eitaa logo
رِسـانـه طَـریـقُ الْـحَـقْ🇵🇸
2.5هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
7.2هزار ویدیو
145 فایل
✨﷽✨ كانالي مملوّ از تكان دهنده‌ترين سخنان علمای اخلاق و عرفان (روشنگری) (کپی آزاد) تأسیس : ۲۷ / ۱ / ۱۳۹۷ ارتباط با ادمین کانال @Adel_khalatbari تبادل نداریم🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ با امام میزان شو! 🔻 همان گونه که یک بنّا با بهره گرفتن از شاقول و دیگر ابزار از کج رفتن دیوار پیشگیری می‌کند و فروشنده برای عرضه‌ی کالای خود آن را با متر و ترازو می‌سنجد، سالک سبیل حق نیز باید قدم‌به‌قدم ، ، و خود را با ترازوی الهی بسنجد تا گرفتار انحراف، تندروی یا کندروی نگردد. 🔸 در زیارت (ع) می‌خوانیم «السلام علی میزان الأعمال»؛ ائمه (ع) انحراف را می‌نمایانند و کژراهه را می‌شناسانند و حضرت امیر در حکمت ۱۰۹ فرمود «ما همانند آن پشتی میانی، حد وسط هستیم که هر که نرسیده، باید خود را برساند و هر که از ما در گذرد، باید که به ما باز گردد». 🔹 (ع) معروف‌ترین شخصیتی است که دین خود را به (ع) عرضه کرد و امام (ع) اعتقاداتش را تأیید و او را بر ثبات بر آن تشویق کرد، چنان که (ع) با فرمودن «هذا دین الله و دین ملائکته» پس از عرضه‌ی اسماعیل بن جابر، وی را تأیید کرد. 👤
✳ درس تهذیب نفس فارغ‌التحصیلی ندارد! 🔻 ما درسی می‌خواهیم که فارغ‌التحصیلی نداشته باشد چون ما فارغ‌التحصیل نمی‌شود. تا زنده‌ایم ما را رها نمی‌کند. ما هم تا زنده‌ایم باید درس بخوانیم. درس‌های حوزه و دانشگاه هم که بالاخره بعد از بیست، سی سال ملال‌آور است. درسی باید خواند که ملال را از بین ببرد و این همان راه یا است. پالایش کردن درون و مراقبت دائم داشتن، راه است. 👤 📚 برگرفته از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» 📖 ص ۹۲
✳️ روح انسان والاست که بهشت را می‌‌سازد 🔻 در برخی از روایات آمده است که « مشتاق سلمان است و اشتیاق بهشت به سلمان بیش از علاقه‌ی سلمان به بهشت است». سرّش آن است که بهشت محصول صحیح و صحیح و است و عقیده و اخلاق و اعمال جزء شئون ادراکی و عملی انسان است. اگر بهشت در اثر عقیده و خُلق و عمل است و اگر عقیده و خلق و عمل جزء شئون ادراکی و عملی روح آدم است، پس روحِ انسانِ والاست که در اثر ِتحصیل عقیده و اخلاق و اعمال بهشت را می‌‌سازد. بهشت، مملوک انسانی است که «ولی الله» است بنابراین وجود مبارک و (ع) اثر (س) -عارفاً بحقها- را استحقاق بهشت دانستند. 👤
✳ همواره به توکل و توسل محتاجیم 🔻 برخی می‌پندارند که مرز از مرز تسبّب (استفاده از اسباب) جداست؛ بدین معنا که هرگاه ابزارها و اسباب و عوامل کار فراهم است، نیازی به توکل نیست و تنها در جایی که اسباب و عوامل کار فراهم نیست، انسان باید بر خدا اعتماد و توکل کند! 🔸 درباره‌ی و نیز چنین پنداری مطرح است که مرز دعا و توسل، از آن‌جا آغاز می‌شود که از اسباب و عوامل عادی و مادی کاری برنیاید؛ در حالی که هر دو پندار، باطل و و این مرزبندی‌ها نارواست. 🔹 چنین نیست که انسان، بخشی از کار را با اسباب عادی و بدون توکل انجام دهد و بخش دیگر را با توکل، توسل و دعا، بلکه این‌ها در همه‌ی بخش‌های فعل آدمی حضور و ظهور دارد و حتی در جایی که انسان با وسایل و اسباب کار می‌کند، باید بر خدا توکل کند و همان‌گونه که گلاب در برگ گل مفروش است، توکل، توسل و دعا در همه جای فعل و همه‌ی کارهای ما باید جریان داشته باشد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «عمل عرفانی در پرتو علم وحیانی» 📖 صفحات ۱۵۷ و ۱۵۸
