eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
681 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیـد ڪه شوے🕊 یڪبار شهیـد میشوے🕊 مـادرشهیـد ڪه باشے صد بار💔 و مـادر شهیـد ڪه باشے 💔 ۱۳ جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام البنین (س) و روز تکریم مادران و همسران شهدا ء
▪️امسال داستان کربلا تکرار شد... و روضه‌ی حضرت ام البنین سوز دیگری پیدا کرد... ▫️دوباره علمدار محور مقاومت تکه تکه شد تا گزندی به ولی امر نرسد و عَلَم اسلام برافراشته بماند... 🔘 وفات تسلیت باد 🏴
. ... يَا مُنَفِّسَ الْغُمُومِ ...! و| دلتنگی | هایم را فقط به تـو می‌گویم ...(: !
امام خامنه ای ؛ یکی از مؤلفه های قوی شدن قوی شدن مجلس است ! #رأی‌میدهیم برای قوی شدن💪🇮🇷
🌹شب‌عملیات‌ پلاکشو‌ کَند و انداخت سمت سيم خاردارها! بهش گفتن این چه کاریہ! اگه شهید شدۍ خونوادت چه گناهی کردن ڪه یه‌عمرچشم‌انتظاربچشون‌باشن! گفت: یه لحظه توۍ ذهنم اومدڪه اگه شهيد بشم جنازمو میبرن توۍمحل و عجب تشییع جنازه‌ۍباشکوهی توےمحل واسم راه میفته! از خدا خجالت‌ڪشیدم...
💢ﺷﻴﺦ ﺟﺎﺑﺮ ، " ﺍﻣﻴﺮ سابق ﻛﻮﻳﺖ" ﺩﺭ کتاب ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﺪ ؛ 🔸ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺟﻨﮓ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺠﻠﻴﻞ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖﺻﺪّﺍﻡ ﺑﻪ ﻋﺮﺍﻕ ﺭفتم ؛ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ، ﺻﺪّﺍﻡ ﺷﺨﺼﺎً ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺑﻨﺰ ﺗﺸﺮﻳﻔﺎﺕ ﻧﺸﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﺗﺎ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ... 🔸ﺻﺪّﺍﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﻛﻪ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﺑﺮﮒ ﮐﻮﺑﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ، ﻣﺘﻜﺒّﺮﺍﻧﻪ ﻛﻨﺎﺭﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ! ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ ؛ انشاالله ﺳﻔﺮﯼ ﺑﻪ ﻛﻮﻳﺖ ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ، ﻣﻨﺘﻈﺮﺗﺎﻥ ﻫﺴﺘﻴﻢ ، ﺻﺪّام ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻦ ﻣﺘﻜﺒّﺮﺍﻧﻪ ﮔﻔﺖ ؛ ﻛﻮﻳﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺳﺖ ، ﺣﺘﻤﺎً ﻣﯽﺁﻳﻴﻢ ! 🔸ﻭ ﻣﻦ ﺳﺎﻝ ۱۹۹۰ ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺮﻭﻫﺎﯼ ﻧﻈﺎﻣﯽ عراق ﺑﻮﺩﻡ ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﺷﺪﻡ ...! 🔹ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ﻛﻮﻳﺖ ، ﺻﺪّﺍﻡ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺍﻥ ، ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺩﻳﮕﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎﻣﯽ نمیﭘﻮﺷﯿﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ؛ ﺩﺭ ﻛﻮﻳﺖ ، من ﻣﺮﺩﯼ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺩ نمیبینم ، ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻣﯽﭘﻮﺷﻴﺪﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ دلیل ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽﻫﺎ ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮓ بودند ! 🔹ﺻﺪّﺍﻡ ﺩﺭ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ، ﻫﺮ ﺭﻭﺯ و حتی برای حضور در سالن صرف غذا ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻴﺸﺪ !!
