میگن ما قبل اینکه به دنیا بیایم صحنه های مهم زندگیمون رو بهمون نشون میدن و میگن میخوای به زمین بری یا نه؟!
من فکر میکنم حتما یه صحنه مهمی بوده که ما تصمیم گرفتیم به این دنیا بیایم، یه چیزای قشنگی بوده که ارزشش رو داشته با اون همه سختی ما باز هم خواستیم به دنیا بیایم
یاد اون صحنه مهمی که هنوز ندیدی باش و منتظرش بمون حتما ارزشش رو داره...
✨﷽✨
#پندانه💖🌷
از جدال با کسی که قدردان محبت های تو نیست بپرهیز اینکه تصور کنی روزی میتوانی او را متوجه اشتباهش سازی درست مثل آب کردن کوه یخ با "ها " است ..
چاره ای نیست! باران هم باشی برای کاسه های وارونه کاری نمیشه کرد..
این انسانها نیستد که ما را آزرده میکنند، بلکه امیدی ست که ما به آنها بسته ایم.
👤الهی قمشه_ایی
سلام پدر عزادارم ، مهدی جان
تو هر چند از چشم میلیونها زائر ، پنهانی ، اما عطر خوب و بهشتی ات ، تمام فضای طریق الحسین را پر کرده است ...
اعمال روز اربعین
زیارت آل یاسین
زیارت اربعین
و مهم ترین بخش آن زیارت خانم فاطمه الزهرا ،. السلام علیک یا ممتحنه.....
🌸::!)
اقامه نماز در حاشیه کوهنوردی
بابک با دانشجویان به کوهنوردی میرفت. وقتی بعد از شهادت دوستانش به خانه ما آمدن از آنها خواستم برایم خاطره بگویند آنها گفتند وقت اذان یا نهار که میشد بابک غیبش میزد و مدتی بعد سر و کلهاش پیدا میشد. این اتفاق ادامه داشت تا اینکه یک بار او را دیدهاند که در گوشهای خلوت سجادهاش را پهن کرده و نماز میخواند. دوستانش از این کار بابک بسیار خوششان آمده بود. بابک از دروغ و ریا متنفر بود. هیچوقت اهل جلب توجه دیگران و خودنمایی نبود.
#به_روایت_پدر_بزرگوارشهید
.
.
🔰گونه شناسی انسان ها در بیان شهید مجید پازوکی
مجید می گفت: آدم ها سه دسته اند:یک. خام دو. پخته سه. سوخته.
خام ها که هیچ. پخته ها هم عقل معیشت دارند و دنبال کار و زندگی حلال اند. سوخته ها عاشق اند. چیزهای بالاتری می بیینند و می سوزند توی همان عشق.
خودش هم سوخت.
📚مجموعه یادگاران، جلد ۲۹، کتاب مجید پازوکی ، نویسنده: افروز مهدیان ناشر: روایت فتح نوبت چاپ: اول: ۱۳۹۴؛ خاطره شماره ۵۳٫
°•🌱
یکی از رزمندگان فاطمیون خواب شهید ابوحامد را دیده بود
از شهید پرسیدند: در چه حالی هستید؟
شهید ابوحامد فرمودند: "داریم با رفقا آماده میشیم اربعین پیاده از نجف بریم کربلا..."
جالب اینجاست که شبیه همچین خوابی هم در مورد شهید فاتح دیده بودند که شهید در خواب به اون رزمنده فرمودند:
"اگه میخوای ما رو ببینی اربعین کربلا باش!"
🌹 با شهدا همراه شو...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشییع باشکوه شهید مدافع حرم در بهارستان
🔹آئین تشییع پیکر مطهر شهید مدافع حرم آلالله «یحیی رستمی» در آستانه اربعین حسینی با حضور خانوادههای معظم شهدا و اقشار مختلف مردم شهرستان برگزار شد.
🔹پیکر پاک شهید در آستان امامزاده لطیف (ع) بهارستان آرام گرفت.
شهید مدافع حرم🕊🌹
#یحیی_رستمی
-شهید آوینی همان شهید عشق :
-عقل معاش میگوید که شب هنگام خفتن است... اما عشق میگوید :
-چگونه میتوان خفت وقتی که جهان ظلمتکدهی کفرآبادی است که در آن احکام حق مورد غفلت است . .؟⚠️
عشق میگوید : چگونه میتوان خفت وقتی که هنوز خون گرم امام عاشورا از زمین کرب و بلا میجوشد و تو را فرا میخواند..؟ چگونه میتوان خفت و جهان را در کف جهال و قدارهبندها رها کرد؟
نه، شب هنگام خفتن نیست.....
