🍃🌺🍃🌺
💢گاهی به بهونهی گرفتن کتاب میرم خونشون...
دوستش دارم و دلم نمیخواد ناراحتیش و ببینم....آخه بهترین رفیقم هست و در کنارش احساس آرامش میکنم....
حال و هواش و میدونم و از دلتنگیاش خبر دارم.... بیشتر نوشتههاش پرِ از واژههای دلتنگی و غم....
دیروز که سرزده رفته بودم خونَشون در رو که باز کرد از حالت چشاش معلوم بود که دوباره گریه کرده...😢
گفتم: زینب چرا رنگ و روت پریده اتفاقی افتاده؟؟
رو کرد به من و گفت:
_نه عزیزم چیزی نیست.
وارد خونشون که شدم صدای مداحی از اتاق پدرش میومد...
با خودم گفتم: الان چه وقته اومدنت بود خونهی مردم....."بندهی خدا" خلوت کرده با "پدرش" حالا تو این وسط اومدی ضد حال...
بهش گفتم:
زینب جون قربونت مزاحمتت نمیشم اومدم فقط کتابت و بدم و برم...
با نگاه مهربونش رو کرد به من و گفت:
_خواهری چرااا مزاحمت خوب کردی اومدی...برم لب تابم رو خاموش کنم الان میام...
گفتم:نه بزار بخونه مداحیشو دوست دارم... خلاصه اومد نشست کنارم...
یک آهی کشید و گفت: روز پدر نزدیکه... میدونی چند ساله تو حسرت نگاهش موندم!!
اصلا میدونی توحسرت یک "نگاه موندن" یعنی چی ؟؟؟
دستم رو روی شونهاش گذاشتم و گفتم : میدونم...!!😔
گفت: شاید بدونی اما مثل من که درکش نکردی....!!💔
دیدم اشکاش سرازیر شد و با صدای بلند شروع کرد به گریه کردن...!!
دلم لرزید با چشمهای پر از اشک ناخودآگاه بغلش کردم و گفتم: شاید اون طوری که باید احساستو درکت نکنم...
اما تو رو مثل خواهرم دوست دارم و میدونم در حسرت ۴۱ سال برای دیدن پدری که نیست(شهید مفقودالاثر) و حتی نشانی ازش نیومد تا مزاری ساخته بشه که روز پدر که میشه شاخه گلی برداری و بِبری رو سنگ مزارش بزاری و با زبان ساده بگی:
♥️ پدرم عشقم♥️ روزت مبارک یعنی چی...!!
دستش رو گرفتم و گفتم :بلند شو چند شاخه گل بگیریم و بریم گلزار شهدا... کنار مردان بیادعا و شهدای گمنام..... این مداحی رو بزاریم و یک دل سیر گریه کنیم به یاد تمامی شهدای عزیزمون....!!
شاید این تنها کاری باشه که بتونه کمی دلتو آروم کنه ...!!♥️
هر شهیدی ترک دنیا کرد و رفت
عشق را اینگونه معنا کرد و رفت
عشق یعنی با خدا تنها شدن
قطره باشی با خدا دریا شدن
#روح_تمامی_پدران_آسمانی_شاد
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
🍃🌸
🌹@tarigh3