✳ توان آن را نداريد كه نور اين بی‌بی را ببينيد 🔻 اين ‌كه گفته می‌شود، در وقتی (سلام الله عليها) عبور می‌کند، ندا داده می‌شود و می‌گويند: «غُضّوا أبصاركم» [چشمان خود را ببندید] به اين معنی نیست كه چون شما نامحرميد چشم‌ها را بپوشانيد، يا ديده‌ها را بشكنيد كه او را نبينيد. آن روز، سخن از و نيست؛ چون ظرف نيست و لذا اين دستور هم دستور است و نه ؛ يعنی شما توان آن را نداريد كه نور اين بی‌بی را ببينيد. چشم‌ها را فرو بربنديد و ديده‌ها را بشكنيد [و] توان آن را نداريد كه نورانيّت او را ببينيد. 👤 📝
✳ به حق حسن و حسین... 🔻 اسماء بنت عمیس گوید: در آخرین لحظات زندگی علیها السلام حضور داشتم. آن بانوی بانوان عالم غسل کرد، لباس‌هایش را عوض کرد و در گوشه‌ی منزل به رازونیاز مشغول شد. پیش رفتم تا از نجواهای آن بزرگوار با حضرت حق آگاه باشم. فاطمه علیها السلام را دیدم که رو به قبله نشسته و دست‌ها را به‌سوی آسمان برده و با کمال خلوص زمزمه می‌کند: خداوندا! ای آقای من! از تو می‌خواهم به‌ حق انسان‌هایی که برگزیده‌ای و به ناله‌های دو فرزندم و در فراق من، از گناه من و پیروان فرزندانم درگذری... 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۵۳
✳ از آن آتش گریزی نیست! 🔻 این آتش‌های دنیا اول از بیرون است، بعد به درون سرایت می‌كند. آن‌جا (آخرت) شعله‌ای است كه اول از درون می‌جوشد «نَارُ اللهِ الْمُوقَدَةُ ٭ التِی تَطلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ» حالا اگر خانه‌ی كسی آتش گرفت، می‌تواند بیرون برود نجات پیدا كند، لباس كسی آتش گرفت می‌تواند بیرون بیاورد، بدن كسی آتش گرفت می‌تواند بمیرد و آرام بشود چون بعد از مرگ دیگر سوخت‌و‌سوزی نیست اما «چه سازم به خاری كه در دل نشیند» اگر آتش از دل برآمد خب كجا فرار بكند؟! این «نَارُ اللهِ الْمُوقَدَةُ ٭ التِی تَطلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ» همان جریان ، همان جریان ، همان ، همان و این‌هاست. 👤 📝 ۹۰/۰۷/۱۴
✳ اندکی از بندگان من شکرگزارند! 🔻 ممکن است افرادی باشند اما بودن کم است. «قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ» شکور کسی است که علماً معتقد باشد و بفهمد این نعمت، مُنعمی دارد و خداست، لساناً هم مُقر باشد و عملاً هم این نعمت را به‌جا مصرف بکند؛ دیگر هرگز نگوید من خودم زحمت کشیدم پیدا کردم؛ خودش و زحمت خودش و محصول خودش را بداند. اگر کسی این کار برای او شد، این می‌شود شکور. 👤 📝 ۹۲/۰۳/۱۳
✳ غفلت، چرک جان 🔻 یکی از موانع سیر انسان به‌سوی خداست و از نظر فرهنگ دین، و است. امامان معصوم علیهم السلام در به خدا عرض می‌کردند: خدایا! ما از تو شاکریم که دل‌هایمان را از چرک غفلت پاک کردی: «فَشَكَرْتُكَ بِإِدْخَالِي فِي كَرَمِكَ وَ لِتَطْهِيرِ قَلْبِي مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَهِ عَنْكَ.» 🔸 بعضی خیال می‌کنند که تعبیر از فضیلت و رذیلت اخلاقی به و وَسَخ (چرک) کنایه و مجاز است اما این پنداری باطل است؛ زیرا انسان، ظاهر و باطنی دارد و باطن در ظهور می‌کند. در قیامت، برخی نورانی و روسفید و برخی دیگر، روسیاه و چرکین‌اند و غِسلین (چرکابه) که طعام تبهکاران است: «فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ* وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ* لَا يَأْكُلُهُٓ إِلَّا الْخَاطِئُونَ» (حاقه، ۳۵ تا ۳۷) از غفلت‌ها نشأت می‌گیرد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «عمل عرفانی در پرتو علم وحیانی» 📖 ص ۱۰۷
