eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
658 دنبال‌کننده
13هزار عکس
6.5هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 شهیدبزرگوار مهدی زین الدین:🌿 هر کس در شب را یاد کند، هم او را نزد یاد میکنند. را یاد کنید حتی با ذکر 💕❤️💕
-تشنگۍمانچشیدیم ؛حقیقت‌ این‌است عطش‌ما‌به‌فداۍلب‌ عطشان‌اباعبدالله:)💔 🌱
•|🌿 •°♥️°• " بی‌‌پناه‌‌کہ‌شدی؛صدایش‌‌کن ! او‌حسین‌ِ‌وِترالمَوتور‌است . . . می‌داندتک‌وتنها‌شدن‌‌یعنی‌‌چہ‌، درآغوشت‌‌می‌گیرد :)) •• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🏴 رسیدیم به دوم محرم روزی که و یارانشون بعد از اینکه راه طولانی رو پشت سرگذاشتن به می رسند. اباعبدالله، قبلا در در سال ۳۶ هجری، وقتی همراه پدر بزرگوارش، (ع) بوده از این محل عبور کرده، در اونجا نمازخوندن و حضرت علی(ع) به حادثه ی شهادت اباعبدالله و یارانش در کربلا اشاره می کنه. البته کربلا در آن زمان مکانی بوده که کسی در اونجا زندگی نمیکرده و بعد از وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری اسم روی زبان ها میفته؛ از منزل به بعد که ۲۶ ذی الحجه بود سپاه هم همراه امام بود. وقتی کاروان به می رسه، یه پیک از به کربلا می رسه بدون اینکه به امام حسین و یارانش سلام کنه میره سمت حُرّ و نامه ای از طرف بهش میده؛ عبیدالله توی نامه به حُرّ دستور میده که "به حسین و یارانش سخت بگیر و او را در بیابانی بی آب و سبزه فرود آور" در آخر نامه هم نوشت که به آورنده نامه دستور دادم که تمام تصمیمات و حرکات تو رو به من گزارش بده و پیش تو بمونه تا دستور منو اجرا کنی. حُرّ وقتی نامه رو خواند اونو به اباعبدالله نشون میده و میگه مجبورم دستور عبیدالله رو اجرا کنم؛ امام به حُرّ گفت بگذار به دهکده غاضریه که نزدیکه بریم و اونجا بمونیم که حُرِ قبول نکرد و گفت که این پیک دیده بان منه؛ و کاروان هر دو سپاه در این گذرگاه فرود آمدند.
🏴 🔸 وقایع روز ششم‌محرم از روز که وارد کربلا شد تا ششم محرم مرتب مذاکراتی بین و عمرسعد صورت می گرفت. عمرسعد امیدوار بود بتونه بدون جنگ غائله رو تموم کنه. بعضی وقت ها این مذاکرات بدون حضور حتی نزدیکترین افراد انجام می شد و بعضی وقتا هم با حضور افراد بسیار نزدیک عمربن سعد یا امام حسین(ع). بعضی از افرادی که توی سپاه عمربن سعد بودن، از سر کینه و بعضی هم بخاطر اینکه ترفیع درجه بگیرن گزارش مذاکرات عمربن سعد رو مخفیانه برای عبیدالله زیاد می فرستادن. یکی از اون افراد شخصی بود به اسم بن یزید اصبحی که با امام حسین(ع) کینه و دشمنی عمیقی داشت. خولی مخفیانه نامه ای به ابن زیاد نوشت: ✍ "ای امیر! پسر سعد شبانگاه از لشکر خود بیرون می رود و همراه با حسین در ساحل ، بساط گفتگو می گستراند و این گفتگوها تا نیمه های شب ادامه دارد . او با حسین نرمش و رافت و سازش دارد. اگر فرماندهی را به من بسپاری من کار را تمام خواهم کرد و به تنهایی بر این امر توانایم." وقتی عبیدالله زیاد نامه خولی رو خوند برای عمرسعد نامه ای نوشت: 📜 ای پسرسعد خبر رسیده است که شب ها تا دیرگاه با حسین گفت گوها داری! همین که نامه ام را خواندی حسین را وادار تا بر فرمان من فرود آید. اگر نپذیرفت آب را بر او ببند و میان او و فرات حایل شو که من آب را بر یهود و نصاری حلال کردم و بر حسین و خانواده اش حرام. حسین و یارانش نباید از آب بنوشند تا همان گونه که بر امیرالمومنین عثمان گذشت، تشنه بمیرند. 📮وقتی عمرسعد این نامه رو دریافت کرد، از یه طرف، حجربن حرّ رو با چهارهزارسواره، و در بخش دیگه ی فرات، شبث بن ربعی با هزار نفر رو مامور کرد تا آب فرات رو نگهبانی بدن که امام حسین و یارانش آب بر ندارن. عمربن سعد روز ششم محرم، نامه عبیدالله زیاد رو دریافت کرد.