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 112 خروس خوان صبح حاضر شدیم رفتیم بیمارستان، بعد از گرفتن عک
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد
قسمت 113
اواسط اردیبهشت ماه بود، آن روز از سرکار مستقیم برای مربی گری رفته بود باشگاه، خانه که رسید از شدت خستگی ساعت ده نشده خوابید نیم ساعتی خوابیده بود که گوشی حمید زنگ خورد از محل کار حمید تماس گرفته بودند، دو دل بودم که بیدارش کنم یا نه در نهایت گفتم شاید کار مهمی داشته باشند برای همین بیدارش کردم.
گوشی رو که جواب داد فهمیدم حمید را فراخوان کرده اند، باید به محل پادگان می رفت سریع آماده شد موقع خداحافظی پرسیدم: کی برمی گردی؟ گفت: مشخص نیست! تا ساعت دوازه شب منتظرش ماندم خبری نسد، کم کم خوابم برد، ساعت دو نصفه شب از خواب پریدم هنوز برنگستهبود خیلی نگرانش شدم، گوی را نگاه کردم دیدم پیامک داده: خانوم من میرم بندرعباس مشخص نیست کی برگردم، مراقب خودت باش.
خیلی تعجب کردم با خودش چیزی نبرده بود، نه لباسی، نه وسیله ای، نه حتی شارژر گوشی، معمولا مأموریت هایی که می رفت از قبل خبر می دادند،و من وسایل مورد نیازش را داخل ساک می جیدم،دلم خیلی آشوب شده بود، سریع تلویزیون رو باز کردم و زدم شبکه خبر تا ببینم بندرعباس اتفاقی افتاده یا نه؟
زیرنویس نوشت که در این منطقه یک رزمایش یکی دو روزه است، می روند و بر می گردند، ولی باز دلم قرار نگرفت.
طاقت نیاوردم و به گوشی حمید تماس گرفتم، داخل اتوبوس بود صدای خنده همکارهای پاسدارش می امد، گفتم: حمید چرا این طور بی خبر؟ نصفه شب بندرعباس کجا بود؟ هیچی هم که نبردی؟
نمی خواست یا نمی توانست زیاد توضیح بدهد، گفت: اینجا همه چیز به ما میدن خانوم شما بخواب صبح برو خونه بابا، استرس عجیبی گرفته بودم تا صبح نفهمیدم چند بار از خواب پریدم.
ادامه دارد...
#شهیدحمیدسیاهکالی
🌹https://eitaa.com/tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 113 اواسط اردیبهشت ماه بود، آن روز از سرکار مستقیم برای مربی
#یادت_باشد
قسمت 114
آفتاب که زد رفتم دانشگاه تا ظهر کلاس داشتم که بابا زنگ زد گفت: حمید رفته سردشت، شما بیا پیش ما متعجب پشت گوشی گفتم:سردشت ؟حمید که گفت: بندرعباس! بابا فهمید که حمید نخواسته واقعیت را به من بگوید تا من نگران نشوم،گفت: سردشت رفتن ولی چیزی نیست زود برمیگردن نگرانی من بیشتر شد.
وقتی خانه رسیدم دیدم چشمهای مادرم از بس گریه کرده قرمز شده، دلم به شور افتاد و بیشتر ترسیدم گفتم: چیزی شده که شما دارین پنهون میکنین بابا گفت: نه دخترم نگران نباش، انشالله که خیره یک مأموریت چند روزه است به امید خدا صحیح و سالم برمیگردند.
مامان برای اینکه روحیه من عوض شود پیشنهاد داد برویم بازار در طول خرید تمام هوش حواسم به حمید بود اصلا نفهمیدم چی خریدم و کجا رفتیم با مادرم در حال گشت زنی بودیم که بابا زنگ زد:دخترم مژده گونی بده حمید برگشته، زودتر بیاین خونه وسایل را خریده و نخریده سوار ماشین شده و به سمت خانه آمدیم.
وقتی حمید را دیدم نفس راحتی کشیدم با ناراحتی روی مبل نشسته بود من هم انداختم به دنده شوخی،
میگی بندرعباس سر از سردشت در میاری بعد هم یک روزه برمیگردی هیچ معلوم هست چی میکنی آقا! بابا خندش گرفت و گفت هیچ کدوم نبوده نه بندرعباس نه سردشت داشتند میرفتن سامرا که فعلاً پروازشون عقب افتاده طبیعی هم هست برای اینکه پروازها لونره و دشمن هواپیما را نزند چند بار معمولاً پروازها عقب و جلو میشه.