✳ اگر بمیری و قرآن را نشناسی نیز به مرگ جاهليت مرده‌ای! 🔻 ای کاش به ما می‌گفتند هر شب به سر کنيد! به ما گفتند: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»، اين را به ما گفتند يا نگفتند؟ هر فضيلتی که برای قرآن هست، برای هست، هر فضيلتی که برای امام هست، برای قرآن هست. فرمودند اگر کسی بميرد و امام زمانش را نشناسد، مرگ او مرگ جاهليت است. اگر کسی بميرد و قرآنش را نشناسد، مرگ او هم مرگ جاهليت است. 👤 📚 (۱۳۹۸/۰۳/۳۰)
✳️ حضور قلب در نماز و کامروایی در سایر امور 🔻 از چيزهايى كه براى همه‌ی ما دردآور است و ما را رنج می‌دهد، اين است كه ما در متن بهترين يعنى خود در فكر خارج آن هستيم! در متن عملى كه براى ما سازنده است، متوجه امور ديگريم؛ مثلا انسان در كه مناجات عبد با مولا و بهترين وسيله براى ندا و نجواى بنده با خداست، متوجه نيست كه چه می‌گويد. او نه‌تنها از معارف نماز، آگاه نيست و نه‌تنها مفاهيم آن را در ذهن نمی‌گذراند بلكه به خارج از آن می‌پردازد. 🔸 گاهى انسان بر طبق نماز می‌خواند، يعنى و وضو و نماز را رعايت می‌كند ولى ندارد. اين نماز گرچه از نظر باطل نيست ليكن از نظر و نمازى بی‌اثر است. تأمين حضور قلب در نماز، بسيار مشكل است. با اين كه هر نماز چند دقيقه بيشتر طول نمی‌كشد، اين هنر در نمازگزار نيست كه موقع نماز، خود را ضبط كند. اگر انسان همان چند دقيقه، خود را ضبط كند و بداند با چه كسى سخن می‌گويد، بقيه‌ی امور او تأمين است اما چون در همان چند دقيقه قدرت حضور و ضبط ندارد، ساير امور او هم ناكام است. 🔺 نماز است و صراط با سالک نمی‌سازد زیرا اگر انسان غفلت کند، از صراطی که از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر است سقوط می‌کند. 👤 📚 📖 ص ۲۱
✳ این فکر باید همیشه روشن بماند 🔻 ما باید اندیشه‌ی علیه السلام را زنده نگه داریم، چنان‌که (ع) اولین کسی است که اندیشه و روش ایشان را احیا کرد، تا جایی که دستور دادند تا خودشان در قید حیات بودند آن اتاق مخصوص امام باقر (ع) را هر شب چراغ روشن می‌کردند، لذا نگذاشتند آن اتاق تاریک بماند؛ این نمادی است و این را می‌خواهد بگوید که این فکر باید همیشه روشن بماند. این به ما می‌فهماند که باید نام مبارک امام باقر (ع)، حیات، مآثر، آثار و رهنمودهای وجود مبارک ایشان را همواره زنده نگه بداریم. 🔸 امام باقر (ع) به وجود مبارک امام صادق (ع) فرمود: از مال من فلان مبلغ را بگیر و وقف بکن برای این‌که برای من در مدت ده سال در روضه‌خوانی و عزاداری کنند. در حالی که حضور حاجیان در منا در ایام است در نتیجه این وصیت حضرت نه برای آن است که حاجیان جمع بشوند و آن‌جا اشک بریزند؛ چرا که بسیاری از آن‌ها سنی بودند، بلکه آن سخنران می‌رود و می‌گوید امام باقر (ع) درباره‌ی فلان آیه چنین فرمود، درباره‌ی فلان حدیث چنین فرمود، درباره‌ی فلان مطلب کلامی چنین فرمود، درباره‌ی فلان مطلب فقهی چنین فرمود و این‌گونه نام امام و ایشان در منا زنده نگه داشته می‌شود. 👤 📝