چرا از کاندیداهای مجلس یه آزمون عین آزمون اجتهاد خبرگان نمیگیرن؟ حداقل آزمون تست هوش بگیرن😐 بابا طرف رای داده به Fatf ولی نمیدونه چی هست اصلا😐 حالا مردم در انتخاب بد مقصر هستند ولی این قانون که اینقدر برای ازدواج و تعهد زوجین و بقول خودشون تحکیم بنیان خانواده قانون و بند و تبصره گذاشته باید ۴ تا اصل بده دست شورای نگهبان بعنوان سنجش کاندیداها؟😐 یعنی شأن مجلس از خواستگاری کمتره باور کن.....
⭕️ زيارت عجيب مزار حاج قاسم توسط همسرشان ⏪ تجلي نجابت در كرمان؛ همسر حاج قاسم سليماني هم براي زيارت قبر سردار دلها در صف ايستاد امروز همسر شهيد حاج قاسم سليماني براي زيارت مزار مطهر اين شهيد بزرگوار به دور از تشريفات در صف ايستاد و سپس مانند مردم عادي قبر را زيارت و محل را ترك مي‌كند و حتي در زماني كه مردم در حاضر در صف از او مي‌خواهند تا به زيارت خود سرعت ببخشد باز هم نمي‌گويد كيست و به زيارت خود خاتمه مي‌دهد؛ اين رويداد زيبا كه توسط سايت آرمان كرمان بازتاب داشت اكنون سوژه رسانه‌هاي اجتماعي و شبكه‌هاي مجازي شده است.
🚨 آقایان ! 🔹این عکس مربوط به میتینگ انتخاباتی آقای از حوزه کهگیلویه است، آیا این عکس برای رد صلاحیت شدن ایشان کافی نیست؟ 🔹اگر به قانون باشد که قانون می‌گوید این کارها خلاف است اگر به مصلحت باشد، آیا مصلحتی بالاتر از اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی وجود دارد که با این رفتارهای عجیب عده ای از نمایندگان مورد خدشه واقع می‌شود؟ 🔸هنوز آخرین فرصت بررسی صلاحیت‌ها باقی است... نگذارید این کارها ادامه پیدا کند! بگذارید انقلاب و مردم از دست این رفتارها نفس بکشند.... ۹۸ 🏴 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
اهالـےِ طریق الشهدا... سلام 👋 خدایی قبول داریم هیشکی اندازه خدا بهت اهمیت نمیده...😇 هرکی تواین دوره زمونه به فکر مشکلات خودشه و دنبال کارای خودش... اصن وقت نداره خیلی به تو فک کنه😒 نهایت اهمیت دادنشم کلا اینه که یا بگه متاسفم یا بگه خوشحالم!!!....😑 البته هستند آدمایی که هنوز تو فکر هم نوع های خودشون هستند ولی کم هستند 🍃پس نباید زیاد امیدی به خیلیها داشته باشیم راه حل: ✨برو پیش آفریننده ات! ♥️همون خوشگله،همون که ی جوری آسمونو نقاشی میکنه که مبهوت میشی😍 💫از اون بخواه کمکت کنه 🌱بااون حرف بزن ♥️خدابسه برامون...خیلیم بسه♥️ 🌷و من یتوکل علی الله فهو حسبه🌷 🏴 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
شب نشين زلف را جز ديده ى بيدار نيست شوق خفتن كى بود خواب پريشان ديده را 🏴 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
