازد پایین و سنگ به سر کارگر برخورد می کند. در این لحظه کارگر سرش را بلند میکند و بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را به او میگوید!! این داستان همان داستان زندگی انسان است. خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما ما سپاسگزار نیستیم و لحظه ای با خود فکر نمیکنیم این نعمتها از کجا رسید!! اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان می افتد که در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند. به خداوند روی می آوریم!!
💥بنابراین هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است که سپاسگزار باشیم قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد!!
🦋🌹
💔
شهیدی که می دانست جمعه به شهادت مےرسد😭
وصیت کرده بود شبانه دفن شود، او حتّی تاریخ وساعت و محل دفن خودراپیش بینی کرده بود...
حدود یک ماهی میشد که به جبهه بازگشته بود،
به خانۀ آیت الله سیدعلی اصغر دستغیب، (که سه سال
محافظ ایشان بود)، تماس تلفنی☎️گرفته ووصیت میکند:
من جمعــــه صبـــح، ساعت 4 شهیــــــد میشوم.
جنازه مرا برای شما می آورند
مرا شبانــــــه(دقیقا ساعت 9 شب) تشییع کنید.
به غیراز پدر و مادرم و هفت نفر از بچه های سپاه
که اسمشان را گفته بود، کسی درمراسم من نباشد.
میخواست تشییع جنازه اش مثل حضرت زهـــــــرا(سلام الله علیها) غریبانه باشد.
سرانجام شهید بزرگوار عبدالحمیدحسینی در مرحله
دوم عملیات بیت المقدس آنطوریکه خودش دوست
داشت،
«باتنی تب دار، لبی تشنه و
ترکشی که توی حلقومش
خورده بود» به شهادت رسید...
#شهید_عبدالحمید_حسینی
#شهید_دفاع_مقدس
یاران خاص #امام_زمان
حتما بخونید👌👌
شهید عبدالحمید حسینی ؛ شهیدی که امام زمان(عج) موقع تدفینش حضور داشت💚
شهيد عبدالحميد حسيني حدود سه سال محافظ من بود. وي که عضو رسمي سپاه شيراز بود، در نزديکي مسجد الجواد (ع) در منطقه هفت تنان شيراز ساکن بود. ايشان حالات معنوي خاصي داشت و به خصوص با امام زمان (عج) خيلي مأنوس بود. به خاطر دارم وقتي براي مرخصي از جبهه به شهر آمده بود سخناني در مسجد درباره توجه و عنايات خاص امام زمان (عج) به جبهه ها و رزمندگان براي مردم بيان کرد که همه را مجذوب خود نمود. از جمله می گفت من اين را مطمئن هستم آقا می آيند و رزمندگان تشنه ما را به هنگام شهادت سيراب می کنند.
ايشان در آخرين مرحله اي که با من تماس داشتند در وصيت شفاهي به من نام 9 نفر از جمله اينجانب، پدرش، آقاي (سردار) مينايي و شش نفر ديگر را که اسامي شان را به خاطر ندارم ذکر کرد و به مادرش هم گفته بود در ساعت 9 شب مرا دفن کنيد و فقط اين 9 نفر به هنگام تدفين دور قبر من باشند.
وقتي با عده اي که براي مراسم دفن آمده بودند نماز شهيد را خوانديم همه به جز اين 9 نفر طبق وصيت نامه از قبر فاصله گرفتند و از دور شاهد دفن ايشان شدند.
من ابتدا به داخل قبر رفتم و لحظاتي در آن خوابيدم و براي ايشان دعا کردم. سپس برخاستم و در قبر ايستادم تا از پدر ايشان و چند نفر ديگر که جسد شهيد را به داخل قبر سرازير می کردند جسد را تحويل بگيرم و درون قبر قرار دهم.
وقتي پيکر شهيد به من سپرده شد خدا شاهد است هيچ احساس وزني از اين جسد نکردم. پيکر شهيد خيلي سبک بود و گويي در حالت بی وزني قرار دارد. در همين لحظه که غرق در اين واقعه عجيب بودم ناگهان صداي فرياد آقاي عابدي (که بعدها به شهادت رسيد) را شنيدم که با صداي بلند نام امام زمان (عج) را صدا میکرد. ايشان بعد به من گفت در همان لحظه که پيکر شهيد را به دست شما دادند من به چشم خود ديدم آقايي نوراني (که علائم خاصي را از ايشان ذکر میکرد) وارد قبر شد و جسد را تحويل گرفت و داخل قبر گذاشت. لذا من بي اختيار نام امام زمان (عج) را فرياد زدم. در آن لحظه به خود من هم حالت معنوي عجيبي دست داد که پس ازآن و تا هم اکنون هرگز نظير آن جذبه معنوي را در خود احساس نکرده ام.
وقتي متوجه اين حضور نوراني و مقدس شدم همان طور که در قبر ايستاده بودم به افرادي که بالا و اطراف قبر ايستاده بودند گفتم همه با هم دعاي فرج امام زمان (عج) را بخوانند. سپس صورت شهيد را درقبر باز کردم و بر روي خاک لحد قرار دادم. چهره شهيد خيلي نوراني بود و به خوبي محل اصابت ترکش به گلوي او پيدا بود. آن طور که شنيده ام عده اي که پي به اين مسأله برده و می برند بر سر مزار اين شهيد در دارالرحمه شيراز می روند و براي برآورده شدن حاجات خويش به اين شهيد متوسل می شوند.🌷🍃🌷
راوی: حجت الاسلام والمسلمين سيد علي اصغر دستغيب
#شهید_عبدالحمید_حسینی