رِسـانـه طَـریـقُ الْـحَـقْ🇵🇸
گریه بر مصیبت های امام حسین علیه السلام یا خوب است یا بد ، یا ممدوح است یا مذموم. جناب حجت الاسلام ملکی با دلایل متقن به برخی از عوامل گریه اشاره می کنند ، یعنی ایشان معتقدند، گریه بر مصیبت های امام حسین علیه السلام ممدوح ، مقبول ، معقول و بلکه ضروری است. حالا آیا شما با شنیدن سخنان آقای الهی قمشه ای، چنین مفادی را برداشت می کنید یا نه اتفاقا شائبه ی موجود در سخنان آقای الهی قمشه ای ، مخاطب ، خصوصا از نوع عام و بی سوادش را دچار تردید در گریه می کند ؟! یکبار دیگر جملات آقای الهی قمشه ای را مرور می کنیم ؛ 《اشک شوق ببارید ! ما که بخاطر او گریه نمی کنیم ! ما به احوالات او گریه نمی کنیم که ! اون در منتها ترین درجه از سعادتی است که فرشتگان بر او غبطه می خورند ، حالا من بشینم گریه کنم که وای من غصه امام حسین رو بخورم ؟! گریه می کنیم نه مثلا برای اینکه او را آب دادند یا ندادند ! بنابراین گریه ما گریه شوقه! 》 بواقع آیا گریه امام سجاد ( که بیش سی سال دائما گریه می فرمود و می فرمود یعقوب ۱۲ پسر داشت در فراق یکی از آنها آنقدر گریه کرد که ناببنا شد ، چگونه به من می گویید کم گریه کنم در صورتی که در نصف روزی ۱۸ تن از عزیزانم را کشتند و سر بریدند و بر جنازه هاشان اسب تازاندند و سرها به نیزه کردند و صاحب عزایان و نوامیس شهدا و ایتام به اسارت بردند و... ) گریه حضرت زینب و امام صادق و امام رضا ( که می فرمود چشم ما زخم شده از گریه زیاد ) و گریه امام زمان که می فرماید لاندبنک صباحا و مساءا بدل الدموع دما گریه شوق است ؟! آیا ائمه برای خود گریه می کنند ؟! یا به مظلومیت امام ؟ آیا نگاه کاملا عارفانه و تک بعدی به قضیه شهادت سیدالشهدا علیه السلام این باور غلط را در اذهان متبادر نمی کند که ، اصولا دشمنان سیدالشهدا ، مستحق پاداش هستند.چون اگر ایشان نبودند و تا این حد ظلم نمی کردند مقام‌سیدالشهدا و یارانش هم اینقدر بالا نمی رفت !پس اصلا زیارت عاشورا و بالاتر از آن قرآن را نخوانیم که فرموده الا لعنت الله علی الظالمین! پس دعای ندبه هم نخوانیم که می فرماید ، فقتل من قتل و سبی من سبی و اقصی من اقصی لمثلهم فلتذرف الدموع و لیصرخ الصارخون
✳ سلاحِ آه... 🔻 در دعای شریف کمیل آمده است: « و سلاحه البکاء». اسلحه‌ی بیرونی در برابر دشمن است و اسلحه‌ی درونی‌اش و گریه و اشک. اگر باطن مؤمن به سلاح اشک و ناله مسلح باشد، در مقابل خواست‌های و می‌ایستد و از آن‌ها پیروی نمی‌کند؛ ولی اگر مسلح نباشد، تسلیم می‌شود و طبق میل خشم و شهوت تصمیم می‌گیرد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» 📖 ص ۱۰۴
✳ حقیقت زهد 🔻 ذات اقدس الهی حقیقت را در این یک آیه‌ی کوتاه جمع کرد: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَآ آتَاكُمْ»(حدید، ۲۳) چیزی که از دست رفت، خیلی نباشید؛ حالا یا دوباره می‌آید یا چند روز دست دیگران بود، چند روز هم دست شماست، چند روز هم دست بعدی است و اگر چیزی بیاید هم خیلی نباشید؛ چون به هر حال یک روز دست دیگری بود، یک روز دست شماست، پس‌فردا هم از دست شما بیرون می‌رود. 🔺 چقدر این بیان شیرین است! حضرت فرمود حواستان جمع باشد، چیزی که به دست شما رسید، همیشه بدانید دست‌دوم است، دست‌اول نیست. 👤 💠 | سال ۹۵ 📚 از کتاب 📖 ص ۶۴
