#شخصی
🌏 مردی که نتواند ، خویشتن دار باشد و خیلی زود تحریک می شود ، مریض است و باید برود بمیرد .
شاید شنیده باشید که بانوانی که در خودنمایی پیشتازند و تمایل به حجاب و عفاف ندارند ، زیاد می گویند که مردی که نتواند خویشتن دار باشد و خیلی زود تحریک میشود ، مریض است و باید برود بمیرد ! این جمله یعنی درست است که ما زیبایی هایمان را نشان می دهیم ولی مرد هم نباید انقدر بی جنبه باشد و این بی جنبه بودن مشکل ما نیست مشکل خود او است !
در حالیکه فطرت مردانه در جریان کشش و میل به جنس مخالف بسیار حساس و فعال است و برای همین است که عمدتاً مرد ها برای ارتباط با زنان پیش قدم می شوند ! ... اینکه ما نمی خواهیم جنس مردانه را بشناسیم ، نشان از خودخواهی ما است ! ...
فطرت مردانه که بسیار تحریک پذیر است مریض نیست کاملا سالم است ! اینکه بعضی از مرد ها مریض می شوند به خاطر دیدن زنانی همچون شماست که خودتان را به نمایش گذاشته اید و آنها با دیدن شما مریض شده اند و مرض بر مرضشان افزوده شده است ... .
آن نوجوانی که در سن بلوغ است و در مسائل جنسی بسیار حساس و فعال و لبریز از هیجان است ، وقتی خودنمایی های شما را می بیند ، چگونه خودش را می تواند کنترل کند و البته شما را می بیند و باز هم می خواهد ببیند و بیشتر از قبل ببیند و این داستان تا به کجا کشیده شود خدا بداند ...
بله شاید این پسر بعد از دیدن شما از بس بیشتر دیده باشد ، دیگر از دیدنتان به ظاهر سیر شده باشد و گاه و بی وقت همه چیز برایش عادی شود اما این عادی شدن تا وقتیست که دوباره تشنه نشود و پس از آن دیگر هیچ چیز عادی نخواهد بود ! ...
بله این عادی شدن گذرا از کثرت دیدن ، نشان از سلامت فطرت مردانه اشان نیست ، نشان از سیری بعد از طوفان است .
اگر تا دیروز این پسر نوجوان با نبودن و ندیدن خودنمایی های هیجان برانگیز شما ، می توانست به این قضیه حساس نشود و تا مرز اعتیاد جنون آمیز پیش نرود که همه فکر و روانش مسائل جنسی شود ، شاید با ذهن آرام بدون زاویه به درس و مشقش می رسید و در آخر تا سن ازدواج صبر می کرد و با یک دختر وصلت می نمود و تمام خواسته هایش را در همسرش جستجو می نمود ،
و دیگر قلب مریض و چشم کثیفی هم نمی داشت .
اما شما با نوع پوشش و حجابتان او را مریض کردید و انقدر ، دید و دید ، که دیگر هیچ دختری نتوانست او را سیراب کند و دائم به فکر تنوع طلبی و مدل های مختلف می رفت ، اگر هم ازدواج کرد ، ازدواج او جز با خیانت به همسرش و مشکلات زناشویی و ناکامی های پدید آمده چیزی برایش به همراه نداشت ... .
شما او را به یک انسان تشنه ای تبدیل کردید که هیچ گاه سیر نمی شود و مدام خسته و آزرده و با روان ناراحت و درگیر با چشم و فکر مریض در حال افکار کثیف است .... .
بانوی محترم چرا دوست داری ، در کثیف شدن قلب و چشم مردان ، در خیانت زوجین و خراب شدن خانواده ها ، در ایجاد فساد و فحشا و تجاوز به عنف و غیر عنف و روابط غیر مشروع ، در نحسی و نکبت جامعه ، در خودخواه شدن مردم و ... نقش اول را داشته باشی ؟ وقتی من این نوع خودنمایی را می پسندم و تایید می کنم ، یعنی من در جرم تمام مجرمان و مروجان فساد و فحشا در جامعه شریک هستم !