شنیدن یک خبر برایم سنگین بود خیلی ناراحت شدم گفتم؛ حمید من با هر مأموریتی که رفتی مخالفت نکردم نباید بدونم تو دارید میری کشور غریبه من منتظرم رزمایش دو روزت تموم بشه تو برگردی اون وقت نباید بدونم تو داری میری سامرا؟ممکنه یکی دو ماه نباشی. از کنسل شدن پرواز به حدی ناراحت بود که اصلاً حرفش نمیآمد ولی من ته دلم خوشحال بودم روی موتور هم که بودیم لام تا کام حرف نزد تا چند روز حال خوبی نداشت مأموریت های داخلی کشور زیاد میرفت از مأموریت یک روزه گرفته تا ده پانزده روزه اکثرشان را هم به پدر و مادر حمید اطلاع نمیدادیم که نگران نشوند ولی این اولین باری بود که حرف مأموریت طولانی خارج از کشور این هم این همه جدی مطرح شده بود عراق انتخاب خودش بود گفته بودند برای رفتن مختار هستید! هیچ اجباری نیست ،حتی خودتون میتوانی انتخاب کنید که سوریه بروید یا عراق!
حمید عراق را انتخاب کرده بود دوست داشت مدافع حرم پدر امام زمان در سامرا باشد.
ادامه دارد...
#شهیدحمیدسیاهکالی
🌹https://eitaa.com/tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کردهای که جهانی به تو یقین دارد؟
برای دیدنِ تو، شوقِ اینچنین دارد
تو کیستی که به یادت پس از هزاران سال،
جهان، قیامتی از جنسِ #اربعین دارد 🖤
شبتون به زیبایی امشب کربلا🥺🌙
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
هِےخوابمےبینَمپیادِهدَرطَریقَش
دَرجادهدارَمتیرهارامےشُمارَم💔
#اربعین 🏴
•.[🥀🕊].•
یک اربعین گذشته و زینب رسیده است
بالای تربتی که خودش آرمیده است
یا ایها الغریب سلام ای برادرم
ای یوسفی که گرگ پیرهنت را دریده است🥀🖤
#اربعین
مناجات شب اربعینی با آقاجانم حضرت مهدی(عج)🥺
یابن الحسن دوباره تو غرق عزا شدی
شد اربعین و راهی کرب وبلا شدی
گویا شبیه قافله ی دل شکسته ها
با حال خسته زائر خون خدا شدی
چل روز می شود که تو خون گریه می کنی
چل روز محتضر؛ وسط روضه ها شدی
حالا که زائرین، همه در زیر قبّه اند
آقا بگو برای ظهورت دعا شدی؟؟ 😭
شبتون مهدوی💚💫
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🍃▪️🍃
🍃مسافر کربلا
▪️بارها گفتهام که تماشای نماز شبت از آرزوهای من است. دوست دارم یک بار هم که شده گوشهای بنشینم و مناجات شبانهات را نگاه کنم. تا امروز که این آرزو برآورده نشده؛ اما کاش منت میگذاشتی به سرم و تماشای نماز شبت را در راه زیارت اربعین نشانم میدادی!
🍃▪️🍃
🍃آقا جان!
یک شب مرا به موکبی دعوت کن که در آن بیتوته میکنی. تماشای نماز شب تو در راه کربلا، بهترین اتفاق عمرم خواهد بود. من میدانم که حال تو در این مسیر فرق میکند! بگذار با همۀ روسیاهیام مهمان نماز شبت باشم.
شبت بخیر مسافر کربلا!
🌙✨🌟
سلام امام زمانم💚
✨ ما منتظرلحظہ ۍدیدار بهاریم!
آرامڪنیدایندلِطوفانےمارا
✨ عمریستهمہ درطلبوصل توهستیم
پایانبدھ اینحالِ پریشانےمارا...!'
صبحتون مهدوی💫🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر سحر بعدِ نمازم یاحسین سَر مےدهم
مرغ دل را بہ هواے حرمٺ پر مےدهم
من بہ عشق دیدن آن گنبد زیباے دوسٺ
یک سلام از راه دور بر ابنالحیدر مےدهم🥺
صبحتون حسینی💚🌙
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
دستمنمیرسدبهتماشایڪربلا...
بابغضبهروی عڪسِحـرم
دستمیڪشم(:"💔... !