کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🍂 🔻 گلستان یازدهم/ ۸۶ زهرا پناهی / شهید چیت سازیان نوشته بهناز ضرابی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔸
🍂
🔻 گلستان یازدهم/ ۸۷
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔸 کوچه هنوز شلوغ بود. راهی باز کردند و ما سوار پاترولی شدیم. جلوی در آپارتمان با پارچه و پلاکارد سیاه پوش شده بود. وقتی وارد خیابان شدیم عکس علی آقا را روی دیوار و پشت شیشه مغازه ها دیدم. روی پرده های سیاه نوشته شده بود: «علی جان شهادتت مبارک» از سردر ادارات، بالای پشت بام ها، و پنجره ها و دیوارها پرچمهای مشکی آویزان بود. مادر یکریز در گوشم میگفت: «فرشته جان به خودت مسلط باش. توی باغ بهشت قضیه فرق میکنه اونجا همه جور آدمی هست دوست و دشمن قاطیان محکم باش مادر. ضعف از خودت نشان نده.»
خیابانها ترافیک بود. عکس علی روی شیشه عقب ماشینها میخندید. همه جا بود؛ هر جا که سر میگرداندی. هیچ وقت مسیر خانه تا باغ بهشت را این قدر شلوغ و طولانی ندیده بودم.
ما را از مسیر میان بری بردند. راننده گفت: "مردم توی میدان امام تجمع کرده ان و قراره علی آقا رو از میدان تا باغ بهشت تشییع کنن." این مسیر تقریبا پنج کیلومتر بود. وقتی به باغ بهشت رسیدیم، صدای علی آقا از بلندگوها پخش میشد. حال بدی داشتم. چطور باید باور میکردم صاحب آن صدا دیگر پیش ما نیست. نمی توانستم قبول کنم که دیگر هیچ وقت علی آقا را نخواهم دید. نه، نه، من به همین زودی دلم برایش تنگ شده بود. من علی آقا را میخواستم. مثل بچه ای که بهانۀ مادرش را بگیرد بهانه میگرفتم. مریم هم با شنیدن صدای علی آقا بیتاب شده بود و بی اختیار اشک میریخت. اما صدایش در نمی آمد. علی آقا را روبه رویم میدیدم؛ مثل همیشه قدرتمند و استوار با شانههای قوی راه میرفت. با خودم فکر کردم علی آقا کجا میری؟ مگه قرار نبود، بعد از دو سال خونه ای برای خودمون دست و پا کنیم و زندگیمون رو سر و سامان بدیم؟ پس بگو آن همه طفره رفتن از خانه خریدن و خانه دار شدن به همین خاطر بود. دنبال جای بهتری بودی.
گریه ام گرفت. فکر کردم واقعاً علی آقا مرگ را زیباتر از زندگی میدانست؟! زیر لب گفتم: «شهادت؛ یعنی شهادت این قدر شیرین و دلنشینه که این طور عاشقانه به دنبالش بودی و به خاطر به دست آوردنش از من و بچه و پدر و مادری که اون همه دوستشون داشتی دل کندی! چطور این لذت رو درک کرده بودی؟ چطور به این آگاهی رسیده بودی؟ مگه چند سالت بود؟ یعنی الان چه حسی داری ، شادی، آزادی، رهایی؟ اگه تو این طوری، چرا من این همه ناراحتم. چرا دلم مثل سیر و سرکه میجوشه چرا نمیتونم بغضم رو قورت بدم! چرا نمیتونم گریه نکنم، چرا این قدر بی تابم و با این فکرها دلم شکست. در آن لحظات معنی دل شکستن و جگر سوختن را با همه وجودم حس میکردم.
جمعیت زیادی به باغ بهشت آمده بودند. جای سوزن انداختن نبود. پاسدار جوانی از پاترولی پیاده شد. جلو آمد و با راننده ما حرف زد. بعد هم چند نفر دیگر راه را باز کردند و ماشین ما داخل محوطه ای رفت که آنجا نماز میت میخواندند. در سمت راست محوطه غسالخانه مردانه و غسالخانه زنانه قرار داشت. وسط هر غسالخانه راه پله ای بود که ختم میشد به طبقه دوم. همان چند نفر راه را باز کردند و ما از پله ها بالا رفتیم.