به خدا آن پا آن دست ، آن صورت ، آن مو ، آن لباس و شلوار که تو می پوشی ، آن صدا ، آن برخورد ، که تا به تو می گویند اینگونه رفتار نکن می گویی آیا شما واقعا با اینها تحریک می شوید ؟ که این سوال کنایه از مریض بودن و بی جنبه شدن طرف دارد ، باور کن آن یک پا و دست و لباس و شلوار و پوشش و صدا و طرز رفتار ، معمولی نیست ! آن که تو انجام می دهی ، همه اش تحریک کننده است که زنان برای همسرشان در خانه هم انجام نمی دهند ! ...
مگر زنان ما چه قدر می توانند در منزل مدام با انواع و اقسام آرایش های مختلف برای مردانشان چنانکه بعضی از بانوان بیرون رفتار می کنند ، انجام دهند که آخر هم نتوانند همسرانشان را راضی کنند !؟
ما با خود خواهی هایمان نمی خواهیم مشکلات و معضلات خودمان ، خانواده، فرزندان و جامعه امان را ببینیم!
از همه شما افراد جامعه ، خواهشمندم، ابزار تحریک نوجوان و جوانانمان و حتی افراد متاهل را نه تنها برایشان فراهم نکنیم بلکه در نابودی آن کوشا باشیم! فیلم،عکس،موسیقی،بازی،گوشی های هوشمند ، ماهواره ، اینترنت،فضای مجازی ، همه را حساب شده هم برای خودمان و هم برای دیگران تدبیر کنیم و از فرستادن پست های تحریک آمیز از قبیل رقص و آواز و ترانه و ... جداً خودداری کنیم و مدام با کم ارزش دانستن این مسائل برای سلامت جامعه امان هم که شده گناه را بی ارزش نشان ندهیم و نگوییم اینکه اتفاقی به وجود نمی آورد، آن که طوری نمی شود!با فرستنده این موارد به نحو احسن برخورد کنید و هیچ گاه امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنیم .
به امید جامعه سالم و پر از مهر و محبت و سرشار ایثار و از خودگذشتگی
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌏 هر دو جنس مرد و زن به عنوان دو سر نخ در جریان سلامت و عفاف جامعه به مساوات مسئول هستند .
تو وقتی در جامعه با طرز پوشش و رفتارت تبلیغ می کنی ، که مرا ببینید ، چگونه انتظار داری که کسی تو را نبیند که آنها را مریض هم بخوانی !
کسی می تواند ادعا کند که نمی خواهم جلب توجه کنم ، که خلاف این پوشش و رفتار را داشته باشد ...
باید بپذیریم در جامعه بین هر دو جنس زن و مرد با کشش و تمایل شدیدی که بین این دو وجود دارد ، هر دو در سلامت و عفاف جامعه مسئولند ! هر کدام از این دو جنسیت سر یک نخ را دارند و در امر فساد و فحشا بالاخره حضور هر دو جنس نقش اساسی دارد و چیز دیگری بینشان قرار ندارد که تقصیر ها را گردن شخص ثالثی بیاندازیم !
با خودنمایی نکردن یکدیگر مخصوصا بانوان و طرز رفتار و پوشش سالم و عفیفانه ، و نگاه کردن نکردن مردان و زنان مخصوصا آقایان می توانیم از جامعه سالمی بهره ببریم . هر دو باید در این قضیه به هم کمک کنند ! و این خودخواهی هر دو طرف است که مسئولیت خودش را فراموش کند و در ترویج فساد کوشا باشد و دست آخر تمام مشکلات را بر سر دیگری بیاندازد و او را از جنس مریض و هیزی بپندارد که فقط باید برود بمیرد !
گاهی اوقات انقدر غرق در خودمان و نیازاتمان و امیالمان می شویم که به ما خودخواه می گویند چنانکه اصلا نمی خواهیم حقیقت ماجرا را متوجه بشویم و آن را اصلاح کنیم ! ...
البته این را من قبول دارم که بعضی ها دیگر انقدر غرق خود شده اند که به هیچ صراطی مستقیم نیستند و هیچ حرف حقی را نمی پذیرند و دیگر هیچ امیدی به سمت آنها نیست ...
اما این نکته را باید بدانیم که اگر ما به هر طریقی از وظایف خود در این راستا کوتاهی کنیم و آن را نادیده بگیریم در دستگاه الهی مجرم هستیم و در امر ترویج فساد و فحشا شریک هستیم و تا زمان توبه در دایره مفسدین قرار داریم .
