eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
655 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
6.9هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
enc_17240062230869297708897.mp3
11.15M
نوای حسین سید فاقد الموسوی مناجات با امام حسین علیه السلام
همیشه منتظر بهترین ها باش زندگی هنوز برای ما اتفاقات زیبا کنار گذاشته 😍 ‌🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش میشد زندگی تکرار داشت . . . لااقل تکرار را یکبار داشت . . . ساعتم برعکس میچرخید....و من برتنم میشد گشاد این پیرهن . . .  آن دبستان ، کودکی ، سرمشق آب . . .  پای مادر هم برایم جای خواب . . .  خود برون میکردم از دلواپسی . . . دل نمیدادم به دست هر کسی . . .  عمر هستی ، خوب و بد بسیار نیست . . . حیف هرگزقابل تکرار نیست! ! ! 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
66.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥تنها شرط قبولی اعمال ما در مسیر ولایت امام زمان عجل‌الله قرار گرفتن است. 🔰اگر اعمال عبادی ما و هَیئات ما ، آن نور الهی را در ما گسترش نداده باشند ، جایگاه عقلی و فهم و شناخت از مسیر بندگی برای ما ایجاد نکرده است . 💠 شرط معرفت به خدا معرفت و تبعیّت از امام زمان عجل‌الله است . 👇👇👇 🌸 امام محمد باقر علیه‌السلام فرمودند : اگر کسی نسبت به معرفت و شناخت و همراهی با ولیّ زمان خود در جهالت باشد ؛ چه در عبادات مختلف باشد چه در زنا کردن فرقی ندارد و این رمز عبودیت است ، معرفت نسبت به ولیّ زمان . 🎤سخنران : حجةالإسلام عالی
دریافتم که تو رفاقت باید تعادل رو حفظ کرد و به طور کلی نباید روی هیچ کسی خیلی تکیه کرد. در کارهایمان به یکدیگر محتاجیم چون انسان موجودی ست اجتماعی، ولی دیگران تکیه گاه ما نیستند و نیاید این وابستگی و تکیه گاه بودن به وجود بیاید. به دوستتان وقت بدید، شاید شرایط خاصی دارد یا شرایط خاصی برایشان بوجود آمده باشد.🌹 خلاصه گریزی نداریم از اجتماعی بودن،اگر میخواهید تو رفاقت موفق باشید و خیلی اذیت نشید،سطح توقع و انتظاراتتون رو پایین بیاورید.☘️ 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🍂 🔻 بی آرام / ۵ برای سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی روایت زهرا امینی
🍂 🔻 بی آرام / ۶ برای سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی روایت زهرا امینی بقلم، فاطمه بهبودی •••━🌼🍃━━━━━━━━•••━ خیلی از حسینیه دور نشده بودیم که موتور قارقاری کرد، بعد انگار یک نفر من را گرفت و پیچاند و پرت کرد روی زمین. اسماعیل با دستپاچگی موتور را که روی زمین افتاده بود و بنزینش می‌ریخت، رها کرد و دوید طرفم. دست و پایم را تکان داد و گفت: «خوبی؟» گفتم: "خوبم. فقط بدنم یه خرده کوفته شد." راستش را نگفتم. داشتم از درد و ترس قالب تهی می‌کردم. نالیدم. اصلا نفهمیدم چی شد! رویش را نداشتم که سرم را بالا بگیرم و نگاهش کنم. چادرم را، که لای چرخ دنده ها رفته بود، نشان داد و گفت:" چادرت رفته لای چرخ. پیچیده و زمینت زده." بدنم جوری درد گرفته بود که نمی توانستم بلند شوم. نیم ساعتی طول کشید تا حالم جا آمد و مردم خیابان طالقانی دورم را خلوت کردند. اسماعیل از یک مغازه‌دار مقداری آب گرفت تا چادرم را تمیز کنم. اما روغن جوری به خورد پارچه رفته بود که خیال بیرون آمدن نداشت. رد زنجیر چرخ روی چادر مانده و سوراخش کرده بود. وقتی رسیدیم خانه مامان گفت چی شده؟ چرا رنگت پریده؟ گفتم: "هیچی! چمه؟ خوبم." سری تاب داد و گفت: "تو یه چیزی‌ت شده!" - نه هیچیم نیست. اسماعیل رو کرد به مامان و ماجرای زمین خوردنم را تعریف کرد. حاج خانم عصبانی شد: - دختری که خیره سر باشه و حرف گوش نکنه می‌شه !این! حالا اگه بلایی سرت اومده بود باید چیکار می‌کردیم؟ تا پلک به هم زدیم عید شد. دوازده روز از فروردین ماه ۱۳۶۱ رفته بود که دخترم به دنیا آمد. اسماعیل گفت: «اسمش رو فاطمه بذاریم؟» گفتم: "اگه میگی خوبه من حرفی ندارم فاطمه" وقتی به دنیا آمد سرحال بود. سه کیلو وزن داشت. اما هر چه می‌گذشت بی رمق می‌شد و وزن کم می‌کرد. بردیمش پیش دکتر قدیری که در خیابان نادری مطب داشت. دخترم را معاینه کرد و شربت های تقویتی و مولتی ویتامین داد. بهتر نشد. دوباره دکتر بردم. گفتم: «هر چی می‌گذره این بچه لاغرتر می‌شه.» گفت: «حتماً شیرت کمه. بهش شیر کمکی بده» شیرم خوب بود ولی برایش شیر کمکی گرفتم. فاطمه انگار چوبی خشک شده بود که روی آن پوستی کشیده بودند. تیرماه ۱۳۶۱ عملیات