🌹یک حدیث قدسی هست که خیلی عجیب،اصلا آدم را از خجالت آب میکند . . . ✍خداوند تبارک و تعالی میفرماید: يا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا، اِرْجِع؛ وَ يا مُحلفا عَلِيِّ هجرنا، كَفَر؛ أَنَّما ابعَدنا اِبْليس لِانَه لَمْ يَسْجُدُ لَكَ، فَواعَجَبا كَيْفَ صَالَحَتْه وَ هَجَرتَنا؛ ای كسی كه وصال ما را ترك كرده‌ای، برگرد. و ای كسی كه بر جدايی از ما سوگند خورده‌ای، سوگند خود را بشكن. ما ابليس را برای اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد، پس چقدر عجیب است كه تو او را دوست خود گرفته‌ای و ما را ترك كرده‌ای [۱] این یعنی چی ؟! فرض کن یک رفیق صمیمی داری که عاشقش هستی و دوستش داری و براش همه کار می‌کنی. یک روز که تو خیابون داری قدم میزنی، می‌بینی یک نفر داره با رفیقت دعوا میکنه، و شما میری جلو و برای دفاع، با طرف دعوا و کتک کاری میکنی و دیگه باهاش دشمن میشی و ازش متنفر میشی،چون دوستت رو اذیت کرده.... اما بعد از چند روز میبینی این دوست و رفیقت داره با اون آدم راه میره و میگه و میخنده.... 💢چه حالی پیدا میکنی؟ 💢چقدر ناراحت میشی؟ به دوستت میگی، آخه رفیق من بخاطر تو با اون دعوا کردم و با اون دشمن شدم و حالا تو رفتی با اون رفیق شدی و دست انداختی گردنش و ؟؟!! 🏴 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
🌹‏ملا نصرالدین ‏هر روز از علف خرش ‏کم می‌کرد تا به نخوردن عادت کند. ‏پرسیدند، نتیجه چه شد؟ ‏گفت، نزدیک بود عادت کند که مرد! ‏حکایت ما و گِرانیست، ‏داریم عادت میکنیم، انشالا که نَمیریم! علی برکت الله......😁😁😁😁 🏴
🔴قصد کشتن شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی 🌺یکی از آشنایان به نام سرهنگ عباسعلی میرزایی می‌گفت: سفری به مشهد مقدس رفته بودم و برای خرید کلاهی به دکان کلاه‌فروشی رفتم. صحبت از مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی به میان آمد. ☘کلاه‌فروش گفت: روز فوت مرحوم شیخ در دکان سلمانی بودم و یک نفر در صندلی اصلاح نشسته بود. چون سر و صدای تشییع‌کنندگان برخاست، مشتری پرسید چه خبر است؟ سلمانی گفت: جنازه حاج شیخ حسنعلی اصفهانی را تشییع می‌کنند. به محض شنیدن این خبر، مشتری آنچنان به فغان و ناله افتاد که تصور کردیم از منسوبان شیخ است. چون از او توضیح خواستیم، گفت من با این مرد بزرگ نسبتی ندارم، لیکن حکایتی میان من و او هست که این چنین موجب شوریدگی احوال من شده است. ⚜آنگاه داستان خود را اینگونه تعریف کرد:پدرم در قریه «نخودک» کدخدا بود و من هم در اداره ژاندارمری کار می‌کردم. روزی حاج شیخ به پدرم فرموده بودند: اگر احتیاج نداری، از شغل کدخدایی استعفا کن. پدرم نیز به موجب توصیه حضرت شیخ از کار خود استعفاء کرد و چون من از ماوقع مطلع گشتم، بغضی از مرحوم شیخ در دلم پدید آمد و دیگران هم مرا به این دشمنی، تحریک و تشویق می‌کردند تا آنکه مصمم شدم ایشان را به قتل برسانم و چون گاهی از اوقات نیمه‌شب‌ها که از ماموریت خود باز می‌گشتم مرحوم شیخ را دیده بودم که تنها از ده خارج می‌شوند، بر آن شدم که در یکی از این شب‌ها ایشان را هدف گلوله سازم. اتفاقا، در یکی از شب‌های تاریک زمستانی که به طرف آبادی می‌آمدم، حضرت شیخ را دیدم که عبا بر سر کشیده و می‌خواهند از ده خارج شوند. با خود اندیشیدم که وقت مناسب فرا رسیده، اما بهتر است اندکی صبر کنم تا از ده دور شوند و صدای