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 چرا بر خداست که انسان را روی زمین هدایت کند ؟
بر خلاف حیوان که تنها غرایز حیوانی بر او حاکم است ، انسان علاوه بر غرایز حیوانی موجودی حق جو و حق طلب است ، یعنی دارای یک بُعد عقلانی و روحانی است که قابلیت نزدیکی به عقل مجرد یا نفس حقیقت و یا همان خدا را دارد ! ...
اگر انسان روی زمین بدون راهنما و معلم حقیقی رها شود غرایز مادی بر فطرت روحانی او غلبه می کند و دیگر فرقی با حیوان نخواهد داشت ، حال آنکه خداوند قابلیت رشد فطرت روحانی را در او قرار داده است و او می تواند از طریق تربیت و سبک زندگی درست از زندگی یک حیوان مادی به یک انسان عادل و عاقل تبدیل شود . او می تواند به جایگاهی برسد که دیگر نه به خودش و نه به هیچ دیگری ظلم نکند ! ... او می تواند در مقابل امیال حیوانی خودش بایستد و طریق راستی و درستی را بپیماید ! اما آیا با آزاد گذاشتن انسان روی زمین و چیره شدن حیوانات دو پا روی آن انسان می تواند به این سعادت برسد ؟ نه ظلم بکند و نه بگذارد به خودش و دیگران ظلم بشود ؟ یا خداوند بدون هدف انسان را آفریده است و یا هدف و حکمتی پشت این داستان است ؟
یا العیاذ بالله خداوند بیکار و ظالم و سهل انگار است و یا به هدفی این خلقت را انجام داده است ؟ مسلما بر خداوند حکیم و عادل و بینیاز این حرف های پوچ و بی اساس نمی چسبد ! اما به واقع هدف و حکمت آفرینش انسان چه بود ؟ آیا هدف این است که مانند دیگر حیوانات بخورد و بخوابد و بجنگد و مقدار عمری بکند و بمیرد و تمام شود ؟ یا هدف این است که با مبارزه با نفس و شیطان به خدا یا همان عقل و حقیقت نزدیک شود و به عدالت برسد ؟ انسان دارای فطرت عقلانی و خدا جو است و اگر خدا بگذارد که در اثر سیاهی و ظلمات و تاریکی انسان همچون حیوان زندگی کند و بمیرد ، در حقیقت بر خلاف آفرینش خود عمل کرده است و پاسخ نیازات روحانی و عقلانی انسان را نداده و او را در زمینه رسیدن به عدالت و انسانیت کمک نکرده است ! پس خدایا تو چرا آفریده ای ؟ مشتی حیوان چهارپا که هیچ چیز نمی فهمند و دست آخر به فنا می روند و دیگری حیوان دو پا که می توانستی پاسخگوی نیازات روحانی آنان باشی اما آنان را رها کردی و آنان با کلی پرسش از وجود تو مردند و آنها را به حال خودشان واگذاشتی ! شما ای خدا اگر بهر لذت بردن هم می آفریدی این دنیا رسمش نبود که جز ظلم و درد ، این انسان دوپای عاقل چیز دیگری ندید ! براستی نه لذت و بهشتی دیدیم و نه آدم شدیم ... اصلا نمی دانستیم ابدی هستیم یا خاکی ... آیا بعد از مردنمان خبری هست یا همه چیز به پایان می رسد !
آیا بهشتی هست یا جهنمی ؟ اصلا کدام امتحان و پاداش و جزا ؟ که بخواهی حالا ما را بهشت ببری و جهنم ...
و اینجاست که اگر روی زمین خداوند انسان را هدایت نکند و به بعد روحانی و عقلانی و مجرد او توجه ننماید ، براستی در حق او ظلم کرده است ! اگر حیوان نمی فهمید و زندگی می کرد ، اینبار این انسان می فهمد و درد می کشد و با کلی عقده های ذهنی و روانی زندگی می کند !
خداوندی که برای نیازات حیوانی انسان کوتاهی نکرده است ، نیازات خداجویانه اش را هم نادیده نگرفته است و به آن بهای زیادی داده است .
آری بر خداست که یا انسان را نبای بر فطرت خداطلب می آفرید و حال که او را حق طلب آفریده است ، دست او را بگیرد و او را در مسیر هدایت قرار دهد !
