من شکایت دارم…
از آن ها که نمی فهمند چادر مشکی من یادگار مادرم زهراست
از آن ها که به سخره می گیرند قـداسـتِ حجابِ مادرم را ؛
چـــــرا نمی فهمی؟
این تکه پارچه ی مشکی، از هر جنسی که باشد
حـــُرمــت دارد !
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ
انسان شناسی ۲٠۱.mp3
11.55M
#انسان_شناسی ۲۰۱
#استاد_شجاعی
#شهید_احمد_کاظمی
#دکتر_رفیعی
💢 پایینترین حالتِ "تولد سالم" به برزخ،
ورود به بهشت است.
♨️ و بسیار مراتبِ بالاتر از بهشت وجود دارد؛
که انسان، بسته به میزان قدرت روحِ سالمش، از آنها برخوردار میشود!
☜ اما حرکت به سمت بهشت (که حداقلیترین نتیجه تولد سالم است) و بالاتر از بهشت، از یک نقطهی صفر آغاز میشود!
همه باید از همینجا شروع کنند.
#شهیدانه♡
صورتش نگاه كردم، ديدم پير شده. حاجي با آن كه 28 سال سن داشت همه فكر مي كردند جوان بيست و دو، سه ساله است؛ حتي كمتر. اما من آن شب براي اولين بار ديدم گوشه چشم هايش چروك افتاده، روي پيشاني اش هم. همان جا زدم زير گريه 😭گفتم : «چه به سرت آمده ؟ چرا اين شكلي شده اي ؟ ». حاجي خنديد، گفت: « فعلاً اين حرف ها را بگذار كنار كه من امشب يواشكي آمده ام خانه. اگر فلاني بفهمد كله ام را مي كَند! » بعد گفت: «بيا بنشين اينجا، با تو حرف دارم.» نشستم. گفت: « تو مي داني من الان چي ديدم ؟ » گفتم: «نه!» گفت: « من جدايي مان را ديدم.» به شوخي گفتم: «تو داري مثل بچه لوس ها حرف ميزني! » گفت: « نه، تاريخ را ببين. خدا هيچ وقت نخواسته عشّاق، آن هايي كه خيلي به هم دلبسته اند، با هم بمانند.» من دل نمي دادم به حرف هاي او. مسخره اش كردم. گفتم: « حالا ما ليلي و مجنونيم ؟» حاجي عصباني شد، گفت: « من هر وقت آمدم يك حرف جدي بزنم تو شوخي كن! من امشب مي خواهم با تو حرف بزنم. در اين مدت زندگي مشترك مان يا خانه مادرت بوده اي يا خانه پدري من، نمي خواهم بعد از من هم اين طور سرگرداني بكشي. به برادرم ميگويم خانه شهرضا را آماده كند، موكت كند كه تو و بچه ها بعد از من پا روي زمين يخ نگذاريد، راحت باشيد.» بعد من ناراحت شدم، گفتم : «تو به من گفتي دانشگاه را ول كن تا باهم برويم لبنان، حالا … » حاجي انگار تازه فهميد دارد چقدر حرف رفتن مي زند، گفت: « نه، اينطورها نيست. من دارم محكم كاري ميكنم. همين»
#راوی_همسر_شهید_همت
چارۀ بیچارهها!
وقتی این همه به خویش اعتماد کردم و ضرر کردم و باز هم اعتماد کردم، فهمیدم که این نفس چه اندازه سرکش و حیلهگر است. حالا خوب میفهمم راز این همه شکوهای که دوستان تو از نفس میکنند و پناهی که از دست او به تو میآورند را.
آقا! من هم از نفس خویش به تو شکایت میکنم. به فریادم برس که بیچارهام کرده. هر بار که توبه میکنم از اعتماد به او، طوری فریبم میدهد که گویی رفیقتر از او کسی برایم نیست و همۀ بلایی را که بر سرم آورده، فراموش میکنم. گلایه از نفسم را پیش تو آوردهام، شاید تو عنایتی کنی و از دست او خلاص شوم.
🌙شبت بخیر چارۀ بیچارهها!💫
#ممنونم_خدا 🙏
وقت هضم غذا؛
- تو برای اینکه انرژی لازم برای فعالیت سلولهامو فراهم کنی، مواد قندی غذا رو از روده به رگهام میفرستی،
- بعد برای تجزیه مواد قندی، انسولین لازم رو از پانکراس میگیری،
- تو با انسولین، قند موجود توی خونم رو تجزیه میکنی و برای سوخت و ساز، به سلولهای بدنم می رسونی،
- و اگه مواد قندی بیشتر از نیاز سلولهام باشن، اونا رو توی کبدم برای روز مبادا ذخیره میکنی،
- اینجوری لحظه به لحظه حواست بهم هست، تا قند خونم بالا نره و دچار بیماری دیابت نشم .
ممنونم ازت خدا... 🙏
خوش بحال قلبهایی، که هر صبح؛
رو به یاد تـــو، باز میشوند...
طراوت همه عالم...
در گروی تکرار یاد تـــوست حضرت صاحب دلم!
✋🏻سلام تنہا دليݪ طࢪاوتزمین❤️
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ❣
🔴 آیت الله قاضی طباطبایی ره :
🔹️ لقمه حرام انسان را دشمن دین میکند همانطور که ٣٠ هزار حرام خوار در روز عاشورا با امام حسین علیه السلام دشمنی کردند. لقمه شبهه ناک هم انسان را شبهه افکن در دین میکند.
💐🌸🍃🍂❄️🍃🌻🍁🍃❄️🍂
🌼🌿
🌺
خود را درگیر طوفان هایی که
دیگران برایتان می سازند نکنید
شما آنقدر وقت ندارید که
به هر کسی بهتان سنگ پرتاب میکند
واکنش نشان دهید...
خدا گفته از هر سختی و اندوهی
نجات میدم ، تو فقط به من
توکل کن ...❤️