شلیک من کسی را آگاه نکند. ♨️باری، مسافتی در عقب ایشان آهسته رفتم تا آنکه کاملاً از ده بیرون رفتند. در آن حال که خواستم تفنگ خود را به قصد شلیک از دوش بردارم، ناگهان حضرت شیخ روی به طرف من گردانیدند و فرمودند: حبیب کجا می‌آیی؟! بی‌اختیار گفتم: خدمت شما می‌آمدم و سخت از کار خود به وحشت افتادم. فرمودند: بیا تا با هم به زیارت اهل قبور برویم. بی‌درنگ پذیرفتم و به قبرستان ده که مسافتی فاصله داشت، رفتیم و فاتحه خواندیم. آنگاه حضرت شیخ فرمود: دوست داری که به شهر رویم و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کنیم؟ عرض کردم: آری. فرمودند:‌دنبال من بیا. چند قدمی نرفته بودیم که دیدم پشت در صحن مطهر رسیدیم و چون درها بسته بود، اشارتی کردند و در باز شد،‌ ولی کسی را ندیدم که در را گشوده باشد، دستور دادند تا وضو بگیریم با آب جوی وضو ساختم و به سوی حرم مطهر روانه شدیم. در اینجا نیز درهای بسته با اشاره حضرت شیخ باز شدند و داخل حرم شدیم و زیارت کردیم و در هنگام بازگشت،‌درها یک به یک پشت سر ما بسته شد. 🕌چون از صحن خارج شدیم، فرمودند: دوست می‌داری که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را هم زیارت کنی؟ عرض کردم: آری و هنوز چند قدمی به دنبال ایشان نرفته بودم که در برابر صحن و حرم رسیدیم،‌ ولی من چون تا آن وقت به زیارت امیرالمؤمنین(ع) نرفته بودم، ابتدا آنجا را نشناختم،‌باری، درهای بسته صحن و حرم حضرت امیر(ع) هم به اشاره حضرت شیخ باز شد. زیارت کردیم و خارج شدیم، در این هنگام حضرت شیخ فرمودند: حبیب، شب گذشته است و تو هم خسته‌ای بهتر است که به «نخودک»‌ باز گردیم. عرضه داشتم: آقا، هر چه صلاح می‌دانید، انجام دهید. باز پس از چند قدمی،‌ ناگهان خود را در همان جای ملاقات نخستین یافتم. پس از آن به من فرمودند: حبیب، مبادا که تا من زنده‌ام از سرّ این شب با کسی چیزی در میان گذاری که موجب کوری چشمان تو خواهد شد و دیگر اینکه هیچ وقت نزد من نیا و هرگاه که مرا دیدی از دور سلامی بکن و والسلام. آیا این کراماتی که من از ایشان دیده‌ام جای آن نیست که چنین در ماتم این بزرگوار شیون و فغان کنم؟! 🏴
*امام خامنه ای:* *۱۰ وظیفه مهم جوان مومن و انقلابی درانتخابات:* ۱- انتخابات را پرشور کنید. ۲-مشارکت در انتخابات را حداکثری کنید. ۳-تقوای سیاسی داشته باشید. ۴-اصلح را پیدا کنید. ۵-به خاطر نامزدها در مقابل یکدیگر قرار نگیرید. ۶-آدمهای خوب را به مردم معرفی کنید. ۷مراقب باشید علاقه مندی ها به اصطکاک نینجامد. ۸-آگاهی تان باید در انتخابات اثر کند. ۹-دیگران را تخریب نکنید. ۱۰-تبلیغ صحیح کنید ؛بدور از فریب و دروغ
💢 طلحه و زبیر از یاران قدیمی پیامبر اسلام (ص) که در به دست آوردن سهمی از حکومت ناکام مانده بودند، بیعت خود را شکستند و در مکه با عایشه همسر رسول خدا (ص) ملاقات کرده و مردم را به خون خواهی عثمان، علیه امیر مومنان (ع) فراخواندند. طلحه و زبیر و 16000 از سپاه او کشته شدند، همین طور 1000 یاور علی ......