که اگر غیر از این کند این به این معناست که خلقت خدا بدون حکمت و تدبیر است و از خدای حکیم و علیم و بینیاز جز لطف و رحمت و حکمت بیرون نمی آید ...
و اگر خدا حکیم و علیم و بی نیاز نباشد پس او باید جاهل و نادان و نیازمند باشد و در واقع خدای واقعی را بالکل انکار کنیم ... .
تنها با انکار خدای واقعی می توانیم بساط حکمت و تدبیر خلقت را جمع کنیم و همه چیز را تصادفی و انرژی و ماده را در راس امه چیز قرار دهیم !
یعنی کسی که می گوید هدایت خدا کجا بود ، پیامبران یعنی چه ، بهشت و جهنم سیخی چند و جمع کنید این حرفا را ، در واقع به خدای حکیم و علیم و مجرد و عقلانی هیچ اعتقاد و باوری ندارد ! ...
و الا کسی که به خدای روحانی و مجرد و غیر مادی ایمان داشت ، هیچ گاه نمی تواند خلقت خدا را بدون حکمت و علم و عدالت در نظر بگیرد و حتماً حتماً دست هدایت خدا روی زمین را بالاتر از هر دستی می پذیرد !
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 جنود و لشکر عقل و جهل
قسمت اول
سماعۀ مهران گوید: نزد امام صادق علیه السّلام بودم و گروهی از دوستانش نیز در حضورش بودند که سخن از خرد و نادانی به میان آمد، حضرت علیه السّلام فرمود:
خرد را با لشکرش و نادانی را با لشکرش بشناسید تا از هدایت یافتگان باشد.
[سماعه گوید: ]عرض کردم: قربانت گردم! جز آنچه به ما یاد داده اید، چیزی نمی دانیم. امام علیه السّلام فرمود: همانا خدای بزرگ و والا خرد را آفرید و آن نخستین آفریده از روحانیّین است که خدا آن را از سمت راست عرش از نور خویش بیافرید، پس به او فرمود: برگرد پس برگشت، سپس فرمود: پیش آی، پس پیش رو آمد. خدای پرخیر و والا فرمود: تو را مخلوقی بزرگ آفریدم و بر تمام آفریدگانم تو را ارجمند داشتم. سپس نادانی را از دریایی تلخ و تیره آفرید و به او فرمود: برگرد، پس برگشت و سپس فرمود: پیش آی، پس پیش نیامد. فرمود: خویش را بزرگ داشتی. آن گاه او را لعنت نمود و سپس برای خرد، هفتاد و پنج لشکر قرار داد. پس چون نادانی دید که خدا چگونه بر خرد ارج مینهد و چه به او بخشیده است، دشمنی او را به دل گرفت و عرض کرد: پروردگارا، او آفریده ای همانند من است. او را آفریدی و ارج نهادی و توانایش ساختی؛ من ضدّ اویم و توان و نیرویی ندارم، پس همانند لشکری که به او ارزانی داشته ای به من نیز ارزانی نما.
پس خدای فرازمند فرمود: آری، میدهم؛ ولی اگر از این پس از فرمانم سر باز زنی، تو و لشکرت را از پیشگاه رحمتم بیرون رانم. عرض کرد: به راستی که پذیرفتم. پس خدا هفتاد و پنج لشکر به او داد پس آنچه را که خدا به خرد ارزانی فرمود هفتاد و پنج لشکر بود (و آنها) ؛١-نیکی و آن وزیر خرد است و ضدّ آن را بدی قرار داد که وزیر نادانی است؛٢-ایمان و ضدّ آن کفر؛ ٣-باورداری و ضدّ آن ناباوری حقّ؛ ۴-امیدواری [به پاداش الهی]و ضدّ آن ناامیدی؛۵-دادگری و ضدّ آن بیدادگری؛ ۶-خشنودی [به قضای الهی]و ضدّ آن ناخشنودی [به قضای الهی]؛٧-سپاسداری و ضدّ آن