"به‌شوقِ‌داشتَنَت‌روح‌دَربَدَن‌دارم"           ♥ دَرغَمت‌گَرجَان‌بِه‌دشواری‌ دَهم‌ مَعذوردار زَان‌که‌دَل‌‌ تَنگ‌است‌و‌آسان‌ بَرنمی‌آید‌ نَفس ○مَن‌به‌آغوشِ‌تو ●بیش‌اَز نَفَس‌ کِشیدَن‌مُحتاجَم♥️
°•~🌱 بے غم عشق تو صد حیف ز عمرے ڪه گذشت! بیش از این ڪاش گرفتار غمت مےبودم... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست دارم یه بار دیگه برگردم کربلا..❤️‍🩹 ما را برگردون پیش خودت 😭 صلی‌الله‌علیک‌یا اباعبدالله ارباب دوعالم♥️ حسین(ع) 💫شبتون و عاقبتتون حسینی 💫 🌹@tarigh3
وقتی به رسید نابینا بود دستش را گذاشت روی مزار حضرت و گفت "ما در کار شما شریک هستیم." به او گفت مگر ما در کربلا بودیم که در کار حسین شریک باشیم؟! گفت من از پیامبر شنیدم هر کس کسی را دوست بدارد در کار خوب او شریک است و من و تو به عشق می ورزیم بنابراین گویی آنگونه بوده است که در کربلا بوده ایم. 🌹@tarigh3
‌‌ آقای اباعبدالله الحسین ع آقای من . در این دنیایِ پر از هیاهو که هر آدمی‌زاده‌ای به دنبال آرامشی حقیقی و بی‌انتها برای ادامه‌ی حیات می‌گردد؛ من محبتِ شما را در دل دارم. محبتی که در میانه‌ی جان و روحِ جوانم ریشه دوانده و هرگز از خیالم محو نمی‌شود. دنیا هم که به آخر برسد، آسمان هم که به زمین بیاید، من شما را دارم و دست از دوست داشتنتان‌ بر نمی‌دارم. چه ثروتی از این بالاتر؟ در دنیا آدمها معرفتشان تا جایی‌ست که برای با تو بودن ضرری به آنها نرسد. ولیکن شما جنسِ محبت و حضور و ابراز علاقه‌تان با تمام جهان تفاوت دارد. نه کم می‌شود و نه زیاد! ثابت و همیشگی‌ست. در هر حالی می‌شود به بودنتان، به نگاهتان، به بخشش و بزرگواری‌تان تکیه کرد و سراسیمه به آغوشتان پناه آورد. دنیا، دنیایی بی رحم و کوچک است. اما آنهایی که در کشتی نجات تو آرام گرفته‌اند یقین دارند که روزی به کهکشانی بی‌نهایت خواهند رسید که آنها را از دست این دنیای پوچ و بی‌ثمر به رهایی می‌رساند. با تو بودن، مقصد است. و آنهایی که تو را ندارند، حیران و سرگردان، در این روزگار می‌چرخند و خوشبختی را در جای دیگری جستجو میکنند. ‌ 🌹@tarigh3