خانم کم‌حجابی که به شیشه‌ی ماشین سردار سلیمانی می‌زند... سردار سلیمانی نقل می‌کند یکبار با دخترم زینب رفته بودیم که میوه بخریم. من داخل ماشین نشسته و منتظر دخترم بودم. هم زمان دختر خانمی که پوشش مناسبی نداشت، با شک و تردید من را نگاه می‌کرد و به همراهش می‌گفت: او سردار سلیمانی است؟ همراهش می‌گفت: مگر ممکن است که چنین شخصیتی بدون گارد و حفاظت بیاید و انکار می‌کرد. تا آن که نزدیک آمدند و به شیشه ماشین زدند و از من پرسیدند که شما سردار سلیمانی هستید؟ گفتم بله. با تعجب از من خواستند که چیزی به آنها به عنوان یادگاری بدهم. من هم تسبیح دستم را به آنها هدیه کردم. اما دیدم دارند سر آن با هم مجادله می‌کنند. انگشترم را هم به آن‌ها بخشیدم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
■ جنایات بیست و پنج گانه آمریکا علیه مردم ایران از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۹۸ ● آیا می‌توان این جنایات را فراموش نمود؟ چگونه برخی می‌خواهند حافظه تاریخی ملت ایران را پاکسازی کنند؟ حتما ببینید و منتشر نمایید...
🔴(با صدای جهانگیری خوانده شود) 🔺مردم شریف ایران یادتان هست!؟ یادتان هست بابت پراید بنجل بیست میلیون تومان می‌دادید و در جاده‌ها کشته می‌شدید؟ حالا سپردیم به مافیای خودرو ۶۶ میلیونش کنند تا جانتان در امان بماند! 🔺ملت شریف ایران یادتان هست دلار بین دو تا سه هزار تومان در نوسان بود و هی کم و زیاد می‌شد؟حالا دولت تدبیر و امید توانسته آنرا روی ۱۳ هزار تومان ثابت نگه دارد. 🔺 مردم عزیز یادتان هست قبلاً به سختی می توانستید در خیابان‌ها زباله گرد ببینید؟ ما موفق شدیم از زباله‌ها هم منبع درآمد درست کنیم و امروز به‌ راحتی می‌توانید در کنار سطل های زباله پیر و جوان هایی را ببینید که از طریق آن کسب روزی می‌کنند. 🔺ملت عزیز یادتان می آید با یارانه می توانستید اجاره‌خانه بدهید؟ امروز چنان رونقی به مافیای مسکن داده‌ایم که یارانه و کمک معیشتی 1 درصد اجاره خانه‌تان هم نمی‌شود! 🔺مردم، یادتان می آید در دولت قبل مسئولان فاسد در سطوح پایین بودند؟ دولت ما موفق شد فساد را رونق دهد و فساد برسد به رؤسای بانک‌های دولتی و برادران ما. 🔺 ملت ایران یادتان هست هر روز صبح که بیدار می‌شدید، می‌دیدید قیمت‌ها بیشتر شده و اول صبحی آشفته می‌شدید؟ دولت تدبیر و امید به فکر سلامت روان شما بوده و حالا کاری کرده در برابر گرانی ها سِر شده‌اید و قیمت‌ها هرچقدر هم بیشتر شوند عین خیالتان نیست. 🔺 ملت شریف ایران ما موفق شدیم کاری کنیم که دیگر تحریمی برای اجرا نماند و هر تحریمی که آمریکا تصویب می کند تکراری است. 🔺 ملت عزیز حتماً یادتان می‌آید با همین سلبریتی های مفت خور اسکلتان کردیم و حالا داریم به ریشتان می‌خندیم! 🏴 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
🥀 (حــــجاب در رفـــتار) استاد می‌فرمایند: «حرکات و سکنات انسان گاهی زباندار است» گاهی وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتن زن معنادار است و به زبان بی‌زبانی می‌گوید: دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن گاهی برعکس با بی‌زبانی می‌گوید: ❌«دست تعرض از این حریم کوتاه است.» ♈این کلام استاد در حقیقت همان است که امروزه در دانش روان‌شـــناسی از آن با عنوان و یاد می‌کنند. 💯برای تحقق علاوه بر پوشش ظاهری باید رفتار عفـــیفانه نیز مکمل آن گردد. ⭕قرآن دستور اکید به زنان دارد که از و و حرکات و اعمال محرک و ناز در رفتار و حتی جلب توجه در نحوه‌ی راه رفتن خودداری کنند. ✔اسلام زن و مرد را از خلوت با به شدت پرهیز می‌دهد چرا که این رفتار جولانگاهی قوی برای شـــیطان فراهم می‌سازد هرچند نیّت اولیه‌ی آنان چیز دیگری باشد.