ناسپاسی؛٨-چشم داشت [از رحمت خدا] و ضدّ آن، ناامیدی از رحمتش؛٩-توکّل (به خدا) و ضدّ آن آز؛ ١٠-نرم دلی و ضدّ آن سخت دلی؛ ١١-مهربانی و ضدّ آن کینه توزی؛١٢-دانش و ضدّ آن نادانی؛ ١٣-شعور و ضدّ آن کودنی؛١۴-پاکدامنی و ضدّ آن پرده دری؛ ١۵-پارسایی (خداترسی) ضدّ آن دنیاپرستی؛١۶-نرم رفتاری و ضدّ آن بدرفتاری؛١٧-بیم و ضدّ آن گستاخی؛ ١٨-فروتنی و ضدّ آن بزرگی؛ ١٩-آرامی و ضدّ آن شتاب زدگی؛ ٢٠-خردمندی و ضدّ آن بی خردی؛
٢١-خاموشی و ضدّ آن پرگوییی؛ ٢٢-پذیرفتن حقّ و ضدّ آن گردن کشی؛ ٢٣-فرمانبری و ضدّ آن تردید کردن؛ ٢۴-شکیبایی و ضدّ آن بی قراری؛ ٢۵-چشم پوشی و ضدّ آن انتقام جویی؛ ٢۶-بی نیازی و ضدّ آن نیازمندی؛٢٧-به یاد داشتن و ضدّ آن بی خبر بودن؛٢٨-در خاطر نگه داشتن و ضدّ آن فراموشی؛ ٢٩-مهرورزی و ضدّ آن کناره گیری؛
ادامه دارد...👇
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 جنود و لشکر عقل و جهل
قسمت دوم
٣٠-قناعت و ضدّ آن حرص و آز؛٣١-گشاده دستی و ضدّ آن مضایقه؛٣٢-دوستی و ضدّ آن دشمنی؛٣٣-پیمان داری و ضدّ آن پیمان شکنی؛ ٣۴-فرمان بری و ضدّ آن نافرمانی؛٣۵-فروتنی و ضدّ آن گردن فرازی؛ ٣۶-سلامتی و ضدّ آن ناگواری؛٣٧-دوست داری و ضدّ آن دشمن داری؛٣٨-راست گویی و ضدّ آن دروغ گویی؛٣٩-حق (درستی) و ضدّ آن باطل (نادرستی) ؛ ۴٠-امانت و ضدّ آن خیانت؛۴١-پاکدلی و ضدّ آن ناپاکدلی؛۴٢-شجاعت و پردلی و ضدّ آن گستاخی و بی شرمی؛ [زیرکی و ضدّ آن نفهمیدن؛ شناختن و ضدّ آن انکار کردن]۴٣-مدارا و ضدّ آن تندی؛۴۴-پاک درونی و ضدّ آن حیله گری به همدیگر؛ ۴۵-رازداری و ضدّ آن افشاگری؛ ۴۶-نمازگزاری و ضدّ آن تباه گری (نماز) ؛ ۴٧-روزه داری و ضدّ آن روزه خوری؛ ۴٨-جهادگری و ضدّ آن جهادگریزی؛ ۴٩-حجّ گزاری و ضدّ آن پیمان حجّ شکستن؛۵٠-نگاهداری [سخن مردم]و ضدّ آن سخن چینی؛ ۵١-نیکی به پدر و مادر و ضدّ آن سرپیچی از آنها؛۵٢-حقیقت ورزی و ضدّ آن ریاکاری؛۵٣-پسند و ضدّ آن ناپسند؛۵۴-خودپوشی و ضدّ آن خودآرایی؛
۵۵-مخفی کاری و ضدّ آن آشکارنمایی؛ ۵۶-انصاف ورزی و ضدّ آن تعصّب ورزی؛ ۵٧-سازگاری و ضدّ آن تجاوزگری؛ ۵٨-پاکیزگی و ضدّ آن آلودگی؛ ۵٩-حیا و ضدّ آن بی حیایی؛۶٠-میانه روی و ضدّ آن زیاده روی؛۶١-آسودگی و ضدّ آن سختی؛ ۶٢-آسان گیری و ضدّ آن سخت گیری؛ ۶٣-برکت داشتن و ضدّ آن بی برکتی؛ [تندرستی و ضدّ آن گرفتاری؛]۶۴-اعتدال و ضدّ آن فزون طلبی؛ ۶۵-حکمت جویی و ضدّ آن هوسبازی؛۶۶-متانت (سنگینی) و ضدّ آن سبکی؛۶٧-نیک بختی و ضدّ آن بدبختی؛ ۶٨-توبه (بازگشت به خدا) و ضدّ آن پافشاری بر گناه؛ ۶٩-آمرزش جویی و ضدّ آن فریفتگی [به نعمتها و فراموشی گناهان خویش]؛ ٧٠-مراقبت و ضدّ آن سهل انگاری؛٧١-دعا کردن و ضدّ آن تکبّرورزی و سر باز زدن از دعا؛٧٢-خرّمی و شادابی و ضدّ آن تنبلی و کسالت؛ ٧٣-خوشحالی [از فرمانبری خدا]و ضدّ آن غمگینی [از فرمانبری خدا]؛٧۴-الفت گیری [با نیکان] و ضدّ آن کناره گیری [از نیکان]؛٧۵-بخشندگی و ضدّ آن تنگ نظری.