✳ درس تهذیب نفس فارغ‌التحصیلی ندارد! 🔻 ما درسی می‌خواهیم که فارغ‌التحصیلی نداشته باشد چون ما فارغ‌التحصیل نمی‌شود. تا زنده‌ایم ما را رها نمی‌کند. ما هم تا زنده‌ایم باید درس بخوانیم. درس‌های حوزه و دانشگاه هم که بالاخره بعد از بیست، سی سال ملال‌آور است. درسی باید خواند که ملال را از بین ببرد و این همان راه یا است. پالایش کردن درون و مراقبت دائم داشتن، راه است. 👤 📚 برگرفته از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» 📖 ص ۹۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر مثل من خیلی خراب کردید یا مثل من خیلی گناه کردید یا اگه از رحمت خدا ناامید شدید حتما این کلیپو ببینید 🥺 ———————- کلیپو سیو کن که هرزگاهی ببینیش، به عشق خدا برا دوستاتم بفرست ————————
✳ چه با خودت آوردی؟ 🔻 خداوند در می‌فرماید «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها» نفرمود کسی که در دنیا کار خوب بکند یا کسی که در دنیا ایمان بیاورد است، در هیچ جای قرآن نداریم که فرموده باشد «من فعل الحسنه» بلکه فرمود: «من جاء بالحسنه» این یعنی انسان باید یک قدرتی داشته باشد که بتواند این اعمال حسنه را . یعنی اعمالش در دستش نقد باشد. این‌طور نباشد که در دستش کار خیر بگذارد بعد کند، کند و... که با این کارها افعال خیرش بریزد. این مصداق همان «من فعل الحسنه» است که مورد نظر قرآن نیست بلکه انسان باید آن‌طور باشد که بتواند همه‌ی افعال نیک و خوب خودش را به همراه خود ببرد. لذا در صحنه‌ی نمی‌گویند تو در دنیا چه کردی؟ بلکه می‌گویند چه با خودت آوردی؟ 👤 📝 ۹۳/۰۹/۰۳
✳️ خدایا آمدم! 🔻 بعضی از شرایط واجب و اساسی است، بعضی مستحب. شرایط اساسی توبه چند چیز است: ۱. انسان جدّا از گذشته شود؛ ۲. تصمیم جدی بگیرد که در آینده آن کار را نکند؛ ۳. بعد از پشیمانی نسبت به گذشته و تصمیم نسبت به آینده، با به پیشگاه ذات اقدس اله عرض کند و بگوید: خدایا آمدم! 🔸 نه رو به قبله بودن لازم است، نه آب توبه خوردن و نه طهارت ظاهری مثل وضو و غسل، فقط بگوید: خدایا آمدم. این اساس توبه است. 🔺 به هر حال خودِ توبه در حکم آب است و انسان را شست‌وشو می‌دهد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» 📖 صفحات ۸۱ و ۸۲ #⃣
شیطان دستگاه ارزیابی انسان را خراب می‌کند 🔻 نه جان از ما می‌خواهد، نه خاک؛ جان و خاک گرفتن کار دشمن بیرونی و مربوط به جهاد اصغر است. شیطان از ما و می‌خواهد. تمام تلاش او این است که اولًا انسان را اسیر بگیرد و ایمان را از کف او برباید تا کافر شود. ثانیاً او را بی‌آبرو و بی‌حیثیت کند. بالاخره انسان کافر آبرویی هم دارد و با آن آبرو زندگی می‌کند. شیطان می‌خواهد این آبرو را هم از بین ببرد. ⁉ شیطان برای این‌که دین و آبرو را از ما بگیرد چه می‌کند؟ کارش این است که آن دستگاهی که و را ارزیابی می‌کند خراب کند و از ما بگیرد. یعنی انسان قدرت تشخیص حق از باطل را از دست بدهد. 👤 📚 از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» 📖 ص ۴۰