طبقة دوم دو اتاق داشت. داخل یکی از اتاقها آقایان نشسته بودند. فرماندهان سپاه و ارتش و نیروی هوایی، استاندار و امام جمعه و مسئولان استان جلوی ساختمان یک بالکن باریک و بلند بود که برای اجرای مراسم از آن استفاده میکردند. وقتی داخل اتاق خانمها رفتیم حالم بد شد. توی دلم میگفتم: "پام بشکنه علی که به خاطر تو اینجا اومدهم." توی اتاق منصوره خانم و خانم جان و خاله فاطمه هم بودند که قبل از ما رسیده بودند. مادر رفت و برایم یک لیوان آب آورد.
مریم، که با ماشین ما آمده بود رفت و کنار مادرش نشست. بعد از یک ساعت، سروصداهایی از بیرون به گوشمان رسید. مردم شعار می دادند:
رخت عزا به تن کنید
که علی کشته شد
وای علی کشته شد!...»
خانم جوانی وارد اتاق شد که رویش را کیپ گرفته بود و چادرش از بالا ابروهایش را پوشانده بود و از پایین هم چانه و تقریباً نیم بیشتر صورتش را. آن خانم گفت: «ببخشید، همسر شهید
کجا نشسته ان؟»
مادر به من اشاره کرد. گفتم: «بله؟»
خانم جوان جلو آمد. فقط بینی و چشمهایش را میدیدم. گفت: «خواهر شما قراره سخنرانی کنید.»
با شنیدن این حرف دست و پایم را گم کردم. گفتم: «چی؟ سخنرانی؟ نه قرار نیست من سخنرانی کنم.»
زن گفت: «اسم شما تو لیسته بعد از برادر شهید نوبت شماست.» زیر لب غرغری کردم، چرا زودتر نگفتید اقلا دیشب اطلاع میدادید. زن چیزی نگفت و رفت.
•┈••✾○✾••┈•
ادامه دارد
🌹@tarigh3
سردار شهید علی چیت سازیان-فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع)
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 فقط ما میمانیم و اعمالمان
🔹سخنان تلگنر آمیز سردار شهید علی چیت سازیان
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#کلیپ
#شهید_چیت_سازیان
🌹@tarigh3
میگفت وقتی گناه کردید
رو به قبله بگید
السلام علیک یااباعبدالله
نفهمیدم حسین، اشتباه کردم...😭
#شب_جمعه
#امام_حسین ع💔
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزم بدون کرب و بلا شب نشد ولی
شبهای جمعه سینهی من بیشتر گرفت
#حسین_جان♥️
شب جمعه سلام بدیم محضر ارباب و از راه دور زائرشون بشیم 🤚💔
✨السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین✨
💫شب جمعه تون کربلایی💫
🌹@tarigh3
"ڪربلایے" نیستماماتوشاهدباشڪہ
هردعایےکردماول"ڪربلا"راخواستم..💔
اللهم ارزقنا حرم...♥️♥️♥️
🌹@tarigh3
🌷🕊
هر شب جمعه دلم یاد شهیدان میکند
یاد زینالدین و همت، یاد چمران میکند
حاجقاسم، تا سحر یاد شهیدانم ولی
چشمها را یاد چشمان تو گریان میکند
💕شب جمعه شهدایادکنیدتاشهداهم شمارانزدارباب یادکنند.💕
هدیه به روح ملکوتی و بلندهمه شهیدان ازصدراسلام تاکنون،
امامشهدا،
وحاجقاسم عزیزمون صلوات🌷
#شب_جمعه
#به_وقت_دلتنگی
🌹@tarigh3
مولایمن
🍂درد دل ما بی تو فراوان شده آقا
دلها همه امروز پریشان شده آقا...
🍂آرامش دنیای نفس گیر، کجایی؟
بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا...
تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
شبتون ختم به جمعه ی ظهور💚
🌹@tarigh3
🌟🌿
بارالها! معبودا!
تو تنها پناه منی در لحظههای پر اضطراب ترسهایم.
آغوش تو امنترین جای جهان است.
نه؛ بهتر بگویم:
خدایا! بلکه تنها جای امن دنیا، آغوش توست.
🌟🌿
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با این دل بیقرار خیلی سخت است
جا ماندنمان ز یار خیلی سخت است...