تمام این صفتها که لشکریان خردند، جز در پیغمبر یا جانشین او یا مؤمنی که خدا دلش را با ایمان آزموده است، جمع نشود و اما دوستان دیگر ما برخی از اینها را دارند تا اینکه به تدریج لشکریان خرد در آنان کامل شود و از لشکریان جهل پاک گردند. پس در آن هنگام با پیغمبران و جانشینان در بلندترین مرتبه همراه شوند که این مقام تنها با شناختن خرد و لشکریانش و دوری از نادانی و لشکریانش به دست آید. خداوند ما و شما را به فرمانبری و خشنودی توفیق دهد.
ترجمه اصول کافی جلد ۱ . صفحه ۵۳ . کتاب عقل و جهل
@tarighatezendegi
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
اینجوری در خدمت شیعیانش باش
خود امام میاد به دیدنت...
✍ انقدر به فکر سود خودمان هستیم که جز خودمان همه را فراموش کرده ایم
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 علم از نگاه پیامبر چیست ؟
امام کاظم علیه السّلام فرمود: رسول خدا به مسجد وارد شد و ناگاه گروهی را دید گرد مردی را گرفته اند. فرمود: چه خبر است؟ گفتند: علاّمه است. فرمود:
علاّمه یعنی چه؟ گفتند: دربارۀ دودمان عرب و رویدادهای ایشان و روزگار جاهلیّت و اشعار عرب و عربی فصیح، داناترین مردم است. پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:
اینها دانشی است که نادان به آن دانشها را زیانی نرساند و دانایش را هم سودی نبخشد ؛ سپس پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: همانا دانش سه چیز است آیۀ محکم (اصول عقاید)، فریضۀ دادگرانه (اخلاق) و سنّت استوار (سبک و روش و سیره زندگی) و غیر اینها، فضیلت است.
ترجمه اصول کافی جلد ۱ ص ۶۸۶
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 با چه کسی همنشین باشیم ؟
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: حواریّون به عیسی علیه السّلام گفتند: ای روح اللّه، با چه کسی بنشینیم؟ فرمود: با آنکه دیدارش شما را به یاد خدا اندازد و گفتارش دانشتان را بیفزاید و کردارش شما را مشتاق سرای واپسین سازد.
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: همنشینی با دینداران، ارجمندی دنیا و آخرت است.
امام باقر علیه السّلام فرمود: همانا نشستن نزد کسی که به او اطمینان دارم از عبادت یک سال برایم اطمینان بخش تر است.
@tarighatezendegi
#تسلیت
شهادت دلخراش شهدای سانحه سقوط بالگرد ریاست جمهوری الالخصوص سید ابراهیم رئیسی را به همه مسلمانان و دوست داران ایشان تسلیت می گویم و از خداوند منان ضمن نهایت اجر اخروی برای این عزیزان ، عاقبت و آینده ای درخشان خالی از دست های کثیف کافران ، مستکبران و طاغوتیان ، برای عموم جامعه مسلمانان در سطح جهان خواستارم 🖤🌹 ...
@tarighatezendegi
#حرف_حق
🌏 حق پرستان و دنیا پرستان زیر ذره بین
انسان ها از نگاه عقلی در معیار بندگی به دو دسته کلی تقسیم می شوند !
یک دسته ، دنیا پرستان ...
و دسته دیگر حق پرستان ...