✳ به حق حسن و حسین... 🔻 اسماء بنت عمیس گوید: در آخرین لحظات زندگی حضرت فاطمه علیها السلام حضور داشتم. آن بانوی بانوان عالم غسل کرد، لباس‌هایش را عوض کرد و در گوشه‌ی منزل به رازونیاز مشغول شد. پیش رفتم تا از نجواهای آن بزرگوار با حضرت حق آگاه باشم. فاطمه علیها السلام را دیدم که رو به قبله نشسته و دست‌ها را به‌سوی آسمان برده و با کمال خلوص زمزمه می‌کند: خداوندا! ای آقای من! از تو می‌خواهم به‌ حق انسان‌هایی که برگزیده‌ای و به ناله‌های دو فرزندم حسن و حسین در فراق من، از گناه شیعیان من و پیروان فرزندانم درگذری... 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۵
مهمانِ دل‌های شکسته 🔻 اين دعاهای ماه رجب و شعبان برای آن است که انسان را هم شايسته کند که «مهمان» خدا شود و هم شايسته کند که «مهمان‌دار» خدا شود. در اين معامله، سود کلاً مال انسان است! چون گاهی خدای سبحان مبايعه می‌کند، خريد و فروش می‌کند و با انسان گفت‌وگو دارد؛ چه اينکه در مناجات شعبانيه همين است. اما خدا مهمان ما باشد يعنی چه؟ ✅ اين در حديث قدسی آمده است که «انا عند المنکسرة قلوبهم» يعنی خدای سبحان مهمان «دل‌های شکسته» است و آن انکسار، آن فقر، آن خضوع، آن خشوع، آن بندگی خالص را خدا می‌پذيرد. اين «انا عند المنکسرة قلوبهم» جزء مصاديق مهمان‌شدن خدا نسبت به دل‌هاست. 👤 📝 #⃣
سالی یک یا دو امتحان سنگین داریم 🔻 ما این چند سالی که هستیم، مرتب داریم «امتحان» می‌دهیم؛ یا امتحان «شُکر» است، یا امتحان «صبر»؛ یا در کلاس شکر نشسته‌ایم، یا در کلاس صبر. 🔸 خدا «دنيا» را برای «آزمون» خلق كرد. اصلاً دنيا كلاس امتحان است، منتها امتحان‌ها دو قسم است؛ گاهی امتحان، هر روز است ولی گاهی امتحان‌های سنگين، سالی يك بار يا دو بار است. «يُفْتَنُونَ في‏ كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ» (توبه، ۱۲۶) 🔹 گاهی يك بار يا دو بار انسان يا «بيمار» می‌شود يا «مال» فراوانی به او پيشنهاد می‌دهند يا «مقامی» به او پيشنهاد می‌دهند و در بوتهٔ آزمايش قرار می‌گيرد، وگرنه امتحانات جزئی هر روز و هر لحظه است. 👤 💠 | ۱۳۹۵/۱۱/۲۸
✳ به حق حسن و حسین... 🔻 اسماء بنت عمیس گوید: در آخرین لحظات زندگی حضرت فاطمه علیها السلام حضور داشتم. آن بانوی بانوان عالم غسل کرد، لباس‌هایش را عوض کرد و در گوشه‌ی منزل به رازونیاز مشغول شد. پیش رفتم تا از نجواهای آن بزرگوار با حضرت حق آگاه باشم. فاطمه علیها السلام را دیدم که رو به قبله نشسته و دست‌ها را به‌سوی آسمان برده و با کمال خلوص زمزمه می‌کند: خداوندا! ای آقای من! از تو می‌خواهم به‌ حق انسان‌هایی که برگزیده‌ای و به ناله‌های دو فرزندم حسن و حسین در فراق من، از گناه شیعیان من و پیروان فرزندانم درگذری... 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۵۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 ایرانی، بزرگ است 💠 ما حالا نمی خواهیم از و تعریف بکنیم، ولی ما خیلی مرد بزرگی هستیم! " ما " نه یعنی حوزویان، " ما " نه یعنی دانشگاهیان، " ما " یعنی ( ایرانیان ) خیلی مردم بزرگی هستیم!! ما هم تاریخ داریم، هم جغرافیا داریم. من برای بسیاری از این مسئولین گفتم؛ این که ذات اقدس اله اینها را به بدترین عذاب گرفتار کند که الآن اینجور اسرائیل را تقویت می کنند و لبنان عزیز را و حزب الله عزیز را آسیب می رسانند؛ خدا اینها را به اشدّ عذاب گرفتار کند؛ اینها گرچه تاریخ دارند، چند روستایی آن طرف آب بودند، به این طرف آب آمدند؛ امّا جغرافیا ندارند! سرتاسر آمریکا را شما بشکافید، یک اثر پیدا نمی کنید...