تو درد فراق دیده ای، می دانی
برگرد که انتظار خیلی سخت است...🥀
صبح آدینه تون مهدوی 💚
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3
خوابدیدمکهدرآغوشِ ضریحت هستم
کاشتعبیرکند یکنفراینرویا را💔
صبحتون حسینی🌤💚
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر غیبتت رو کردند
ته دلت امیدوار باش
که اونهایی که تو این دنیا به واسطهی
حقارتهای شخصیتی که در وجودشون ریشه داره و اتفاقا تو رو خیلی کمتر از خودشون میدونند و اصلا قبولت ندارند
دارند دسته دسته از بار گناهانت رو بر میدارند و به جان میخرند.
اگر شنیدی پشت سرت حرف زدند
احساس سبکی کن
احساس آرامش کن
احساس کن اومدن کمکت بکنندتا
راحت تر از پل صراط رد بشی...
پس با کسانی که غیبتت رو میکنند نجنگ
تو کار درست رو انجام بده
مدام بگو:
سبحانالله
یعنی:فقط خداست که بی عیب و نقصه.
#ماه_رجب
#غیبت
#نماز_شب
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊جمعه یعنی عطر نرگس در هواسر می کشد
🕊جمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر می کشد
🕊جمعه یعنی روشن از رویش بگردد این جهان
🕊جمعه یعنی انتظار مهدی صاحب زمان
#امام_زمان_عج
#جمعه_های_انتظار
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#مادران_مرد!!
🌷به ملاحظهی ناراحتی قلبیام، روزهای اول، خبر شهادت ابراهیم را به من ندادند؛ اما از حال و هوای برادرم و بقیهی اطرافیان حدس میزدم که باید اتفاقی افتاده باشد. دو_سه روز بعد، توی خیابان داشتم میرفتم که یکی سر راهم سبز شد. تا دیدمش، شناختمش. توی محل به قول معروف، گاو پیشانی سفید شده بود؛ همه میدانستند با انقلاب و انقلابیها میانهی خوشی ندارد. لبخند موزیانهای روی لبش بود. یکدفعه بدون هیچ سلام و علیکی و بدون هیچ مقدمهای و با یک دنیا نیش و کنایه گفت: پسرتم که کشته شد حاج خانوم!
🌷دلم به درد آمد، امّا خودم را نباختم. بلافاصله رو به آسمان کردم و از ته دل گفتم: الحمدلله رب العالمین. لبخند از لبهای او رفت. گفتم: چی فکر کردی؟! ابراهیم منم فدای سر آقا علیاکبر امام حسین علیه السلام شد. طرف انگار شادیاش تبدیل به عزا شده بود. مات و مبهوت داشت مرا نگاه میکرد. برای اینکه حالش بیشتر جا بیاید، همانجا، در آن هوای گرم زانو زدم و بر آسفالتهای داغ خیابان، سجدهی شکر کردم!
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ابراهیم امیر عباسی
📚 کتاب "ساکنان ملک اعظم ۵"
❌❌️ از دامن زن، مرد به معراج میرود. [امام خمینی (ره)]
🌹@tarigh3
نخبه علمی بود
به قدری باهوش بود که
در۱۳سالگی به راحتی
انگلیسی حرف میزد
درجبهه آموزش زبان مۍداد
والفجر۸ شیمیایی شد
و در۱۷سالگی به شهادت رسید
معلم کوچک جبههها
🌷شهید#محمود_تاج_الدین🌷
🌹@tarigh3
14.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خواص لحظه شناس مثل حاج مهدی رسولی...
بدون لکنت و با صراحت حرفش را زد!
در حرم امام رضا علیه السلام و در حضور خیل مردم هم زد، پاسخش را هم به خوبی از مردم گرفت...
درود بر غیرت و بصیرتت، حقا که یار واقعی ولی امرت هستی
#یاد_بگیریم
💠 اعمال مشترک ماه رجب
⏱فقط امروز و فردا از ماه رجب باقی مانده. این دو روز را قدر بدانیم و نهایت بهره را ببریم.
✅ خواندن ۱۰۰ مرتبه سوره توحید روز جمعه (امروز)
✅ دعاهای ماه رجب که در مفاتیح در بخش اعمال رجب آورده شده است.
✅ زیاد استغفار کردن و توبه و طلب مغرفت و آمرزش از خداوند و ترک گناهان
#ماهرجب