دسته دنیا پرستان ، تنها امور مادی ، دنیایی ، حیوانی و زمینی را قبول دارند و در دنیا در جستجو و تلاش برای هر چیزی هستند جز حقیقت و واقعیت ! آنها یا برای حقیقت و واقعیت ارزشی قائل نیستند یا اگر هم از حقیقت و واقعیت و خدا دم می زنند در واقع تنها منظورشان ، امیال ، شهوات و غرایز و خودخواهی های خودشان است . آنها درگیر مسائل دنیا هستند و هدفشان تنها رسیدن به مقصود شخصی و رسیدن به سود و دفع ضرر های مادی است .
اما دسته دوم یعنی حق پرستان ...
آنها در دنیا تنها برای رسیدن به حقیقت تلاش می کنند ...
آنها اولا به دنبال درک درست از نظام هستی هستند و دوما در جستجوی درست زیستن زیر محور خداشناسی می روند ...
هدف آنها در دنیا خداست و دائم جوری زندگی می کنند که مورد رضایت خداوند قرار بگیرد .
فرق خداپرستان با مادی گراها در سبک زندگی و چگونه زیستن آنها معلوم می شود و الا در حرف و سخن همه به دنبال حق هستند !
ماده پرستان هدفشان راحتی جسم ، لذت طلبی، رفاه ، تن پروری و انواع و اقسام شهوات و هیجانات و کیف و حال های مادی است . و هر حقی را در حد توان فدای خواسته های جسمانی خود می کنند .
اما حق پرستان هدفشان درستی و پاکی است و این وسط هر لذت ، راحتی و هر شهوت و میل دنیایی را اگر مقابل حق ببینند آن را فدای حقیقت می کنند و تنها تسلیم حقیقت می شوند ... .
آنها برای اینکه بتوانند بر پیمانشان با حق ، استوار بمانند و از هر حیله و مکر دنیا در امان باشند ، با توجه زیاد به اطاعت از اوامر و نواهی خداوند به اندک دنیا از هر نظر در حد نیاز قناعت می کنند و به جای لهو و لعب و بطالت وقت تمام هم و غمشان را بر خداشناسی و بر خودسازی بر اساس پایه بندگی می گذارند ! آنان با فرار از بازی های فریبنده دنیا به سوی خدا از هر تلاشی کوتاهی نمی کنند و دائم به یاد خداوند هستند .
✍ حقیقت ...
@tarighatezendegi
#حرف_حق
طبیعی است وقتی نظام فکری انسان ها متفاوت باشد نگاه به ارزش ها هم متفاوت می شود و در انتخاب این دو نفر هم تفاوت به وجود می آید .
از نگاه انسان های دنیا پرست ملاک و میزان ارزش و عزت انسان ها ، به اندازه دنیاداری ، دنیا طلبی و استعداد های مادی و حیوانی در کسب هر چه بیشتر هرگونه مادیات برای رسیدن به رفاه و آسایش بیشتر است ...
آنها چون تمام هم و غمشان دنیا و مادیات است ، مسلما الگو ها و اسوه هایشان هم کسانی اند که از هر جهت در دنیا داری و دنیا طلبی پیشتاز از دیگران هستند .
از آن طرف خدا پرستان و حق پرستانند ، که تنها حقیقت و درستی و صداقت برایشان اهمیت دارد و هدف و محور آنها در زندگی فقط خداست .
آنها امور عقلانی ، معنوی و روحانی را بر غرایز مادی و حیوانی خود حاکم می کنند و تسلیم اوامر خداوند می شوند .
برای نزدیکی به خدا و خارج نشدن از عدالت و انسانیت به دنیای کم قناعت می کنند و از بازی های آن کناره می گیرند . الگو ها و اسوه های آنها بر خلاف دنیا پرستان ، افراد حکیم و عاقل ، اهل معنا و روحانی است .
آنها به دنبال حقیقتند و تنها خدا را در وجود افراد بررسی می کنند ... .
و به میزان با خدا بودن و خدا ترسی افراد به آنها بها می دهند ...
ارزش انسان ها نزد آنها با عیار خدا محاسبه می گردد ... .
ایثار و از خودگذشتگی و سختی دیدن و رنج کشیدن و مجاهدت و ایستادگی در راه حق و انسان سازی در مسیر بندگی خدا ، آخرت خواهی و توجه زیاد به بعد روحانی انسان ، از ارزش های والا در نزد خدا پرستان محسوب است .
@tarighatezendegi