همه می آئیم عاشقان سلیمانی فدائیان رهبری فاتحان قدس وعده ی ما ۲۲ بهمن ۹۸ فجر_سلیمانی
🌹 از علامه جعفری می‌پرسند چه شد که به این کمالات رسیدید؟! ایشان در جواب، خاطره‌ای از دوران طلبگی تعریف و اظهار می‌کنند که هرچه دارند از کراماتی است که به دنبال این امتحان الهی نصیبشان شده است. «ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم در جشن‌ها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری می‌گرفتیم. شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا(س). اول شب نماز مغرب و عشا می‌خواندیم و شربتی می‌خوردیم. آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می‌دادیم. آقایی بود به نام آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که معدن ذوق بود. مدیر مدرسه‌مان، مرحوم آقا سیداسماعیل اصفهانی هم آنجا بود. به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمی‌گذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد. عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» (زیباترین دختر روزگار). گفت: آقایان من درباره این عکس از شما سوالی می‌کنم. اگر شما را مخیر کنند بین این‌که با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید (از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد) و هزار سال هم زندگی کنید با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا این‌که جمال علی(ع) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب می‌کنید؟ سوال خیلی حساب شده بود. یک طرف، دختر حلال بود و طرف دیگر، زیارت امام علی(ع) که عمل مستحبی بود. گفت: آقایان واقعیت را بگویید. جانماز آب نکشید، عجله نکنید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی، گفت: سیدمحمد! ما یک چیزی بگوییم نری به مادرت بگویی‌ها؟ معلوم شد نظر آقا چیست. همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) این‌طور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوییم. آقا فرمودند دیگه! نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی(ع) معروف است که فرموده‌اند: «یا حارث حمدانی، من یمت یرنی» (ای حارث حمدانی، هر کی بمیرد مرا ملاقات می‌کند) پس ما ان‌شاءالله در موقعش جمال علی(ع) را ملاقات می‌کنیم! بازهم همه زدند زیرخنده. واقعاً سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد درصد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی. گفت: والله چه عرض کنم. (باز هم خنده حضار) ✅ نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی‌توانم نگاه کنم، بدون اینکه نگاه کنم کاغذ را رد کردم به نفر بعدی و گفتم: من یک لحظه دیدار علی(ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی‌دهم. و از آنجا برخاستم و بیرون رفتم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. وارد حجره‌ام شدم، حالت غیرعادی، دیگر نفهمیدم، یک‌بار به حالتی دست یافتم. یکدفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه‌ای که شیعه و سنی درباره امام علی(ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم: این آقا کیست؟ گفت: این آقا خود علی(ع) است. من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم. رنگم پریده بود. نمی‌دانم شاید مرحوم شمس‌آبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمدتقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی‌خواستم ماجرا را بگویم، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سیداسماعیل (مدیر) را که خطاب به آقا شیخ حیدر، گفت: آقا دیگر از این شوخی‌ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است.» 🏴
1_190269173.mp3
5.74M
الکریم 🌺مولای من ❤️آقای من 🌹این عفو تو 🌹این نامه سیاه من😭😭😭 🏴
بچه هاروحانی در سخنرانی ۲۲ بهمن به جوانان توصیه کرد سخنان ۱۲ بهمن ۵۷ امام را بخوانند. من رفتم خواندم! امام فرمودند: «من تو دهن این دولت می زنم.... 😉😉😉😉😉 🏴