🔹راز شهیدے ڪه بعد ۲۷ سال گمنامی
آدرس مزارش را داد.
۲۷ سال از شهادت و مفقودے حمیدرضا گذشته بود، خواهرش دیگر طاقت دورے نداشت، رفت ڪنار مزار شهید پلارک، همرزم برادرش، او را به حضرت زهرا (س) قسم داد ڪه خبرے از برادرش حمیدرضا به او بدهد، گفت: به حمید بگو به خواب خواهرت بیا و خبرے از خودت بده، خواهرش با گریه تعریف میڪرد: فرداے آن روز خواب دیدم جمعیت زیادے در بلوار سردار جنگل در منطقه پونک تهران در حرڪت هستند، صداے حمیدرضا را شنیدم گفت: خواهر اینها همه براے تشییع پیڪر من آمدهاند و به اذن خدا همه آنها را شفاعت خواهم ڪرد، بعد اشاره به عابرے ڪرد ڪه در ڪنار جمعیت بود اما توجهے به آنها و شهدا نداشت، گفت: حتے او را هم شفاعت خواهم ڪرد.
از خواب ڪه بلند شدم فهمیدم در بوستان نهج البلاغه تهران شهید گمنام تشییع و تدفین ڪردهاند، بعدها با پیگیرے خانواده شهید و آزمایشات دے ان اے هویت این شهید اثبات شد.
اگر به بوستان نهج البلاغه تهران رفتید، در ڪنار مزار شهیدِ وسط یادمانِ شهداے گمنام ڪه متعلق به شهید #حمیدرضا_ملاحسنی🌷است.
#شهید_حمیدرضا_ملاحسنی
🍃🌸🍃🌸🍃
💠شهیدی که تماشاچی در تشیعش را شفاعت میکند💠
▫️ 27 سال از شهادت و مفقودی حمیدرضا گذشته بود. خواهرش دیگر طاقت دوری نداشت؛ رفت کنار مزار شهید پلارک، همرزم برادرش، او را به حضرت زهرا (س) قسم داد که خبری از برادرش حمیدرضا به او بدهد. گفت: « به حمید بگو به خواب خواهرت بیا و خبری از خودت بده!»
🔻خواهرش با گریه تعریف می کرد: « فردای آن روز خواب دیدم جمعیت زیادی در بلوار سردار جنگل در منطقه پونک تهران در حرکت هستند. صدای حمیدرضا را شنیدم؛ گفت: «خواهر این ها همه برای تشییع پیکر من آمده اند و به اذن خدا همه ی آنها را شفاعت خواهم کرد. بعد اشاره به عابری کرد که در کنار جمعیت بود اما توجهی به آنها و شهدا نداشت، گفت: « حتی او را هم شفاعت خواهم کرد..
از خواب که بلند شدم فهمیدم در بوستان نهج البلاغه تهران، شهید گمنام تشییع و تدفین کرده اند. بعدها با پیگیری خانواده ی شهید و آزمایشات dna هویت این شهید اثبات شد.
اگر به بوستان نهج البلاغه تهران رفتید، در کنار مزار شهیدِ وسط یادمانِ شهدای گمنام که متعلق به یکی از ریشوهای با ریشه ، شهید حمیدرضا ملاحسنی است.
شهید #حمیدرضا_ملاحسنی🕊🌹
📚منبع: کتاب راز رجعت