کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🍂 🔻 گلستان یازدهم / ۲۶ زهرا پناهی / شهید چیت سازیان نوشته بهناز ضرابی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🍂
🔻 گلستان یازدهم / ۲۷
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
علی آقا از دست شویی بیرون آمد صورتش خیس بود و داشت آستین هایش را پایین می آورد. وقتی مرا دید، با تعجب گفت: «هنوز نخوابیده ی؟» جواب دادم: «خوابم نمی آد.» لبخندی زد و گفت معلومه» هم خوابت میآد، هم خسته ای. من میخوام نماز بخوانم. یه سری کار هم دارم که باید انجام بدم. تگه پیش من معذب و ناراحتی میرم پایین
گفتم: «نه، راحت باشید.» گفت: «پس تو هم راحت باش بگیر بخواب. میخوای چراغا رو خاموش کنم؟» قبل از اینکه جواب بدهم چراغ ها را خاموش کرد و ایستاد به نماز. از فرصت استفاده کردم چادرم را درآوردم، پتو را روی صورتم کشیدم. از فرط خستگی خیلی زود خوابم برد.
با صدای اذان که از خیابان و جایی نزدیک به گوش میرسید، از خواب بیدار شدم و ناخوداگاه چشمم افتاد به تخت علی آقا. کسی روی تخت نبود، اما پتو کنار افتاده بود. نور چراغهای خیابان اتاق را روشن کرده بود. روی تخت نشستم. صدای شرشر شیر آب می آمد و چراغ دستشویی روشن بود. بلند شدم و چادرم را سر کردم. علی آقا وضو گرفته از دست شویی بیرون آمد. سلام دادم. با تعجب گفت: « سلام تو بیداری؟ انگار خیلی خسته بودی. تا سرت گذاشتی رفتی»
گفتم: «بله. خسته بودم.»
گفت: «من و آقا محمود میخوایم بریم حرم برا نماز صبح می آی؟»
گفتم: «وضو نگرفتهم.»
در اتاق را باز کرد. «تا من در اتاق آقا محمود رو میزنم شما هم وضو بگیر.»
بعد از خوردن صبحانه به طرف تهران حرکت کردیم. چهل دقیقه ای میشد که از قم درآمده بودیم. یک دفعه دایی با لهجه غلیظ همدانی گفت: «آکهی یادمان رفت سوان بخریم.»¹ علی آقا پایش را از روی پدال گاز برداشت. سرعت ماشین کم
شد. گفت: «شی کنیم. برگردی مان؟!»
من و زندایی که عقب ماشین نشسته بودیم زدیم زیر خنده. دایی دور برداشت و گفت: «می میشه بیای قم و سوان سوغات نوری رامان نی میدن همدان. چشم و چالمان در می آرن»²
--------------------
۱. عجب فراموش کردیم سوهان بخریم
۲ مگر میشود به قم بیایی و سوهان نخری به همدان راهمان نمی دهند، چشم هامان را در می آورند!
ادامه دارد.....
🌹@tarigh3
مزد تلاشش برای ترویج #حجاب راگرفت!
#شهیده_فائزه_رحیمی
#حجاب_فاطمی
#بی_تفاوت_نباشیم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3
عشق در فراق
اگر زنده بماند عشق است؛
در وصال که همه ادعا دارند💔
اللهم ارزقنا حرم...کربلا..
✨صلیاللهعلیکیا مولای
یااباعبدالله الحسین✨
🌹@tarigh3
°•~🌱
بے غم عشق تو صد حیف ز عمرے ڪه گذشت!
بیش از این ڪاش گرفتار غمت مےبودم...
#اباعبدالله 💔
آخی...
جاااانم
اون بچه هایی که بلند بلند
سلام فرمانده می خوندند
می گفتن نبین قدم کوچیکه
پاش بیفته من برات قیام می کنم
الان تو آغوش سردارن😭💔
شهادت گوارای وجودتون🕊🥀
#ما_ملت_شهادتیم
🌹@tarigh3
مولاجانم
بلای نبودنت، به زانو درآورده همه را..
هراسان، در پی یافتن یک منجی الهی
، دارد بیدار میشود این بشرِ به خوابِ غفلت فرو رفته...
جهان تشنهی منجی است و "لامنجی الا المهدی"...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌷
🌹@tarigh3
🌟🌿
خدایا!
خوب میدانم
و از عمق جان باور دارم
آنان که به تو امید دارند،
هرگز سرافکنده نخواهند شد.
ای همه دار و ندارم ،دوستت دارم.
🌟🌿
🌹@tarigh3
برگرد بی تو کل جهان نامنظم است
خوش کردهایم دل به همین اتفاقها
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج 🥺💔
صبحتون امام زمانی💚
🌹@tarigh3