رمضان انجام شد. اسماعیل فرمانده نبود و با گردان نور به جبهه نرفته بود. با صادق مروج و عبدالله محمدیان و رحیم خزعلی همراه شده و به عنوان نیروی گردان دیگری رفته بودند. سی و یکم تیرماه از بیمارستان زنگ زدند و به حاج خانم خبر مجروحیت اسماعیل را دادند. دلم هری ریخت و توی دلم خالی شد. بعد از مجروحیت در خرمشهر، تا آن روز جراحت سختی برای اسماعیل پیش نیامده بود. حاج خانم گفت: تو بچه شیری داری. بمون کنار بچه ت. من میرم بیمارستان. فاطمه چهارماهه بود و اصرارم بی فایده. چند روز بعد حاج خانم و اسماعیل به خانه آمدند. اسماعیل تعریف کرد عراقی‌ها به نیروهای ما تک زدند. چراغ خاموش با تانکها آمدند. ما پشت خاکریز بودیم، یک دفعه دیدم تانکی بالای سرمان است و دارد می آید روی ما. داد زدم فرار کنید. مروج و خزعلی، که بالای خاکریز بودند، زیر چرخ های تانک رفتند و شهید شدند. عبدالله در رفت. پای چپ من زیر شنی تانک رفت. اشهدم را گفتم. داشتم بی هوش می شدم که فاطمه آمد جلوی چشمهایم. دلم برای دخترم سوخت. خدا وابستگی ام را دید و من را نبرد. توی بیمارستان چشم باز کردم. فهمیدم عبدالله مسیر زیادی من را به دوش گرفته و به عقب رسانده بود. اگر عبدالله نبود، حتماً اسیر می شدم. نازک‌نی پایش از بین رفته بود. پایش را گچ گرفته بودند و نمی توانست درست راه برود. مدتی در خانه ماند و استراحت کرد. دوستانش به عیادتش می آمدند و گچ پایش پر شده بود از نقاشی و یادگاری های دوستانش. از شهادت مروج خیلی ناراحت بود. در محله آخر آسفالت هم‌بازی بودند و در مسجد امام رضا بیشتر با هم اخت شده بودند. در جبهه به شانه به شانه هم کار می‌کردند و در عملیاتهای بیت المقدس و فتح المبین جانشینش بود. همیشه می‌گفت:"سید صادق بچه سربه زیر و خوبی بود." هر چند اسماعیل از بستر بیماری بلند شد، درد پا همچنان با او بود و تا مدت ها می‌لنگید. دوباره اسماعیل به جبهه رفت و روز از نوروزی از نو. 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خیلی تضرع کنید، دعا بخوانید ما دعای غیرمستجاب نداریم وعده الهی است و بدانید اگر مستجاب نشد بهترش را میدهند و یا بلایی دور میشود، این باطن دعا است. -استادانصاریان - .
نُحنُ کَهفٌ لِمَن اِلتَجَأ إلَینا ؛ ما پناهگاهیم برای هرکسی که به ما پناه آوَرَد . - امامحسنعسکری(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 چرا دست به هر کاری می‌زنم پیش نمیره ؟ همه کارام پر از موانع و گره‌های متعدده ! |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه کم مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام بشنوید دلتون حال بیاد😍👌👌 علی یارتان باد🤲💐 🌹@tarigh3
. جمله‌هایی که رو به زبون می‌یاریم دست کم نگیریم. اون‌ها تا حدی می‌تونن قوی باشن كه با يكی‌شون از ذوق تا صبح بيدار بمونی و با يكی ديگه‌اش تا صبح گريه كنی! 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما را تو به خاطری همه شب یک روز تو هم به یاد ما باش حسین.. صلی‌الله‌علیک‌یا اباعبدالله مهربون اربابم♥️حسین(ع) 🌹@tarigh3
شده آیا که شبی تاخود صبح فکر کنی من پراز فکرتوام هرشب خودراتاصبح 💔 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ‌حضرتِ امیرالمؤمنیـن تویِ خطبـه‌ی ۲۳ نهج‌البلاغه‌شون، یه جا خطاب به اصحاب میگن که: «به سویِ نیرومند کردنِ دینِتـان بشتابیـد!» حتی نمیگن برید، میگن بشتابید! چرا؟ چون هر نفسـی که می‌کشیم ممکنه آخرین نفسِ زندگی‌مون باشه! کی از فرداش خبر داره که تا کی زنده ایم؟! حالا چقدر از زمان‌مون رو هر روز می‌ذاریم که دینمون رو قوی تر کنیم؟ عقایدمون رو سفت و محکم کنیم؟ جوابِ چهار تا شبهه‌مون رو برطرف کنیم؟ اصلا چقدر وقت میذاریم کتاب بخونیم و روش فکر کنیم؟ آدمی که از فرداش خبر نداره، بچه شیعه نباید بذاره حرفِ مولاش رو زمین بمونه :) 🗣
مولای خوبم شب را بہ سحر بردم و بے تاب تو بودم آواره ے آن صورت مهتاب تو بودم در زیر لبم تا بہ سحر زمزمه ڪردم اے ڪاش در این فاصلہ در خواب تو بودم تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌷 🌟شب تون مهدوی التماس دعا 🤲 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟🌿 مرا ضعیف آفریده‌ای! بدن ناتوانم، حتی تحمل آتش این دنیا را هم ندارد! لطف و رأفت تو، دلسوزی بی‌مثال تو، این جسم ضعیف مرا در آتش دوزخ نخواهد انداخت، اگر اهریمنانه، با اعمال ناشایستم، خشم تو را برای خود نخریده باشم! مولای من! توبه‌ام را بپذیر و بر این جسم ناتوان رحم کن! 🌹@tarigh3 .